مشاعرۀ سنّتی

گلابتون

مدیر بازنشسته
درياب بال خسته جويندگان كه ما
در اوج آرزو به هواي تو ميپريم

پيمان شكن به راه ضلالت سپرده به
ما جز طريق عهد و وفاي تو نسپريم
 

ELAHE.R

عضو جدید
دل از بی همزبانی ها فسرده
تن از نامهربانی ها فسرده
زحسرت پای در دامن کشیده
به خلوت سر به زیر بال برده...
 

MAHYAR.H

عضو جدید
هنوزم چشم ِ دل دنبال فرداست
هنوزم سینه لبریز از تمناست
هنوز این جان بر لب مانده ام را
در این بی آرزویی آرزوهاست
 

ELAHE.R

عضو جدید
تنها، غمگین ، نشسته با ماه
در خلوت ساکت شبانگاه
اشکی به رخم دوید و ناگاه
روی تو شکفت در سرشکم
دیدم که هنوز عاشقم ، آه .
 

MAHYAR.H

عضو جدید
در دفتر ستایش نیکویی
در نامه ی پرستش زیبایی
آموختم چگونه به محبوب بنگرم
آموختم چگونه به سودای یک نگاه
از جان و مال و زندگی خویش بگذرم
آموختم چگونه
در پیش او بمیرم و دم بر نیاورم
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
در دفتر ستایش نیکویی
در نامه ی پرستش زیبایی
آموختم چگونه به محبوب بنگرم
آموختم چگونه به سودای یک نگاه
از جان و مال و زندگی خویش بگذرم
آموختم چگونه
در پیش او بمیرم و دم بر نیاورم

مرا برگ نشاط از شاخه ميريزد
نگاه جانپناهي نيست
كه از لبهاي من لبخند پيروزي بر انگيزد
 

ELAHE.R

عضو جدید
در این ساحل كه من افتاده ام خاموش
غمم دریا ، دلم تنهاست
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست
خروش موج با من میكند نجوا
- كه هر كس دل به دریا زد رهایی یافت
كه هر كس دل به دریا زد رهایی یافت
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
سعدي

سعدي

تا دست‌ها کمر نکنی بر میان دوست

بوسی به کام دل ندهی بر دهان دوست

دانی حیات کشته شمشیر عشق چیست

سیبی گزیدن از رخ چون بوستان دوست
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
تا مگر چون صبا باز بكوي تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود

آن كشيدم ز تو اي آتش هجران كه چو شمع
جز فناي خودم از دست تو تدبير نبود
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو به من سنگ زدي من نه رميدم، نه گسستم"
باز گفتم كه: " تو صيادي و من آهوي دشتم
تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پيش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق ديوانه كه بودم
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم اید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای دردامن اندوه کشیدم
نه گسستم، نه رمیدم :gol:
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم اید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای دردامن اندوه کشیدم
نه گسستم، نه رمیدم :gol:

من بركه ها ودريا ها را گريستم
اي پري وار درقالب آدمي
كه پيكرت جزدر خلواره ناراستي نمي سوزد:gol::gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در گردنت از هر سو پيچيده غمي گيسو
تا در شب سرگردان هر سو بكشانندت
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
سلام :gol:


توفان ها
در رقص عظيم تو
به شكوهمندي
ني لبكي مي نوازند،
و ترانه رگ هايت

آفتاب هميشه را طالع مي كند.
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
سلام به همگي عزيزان


بيا بيا كه درين ظلمت دروغ و ريا
فروغ روي تو آرايش روان من است
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
می کنم چون درون سینه نگاه

آه از این بخت بد چه بینم آه


گل غم مست جلوه خویش است


هر نفس تازه روتر از پیش است

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا در این دهر دیده کردم باز

گل غم در دلم شکفت به ناز

بر لبم تا که خنده پیدا شد

گل او هم به خنده ای وا شد

 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
 

گلابتون

مدیر بازنشسته

در راه عشق گر برود جان ما چه باك
اي دل تو آن عزيزتر از جان نگاه دار

محتاج يك كرشمه ام اي مايه اميد
اين عشق را ز آفت حرمان نگاه دار
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا