تا بادها وزان شد بر روی آبها **آن آبها گرفت شکنها و تابها
مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
افسوس که این مزرعه را آب گرفته
دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
mohammadfarahroo
عضو جدید
هرکس به طریقی صنعت وصف تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
هر آن کس عاشقست از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بود گرگ گرسنه
که گرگ از هی هی چوپان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بود گرگ گرسنه
که گرگ از هی هی چوپان نترسد
رسید موکب نوروز و چشم فتنه غنود **درود باد بر این موکب خجسته، درود
در نا امیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است
توانا بود هر که دانا بود ....
ز دانش دل پیر برنا بود ....
دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک
جامه ای در نیکنامی نیز می باید درید ...
من دوست دار روی خوش و موی دلکشم
مدهوش چشم مست و می صاف بی غشم
مدهوش چشم مست و می صاف بی غشم
تامعطرکنم از لطف نسیم تو مشام
شمه ای ازنفحات نفس یار بیار
شمه ای ازنفحات نفس یار بیار
می خواستم حکایت خود بازگو کنم
افسوس! گریه آمد و راه گلو گرفت
افسوس! گریه آمد و راه گلو گرفت
تو گل یا خار باشی ، نازنینم ،هر چه باشی
نیازِ من به من آموخت تا باشم غزلخوانت
torpheh
عضو جدید
تو گل یا خار باشی ، نازنینم ،هر چه باشی
نیازِ من به من آموخت تا باشم غزلخوانت
تا کی تو شمع دیگران و من خار تو باشم؟
تو نو گــل دیــــــــگران و من یــار تو باشم
میشه خدا رو حس کرد تو لحظه های ساده
تو اضطراب عشق و گناه بی اراده
تو اضطراب عشق و گناه بی اراده
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |