گفتمان معماری ...

DDDIQ

مدیر ارشد
ببین حرف شما درسته
اما به قول خودت یه یه سنگ تراش ماهر نیاز داره
نه اینکه هر کی از راه اومد تیشه بگیره دستش
من منظورم اون نوع معماریی هستش که غیر اصولی شکل گرفته
تیشه اگر تو دست یه هنرمند باشه نتیجش میشه یک اثر هنری
ولی اگه تو دست من نابلد باشه میشه ضرر

البته یادم رفت بگم که لفظ بنجل رو من نمیگما
بسیاری از معماران بزرگ هم ازین لفظ استفاده کردن
یه وقت فکر نکنید من دارم توهین میکنم

کاملا درسته مهندس حامی جان عزیز
ولی به نظرمن (حتی خلاف نظر معمار بزرگ هم که باشه) بخاطر نبود شخص آگاه نمیشه بازم بهش گفتن بنجل به این معماری مردمی یه خرده سنگینه این کلمه برای من
و به نظر من اگر فقط بخوایم به نگرش یه معمار بزرگ بسنده کنیم و نظرشون رو حتمی و بی اشکال بدونیم دید و ایده های جدید در معماری بوجود نمیان

راستی اگر مطالعه ای در مورد همین موضوع معماری مردم گرا و مردمی و ... از دید معماران بزرگ داشتین خوشحال میشم حامی جان بذاری استفاده کنیم

انوشه باشی:gol:
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاملا درسته مهندس حامی جان عزیز
ولی به نظرمن (حتی خلاف نظر معمار بزرگ هم که باشه) بخاطر نبود شخص آگاه نمیشه بازم بهش گفتن بنجل به این معماری مردمی یه خرده سنگینه این کلمه برای من
و به نظر من اگر فقط بخوایم به نگرش یه معمار بزرگ بسنده کنیم و نظرشون رو حتمی و بی اشکال بدونیم دید و ایده های جدید در معماری بوجود نمیان

راستی اگر مطالعه ای در مورد همین موضوع معماری مردم گرا و مردمی و ... از دید معماران بزرگ داشتین خوشحال میشم حامی جان بذاری استفاده کنیم

انوشه باشی:gol:
البته بازم با نظرت موافقم
نمیشه چون بزرگان معماری گفتند ما هم بگیم باشه چشم
ولی نظر خود منم همینه که گاهی اوقات بعضی معماریها از بنجل هم بنجل تره
چون کمی تو زمینه ساخت تجربه دارم
وبا تعداد زیادی از بساز بفروشها اشنا هستم دارم اینو میگم
اگه میگم بنجل باور کن دلم واسه معماری میسوزه .نمیخام شعار بدم
 

sazgar

عضو جدید
یه جورایی با هردوی شما موافقم ...
چون معماری مردمی ما الان زیر خط فقره ، اینو با نهایت تاسف میگمااا برای همین به قول hami-sani بعضی وقتا باید بهش گفت بنجل....
ولی خب این به قول DDDIQ یه کمی سنگینه و به دل ادم گرون میاد ، با اینکه الان یه جاهایی ( خیلی جاها) واقعیت داره ولی.....
 

pooneh83

عضو جدید
بحث جالبيه.با تشكر از نظراتتون.:gol:
راستشمن فكر ميكنم معماري مردم گرا همون معماري بومي است
ما ميدونيم كه معماري بومي با توجه به محيط و طبيعت پيرامون شكل ميگيره و همساز با اقليم هر منطقه ميباشد پس يه معماري سبزه
از طرفي ديگر معماري بومي با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم و خواست هاي مردم هر منطقه شكل گرفته پس يه معماري مردم گراست.
پس ميتونيم بگيم معماري سبز و معماري مردم گرا همون معماري بوميه.
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
با اجازه ی اساتید محترم
معماری مردم گرا یعنی معماری که با شرایط آسایش معادل باشه
اما معماری مردمی فک کنم معماری باشه که مردم با توجه به چیزی که در دسترس بوده بهش عادت کردن
البته به نظر من
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
معماری در ایران بیش از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد. این معماری نه‌تنها فراتر از مرز جغرافیایی ایران امروزی نمودی بارز دارد بلكه از نظر تنوع ، پهنه وسیعی را در بر می‌گیرد.
عناصر طراحی نیز در معماری ایرانی از قدمتی
۳ هزار ساله برخوردار است. این عناصر همواره در دوران‌های مختلف حضور داشته و تاثیرگذاری خود را در زندگی امروز نیز حفظ كرده‌اند. در واقع معماری ایرانی دارای استمراری بوده كه هر چند بارها بر اثر كشمكش‌های داخلی و هجوم‌های خارجی دستخوش انحرافات موقتی شده ، اما با این همه به سبكی دست یافته كه با هیچ سبك دیگری اشتباه نمی‌شود. در ایران معماری آثار تاریخی در عین اینكه دارای مفهوم و هدف دینی و آیینی است، مانند سایر نقاط جهان وابسته به عواملی چون اقلیم ، مصالح موجود ، فرهنگ منطقه ، فرهنگ همسایه ، دین و آیین و باور و بانی بناست.
اصول معماری ایرانی عبارتند از :
درون‌گرایی
پرهیز از بیهودگی
مردم‌محوری
خود ‌بسندگی
نیارش
منزل و سازه هاي سنتي آن در ايران قديم ، داراي بار فرهنگي- هنري و ويژگي هاي منحصر به فرد روانشناختي است که معماري مدرن امروزي در بسياري موارد از آن بي بهره مانده است.
اصول حاکم بر ساخت خانه در اکثر موارد بر پايه افزايش صميميت و حفظ حرمت هاي شخصي اهالي بود و مواردي از قبيل شرايط اقليمي، جغرافيايي، مذهبي و نيز راحتي افراد خانواده در همه ساخت و سازها در نظر مي آمد.

این متن رو من گذاشتم برا مقدمه ی روستا 1
از چنتا کتاب در آوردم و جمع بندی کردم

هر گونه کپی برداری با ذکر منبع مجاز است:d
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
از نظر من معماري مردم گرا اينه كه نوع طراحي ساختمان طوري باشه كه بنا رو نه به عنوان يك ساختمان منفرد بلكه بنايي عمومي در خدمت بافت شهري منطقه تعريف كنه براي مثال در ساخت يك مجتمع چندمنظوره طراحي بنا رو با استفاده از قابلتهاي حداكثري فضاي سبز و فضاهاي عمومي(ارتباط فضاي سبز از طريق يك بلوك شهري-تداوم حركت در پياده رو-استفاده از فرمهاي ارگانيك-تداوم ديد از درون به بيرون و بالعكس و ...) در منطقه بهبود بخشيد اين جور بناها به عنوان فضايي اميخته با زندگي عمومي مردم بايد طوري طراحي بشن كه پرسپكتيوهاي متنوعي را در بخشهاي مختلف خيابانهاي اطراف در جهت اميختگي طرح و بافت تعريف كنند و معماري مردمي معماري بنا طبق عاتهاست يعني ساختمانها و فرمهايي كه به طور تناوبي تكرار شده اند و چشم يكنواختيشون رو كاملا حس ميكنه معماري مردم گرا و معماري مردمي نه تنها تناقضي ايجاد نميكنن بلكه ميشه روشهايي پيدا كرد كه اين دو نوع معماري رو تلفيق كرد
البته اين نظر شخصي من بود كه به علت نداشتن سطح معلومات كافي شايد درست نباشه از دوستان به خاطر مطرح كردن يك موضوع جديد ممنونم:gol:
 

کدخدا

مدیر بازنشسته
عنوان تاپیک برام جالب و جدید بود معماری مردم گرا نشنیده بودم اومدم و خوندم ،یه مفهوم دیگه هم اضافه شد معماری مردمی،
به نظرم برا فهم بهتر موضوع این نیاز احساس می شه که این دو مفهوم تعریف بشه معماری مردم گرا یعنی معماری که به مردم گرایش داره،برام گنگه منو یاد POP ARTمیندازه هنر مردمی شاید از اونجا ریشه گرفته باشه.
خیلی ها رو دیدم نظر دادن فکر میکنم اگه بیان و اول بگن این معماری مردم گرا چی هست برا امثال من که اطلاعات کمتری داریم درک موضوع راحت تر و قابل هضم تر باشه.
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خیلی ها رو دیدم نظر دادن فکر میکنم اگه بیان و اول بگن این معماری مردم گرا چی هست برا امثال من که اطلاعات کمتری داریم درک موضوع راحت تر و قابل هضم تر باشه.
دقيقا من هم خيلي دوست دارم يك تعريف علمي دستم باشه براي اين بحث
 

sazgar

عضو جدید
دوستان عزیزم فک میکنم بیشتر کسانی که اینجا نظر دادن ازجمله خودمن
بیشتر از دیدی که خودشون نسبت به این دو مفهوم داشتن گفتند....
برای همین وجود کسی که بتونه بحث رو رهبری کنه ونقش استاد راهنمارو
اینجا داشته باشه خیلی ضروری به نظر میرسه:redface:
از raha یا DDDIQ عزیز که یه جورایی سردمدار اینجان;) ویا هر کس دیگه ای
که سر رشته ای تو این مفاهیم داره خواهش میکنم که استاد راهنمای ما بشن
یا لا اقل خودمون روی دیدگاه و نظرات هم بحث کنیم که نتیجه ی بحث اینجا پر بار
بشه....منتظر یاری سبزتان هستیم:gol:
 
آخرین ویرایش:

rozan

عضو جدید
مرسی از تاپیک خوبو مفیدتون
خوب این دو معماری کاملا باهم فرق میکنن همونطور که اکثر دوستان اشاره کردن
ولی من میخوام نظرمو در مورد اون مطلب اخر که گفتید کجا بهتره از معماری مردم گرا استفاده کرد
من میگم بیمارستانها بخش کودکشون خیلی نیاز داره که مردم گرا باشه.کلا مراکز درمانی در این باره باید فکر جدید و خلاقانه ای روشون پیاده بشه
با همین معماری مردم گرا میتونیم روی نسل جدیدمون 2تا9 سال تاثیر بذاریم برای ایجاد یک جامعه ی
روشنتر
 

raha

مدیر بازنشسته
تقریبا همه (با حدس و گمان) بر سر این موضوع اتفاق نظر داشتیم؛ که معماری مردمی متفاوته با مردم گراست!
معماری مردمی که تو کتابای تاریخ معماری تعریفش هست و مشکلی سرش نداریم. اما من هم جایی تعریفی از معماری مردم گرا ندیدم ! شاید همینجوری ناخواسته یه کلمه جدید تو ادبیات معماری ابداع کرده باشیم!!:d
در واقع علت اینکه این سوال رو هم مطرح کردم همین بود که هیج جا نتونستم تعریف مستندی واسش پیدا کنم! حالا اگر کسی از دوستان بر اساس منبع خاصی معماری مردم گرا رو تعریف کرده (نه صرفا نظر شخصیش) لطفا منعبتون رو بگین. ممنون میشم!
 

کدخدا

مدیر بازنشسته
خب با اجازتون من نوشته قبل خودم رو یه مقدار بهش عمق می دم و هدفم رو واضح تر می گم .
معماری :از صحبت های بالا می شه این نتیجه رو گرفت که به نحوی سعی بر اینه که در معماری، مردم (در اصطلاح کلی مخاطب) مورد هدف هست و معمار برای رسیدن به آسایش مخاطب طراحی می کنه.
حالا یه نکته این یعنی معماری به خودی خود مردم گراست؟
یه مثال بزنم قضیه واضح شه یه کم ،فرض بر این که مخاطب یه فرد خاص با شرایط روحی و روانی خاص باشه و دو معمار برای این مخاطب خاص(به طور عام مردم) طراحی می کنن شرایط یکیه ولی طرح ها متفاوته آیا این یعنی یک طرح مردم گراست و دیگری خیر؟
یه کم عمیق شیم متوجه این نکته می شیم که مردم محور این هنر هستن همونجوری که در بقیه هنر های زیبا (BEAUTIFUL aART) هم این امر مشترکه بین محور بودن و گرایش تفاوتی وجود داره
این تفاوت باعث می شه ما به راحتی بتونیم لفظ معماری مدرن ،پست مدرن یا .... رو به کار ببریم و معماری مردم گرا برامون تعریفی نداشته باشه هنوز.
معماری مردم گرا به احتمال فراوان یه سبک نمی تونه باشه چون بما در مقاطع مختلف گرایش به سمت معماری برای مردم رو دیدیم .
شاید این تصور برا من هست که این عبارت رو یه مفهوم می بینم نه یک سبک و برای تعریفش بایستی به هنر بریم به ریشه و از اونجا تعریفش کنیم.
من بعضا دیدم دوستان در مورد فرق این دو معماری گفتن ولی نظر من اینه که دو خط متنافر تو یه صفحه نیستن و بسته به صفحه ای که ما توش هستیم حتی ممکنه متقاطع دیده بشن یعنی این دو قابل قیاس نیستن با هم و قیاسشون چندان درست نیست.
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تقریبا همه (با حدس و گمان) بر سر این موضوع اتفاق نظر داشتیم؛ که معماری مردمی متفاوته با مردم گراست!
معماری مردمی که تو کتابای تاریخ معماری تعریفش هست و مشکلی سرش نداریم. اما من هم جایی تعریفی از معماری مردم گرا ندیدم ! شاید همینجوری ناخواسته یه کلمه جدید تو ادبیات معماری ابداع کرده باشیم!!:d
در واقع علت اینکه این سوال رو هم مطرح کردم همین بود که هیج جا نتونستم تعریف مستندی واسش پیدا کنم! حالا اگر کسی از دوستان بر اساس منبع خاصی معماری مردم گرا رو تعریف کرده (نه صرفا نظر شخصیش) لطفا منعبتون رو بگین. ممنون میشم!
سلام
ببینین دوستان مطالبی رو گفتن
یه مسئله ای که باید همین اول روشن بشه اینه که
ما چیزی تحت عنوان معماریه مردم گرا اصلا نداریم
بلکه اونی که ما مد نظرمونه مردم گرایی در معماریه
چون مردم گرایی در معماری یک سبک نیست که بگیم معماریه مردگرا بلکه یک اصل هست که همونطور که گفتم جزءاصول اولیه در معماریه ایرانی بوده
بازم باید بگم که همونطور که شاهدش هستیم معماریه مردمی داره تبدیل به یک سبک میشه ولی مردم گرایی از قدیم بوده و هست
حالا با این تفاسیر باید بحث کنیم و ببینیم ایا در شرایط کنونی مردم گرایی(مردم واری) در معماریه ما رعایت میشه یا نهحالا اگه کسی هست که هنوز به درستی مردم واری رو متوجه نشده بگه تا با چند تا مثال بیشتر بازش کنم
 

DDDIQ

مدیر ارشد
خب با اجازتون من نوشته قبل خودم رو یه مقدار بهش عمق می دم و هدفم رو واضح تر می گم .
معماری :از صحبت های بالا می شه این نتیجه رو گرفت که به نحوی سعی بر اینه که در معماری، مردم (در اصطلاح کلی مخاطب) مورد هدف هست و معمار برای رسیدن به آسایش مخاطب طراحی می کنه.
حالا یه نکته این یعنی معماری به خودی خود مردم گراست؟
یه مثال بزنم قضیه واضح شه یه کم ،فرض بر این که مخاطب یه فرد خاص با شرایط روحی و روانی خاص باشه و دو معمار برای این مخاطب خاص(به طور عام مردم) طراحی می کنن شرایط یکیه ولی طرح ها متفاوته آیا این یعنی یک طرح مردم گراست و دیگری خیر؟
یه کم عمیق شیم متوجه این نکته می شیم که مردم محور این هنر هستن همونجوری که در بقیه هنر های زیبا (BEAUTIFUL aART) هم این امر مشترکه بین محور بودن و گرایش تفاوتی وجود داره
این تفاوت باعث می شه ما به راحتی بتونیم لفظ معماری مدرن ،پست مدرن یا .... رو به کار ببریم و معماری مردم گرا برامون تعریفی نداشته باشه هنوز.
معماری مردم گرا به احتمال فراوان یه سبک نمی تونه باشه چون بما در مقاطع مختلف گرایش به سمت معماری برای مردم رو دیدیم .
شاید این تصور برا من هست که این عبارت رو یه مفهوم می بینم نه یک سبک و برای تعریفش بایستی به هنر بریم به ریشه و از اونجا تعریفش کنیم.
من بعضا دیدم دوستان در مورد فرق این دو معماری گفتن ولی نظر من اینه که دو خط متنافر تو یه صفحه نیستن و بسته به صفحه ای که ما توش هستیم حتی ممکنه متقاطع دیده بشن یعنی این دو قابل قیاس نیستن با هم و قیاسشون چندان درست نیست.

دوست عزیز و استاد ارجمندم مهندس کدخدا
علی جان سپاس از تحلیل بسیار خوبتون از موضوع که باعث جهت دهی به مساله شد

همانطور که فرمودین که گرایش به مردم یک مفهوم هست و هیچکدوم ما هنوز گرایش مستقل و خاصی رو حداقل به این نام نمیشناسیم
ببینید ما سعی کردیم بر اساس و مبنای تعریفی که خانم مهندس رها بانو به این دو مفهوم دادن مساله رو دنبال کنیم خب این دو مفهوم هر دو در داشتن کلمه " مردم " اشتراک دادن
ولی فرقش رو در داشتن تخصص قرار دادیم که به یه تعریف جامع برسیم که یه معماریه متخصصه مردم گرا چی می تونه باشه (البته شاید هم من مساله رو درست نفهمیدم)
people oriented architecture


مفهوم معماری مردم گرا (که مفهومی در تغییر در طول زمان هست به نظرم ) مرتبط و براساس تجربیات گذشته مردم در معماری هست یعنی تجربیات مردمی رو که در زمان خودش بی ارتباط و تصادفی بودن رو به شکلی تخصصی سامان میده
به عنوان مثال در مورد معماری کلاسیسم در قبل آن زمان (پیشا کلاسیسم) باورها و کارهای مردمی در گذشته به شکلگیری کلاسیسم منجر شد
در کل به زبان ساده به نظر من فرق این دو مفهوم در اضافه شدن تخصص هست

در مورد مثالی که فرمودین طراحی دو معمار به نظر من هر دو در معماری مردم گرا جای دارن و فرقی هم ندارن فقط از لحاظ کیفی میشه قیاس کرد
و اگر بخوایم از لحاظ خطی تعریف کنیم مثلن در اسکیس دو خط حتی اگر در یک صفحه باشن ( داشتن اشتراک برای مردم بودن ) و متقاطع ممکنه دارای ارزش یکسانی در طرح نباش خطی که با مداد طراحی کشیده میشه و یا با مارکر یه ارزش رو در اسکیس ندارن پس به نظر من قابل قیاس میتونن باشن


.......
از raha یا DDDIQ عزیز که یه جورایی سردمدار اینجان;) ویا هر کس دیگه ای
که سر رشته ای تو این مفاهیم داره خواهش میکنم که استاد راهنمای ما بشن......
:gol:
خانم مهندس سازگار عزیزم شما لطف دارین ولی بنده فقط که فقط یه دانشجو هستم هنوز و اساتید زیادی در اینجا هستن که میتونن جهت بدن از جمله اول بانو خانم مهندس رهای عزیز که ایده این سوال مفید از ایشون هست:sweatdrop:


یه مسئله ای که باید همین اول روشن بشه اینه که
ما چیزی تحت عنوان معماریه مردم گرا اصلا نداریم
بلکه اونی که ما مد نظرمونه مردم گرایی در معماریه
چون مردم گرایی در معماری یک سبک نیست که بگیم معماریه مردگرا بلکه یک اصل هست که همونطور که گفتم جزءاصول اولیه در معماریه ایرانی بوده
بازم باید بگم که همونطور که شاهدش هستیم معماریه مردمی داره تبدیل به یک سبک میشه ولی مردم گرایی از قدیم بوده و هست
....

مهندس حامی جان عزیزم
فکر میکنم بنا به برداشت شخصی من از همان پست اول خانم مهندس رها بانوی عزیز فکر میکنم ایشون هم منظورشون همین بوده که یه مفهوم هست و ما باید به تعریفی جامع در قالب سبک های معماری برسیم
و دیگه اینکه با توجه به صحبت های قبلی شما فکر میکنم که جابجا فرمودین(برای اینکه در دوستان شبهه ایجاد نشه گفته تون رو ویرایش میکنم

بازم باید بگم که همونطور که شاهدش هستیم معماریه مردم گرا داره تبدیل به یک سبک میشه ولی مردمی از قدیم بوده و هست
(البته اگر اشتباه برداشت کردم من رو تصحیح بفرمائید)


==
انوشه باشید سپاس
 
آخرین ویرایش:

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست عزیز و استاد ارجمندم مهندس کدخدا
علی جان سپاس از تحلیل بسیار خوبتون از موضوع که باعث جهت دهی به مساله شد

همانطور که فرمودین که گرایش به مردم یک مفهوم هست و هیچکدوم ما هنوز گرایش مستقل و خاصی رو حداقل به این نام نمیشناسیم
ببینید ما سعی کردیم بر اساس و مبنای تعریفی که خانم مهندس رها بانو به این دو مفهوم دادن مساله رو دنبال کنیم خب این دو مفهوم هر دو در داشتن کلمه " مردم " اشتراک دادن
ولی فرقش رو در داشتن تخصص قرار دادیم که به یه تعریف جامع برسیم که یه معماریه متخصصه مردم گرا چی می تونه باشه (البته شاید هم من مساله رو درست نفهمیدم)
people oriented architecture


مفهوم معماری مردم گرا (که مفهومی در تغییر در طول زمان هست به نظرم ) مرتبط و براساس تجربیات گذشته مردم در معماری هست یعنی تجربیات مردمی رو که در زمان خودش بی ارتباط و تصادفی بودن رو به شکلی تخصصی سامان میده
به عنوان مثال در مورد معماری کلاسیسم در قبل آن زمان (پیشا کلاسیسم) باورها و کارهای مردمی در گذشته به شکلگیری کلاسیسم منجر شد
در کل به زبان ساده به نظر من فرق این دو مفهوم در اضافه شدن تخصص هست

در مورد مثالی که فرمودین طراحی دو معمار به نظر من هر دو در معماری مردم گرا جای دارن و فرقی هم ندارن فقط از لحاظ کیفی میشه قیاس کرد
و اگر بخوایم از لحاظ خطی تعریف کنیم مثلن در اسکیس دو خط حتی اگر در یک صفحه باشن ( داشتن اشتراک برای مردم بودن ) و متقاطع ممکنه دارای ارزش یکسانی در طرح نباش خطی که با مداد طراحی کشیده میشه و یا با مارکر یه ارزش رو در اسکیس ندارن پس به نظر من قابل قیاس میتونن باشن



خانم مهندس سازگار عزیزم شما لطف دارین ولی بنده فقط که فقط یه دانشجو هستم هنوز و اساتید زیادی در اینجا هستن که میتونن جهت بدن از جمله اول بانو خانم مهندس رهای عزیز که ایده این سوال مفید از ایشون هست:sweatdrop:




مهندس حامی جان عزیزم
فکر میکنم بنا به برداشت شخصی من از همان پست اول خانم مهندس رها بانوی عزیز فکر میکنم ایشون هم منظورشون همین بوده که یه مفهوم هست و ما باید به تعریفی جامع در قالب سبک های معماری برسیم
و دیگه اینکه با توجه به صحبت های قبلی شما فکر میکنم که جابجا فرمودین(برای اینکه در دوستان شبهه ایجاد نشه گفته تون رو ویرایش میکنم

بازم باید بگم که همونطور که شاهدش هستیم معماریه مردم گرا داره تبدیل به یک سبک میشه ولی مردمی از قدیم بوده و هست
(البته اگر اشتباه برداشت کردم من رو تصحیح بفرمائید)


==
انوشه باشید سپاس
سلام دوست عزیزم
با عرض شرمندگی باید بگم که منظور منو خوب متوجه نشدین
ببینین همونطور که گفتم مردم واری یا مردم گرایی از اصول اولیه معماری ایرانیان بوده
اینو من نمیگم
توکتابای معماری ایران و همینطور بزرگان معماریه دنیا اینو گفتند و این باعث افتخار ما ایرانی هاست که در اون زمان اینقدر برای انسان ارزش قائل بودند که یکی از اصول اولیه معماران مردم واری بوده
تو چند تا پست بالاتر دوست عزیزی این اصول اولیه رو ذکر کرده بودن و دیگه لازم نیست که من بذارم
بازم تاکید میکنم مردم گرایی چیزی نیست که بخاد سبک بشه بلکه یک اصل در طراحی هستش
اخه همونطور که از اسمشم بر میاد مشخصه معنیش چیه
یعنی اینکه ما در طراحیمون انسان رو قطب اصلی بدونیم و یادمون نره بنا رو واسه کی داریم میسازیم
یک مثال روشنش معماریه سبک باروک و روکوکو هستش
چون در اون زمان قدرت به دست کلیساها افتاده بود و کلیسا رو نماد وجود خدا در روی زمین میدونستن کلیسا ها شون رو طوری بنا میکردن که با ورود به اون احساس ترس و وهم انسان رو فرا میگرفت
شما فکر کنید وارد راهرویی با عرض 2 متر وارتفاع 30 متر بشی با پنجره هایی با ارتفاع 25 متر که بصور ت نوک تیز ساخته شده
مقصود اونها القای حس برتری خدا بر انسان بود به همین خاطر در معماری اون دوره خبری از مردم واری نیست وبا ورود بهش احساس حقارت تمام وجودت رو فرا میگیره
در مقابل وقتی که مثلا به خانه طباطبائیها وارد میشی با وجود اینکه ابهت بنا شما رو میخکوب میکنه ولی هیچ وقت احساس حقارت به شما دست نمیده
چرا ؟ چون مردم واری اصول اولیه در معماری ایران بوده و هست

والا تا جایی که تونستم بازش کردم بحث رو
امیدوارم منظورمو خوب رسونده باشم
و همه متوجه تفاوت بین معماریه مردمی و مردم واری شده باشن
 

raha

مدیر بازنشسته
خب با اجازتون من نوشته قبل خودم رو یه مقدار بهش عمق می دم و هدفم رو واضح تر می گم .
معماری :از صحبت های بالا می شه این نتیجه رو گرفت که به نحوی سعی بر اینه که در معماری، مردم (در اصطلاح کلی مخاطب) مورد هدف هست و معمار برای رسیدن به آسایش مخاطب طراحی می کنه.
حالا یه نکته این یعنی معماری به خودی خود مردم گراست؟
یه مثال بزنم قضیه واضح شه یه کم ،فرض بر این که مخاطب یه فرد خاص با شرایط روحی و روانی خاص باشه و دو معمار برای این مخاطب خاص(به طور عام مردم) طراحی می کنن شرایط یکیه ولی طرح ها متفاوته آیا این یعنی یک طرح مردم گراست و دیگری خیر؟
یه کم عمیق شیم متوجه این نکته می شیم که مردم محور این هنر هستن همونجوری که در بقیه هنر های زیبا (BEAUTIFUL aART) هم این امر مشترکه بین محور بودن و گرایش تفاوتی وجود داره
این تفاوت باعث می شه ما به راحتی بتونیم لفظ معماری مدرن ،پست مدرن یا .... رو به کار ببریم و معماری مردم گرا برامون تعریفی نداشته باشه هنوز.
معماری مردم گرا به احتمال فراوان یه سبک نمی تونه باشه چون بما در مقاطع مختلف گرایش به سمت معماری برای مردم رو دیدیم .
شاید این تصور برا من هست که این عبارت رو یه مفهوم می بینم نه یک سبک و برای تعریفش بایستی به هنر بریم به ریشه و از اونجا تعریفش کنیم.
من بعضا دیدم دوستان در مورد فرق این دو معماری گفتن ولی نظر من اینه که دو خط متنافر تو یه صفحه نیستن و بسته به صفحه ای که ما توش هستیم حتی ممکنه متقاطع دیده بشن یعنی این دو قابل قیاس نیستن با هم و قیاسشون چندان درست نیست.
سلام
ببینین دوستان مطالبی رو گفتن
یه مسئله ای که باید همین اول روشن بشه اینه که
ما چیزی تحت عنوان معماریه مردم گرا اصلا نداریم
بلکه اونی که ما مد نظرمونه مردم گرایی در معماریه
چون مردم گرایی در معماری یک سبک نیست که بگیم معماریه مردگرا بلکه یک اصل هست که همونطور که گفتم جزءاصول اولیه در معماریه ایرانی بوده
بازم باید بگم که همونطور که شاهدش هستیم معماریه مردمی داره تبدیل به یک سبک میشه ولی مردم گرایی از قدیم بوده و هست
حالا با این تفاسیر باید بحث کنیم و ببینیم ایا در شرایط کنونی مردم گرایی(مردم واری) در معماریه ما رعایت میشه یا نهحالا اگه کسی هست که هنوز به درستی مردم واری رو متوجه نشده بگه تا با چند تا مثال بیشتر بازش کنم

آره درسته. حق با شماست. مردم گرايي سبك نيست صرفا يه مفهومه و يكي از اصول معماري! ممنون از شما:gol:

پس حالا ميشه اين مفهوم رو در سبكهاي مختلف معماري بررسي كرد و ميزان پرداختن هر كدوم از سبكها و دوره هاي معماري رو به اين اصل مورد بررسي قرار داد!
(مثلا" شايد فوتوريسم و یا دیکانستراکشن رو بشه به عنوان يكي از سبكهايي كه كمترين توجه رو به شرايط آسايش مردم داشتن مثال زد يا معماري پايدار برعكس و...........)

فقط سعيد جان در مورد اين جمله كه گفتي"معمار برای رسیدن به آسایش مخاطب طراحی می کنه." هميشه اينطوري نبوده و نيست!
 
آخرین ویرایش:

DDDIQ

مدیر ارشد
سلام دوست عزیزم
با عرض شرمندگی باید بگم که منظور منو خوب متوجه نشدین
ببینین همونطور که گفتم مردم واری یا مردم گرایی از اصول اولیه معماری ایرانیان بوده
اینو من نمیگم
توکتابای معماری ایران و همینطور بزرگان معماریه دنیا اینو گفتند و این باعث افتخار ما ایرانی هاست که در اون زمان اینقدر برای انسان ارزش قائل بودند که یکی از اصول اولیه معماران مردم واری بوده
تو چند تا پست بالاتر دوست عزیزی این اصول اولیه رو ذکر کرده بودن و دیگه لازم نیست که من بذارم
بازم تاکید میکنم مردم گرایی چیزی نیست که بخاد سبک بشه بلکه یک اصل در طراحی هستش
اخه همونطور که از اسمشم بر میاد مشخصه معنیش چیه
یعنی اینکه ما در طراحیمون انسان رو قطب اصلی بدونیم و یادمون نره بنا رو واسه کی داریم میسازیم
یک مثال روشنش معماریه سبک باروک و روکوکو هستش
چون در اون زمان قدرت به دست کلیساها افتاده بود و کلیسا رو نماد وجود خدا در روی زمین میدونستن کلیسا ها شون رو طوری بنا میکردن که با ورود به اون احساس ترس و وهم انسان رو فرا میگرفت
شما فکر کنید وارد راهرویی با عرض 2 متر وارتفاع 30 متر بشی با پنجره هایی با ارتفاع 25 متر که بصور ت نوک تیز ساخته شده
مقصود اونها القای حس برتری خدا بر انسان بود به همین خاطر در معماری اون دوره خبری از مردم واری نیست وبا ورود بهش احساس حقارت تمام وجودت رو فرا میگیره
در مقابل وقتی که مثلا به خانه طباطبائیها وارد میشی با وجود اینکه ابهت بنا شما رو میخکوب میکنه ولی هیچ وقت احساس حقارت به شما دست نمیده
چرا ؟ چون مردم واری اصول اولیه در معماری ایران بوده و هست

والا تا جایی که تونستم بازش کردم بحث رو
امیدوارم منظورمو خوب رسونده باشم
و همه متوجه تفاوت بین معماریه مردمی و مردم واری شده باشن

کاملا درسته و با تمام صحبتتون در مورد مردم واری معماری گذشته ایران موافقم که همه ما هم اطلاع داریم
فقط من این جمله شما برام شبهه شده مث پست قبلیم معماری مردمی سبک هست ( یا داره میشه و چگونه )از نظر شما یا مفهوم؟
.....
بازم باید بگم که همونطور که شاهدش هستیم معماریه مردمی داره تبدیل به یک سبک میشه ولی مردم گرایی از قدیم بوده و هست
یعنی معماری مردمی که داره سبک میشه پیرو باز هم صحبت های اول شما منظورتون همون بساز بفروشی هست که اونم باز یه مفهومه از نظر کیفی و نه قرار گرفتن در سبکی خاص و مستقل

و راستی یه نکته در تکمیل صحبت هاتون مهندس حامی جان به نظر من مفهومی به نام مردم واری در معماری گذشته ایران نبوده در اون زمان که همچین مفهومی وجود نداشته! که جز اطلاعات اولیه یه معمار باشه یعنی اینکه این چیزی هست که ما تعریف کردیم و دنبال ردپای تعریف خودمون در اون معماری گشتیم وگرنه مردم واری معماری گذشته ایران برمیگرده ریشه اش به همان معماری مردمی که به صورت تجربی بهش رسیدن!
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاملا درسته و با تمام صحبتتون در مورد مردم واری معماری گذشته ایران موافقم که همه ما هم اطلاع داریم
فقط من این جمله شما برام شبهه شده مث پست قبلیم معماری مردمی سبک هست ( یا داره میشه و چگونه )از نظر شما یا مفهوم؟

یعنی معماری مردمی که داره سبک میشه پیرو باز هم صحبت های اول شما منظورتون همون بساز بفروشی هست که اونم باز یه مفهومه از نظر کیفی و نه قرار گرفتن در سبکی خاص و مستقل

و راستی یه نکته در تکمیل صحبت هاتون مهندس حامی جان به نظر من مفهومی به نام مردم واری در معماری گذشته ایران نبوده در اون زمان که همچین مفهومی وجود نداشته! که جز اطلاعات اولیه یه معمار باشه یعنی اینکه این چیزی هست که ما تعریف کردیم و دنبال ردپای تعریف خودمون در اون معماری گشتیم وگرنه مردم واری معماری گذشته ایران برمیگرده ریشه اش به همان معماری مردمی که به صورت تجربی بهش رسیدن!
شاید من بد گفتم اینجارو
قبول دارم
منظور از سبک شدن
نه به معنای واقعی کلمه بلکه منظورم رواج یافتنه
همون بساز بفروشی اینقدر رواج پیدا کرده که من بزرگنمایی کردم و گفتم سبک
درسته که به قول شما شاید از ابتدا چنین لفظی وجود نداشته(البته اونم نمیدونم دقیقا.باید راجع بهش تحقیق کرد) ولی مهم عملی بوده که انجام میشده و نتیجه اش شده مردم واری



شاید مردم واری به صورت تجربی از مهماریه مردمی گرفته شده باشه(البته اونم دقیقا نمیدونم )
 

ایتوک

عضو جدید
لطفا کتاب سبک شناسی دکتر پیر نیا را مطالعه کنید .ایشان مردم واری را نیز یکی از 5 سبک معماری دانسته و مینویسند:
"اگر منظور از مردم واری استفاده از تناسبات بدن انسان باشد؛این ویژگیها در معماری روم و یونان و چین و.............................هم هست.
و مردم واری اصولا ساخت بنا و فضا برای انسان است و این از ویژگیهای معماری است.البته همیشه اینطور نیست. چون بناهای زیادی مثل تخت جمشید_ایوان مدائن_سر در مسجد جامع یزد_ارگ علیشاه تبریز و.........که در آنها مقیاس انسانی رعایت نشده است."
به نظر من نیز معماری مردم وار جزء اصول اولیه در معماری ایرانی بوده و مردم واری علمی بوده.چون وقتی به اثار معماری کهن نگاه میکنیم میبینیم انهارعایت تناسب میان اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی را کاملا رعایت کرده اند.به ساختمانها و مصالح شناسی اهمییت میدادند و به زیبایی بناتوجه داشته اند. انها دانش ایستایی را میشناختند تپه سیلک کاشان_معبد چغازنبیل و ده ها بنای دیگر نشان دهنده علمی بودن و سبک بودن مردم واری در معماری ایرانی است.







-
 

DDDIQ

مدیر ارشد
لطفا کتاب سبک شناسی دکتر پیر نیا را مطالعه کنید .ایشان مردم واری را نیز یکی از 5 سبک معماری دانسته و مینویسند:
"اگر منظور از مردم واری استفاده از تناسبات بدن انسان باشد؛این ویژگیها در معماری روم و یونان و چین و.............................هم هست.
و مردم واری اصولا ساخت بنا و فضا برای انسان است و این از ویژگیهای معماری است.البته همیشه اینطور نیست. چون بناهای زیادی مثل تخت جمشید_ایوان مدائن_سر در مسجد جامع یزد_ارگ علیشاه تبریز و.........که در آنها مقیاس انسانی رعایت نشده است."
به نظر من نیز معماری مردم وار جزء اصول اولیه در معماری ایرانی بوده و مردم واری علمی بوده.چون وقتی به اثار معماری کهن نگاه میکنیم میبینیم انهارعایت تناسب میان اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی را کاملا رعایت کرده اند.به ساختمانها و مصالح شناسی اهمییت میدادند و به زیبایی بناتوجه داشته اند. انها دانش ایستایی را میشناختند تپه سیلک کاشان_معبد چغازنبیل و ده ها بنای دیگر نشان دهنده علمی بودن و سبک بودن مردم واری در معماری ایرانی است.

-

سپاس خانم مهندس ایتوک جان عزیزم
شرمسارم ولی فکر میکنم یه نکته ای اینجا هست و سوتفاهم شده
منظورتون از سبک همانطور که در بین گفته هاتون هم فرمودین همان اصول معماری ایرانی هست که در بخش نخست کتاب دکتر پیرنیا هم با عنوان اصول معماری ایرانی بررسی شده
کل بحث هم الان سر همینه که یه مفهوم و اصل هست و نه یه گرایش کاملا مستقل
+
و سوتفاهم هم اینکه من عرض نکردم که مردم واری در معماری گذشته ایران نبوده عرض شد به نظر من ( یه نظر شخصی ) در بستر معماری مردمی و براساس تجارب و اتفاقات تصادفی گذشته ( مثل کلاسیسم هلنی) به یه سازماندهی رسیدن و این نفی اصل مردم واری ایرانی نیست
+
و نکته دیگه اینکه واقعا به مساله خوبی اشاره کردین سپاس :gol:
مردم واری همونطور هم که اشاره کردین رعایت تناسب میان فضاها و اندامهای ساختمانی و اندام انسانی و توجه به نیاز های انسان
پسوند وار: که معنی مثل و مانند و شبیه داره
ولی پسوند گرا از کلمه گراییدن میاد که به معنی تمایل و میل و آهنگ هست به سمت مردم

و به نظر من این مفهوم که الان داریم بحث میکنیم که معماری مردم گرا کمی انگار با اصل مردم واری ایرانی متفاوت میتواند باشد و شاید از نظر توجه به نیاز های مردمی و کلمه مردم همپوشانی داشته باشن

پس دوباره بر میگردیم به سوال اول معماری مردم گرا چیست؟
 

سپیدار

کاربر بیش فعال
پیش نویس : امیدوارم در پایان ِ این مطلب ، از زمانی که برای خواندنش گذاشتید پشیمان نشده باشید .
با سلام و احترام

متاسفانه قدری دیر وارد این بحث شدم ، هرچند که هر روز پیگیر ان بودم و با فرمایشات دوستان ، روزنه جدید در ذهنم گشوده می شد .
گاهی ، هنگامی که بر روی " چیستی " یک سری مسائل صحبت میکنیم ، از انجایی که در ابتدای کار نقطه اغازی نداریم ، بحث را با مباحث زبان شناسی ِ واژه ی مورد بحث و در مواردی ریشه یابی ان اغاز میکنیم .
دوست ارجمند جناب DDDIQعزیز در اخرین پست وارد همین نکته شدند . نکته ای که من در این چند روز ان را اغاز بحثم در نظر گرفته بودم .
در این دو عبارت ( منظورم دو عبارت " معماری مردم گرا " و " معماری مردم وار " می باشد ) . از طرفی بحث بر سر این است که معماری مردم گرا با معماری مردمی فرقی دارد یا نه .
در کل با پنج واژه مواجه هستیم :
1 . معماری
2 . مردم
3 . گرا ( از ریشه گرویدن )
4 . وار
هر چند که دو ترکیب ِ مردم گرا و مردم وار بعد از قرار گرفتن پسوند هایشان ، قدری دچار تغییر شده و معانی ِ شاخه ای تری به خود میگیرند .
اما در یک دید کلی و ابتدایی ، همانطور که خودتان میدانید ، . . . + گرا یعنی گرایش داشتن ِ . . . به چیزی . " وار " هم در یک معنی ساده ، به معنای گونه می باشد . مثلا : دیوانه وار : دیوانه گونه ؛ مردم وار : مردم گونه .
حالا یک کلمه دیگر به عقب برمیگردم . میرسم به واژه " مردم " . جایی که قدری بیشتر میخواهم در موردش حرف بزنم و چندان هم محدود به معماری نمیشود .
با نگاهی به دیکشنری ِ انگلیسی به انگلیسی ، سیزده معنی زیر واژه ی people ذکر شده بود . معانی مختلفی که در یک مفهوم مشترک بودن : گروهی از اشخاص ، مرد ، زن و بچه که با یکدیگر زندگی میکنند و رابطه دارند . ( personsindefinitelyorcollectively ) منبع : http://dictionary.reference.com/browse/people

حالا یک سوال اساسی مطرح میشود : اصولا مردم چیست ؟ چه مفهومی دارد ؟ با قدری اندیشیدن در این مورد ، در می یابیم که با بحثی بسیار بسیار لغزنده و لزج مواجه هستیم ، چونان یک ماهی ِ خیس ِ قوی . ( پس بیایید این ماهی را انقدر به تقلا واداریم که انرژی اش تحلیل رود ، تا شاید بتوانیم بهتر بررسی اش کنیم )

اینجا لازم است یک پرانتز باز کنم . دوست گرامی جناب hami_sani در همان پست های ابتدایی فرموده بودند " . . . اگه کتابهای معماریه ایرانی رو خونده باشید با لفظ "مردم واری" اشنا هستید
مردم گرای امروز همون مردم واریه دیروزه. . ."
من از این بیان نمیتوانم به سادگی و بدون تامل بگذرم . در مواجه با این حرف ، ما دو رویکرد فکری میتوانیم داشته باشیم : رویکرد " مفهوم ِ ذاتی " و دو دیگر " رویکرد معنای خارجی " .
معنای خارجی ِ بسیاری از واژه ها ( و حتی فرا تر از معنا ، در مواردی " مفهوم " شان ) در طول زمان دستخوش تغییر و دگرگونی میشود . تا جایی که بازشناسی ان بسیار سخت میشود . دلیل اثبات این امر ، به جای هم بکار بدن این واژه هاست . جهت روشن شدن مطلب مثالی میزنم :
امروزه کمتر پیش می اید که میان " دلبستن " و دلباختن " تفاوت فاحشی قائل شویم . حال انکه این دو کلمه به کل متفاوت از یکدیگر هستند و اصلا بار " مفهومی " متفاتی از یکدیگر بر دوش دارند .
حال انکه در شرایط امروز ، چندان مجالی برای اندیشیدن پیرامون تفاوت میان این دو نیست . ( جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به : انگشت و ماه : خوانش نه شعر احمد شاملو ، نویسنده : ع . پاشایی ، ص 191 طرح یک استحاله : ان سوی نیک و بد ِ یک سلاخ ، نشر یوشیج )
رشته سخن را از دست ندهیم . درباره این نکته سخن میگفتم که پنداشتن این نکته که مثلا مردم گرایی امروز همان مردم واری دیروز است ، چندان واقعی نیست . لااقل در جایگاه یک بررسی علمی که ریشه اش در مفاهیم زبانی و کلامی ست ، چندان صحیح نمینماید .
قصد زیاده گویی ندارم ولی قدری این قسمت را بازتر میکنم . نکته ی مهم ، این است که این نکات در حد بازی های کلامی باقی نمیماند و وارد درون ِ درون ِ هر چیز میشود . نشط میکند . مثلا امروزه مفهوم ِ زمان - مکانی ِ دنیا به کل دچار تغییر شده است . " . . . مجازی سازی پدیده ای لحظه ای ، بلاواسطه و همه جا حاضر است ، از این رو ما علاوه بر فشردگی زمان و مکان شاهد ترکیب حواس و شیوه های چند حسی ادراکیم . . . " ( داریوش اشوری ؛ افسون زدگی جدید : هویت چهل تکه و تفکر سیار ، ص 15 _ و این بحث را تا تشریح چگونگی شکل گیری دهکده جهانی و . . . ادامه میدهد . )

دیدم که بحث فقط بر سر بازی با الفاظ نیست . بحث به نسوج ِ موضوعات مورد بحث وارد میشود . مردم واری ، مردوم واری ست و مردم گرایی هم مردم گرایی . اگر جای این ها هم احیانا در دوره ای تغییر کرد ، وظیفه ماست که تحقیق کنیم پیرامون ِ چرایی این تغییر و جستجو کنیم جایگاه اصلی انها را .
ار بحث اصلی دور نشویم . رسیده بودیم به واژه مردم . پرسیده بودم مردم چیست . شاید در نهایت نتوانیم و نشود تعریف صحیحی از ان ارائه کرد : کومونیست ها مردم ِ خودشان را داشتند ، بلشویک ها مردم خودشان را داشتند ، حاکمانی که قدرت دارند مردم خودشان و تعریف خودشان از مردم را دارند و فتنه گران و سران فتنه (!) هم مردم را بر اساس دریافت های خودشان تعریف و دسته بندی میکنند . از احاد ِ ملت تا توده ی مردم تا خلق ِ زحمتکش و هزار و یک تعبیر دیگر !
به هیچ وجه بحث ارزشی نمیکنم . یعنی نمیگویم که کدام درست میگویند و مردم ِ کدامشان مردم تر است . اگر از این همه هیاهو فاصله بگیرم و از یک گوشه به صورت یواشکی به قضیه نگاه کنیم ، میبینیم که تمام ِ مردم ، چیزی جز " انسان " نیست . انسان در مفهوم و معنای جمع و مفردش . از من تا ما . اما ایا ما جرات میکنیم بگوییم معماری ِ انسان وار یا انسان گرا ؟ چرا ؟
نمیخواهم به این همه مفهوم لغزنده و سرشار از بحث ، واژه معماری و تعریف ان را هم اضافه کنم . که اگر چنین کنم خودم هم نمیفهمم چه میگویم . معماری را با همان پیش فرض ِ کلی ِ معماری که در ذهن اکثر ما هست میپذیرم و بحثم را ادامه میدهم .
" گرا " و " وار " و " مردم " را تا حدی شرحه شرحه کردم ، اما سوال اصلی اینجا مطرح میشود که وقتی میگوییم معماری مردم گرا یعنی معماری ای که گرایش به مردم دارد ، این منبع جاذبه که گرایش ایجاد میکند ( مردم ) در چه شرایطی قرار دارند . و همچنین وقتی میگوییم معماری مردم وار یعنی معماری مردم گونه ، این مردم به چه گونه ای هستند که معماری شان بخواهد انگونه باشد .
اندیشیدن پیرامون این سوال ، ناخوداگاه جواب را در دل دارد . من نمیتوانم جوابی قطعی بدهم ؛ نه انکه بخواهم فرار کنم ، بلکه به ان خاطر که اگر جواب بدهم ، حرف های خودم را زیر سوال برده ام . وقتی میگویم " مردم " معنایی قطعی و مفهومی یکسان ندارد ، چگونه میتوان گرایش یا گونه ای از معماری را به ان نسبت داد .
البته این به ان معنا هم نیست که این سوال پاسخی ندارد . پاسخش در اندیشیدن و بر اساس نظام فکری و اعتقادی ما شکل میگیرد .

رهای عزیز پرسیده بودند که ایا معماری مردم گرا همان معماری عامه پسند است ؟ به گمانم پاسخ ظریفی دارد . ایا مراد ما از عامه پسندی ، راحت پسندی و هرچیز پسندی ست ؟ اگر پاسخش مثبت است و یا اینکه منظور مان از عامه پسند چیزی در همین حدود است ، پس بی شکمردم ِ ان دوره گرایشی این چنینی داشتند و معماری مردم گرای ان دوره ، عامه پسند هم بوده است . ( البته تعریف دوره معماری عامه پسند به صورت خاص همانطور که رهای گرامی فرمودند مربوط به اوایل مدرن است و در معنای عام ، در هر دوره و زمانی میتواند نمود داشته باشد . ) پس به صورت خلاصه معماری مردم گرا ممکن است در دوره ای عامه پسند هم باشد .
هرچند شاید در نگاه اول سخنی ارمانی به نظر برسد که عامه ی مردم ِ یک دوره تاریخی یا منطقه جغرافیایی به سطحی از رشد فرهنگی برسند که عامه پسندی شان کیفیتی متعالی داشته باشد ، اما باز هم به صورت نسبی میتوان نمونه هایی ( البته نه به این شدت و گستردگی یافت ) _ امان از دست بحث های اینچنینی که بی نهایت شاخه شاخه میشود . این سخن اخری مثال نقض هم دارد : مثلا موسیقی فولکلور ، با اینکه عامیانه ست و توده ای و غیر اکادمیک ، گاهی سطح کیفی غیرقابل باوری دارد ؛ و مثال هایی دیگر که مارا از بحث دور میکند . _

نکته اخر اینکه ، به نظرم همانطور که میان معماری مردم گرا و معماری مردم وار تفاوت های ظریفی هست ، میان ِ معماری مردم وار و معماری " مردمی " هم تفاوت هایی هست .
فکر میکنم بیشتر از سهمیه ام حرف زدم . وقتی هنوز چیزی نگفتم ، دقیقا میدانم چه میخواهم بگویم و منظورم چیست . وقتی شروع به گفتن میکنم ، میدانم منظورم چیست ولی نمیدانم چگونه باید بگویم . وقتی هم که گفتم و تمام شد و خودم بازخوانی اش کردم ، میفهمم نه منظورم را رسانده ام و نه میفهمم چه گفته ام .

این سوالات نیازمند مطالعات بیشتری ست . بیشتر خواهم خواند و بیشتر فکر خواهم کرد . شاید روزی بفهمم همین حرف های امروزم هم اشتباه است .

پوزش بابت طولانی شدن مطلب .
 

امیر1984

عضو جدید
من معماری تخصص گرا رو انتخاب کردم،
گزینه اول که کلا غلطه اما گزینه ی سوم رو هم در تخصص معماری میدونم و در واقع چیزی جدای از تخصص معماری نیست شما زمانی که به معماری می پردازید جز برای مردم نیست؟؟/ این نمونه هایی که دوستمون گفتن(خانه شیشه ای و مجتمع مسکونی که لوکربوزیه طراحی کرده) و بسیاری از معماریهای معماران بزرگ از جمله آیزنمن، درسته که چنین مشکلی رو داشتن و ساکنانشون دچار مشکل شدن اما همین کارها بودن که سبک هایی رو درمعماری به وجود آوردن و مسیر معماری رو عوض کردن...
این معمار و هنرمنده که میتونه سلیقه مردم رو تعیین، تعویض، ارتقا، یا به قولی قلقلک بده.
 

بوکانی

کاربر فعال
به نظر من چون خود مردم در آن زندگی میکنند باید هم مردم بپسندند و هم نما و طراحی داخلی را برای ساختمان انتخاب کنیم که از لیاقت یک معمار کم نکندو خلاقیت معماران هویدا باشد.
 

ali707

عضو جدید
اهم اهم ! مدرنیته همونطور که میدونید غلتکی هست که داره اخرین مراحل له کردن سنت رو به جا میاره !
 

setareharchitect

عضو جدید
سلام این دوره برابر با جنگ ایران ویونان که توی اون جنگ ایرانی ها شکست خوردن واسکندر بر ایران چیره شد بعضی از بناها وجود داره که میگن برگرفته از معماری یونان بعضی از سوتن های بناها معماری یونان به خاطر میاره ولی بناهایی ساخته شد این باور که این دوره با معماری یونان پیش رفته منتفی می کنه چون بنایی مثل اتشکده فیروز اباد یه معماری کاملا ایرانی به یاد میاره مخصوا بناهای این دوره خیلی مهم هستن چون توی اونا معماری ایران را می شه دید که همین باعث این میشه که اون حرفی که این شیوه با معماری یونان پیش رفته از بین میبره در اتشکده فیروز اباد ما باد گیر هم داریم به جز تاق وگنبد و...که همین مسله نشون میده که بیشتر عناصر شاخص در معماری اسلامی در قبل از اسلام هم وجود داشته ..بنا های این دوره خیلی حرفا برای گفتن دارن وخیلی عناصری که در معماری اسلامی به طور وضوح میبینم در این دوره برای اولین بار به وجود امدن.............. موفق باشید.. اگه شد در مورد چند تا از بناهای این دوره مطلب بذارید ممنون.
من که نتونستم مطلب خوبی در رابطه با بناها این دوره و جذبیاتش از شیوه ی پارتی پیدا کنم اگر شما مطلبی دارید بگذارید
هر چی مطلب بود راجع به خود بناها بود نه اینکه شیوه پارتی رو کدام قسمت بناها تأثیر گذاشته
 

suro0sh

عضو جدید
یک آمار جالب از مقایسه تعداد معماران و افراد جامه که تعداد آرشیتکت ها رو به ازا هز 1000 نفر نشون میده.
یه سوال بزرگ : فکر میکنید توی ایران برای 1000 نفر چند تا معمار داریم؟
 

پیوست ها

  • arch.jpg
    arch.jpg
    55.1 کیلوبایت · بازدیدها: 1

urmo

کاربر فعال
به امید دانشگاه آزاد و پیام نور و علمی کاربردی تو ایران آرشیتکت نه بلکه افراد دارای مدرک معماری بیشتر از این کشورها خواهیم داشت
 

Similar threads

بالا