چهره زن در قرآن

phalagh

مدیر بازنشسته
● قرآن و نفی بینشهای تحقیرآمیز
بر اساس جهان‏بینی توحیدی، که «توحید در خالقیت» از ارکان آن شمرده می‏شود، خداوند خالق همه موجودات است، و همه چیز مخلوق اوست.
اللّه‏ خالق کل شی‏ء(۱)
از سوی دیگر، بر اساس یک اصل دیگر توحیدی «خلقت و زیبایی» در همه موجودات پا به پای هم، حضور دارند و هر چیزی در نیکوترین وضع آفریده شده است:
«الذی احسن کل شی‏ء خلقه»(۲)
با توجه به این دو نکته است که در دیدگاه انسان موحد، کسری و نقصان، از آفرینش رخت برمی‏بندد، و در نظر او هر موجودی، از حداکثر ظرفیت کمال‏پذیری برخوردار است، «صفت نسبی» مطرح می‏گردد و به تعبیر
مولوی:
زهر مار آن مار را باشد حیات
لیک آن مرآدمی را، شد ممات
از این‏رو نه تنها از نظر جهان‏بینی، جایی برای «خلل و نقص» باقی نمی‏ماند، بلکه از نظر رفتار و برخورد نیز «تحقیر» هیچ موجودی سزاوار نیست. مگر آنکه فردی در محدوده امور اختیاری، راه ناصواب را انتخاب کند و بر پیمودن آن اصرار ورزد.
بر این اساس تفاوتهای جسمی و مادی بین زن و مرد، هرگز نمی‏تواند به عنوان «تفاوتهای ارزشی» مطرح گردد و باعث «افتخار» و یا «تحقیر» تلقی شود، بلکه هر یک از این گروه، بر اساس «حکمت بالغه حق» و با توجه به مسؤولیت و نقشی که باید داشته باشند در «کمال حسن» آفریده شده‏اند.
کمالات انسانی
در بخش کمالات روحی و ارزشهای انسانی نیز تفاوتی بین این دو جنس وجود ندارد و راه کمال تا عالیترین مراحل آن، بر روی هر دو باز است، و این بحث را در دو قسمت باید دنبال نمود:
۱) استعدادهای ذاتی
۲) کمالات اکتسابی
قرآن کریم در هر دو زمینه گواه آن است که تفاوت و تبعیضی در کار نیست.
توضیح آنکه:
محور تعلیم و تربیت جان انسانهاست و جان نه مذکر است و نه مؤنث، و اصلاً زن و مردی در کار نیست، نه اینکه زن و مردی هست ولی با هم مساوی‏اند، پس:
▪ اولاً: زن بودن یا مرد بودن مربوط به پیکر است نه جان و روح.
▪ ثانیا: تعلیم و تربیت و تهذیب و تزکیه از آن نفس است.
▪ ثالثا: نفس غیر از بدن است، اگر جسم نقشی در انسانیت انسان می‏داشت، سخن از مذکر و مؤنث در بین بود و این بحث جا داشت که آیا این دو صنف، مساوی‏اند یا متفاوت؟ ولی اگر حقیقت هر کسی را روح او تشکیل می‏دهد، و جسم ابزاری بیش نیست (که گاه مذکر و گاه مؤنث است) و روح نه مذکر است و نه مؤنث، قهرا بحث از تساوی زن و مرد یا تفاوت این صنف، در مسایل مربوط به حقیقت انسان رخت برمی‏بندد.
به علاوه آیاتی که مایه ارزش و فضیلت را بیان می‏کند و مثلاً علم و ایمان را ارزش می‏شمارد و جهل و کفر را ضد ارزش معرفی می‏کند. هیچ کدام از این اوصاف مذکر و مؤنث را ندارد، لذا این تقسیم نه در مسایلی که به «عقل نظری» برمی‏گردد راه دارد، و نه در مسایل اخلاقی که به «عقل عملی» برمی‏گردد مانند اراده، خلوص، صبر و توکل. زیرا آنکه عالم یا مؤمن است ـ یعنی صاحب ارزش است ـ جان است و جان نه مذکر است و نه مؤنث، از این‏رو وقتی «صبر» مؤنث و مذکر بودن نداشت، «صابر» هم مذکر و مؤنث نیست و نباید به فکر این کلمه بود که یک جا می‏گوییم «صابر»، و یک جا می‏گوییم «صابرة»، چون تأنیث لفظی را نباید در مسایل تحلیلی راه داد.(۳)
ممکن است برخی گمان کنند که قبول اصول فوق با برخی از مطالبی که در متون دینی آمده است ناسازگار است، مثلاً حضرت علی(ع) در نهج‏البلاغه می‏فرماید:
«بهترین خصلتها و خویهای زنان، بدترین خصلتهای مردان است، «تکبر و ترس و بُخل» چون وقتی زن متکبر باشد، مرد بیگانه را به خود راه نمی‏دهد و اگر بخیل باشد مال خود و شوهر را نگهداری می‏کند و اگر ترسو باشد، از هر حادثه‏ای که پیش می‏آید کناره‏گیری و احتیاط می‏کند.»(۴)
آیا مقصود حضرت این است که از نظر اسلام دو گونه قالب‏گیری برای روح مرد و زن وجود دارد
و مرد در یک قالب «خُلق و خوی» و زن در قالب دیگر باید ساخته شود؟
در پاسخ باید توجه داشت که اوصافی مثل «ترس، تکبر، بخل» گاه به عنوان یک حالت روانی مورد نظر قرار می‏گیرد و گاه این واژه‏ها در آثار هر یک از این اوصاف به کار می‏رود، چه منشاء روانی آن وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد. مثلاً وقتی می‏گوییم «فاطمه به زهرا مهربانی کرد» ممکن است، مقصود کار مهربانانه باشد، چه حقیقت مهربانی باشد و یا نباشد. در باره این اوصاف سه گانه نیز چنین است و لذا اگر تکبر در برابر شخص متکبر، عبادت شمرده می‏شود، بدین نظر نیست، که در برابر متکبرین، تکبر به عنوان یک حالت روحی (خودپسندی و خود بزرگ‏بینی) پسندیده است و واقعا باید چنین بود، بلکه در برابر متکبرین باید رفتار متکبرانه داشت، پس در «التکبر مع المتکبر عبادة» تکبر به عنوان «خُلق» توصیه شده است.
در این جمله نهج‏البلاغه نیز «تکبر» به عنوان یک ویژگی اخلاقی به طور کلی توصیه نشده است بلکه از زنان خواسته‏اند که در برابر مرد نامحرم رفتار متکبرانه داشته باشند. اما در باره «ترس»، بدون شک شجاعت به عنوان خُلق روحی یعنی قوت قلب داشتن و خود را در برابر دیگران نباختن برای زن و مرد ممدوح است و اسلام از زن نخواسته است که «ترسو» باشد و زنان شجاع در تاریخ اسلام همانند مردان شجاع مورد تمجید بوده‏اند، ولی چون زن حامل یک امانت بزرگ انسانی است که همان «عفت» باشد از او خواسته‏اند تا «رفتارش» آمیخته با ترس باشد.
شجاعت زن در فداکاری برای حفظ امانت است و آنکه خود را در معرض خطر قرار می‏دهد و عفت خود را از دست می‏دهد نه تنها فداکاری نکرده بلکه خیانت‏کار است، پس این، دستور به «احتیاط کاری» در مورد «خطر جانی» یا «خطر مالی» و یا خطر برای «حیثیت اجتماعی» نیست، بلکه احتیاط در مورد عفت است.
در مورد بخل نیز مسأله از همین قرار است، یعنی «رفتار همراه با امساک» چون او در مال مشترک خانواده، امانت‏دار است و باید حداکثر مراعات را بنماید و لذا در مال فردی و شخصی، این روش پسندیده نیست و آنکه چون حضرت زهرا(س) حتی پیراهن شب عروسی خود را در راه خدا انفاق می‏کند، به فضیلت بسیار بزرگی دست می‏یابد.(۵)
● طرد دیدگاههای ناصحیح
در یک جمع‏بندی کلی با مرور به آیات قرآن می‏توان تشخیص داد که در این کتاب آسمانی و سند تردیدناپذیر دعوت پیامبر اسلام، نه تنها نظری تحقیرآمیز نسبت به زن دیده نمی‏شود بلکه هر یک از دیدگاههای تنگ‏نظرانه در این زمینه، به گونه‏ای نفی گردیده است.
به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:
۱) در قرآن کریم از آنچه در بعضی کتب مذهبی هست که زن از مایه‏ای پست‏تر آفریده شده و یا اینکه به زن جنبه طفیلی داده‏اند و گفته‏اند که همسر حضرت آدم(ع) از عنصری از اعضاء طرف چپ او آفریده شد، اثر و خبری نیست. لذا در اسلام نظریه تحقیرآمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت، وجود ندارد.(۶)
۲) نظر تحقیرآمیز دیگر که در ادبیات جهان آثار نامطلوبی داشته است این است که زن عنصر گناه است! از وجود زن شر و وسوسه برمی‏خیزد! شیطان مستقیما در وجود مرد راه نمی‏یابد و فقط از طریق زن می‏توان مردان را فریب دهد! ولی در قرآن اثری از اینکه حوا، آدم(ع) را فریفته باشد، دیده نمی‏شود و هر کجا که پای وسوسه شیطانی به میان می‏آید ضمیرها به شکل «تثنیه» است:
«شیطان آن دو را وسوسه کرد»(۷)
بدین ترتیب قرآن با یک فکر رایج آن عصر که هنوز هم بقایایی دارد، سخت به مبارزه پرداخت و جنس زن را از این اتهام که عنصر وسوسه و گناه و شیطان کوچک است مبرّا کرد.
۳) نظریه تحقیرآمیز دیگر مربوط به استعدادهای روحانی و معنوی زن است که او را از دستیابی به قرب حق و مقامات معنوی عاجز می‏دانستند، در حالی که در آیات فراوانی از قرآن، پاداش اخروی، به عمل و ایمان مربوط دانسته شده که جنسیت در آن دخالتی ندارد. قرآن معمولاً در کنار هر مرد بزرگ، از یک زن بزرگ نیز یاد می‏کند، هم چون همسران آدم(ع) و ابراهیم(ع) و مادران موسی(ع) و عیسی(ع). گویی قرآن خواسته است در داستانهای خود، توازن را حفظ کند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردها ننماید.
۴) اسلام بر خلاف برخی از آیین‏ها رابطه جنسی و ازدواج را پلید نشمرده است و کناره‏گیری از زن را شرط وصول به مقامات معنوی ندانسته است، بلکه ازدواج را مقدس و مجرّد بودن را مذمت نموده است و دوست داشتن زن را از اخلاق انبیاء(ع) معرفی کرده است «من اخلاق الانبیاء حبّ النساء»
۵) اسلام در مقابل آنان که زن را مقدمه وجود مرد دانسته و بدین وسیله در صدد تحقیر وی برآمده‏اند، هرگز این مطلب را مطرح نکرده و بلکه همه موجودات را در مسیر «خلقت و تکامل انسان» می‏داند و زن و مرد را هر کدام برای دیگری می‏داند: هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ(۸)
۶) یکی از نظریات تحقیرآمیزی که در گذشته در باره زن وجود داشته این است که زن برای مرد، یک شرّ و بلای اجتناب‏ناپذیر است و وجود او مایه بدبختی و گرفتاری برای مرد است. ولی قرآن به صراحت مرد و زن را برای یکدیگر خیر و مایه آرامش می‏داند. پس قرآن کریم، نه در تفسیر خلقت، و نه در تفسیر ارزشهای انسانی، نظر تحقیرآمیزی نسبت به زن نداشته و بلکه آن نظریات را مردود شناخته است.(۹)



۱ـ سوره رعد، آیه ۲۱.
۲ـ سوره سجده، آیه ۷.
۳ـ مراجعه شود به زن در آیینه جلال و جمال ص۶۶ تا ۷۱.
