مشاعرۀ سنّتی

عطار

عضو جدید
کاربر ممتاز
از یک نگاه کار مرا ساخت یار من

دیدی چگونه یار من آمد به کار من ؟

باشه . نیا . آبرو هر چی کاربر فعال ادبیاه بردی تو . ایییشششش :دی

اومدم، ایش یاد گرفتی باز؟

نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی....
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
الا يا ايها الساقي ادر كأسا و ناولها
كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها
 
  • Like
واکنش ها: pero

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
داني كه به ديدار تو چونم تشنه
هر لحظه كه بينمت فزونم تشنه
من تشنه آن دو چشم مخمور توام
عالم همه زين سبب به خونم تشنه
 

pero

عضو جدید
هر کس به طریقی دل ما می شکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند
بیگانه گر می شکند حرفی نیست
از دوست بپرسید که چرا می شکند
دوصد دانا در این محفل سخن گفت *** سخن نازکتر از برگ سمن گفت
ولی با من بگو آن دیده ور کیست *** که خاری دید و احوال چمن گفت
 

pero

عضو جدید
روز اول كه دل من به تمناي تو پر زد
چون كبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدي
من نرميدم نه گسستم
حذر از عشق ندانم
سفر از پيش تو هرگز نتوانم
نتوانم
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم *** جرس فریاد میدارد که بر بند بندید محملها
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
در دل زارم نظر کن کز غمت آمد به جان

چاره کن، جانا، که شد در دست هجرانت اسیر
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا