مشاعرۀ سنّتی

googooli

عضو جدید
دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست
امان ای سنگ دل از درد و اندوه فراوانت
 

russell

مدیر بازنشسته
تکيه بر اختر شب دزد مکن کاين عيار
تاج کاووس ببرد و کمر کيخسرو
 

russell

مدیر بازنشسته
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
 

russell

مدیر بازنشسته
دلا منال ز بیداد و جور یار که یار
تو را نصیب همین کرد و این از آن دادست
 

russell

مدیر بازنشسته
من بی خبرم خدای خود می داند / کاندر دل من مرا چه می خنداند
باری دل من شاخ گلی را ماند / کش باد صبا به لطف می افشاند
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
در نيل غم فتاد سپهرش به طنز گفت:
"الان قد ندمتُ و ما ينفعُ الندم!"
"حافظ"

(ترجمه:‌ الان همانا پيشمان شده‌ام و پشيماني سودي ندارد!)

(بچه‌ها! شعرهاي اين صفحه عالي است! دوست داشتم به همه‌تان امتياز بدهم،‌ فعلا دستم خالي است، ببخشاييد!)
:gol::heart:
 
آخرین ویرایش:

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یا رب آن نوگل خندان که سپردی بمنش
می سپارم به تو از دست حسود چمنش
 

neda_eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم شمعی که تنها مانده از پروانه میسوزم
میان جمع می خندم ولی بی گانه میسوزم
خدا را ساقی ر حمت لب خشکم کمی تر کن
که چون فانوس بی روغن در این غمخانه میسوزم
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد:gol:
دزديده چون جان، مي‌روي اندر ميان جان من
سرو خرامان مني، اي رونق بستان من

چون مي‌روي، بي من مرو! اي جان جان، بي‌تن مرو
وز چشم من بيرون مشو،‌ اي شعله‌ي تابان من!
:gol:
(با عرض پوزش از محسن ز!‌ کمي عقب ماندم با اين حال ترتيب مشاعره به هم نخورد... افشين جان شعر زيبايي که نقل کرده‌اي مي‌داني از کيست ديگر؟)
 

افشـین

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نی من منم، نی تو تویی، نی تو منی
هم من منم، هم تو تویی، هم تو منی
من با تو چنانم ای نگار ختنی
که اندر غلطم که من توام یا تو منی.
 

افشـین

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دزديده چون جان، مي‌روي اندر ميان جان من
سرو خرامان مني، اي رونق بستان من

چون مي‌روي، بي من مرو! اي جان جان، بي‌تن مرو
وز چشم من بيرون مشو،‌ اي شعله‌ي تابان من!
:gol:
(با عرض پوزش از محسن ز!‌ کمي عقب ماندم با اين حال ترتيب مشاعره به هم نخورد... افشين جان شعر زيبايي که نقل کرده‌اي مي‌داني از کيست ديگر؟)
راستش...یادم نیست ولی فکر کنم طباطبایی باشه :razz:. این شعر رو از کتاب برگزیده متون ادبیات فارسی ( سیمین دانشور ) به یاد دارم.:smile:
 
آخرین ویرایش:

russell

مدیر بازنشسته
دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب
چه سود دید ندانم که این تجارت کرد

اگر امام جماعت طلب کند امروز
خبر دهید که حافظ به می طهارت کرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا