مشاعرۀ سنّتی

[Elmira2010]

هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی
آن ساقی هر مستی با ساغر شاهانه

هوای منزل یارآب زندگانی ماست
صبابیار نسیمی زخاک شیرازم

 

[دختر شرقی]

هوای منزل یارآب زندگانی ماست
صبابیار نسیمی زخاک شیرازم

موطن معشوق چون شیراز بود
زان ره آن شهباز در پرواز بود
شهر شیراز است و برج اولیاست
مهبط عشق است و جای کبریاست
کعبه حق است و شیراز است این
جلوه‌گاه حضرت راز است این
هفت شهر عشق جز شیراز نیست
جز زیارتگاه اهل راز نیست

 

[z.19.P]

تا كي به تمناي وصال تو يگانه / اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه؟

 

[آموس]

همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي
به پيام آشنايي بنوازد آشنا ر ا

 

[banoo12]

آن یار کزو خانه ما جای پری بود
سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود
( ببخشید دکمه تشکر فعال نیست )

 

[دختر شرقی]

در دل من چیزیست
مثل یک بیشه ی نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم که دلم می خواهد
بروم تا ته دشت
بروم تا سر کوه
دورها آوایی ست که مرا می خواند ...

 

[رسول فهیم]

در دل من چیزیست
مثل یک بیشه ی نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم که دلم می خواهد
بروم تا ته دشت
بروم تا سر کوه
دورها آوایی ست که مرا می خواند ...

در گردش خويش اگر مرا دست بدي​

خود را برهاندمي ز سرگرداني​

ی...​

 

[دختر شرقی]

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

 

[salvador]

رحمتی گر نکند بر دلم آن سنگین دل

چون تواند که کشد بار غمش چندین دل

 

[z.19.P]

لنگر حلم تو اي كشتي توفيق كجاست؟ /كه در اين بحر كرم غرق گناه امده ايم

 

[nooshafarin]

من همان به كه از او نيك نگه دارم دل
كه بد و نيك نديده ست و ندارد نگهش

 

[z.19.P]

شد ز غمت خانه ي سودا دلم / در طلبت رفت به هر جا دلم

 

[sara_136881]

بر سر آنم كه گر ز دست بر آيد
دست به كاري زنم كه قصه سر آيد

 

[nooshafarin]

مكن در جسم و جان منزل كه اين دون است و آن والا
قدم زين هر دو بيرون نه، نه اينجا باش و نه آنجا

 

[z.19.P]

از من اكنون طمع صبر و دل و هوش مدار / كان تحمل كه تو ديدي همه بر باد امد

 

[nooshafarin]

روزها گر رفت گو رو باك نيست
تو بمان اي آنكه چون تو پاك نيست

 

[z.19.P]

تا نگردي اشنا زين پرده رمزي نشنوي / گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش

 

[nooshafarin]

شهري كه شه و شحنه و شيخش همه مستند
شاهد شكند شيشه كه بيم عسسي نيست

 

[z.19.P]

تا شدم حلقه به گوش در ميخانه ي عشق / هر دم ايد غمي از نو به مبارك بادم

 

[nooshafarin]

منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم كه ديده نيالوده ام به بد ديدن

 

[z.19.P]

نه هر درخت تحمل كند جفاي خزان / غلام همت سروم كه اين قدم دارد

 

[nooshafarin]

در اين خانه كه بر روي كسي بسته نشد
چه توان گفت ملائك در ميخانه زدند

 

[z.19.P]

درديست غير مردن كان را دوا نباشد / پس من چگونه گويم كاين درد را دوا كن

 

[nooshafarin]

نگاه كن كه غم درون ديده ام چگونه قطره قطره آب ميشود
چگونه سايه سياه سركشم اسير دست آفتاب ميشود

 

[z.19.P]

دل درين پيرزن عشوه گر دهر مبند / كاين عروسيست كه در عقد بسي داماد است

 

[nooshafarin]

تاب من از تاب تو افزون تر است
گرچه تو سرخي به نظر من سپيد

 

[z.19.P]

دل خون شد از اميد و نشد يار يار من / اي واي بر من و دل اميدوار من

 

[nooshafarin]

نوشدارويي و بعد از مرگ سهراب آمدي
سنگدل اين زودتر ميخواستي حالا چرا ؟

 

[z.19.P]

اي كه گويي مرو اندر پي خوبان زمانه / ما كجاييم درين بحر تفكر تو كجا

 

[nooshafarin]

الا يا ايها الساقي ادر كاساً و ناولها
كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها