چهارشنبه آخر سال (تاریخ و رسومات و . . . . . )

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما که الان داری ترجمه میکنی اینم ترجمه بکن



ميلت نئجه تاراج اولور اولسون نه ايشيم وار؟
دشمنلره محتاج اولور اولسون نه ايشيم وار؟
قوي من توخ اولوم اؤزگه لر ايله ندي كاريم،
دونيا وجهان آج اولور اولسون نه ايشيم وار؟

سس سالما،‌ياتانلار آييلار، قوي حله ياتسين،
ياتميشلاري راضي دئيلم كيمسه اوياتسين،
تك تك آييلان وارسادا، حق داديما چاتسين،
من ساليم اولوم جمله جهان باتسادا باتسين،
ميلت نئجه تاراج اولور اولسون نه ايشيم وار؟
دشمنلره محتاج اولور اولسون نه ايشيم وار؟

سالما ياديما صحبتي تاريخي جهاني،
ايامي سلفدن دئمه سؤز بيرده فيلاني،
حال ايسه گتير دلماني، ناني،
موستقبلي گؤرمك نه گرك،‌عؤمردو فاني،
ميلت نئجه تاراج اولور اولسون نه ايشيم وار؟
دشمنلره محتاج اولور اولسون نه ايشيم وار؟

اؤولادي وطن قوي هله آواره دولانسين،
چيركاب سفالتده، الي باشي بولانسين،
دول آروات ايسه سائيله اولسون اودا يانسين،
آنجاق منيم آوازه شانيم اوجالانسين،
ميلت نئجه تاراج اولور اولسون نه ايشيم وار؟
دشمنلره محتاج اولور اولسون نه ايشيم وار؟

هر ميلت ائدير صفحه دنياده ترقي،
ائيلر هره بير منزل مأواده ترقي،
يرقان دوشگيمده دوسته گر ياده ترقي،
بيز ده ائديريك عالم رؤياده ترقي،
ميلت نئجه تاراج اولور اولسون نه ايشيم وار؟
دشمنلره محتاج اولور اولسون نه ايشيم وار؟

اتیلا مترجم مجانی پیدا کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیگه چییزی نمونده بود که ترجمه بشه ؟
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وظیفه بود کیوان جان

اگه ائین کهنمون رو حفظ کنیم هیچوقت احساس شکست خوردن و مغلوب بودن رو نخواهیم داشت

اگه یاد مون باشه اتش و نور اون نماد روشنایی و نیکی است هرگز تاریکی رو به سرزمین وجودمون راه نمیدهیم
زنده باشی پری جان
اتش ای طاهر تطهیر گر هر چه که هست.
ای که شور و شررت در دل خودکامه مست
رعب و وحشت فکند در دل اهریمن پست
نور تو نور خدا نور اهوراست ولی
هیزم اشک ستم دیده مظلوم تر است
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
داداش گلم خداییش ترجمه اش سخته .خودت لطف میکنی؟ میترسم حق مطلب ادا نشه

به چشم

من دئمیرم دونیا یالان دونیادی
یالان بیزیک دونیا قالان دونیادی
سن اوزونده دونیا کیمین دوغروسان
چونکو سنده اذربایجان اوغلوسان
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به چشم

من دئمیرم دونیا یالان دونیادی
یالان بیزیک دونیا قالان دونیادی
سن اوزونده دونیا کیمین دوغروسان
چونکو سنده اذربایجان اوغلوسان

مرسی
داداش جان از چهارشنبه سوری تو ازربایجان بگو برا بچه ها
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
اینم تقدیم به استارتر تورک زبان و دوست عزیزم
حق سئل کیمی دریایه آخیب یول تاپاجاقدیر

داش اتماغیلا کیمسه اونو چؤنده ره بیلمز

دونیادا قارانلیقلار اگر جمع اولا با هم

بیر خیرداجا شمعین ایشیغین سؤندوره بیلمز

حق و حقیقت مانند سیل به سمت دریا سرازیر شده راه پیدا خواهد کرد
با سنگ انداختن جلوی راه حقیقت کسی نمیتونه مسیرش رو منحرف کنه
توی دنیا اگه همه تاریکی ها با هم جمع بشوند
روشنایی یک شمع کوچک رو نمیتونن بپوشونند
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
چهارشنبه های آخر سال را به ترتیب با اسامی چهار عنصر طبیعی مشخص کرد ه اند که عبارتند از: "سو چرشنبه سی" (چهارشنبه آب) ، "اود چرشنبه سی" (چهارشنبه آتش) ، "یئل چرشنبه سی" (چهارشنبه باد) و "توپراق چرشنبه سی" (چهارشنبه خاک) که به اسامی دیگری نیز مانند: "سور چرشنبه سی" (چهارشنبه سوری)، " "لوطی چرشنبه سی" (چهارشنبه لوطی) معروف می باشد.
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
در چهارشنبه آخر سال از طرف خانواده داماد به خانه تازه عروس هدایایی با عنوان "چرشنبه لیک" (هدیه روز چهارشنبه ) فرستاده می شود. در میان این هدایا می توان سبزه عید، چند شاخه گل سرخ، تعدادی ماهی قرمز، آجیل، لباس، چادری و... مشاهده کرد. همچنین سفره هفت سین، آینه، شانه و سرمه نیز همراه آن به خانه عروس می فرستند.
"چرشنبه بازاری" ( خرید روز چهارشنبه ) نیز آداب مخصوص به خود را دارد. همه مردم به بازار می روند و "چرشنبه لیک" می خرند. چرشنبه لیک عبارت است از آینه، شانه، جارو، آجیل و... در این روز برای بچه ها نیز اسباب بازی می خرند. در تبریز وقتی برای بچه ها اسباب بازی می خرندبه شوخی گفته می شود: "چرشنبه اوشاغی، بئشی بیر شاهی" (کودک چهارشنبه، پنج تاشون یک عباسی)
و آن شخصی که فرزندان زیادی دارد زمانی که برای خرید به بازار می رود، این ندا را برای وی سر می دهند: "چرشنبه بالالاری" (بچه های چهارشنبه).
در این روز معمولا غذاهایی مانند پلو و کوفته درست می کنند. هنگام درست کردن کوفته، یک کوفته اضافه می پزند و به آن "غئییب پایی" (سهم غایب) می گویند که سهم مهمان ناخوانده می باشد.
در این روز همچنین گندم بو داده (قورقا) درست می کنند و در بعضی از مناطق، ریش سفید فامیل هنگام روشن کردن آتش در پشت بام، یک خط دایره ای کشیده و قورقا ها را داخل آن پخش می کند و سپس شروع به دعاهایی از این قبیل می کند: بسم الله الرحمن الرحیم، الهم صلی علی محمد و آل محمد، ای خدا، انشاالله که نوروز محمد، ثروت و دولت ابراهیم، عمر نوح، سلامتی و ارزانی نعمت برای ما و همسایگانمان عنایت فرما، برای اشخاص بدون اولاد، اولاد، برای جوانها سلامتی، برای پیران طول عمر، برای بیماران شفا، برای فقرا مال و ثروت، برای ثروتمندان کرامت عنایت فرما. مردم را نسبت به یکدیگر مهربان کن، آمین یا رب العالمین" بعد از دعا، مشتی از قورقاها و نخود و عدس برداشته و بعد از نیت و درخواست روزهای خوش برای همه از خدا، آنها را به سوی آسمان پرت می کند و می گوید: "بودا قوشلارین پایی" (این هم سهم پرندگان).
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حق سئل کیمی دریایه آخیب یول تاپاجاقدیر

داش اتماغیلا کیمسه اونو چؤنده ره بیلمز


دونیادا قارانلیقلار اگر جمع اولا با هم

بیر خیرداجا شمعین ایشیغین سؤندوره بیلمز



حق و حقیقت مانند سیل به سمت دریا سرازیر شده راه پیدا خواهد کرد
با سنگ انداختن جلوی راه حقیقت کسی نمیتونه مسیرش رو منحرف کنه
توی دنیا اگه همه تاریکی ها با هم جمع بشوند
روشنایی یک شمع کوچک رو نمیتونن بپوشونند
مرسی مرسی .چه جملات پر معنایی من عاشق این جملات شدم. از خوندنشون سیر نمیشم.
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما همه تاریکی و الله نور

ز آفتاب آمد شعاع این سرای


در سرا چون سایه آمیز است نور

نور خواهی زین سرا بر بام آی


دلخوشی گاهی و گاهی تنگ دل

دل نخواهی تنگ رو زین تنگنای
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
فال گوش وایستادن را نیز می توان از رسومات مربوط به این روز به حساب آورد. در روستاها از منافذ پشت بامها و دیوارها و در شهرها از پشت درها، اشخاصی که می خواهند به این طریق برای خود "فال گوش" بگبرند با گوش خواباندن، سعی می کنند سخنان افراد داخل خانه ها را بشنوند و بعد از آن، نیتها و خواسته هایی که درذهن و دل خود گرفته اند را به وسیله این حرفها تعبیر می کنند. به همین خاطر در این روز در خانه ها حرفهایی که رد و بدل می شود حرفهایی دلنشین و زیبا می باشد.
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
از دیگر فالهای این روز "سو فالی" (فال آب) می باشد. دخترها، عروس خانم ها و زنها، هر کدام وسایلی مانند سنجاق، دکمه، منجق و... را در داخل ظرفی که داخل آن آب است می اندازند سپس یک نفر بایاتی (دوبیتی تورکی) می خواند و یک کودک کم سن و سال یک به یک وسایل را از داخل ظرف بیرون می آورد. برای وسایل هر کس، از بایاتی هایی که خوانده شده تعابیری وجود دارد. خوانندگان بایاتی ها سعی می کنند حرفهای زیبا و دلنشین را بر زبان جاری سازند.
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
موقع پریدن از روی آتش چنین نغمه هایی خوانده می شود:
آتیل – باتیل چرشنبه
بختیم آچیل چرشنبه

آغیرلیغیم – اوغورلوغوم اودلارا
منیم له هوپولمایان یادلارا
آغیریلیغیم اود اولسون
اوددا یانان یاد اولسون
اود اوستن آتداناق
هر جفایا قاتداناق
آغیرلیغیم – اوغورلوغوم اودلارا
منیم له هوپولمایان یادللارا

آتیل – توتول چرشنبه
چیللم توکول چرشنبه
بختیم آچیل چرشنبه
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
عالم گرانقدر مرحوم پروفسور محمد تقی کیریشچی (ذهتابی) در کتاب تاریخ دیرین ترکهای ایران (ایران تورکلرینین اسکی تاریخی) با اشاره به این رسم چنین بیان می کند: "اهل منزل و حتی پیرمردهای 90 ساله به پشت بام می روند و در حالی که مقابل آتش می ایستند و دستهایشان را رو به آسمان گرفته اند می گویند: خدایا تو را هزاران بار شکر، پارسال ده تومان سرمایه داشتیم، سراسر سال را کار کردیم، منفعت کردیم و زندگیمان را به خوبی گذراندیم و همان ده تومان باز هم باقی است. و سپس به بچه ها اشاره می کند که مراسم را شروع کنند و بچه ها نغمهای مربوط به این مراسم را سر می دهد و مشغول شادمانی و پریدن از روی آتش می شوند. به مراسمات مربوط به آتش کردن روشن نادارا می گویند.

در بعضی از مناطق بعد از پردن از روی آتش، باز هم با باورها و رسوم مختلفی رودر رو می شویم. برای مثال دخترها بعد از پریدن از روی آتش موقعی که به خانه برمی گردند کفشهایشان را درمی آورند و به طرف آستانه در خانه پرت می کنند. اعتقاد و باور بر این است که اگر پاشنه کفش ها به طرف منزل باشد آن سال به خانه بخت خواهند رفت.
و در بعضی مناطق بعد از پریدن از روی آتش بر روی یک بیل یا یک پارو سوار می شوند و مثل اسب به سواری کردن با آن می پردازند. از کسی که بر روی پارو سوار شده می پرسند "کجا می روی" و او هم نام جایی که آرزو دارد در سال جدید برود، بر زبان جاری می سازد. همچنین مردم از خاکسترهای آتش برمی دارند و موقع صبح، کنار آب رفته و خاکسترها را بر روی آب می ریزند. و با گرفتن ناخنهای خود می گویند:
آغیرلیغیم – اوغورلوغوم گئت
قادا – بلا بیزی ترک ائت
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
سمنو هم پخته میشود

سمنو جزء غذاهایی است که در آخر سال خانم ها با همکاری یکدیگر به پخت آن مشغول می شوند.
یکی از سمبلها و نشانه های بارز باستانی ترین عید تورکها –نوروز- پختن سمنو می باشد. که جزء رسوم زیبای آذربایجان می باشد.
خانم ها، در ظرفها و سینی هایی گندم ها را ریخته و پس از آبیاری آنها یک پارچه نازک بر روی آنها می کشند. بعد از چند روز گندمها شروع به جوانه زدن می کنند در این موقع پارچه نازک را از روی گندمهای جوانه زده بر می دارند و یکی دو روز هم به آن حالت نگه می دارند. بعد از این موقع، گندمها را برداشته و بعد از له کردن آنها در یک توبره ریخته و آب آنها را می گیرند سپس این آب را در درون دیگ ریخته و می گذارند روی اجاق کم شعله. هنگامی که سمنو شروع به جوشیدن می کند در دیگ را می گذارند و یک جانماز، تسبیح، آینه و سفره قرآن باز کرده و دیگ را به حال خود گذاشته و اطراف دیگ را خلوت می کنند.
چنین اعتقادی وجود دارد که هنگام جوشیدن سمنو حضرت فاطمه (س) می آید و مزه و شیرینی به آن می دهد. بعد از پخته شدن سمنو، شروع به پخش سمنو می کنند. در دیگ سمنو "بادام پوسته دار" نیز می ریزند، چرا که باور بر این است که هر کس این بادامها را در کیسه پولش بگذارد پولش برکت پیدا کرده و زیاد می شود.

"ترانه سمنو" یکی از ترانه های آشنا برای آذربایجانیها می باشد که همراه با احساسات زیبا، اهمیت سمنو را در میان آذربایجانیها نشان می دهد.

سمنی آی سمنی
هر یازدا سن یادا سال منی
سمنی ساخلا منی
ایل ده گؤیردیم سنی
گولوش دوغار دوداغلاردا سمنی
بیزیم ائللر اوخور بو نغمه نی
سمنی آی سمنی ساخلا منی
دوزوم دؤرد یانینا نرگس، یا سمنی
بو بایرامدا هر ایل بایرام دوزه لدن
من ال چکمم سندن کیمی گوزه لدن
سفره لر بزه ییرسن ازلدن
یاراشیرسان اوتاقلارا سمنی


سمنو آی سمنو
در هر بهار مرا به یاد بیار، سمنو
سمنو! از من محافظت کن
تا هر سال تو را سبز کرده و بپزم
سمنو! تبسم بر لبها می نشیند
ملت ما این ترانه را می خوانند
سمنو آی سمنو مرا حفظ کن
تا در چهار گوشه ات گل نرگس بچینم
این عید نیز مثل عیدهای گذشته که تو را می پختم
من از مه رویی مثل تو دست نخواهم کشید
از ازل تا حالا سفره ها را رنگین می کنی
زینت بخش منازل هستی
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
کی از رسومات جالب توجه در چهارشنبه آخر سال انداختن شال از سوراخهای پشت بام خانه ها می باشد. معمولا در این شب جوانان و بخصوص تازه دامادها شالهایی به رنگ قرمز را از سوراخهای پشت بامها – که برای تهویه درست شده اند – به داخل خانه ها می اندازند و صاحب خانه نیز جورابی، پیراهنی و ... به آن می بندد. تازه دامادها نیز می گویند که نامزدم را به شال ببندید، اطرافیان عروس نیز می گویند که نمی شود و در عوض جوراب، آجیل و... به شال می بندند.
استاد شیرین سخن، شهریار در منظومه حیدربابا این رسم را به صورت منظوم چنین توصیف می کند:

بايراميدى ، گئجه قوشى اوخوردى
آداخلى قيز ، بيگ جوْرابى توْخوردى
هركس شالين بير باجادان سوْخوردى
آى نه گؤزل قايدادى شال ساللاماق !
بيگ شالينا بايرامليغين باغلاماق !

شال ايسته ديم منده ائوده آغلاديم
بير شال آليب ، تئز بئليمه باغلاديم
غلام گيله قاشديم ، شالى ساللاديم
فاطمه خالا منه جوراب باغلادى
خان ننه مى يادا ساليب ، آغلادى

حيدربابا ، ميرزَممدين باخچاسى
باخچالارين تورشا-شيرين آلچاسى
گلينلرين دوْزمه لرى ، طاخچاسى
هى دوْزوْلر گؤزلريمين رفينده
خيمه وورار خاطره لر صفينده

بايرام اوْلوب ، قيزيل پالچيق اَزَللر
ناققيش ووروب ، اوتاقلارى بَزَللر
طاخچالارا دوْزمه لرى دوْزللر
قيز-گلينين فندقچاسى ، حناسى
هَوَسله نر آناسى ، قايناناسى

باكى چى نين سؤزى ، سوْوى ، كاغيذى
اينكلرين بولاماسى ، آغوزى
چرشنبه نين گيردكانى ، مويزى
قيزلار دييه ر : " آتيل ماتيل چرشنبه
آينا تكين بختيم آچيل چرشنبه "
يومورتانى گؤيچك ، گوللى بوْيارديق
چاققيشديريب ، سينانلارين سوْيارديق
اوْيناماقدان بيرجه مگر دوْيارديق ؟
على منه ياشيل آشيق وئرردى
ارضا منه نوروزگوْلى درردى
نوروز بود و مُرغ شباويز در سُرود
جورابِ يار بافته در دستِ يار بود
آويخته ز روزنه ها شالها فرود
اين رسم شال و روزنه خود رسم محشرى است !
عيدى به شالِ نامزدان چيز ديگرى است !

با گريه خواستم كه همان شب روم به بام
شالى گرفته بستم و رفتم به وقتِ شام
آويخته ز روزنة خانة غُلام
جوراب بست و ديدمش آن شب ز روزنه
بگريست خاله فاطمه با ياد خانْ ننه

در باغهاى ميرزامحمد ز شاخسار
آلوچه هاى سبز وتُرش ، همچو گوشوار
وان چيدنى به تاقچه ها اندر آن ديار
صف بسته اند و بر رفِ چشمم نشسته اند
صفها به خط خاطره ام خيمه بسته اند

نوروز را سرشتنِ گِلهايِ چون طلا
با نقش آن طلا در و ديوار در جلا
هر چيدنى به تاقچه ها دور از او بلا
رنگ حنا و فَنْدُقة دست دختران
دلها ربوده از همه كس ، خاصّه مادران

با پيك بادكوبه رسد نامه و خبر
زايند گاوها و پر از شير ، بام و در
آجيلِ چارشنبه ز هر گونه خشك و تر
دخترها می گویند :‌ " آتيل ماتيل چرشنبه
آينا تكين بختيم آچيل چرشنبه "
با تخم مرغ هاى گُلى رنگِ پُرنگار
با كودكان دهكده مى باختم قِمار
ما در قِمار و مادرِ ما هم در انتظار
من داشتم بسى گل وقاپِ قمارها
از دوستان على و رضا يادگارها
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
صبر اولسا کونول، قيش دا گئده ر، شخته ده، قاردا
بايرام دا گلر، آرديجا بولبولده، باهاردا
بير آزجا گولوم سن بو غم فرقته دؤزسن
هيجراندا چاتار باشا، گلر نازلي نيگاردا

خیلی از مراسم موند که بعدا میگیم
 

SAMAN_747

عضو جدید
شما چهارشنبه سوری رو چطور میگذرونید؟

شما چهارشنبه سوری رو چطور میگذرونید؟

سلام.:)
شما چهارشنبه سوری رو چطور میگذرونید؟:que::warn::warn:
مراسم خاصی برگذار میکنید یا نه؟
 

hamidelahi

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که با بروبچ میرم باغ و فاز رقص و موسیقی رو در پیش میگیرم و بعدشم شام و بیا خونه
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما یک مراسم تو خونمون میگیریم که همیشه با دعوای بابام همراه
میز و صندلی و تخته و هرچیز چوبی که گیر بیاریم و به در نخور باشه رو میسوزونیم
امسال نوبت ناهارخوری قدیمی مونه
 

hamid_geo

عضو جدید
ما یک مراسم تو خونمون میگیریم که همیشه با دعوای بابام همراه
میز و صندلی و تخته و هرچیز چوبی که گیر بیاریم و به در نخور باشه رو میسوزونیم
امسال نوبت ناهارخوری قدیمی مونه
حامد جان داداش الان وسيله اي تو خونه دارين؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا