درياب بال خسته جويندگان كه ما
در اوج آرزو به هواي تو ميپريم
پيمان شكن به راه ضلالت سپرده به
ما جز طريق عهد و وفاي تو نسپريم
همه عمر ب ندارم سر از اين خمار مستي
كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستي
در دفتر ستایش نیکویی
در نامه ی پرستش زیبایی
آموختم چگونه به محبوب بنگرم
آموختم چگونه به سودای یک نگاه
از جان و مال و زندگی خویش بگذرم
آموختم چگونه
در پیش او بمیرم و دم بر نیاورم
ترک مـا کردی بـرو همصحبت اغیـار باش
یار ما چون نیستی با هرکه خواهی یار باش
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریختشوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم اید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای دردامن اندوه کشیدم
نه گسستم، نه رمیدم
در گردنت از هر سو پيچيده غمي گيسو
تا در شب سرگردان هر سو بكشانندت
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهتدر گردنت از هر سو پيچيده غمي گيسو
تا در شب سرگردان هر سو بكشانندت
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشیدسلام
توفان ها
در رقص عظيم تو
به شكوهمندي
ني لبكي مي نوازند،
و ترانه رگ هايت
آفتاب هميشه را طالع مي كند.
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |