ilCapitano
عضو جدید
ببخشید دیر جواب می دم آخه اونور رودخونه بودم کنار بقیه حیونا توی میدون جنگل!!!٤ - شما بايد از يک رودخانه عبور کنيد. اين رودخانه محل زندگی تمساحها است. چگونه از آن عبور می کنيد؟
من که از روی پل اومدم شما رو نمی دونم!
ببخشید دیر جواب می دم آخه اونور رودخونه بودم کنار بقیه حیونا توی میدون جنگل!!!٤ - شما بايد از يک رودخانه عبور کنيد. اين رودخانه محل زندگی تمساحها است. چگونه از آن عبور می کنيد؟
خیلی زود جواب دادیا
قبلا نشنیده بودی؟؟؟؟؟
گفتم شما نیم ساعت طناب اوردی روتو زمین نندازم....اگه نه بیکار نبودمخب اگه ساعت داری چرا طناب رو الکی سوزوندیش؟؟؟؟
از اول با ساعت 45 دقیقه رو اندازه می گرفتی دیگه
مخ مخ؟...من جوابم غلط بود؟.....این جوهر جونوره.....سرچ کرده من مطمینم....اگه نه عقلش قد نمیده:ی.....
به من جایزه نیمیدی؟
مخ مخ؟...من جوابم غلط بود؟.....این جوهر جونوره.....سرچ کرده من مطمینم....اگه نه عقلش قد نمیده:ی.....
به من جایزه نیمیدی؟
خیلی زود جواب دادیا
قبلا نشنیده بودی؟؟؟؟؟
این تندیس تمشک طلایی خدمت شما
از رو پل اومدی کیسه های پول رو هم آوردی؟ببخشید دیر جواب می دم آخه اونور رودخونه بودم کنار بقیه حیونا توی میدون جنگل!!!
من که از روی پل اومدم شما رو نمی دونم!
اولا که پل ها یه ضریب اطمینان دارن پس اگه 70 کیلو باشه تقریبا 84 کیلو رو تحمل میکنهشما تو هر دستت یک کیسه 3.5کیلویی پول داری می خوای از یک پل رد بشی و وزنت 65 کیلو هست
پل هم تحمل 70 کیلو بیشتر نداره
چجوری با یک بار عبور از پل هر دو کیسه رو خودت تنها ببری اونطرف ( فرض محال کن که ورزشکاری)
اشک در شوشمانمان حلقه میزندددددددددددددد
آره. چون وزنم 73 کیلو و از بد روزگار ورزشکار هم هستم با قایق اومدم که پل مردم هم خراب نشه!از رو پل اومدی کیسه های پول رو هم آوردی؟
آره. چون وزنم 73 کیلو و از بد روزگار ورزشکار هم هستم با قایق اومدم که پل مردم هم خراب نشه!
اگه عینک طبی بخواد خوب کور داستان ما دیوانه اس پس در موردش صحبت نمی کنیم.زمانی که یک فرد لال می خواد یک مسواک بگیره با ایما و اشاره کسی که داره مسواک میزنه به فروشنده می فهمونه که مسواک می خواد.
حالا اگه یه فرد کور بخواد که یک عینک بگیره ; چه جوری منظور خودش رو به فروشنده می رسونه؟
آخه اون پل بالایی بود اومدم. اونجا چون آقا خرسه رد میشه تا 1000 کیلو رو تحمل میکنه!!!!!!!!!!کم حافظه شدی یا....
الان تو نبودی گفتی از رو پل اومدی
پر پر هست کیسه ها سکه طلا داشت
بعدشم ضریب اطمینان کشکه اینجا عمرشو کرده خسته شده پل
زمانی که یک فرد لال می خواد یک مسواک بگیره با ایما و اشاره کسی که داره مسواک میزنه به فروشنده می فهمونه که مسواک می خواد.
حالا اگه یه فرد کور بخواد که یک عینک بگیره ; چه جوری منظور خودش رو به فروشنده می رسونه؟
این هوش که گفتی خوراکیه؟؟؟
چی فکر کردی در مورد من؟چون سرعتم لاکپشتیه این رو حل کنیم تا فردا که سرعتم رسید به خدا بریم رو پل انشاءا... تند تند پست میدین من به شما نمیرسم
کور لال که نیست خب میگه چی میخوادزمانی که یک فرد لال می خواد یک مسواک بگیره با ایما و اشاره کسی که داره مسواک میزنه به فروشنده می فهمونه که مسواک می خواد.
حالا اگه یه فرد کور بخواد که یک عینک بگیره ; چه جوری منظور خودش رو به فروشنده می رسونه؟
احتیاج نیست لال حرفی بزنه. آقای دکتر یا آقای پلیس به کور می گن. بی چاره ها مسافرتشون خراب شد!یه کور و یه کر و یه لال میرن مسافرت
کر میمیره
لال چطوری به کور بگه که کر مرده؟؟؟
یه کور و یه کر و یه لال میرن مسافرت
کر میمیره
لال چطوری به کور بگه که کر مرده؟؟؟
یه کور و یه کر و یه لال میرن مسافرت
کر میمیره
لال چطوری به کور بگه که کر مرده؟؟؟
دیوید در زمان گشت و گذار تو طبیعت وحش توسط قبیله ای بومی دستگیر میشه. به دیوید توسط رئیس قبیله دو انتخاب بیشتر تعلق نمیگیره! باید آخرین جمله اش رو قبل از مرگ بیان کنه که تعیین میکنه چطور قراره کشته بشه! در صورت غلط بودن گردنش رو با تبر خواهند زد و در صورت صحیح بودن روی آتش سوزانده میشه. ولی هیچ کدوم از این انتخابها به مذاق دیوید خوش نمیاد و جمله ای رو بیان میکنه که از این موقعیت غیر ممکن با ضمانت آزادی رهایی پیدا میکنه! این جمله چی میتونه باشه؟
10 تا جعبه قند داریم.
هر جعبه از 1000 حبه قند تشکیل شده.
وزن هر حبه قند 10 گرمه.
این وضعیت تو همه جعبه ها همین طوریه ولی فقط یکی از جعبه ها حبه هایی با وزن 9 گرم داره.
یه ترازو داریم که یه بار مصرفه. یعنی فقط میشه یه بار با اون وزن کرد و بعد از اون دیگه از کار می افته.
می خوایم با استفاده از این ترازو و تنها با یک بار وزن بفهمیم کدوم جعبه وزن کمتری داره.
میگه جون مادرتون منو نکشید!دیوید در زمان گشت و گذار تو طبیعت وحش توسط قبیله ای بومی دستگیر میشه. به دیوید توسط رئیس قبیله دو انتخاب بیشتر تعلق نمیگیره! باید آخرین جمله اش رو قبل از مرگ بیان کنه که تعیین میکنه چطور قراره کشته بشه! در صورت غلط بودن گردنش رو با تبر خواهند زد و در صورت صحیح بودن روی آتش سوزانده میشه. ولی هیچ کدوم از این انتخابها به مذاق دیوید خوش نمیاد و جمله ای رو بیان میکنه که از این موقعیت غیر ممکن با ضمانت آزادی رهایی پیدا میکنه! این جمله چی میتونه باشه؟
سلام. به نظر من الان اینترنت همه کارارو راحت کرده. میتونن توی گوگل سرچ کنن یا حتی بان تو انجمن مهندسی مثل شما از بچه ها بپرسنیه پدر 3 پسر داشته به یکی از انها 40 تخم مرغ به یکی دیگه شون 30 تا و به اخری 20 تخم مرغ میده و به آنها میگه برن تخم مرغ ها رو جداگانه بفروشن و واسه پدره یه مقدار پول بیارن. این سه برادر چطوری باید تخم مرغ ها رو بفروشن؟
منظور سوال اینه که باید همه برادر ها در اخر یه مقدار مساوی پول واسه پدره بیارن. حالا چکار کنن؟
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
م | تست تصمیم گیری برای مدیریت | تکنيک های مديريتی | 59 | |
م | تست شخصيت براي استخدام | تکنيک های مديريتی | 42 |