۴ـ نهج‏البلاغه، کلمات قصار ۲۲۶.
۵ـ برای توضیح بیشتر به کتاب تعلیم و تربیت در اسلام اثر شهید
مطهری از ص۱۵۸ تا ۱۸۱ مراجعه شود.
۶ـ تفسیرالمیزان، ج۴، ص۱۴۷.
۷ـ آیات ۲۰ و ۲۱ و ۲۲ سوره اعراف.
۸ـ سوره بقره، آیه ۱۸۷.
۹ـ نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۴۷ تا ۱۵۲.
منابع:
زن در آیینه جلال و جمال,safhe=۷۱-۶۶
تعلیم و تربیت در اسلام,شهید مطهری,safhe=۱۸۱-۱۵۸
تفسیرالمیزان,jeld=۴,safhe=۱۴۷
نظام حقوق زن در اسلام,safhe=۱۴۷-۱۵۲
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
زن در قران

زن در قران

دوست عزيز به آياتي كه به آنها اشاره نموديد مراجعه كردم چيزي كه نوشته هاي شما را پشتيباني نمايد نيافتم اگر ممكنست ايه و ترجمه آنرا بنويسيد.
مثلا 187 بقره ميگويد :
و بكشيد ايشانرا هر جا بيابيدشان و بيرون كنيد شان از انجا كه شما را بيرون كردند......
و يا خطبه 226 امام علي ميفرمايد:
پدر و مادرم بفداي تو باد اي رسول خدا ..........
ولي در خطبه 79 صفحه 179 امام بعد از جنگ جمل ميفرمايد:
زنها از ايمان و ارث و خرد كم بهره اند اما نقصان ايمانشان بجهت نماز نخواندن و روزه نگرفتن در روزهاي حيض است و جهت نقصان خردشان آنست كه گواهي دوزن بجاي گواهي يك مرد است و در مورد ارث هم نصف مرد ميبرند پس از زنهاي بد بپرهيزيد و از خوبانشان بر حذر باشيد و در گفتار و كردار پسنديده ار آنها پيروي نكنيد تا در گفتار و كردار ناشايسته طمع نكنند.

● قرآن و نفی بینشهای تحقیرآمیز
بر اساس جهان‏بینی توحیدی، که «توحید در خالقیت» از ارکان آن شمرده می‏شود، خداوند خالق همه موجودات است، و همه چیز مخلوق اوست.
اللّه‏ خالق کل شی‏ء(۱)
از سوی دیگر، بر اساس یک اصل دیگر توحیدی «خلقت و زیبایی» در همه موجودات پا به پای هم، حضور دارند و هر چیزی در نیکوترین وضع آفریده شده است:
«الذی احسن کل شی‏ء خلقه»(۲)
با توجه به این دو نکته است که در دیدگاه انسان موحد، کسری و نقصان، از آفرینش رخت برمی‏بندد، و در نظر او هر موجودی، از حداکثر ظرفیت کمال‏پذیری برخوردار است، «صفت نسبی» مطرح می‏گردد و به تعبیر
مولوی:
زهر مار آن مار را باشد حیات
لیک آن مرآدمی را، شد ممات
از این‏رو نه تنها از نظر جهان‏بینی، جایی برای «خلل و نقص» باقی نمی‏ماند، بلکه از نظر رفتار و برخورد نیز «تحقیر» هیچ موجودی سزاوار نیست. مگر آنکه فردی در محدوده امور اختیاری، راه ناصواب را انتخاب کند و بر پیمودن آن اصرار ورزد.
بر این اساس تفاوتهای جسمی و مادی بین زن و مرد، هرگز نمی‏تواند به عنوان «تفاوتهای ارزشی» مطرح گردد و باعث «افتخار» و یا «تحقیر» تلقی شود، بلکه هر یک از این گروه، بر اساس «حکمت بالغه حق» و با توجه به مسؤولیت و نقشی که باید داشته باشند در «کمال حسن» آفریده شده‏اند.
کمالات انسانی
در بخش کمالات روحی و ارزشهای انسانی نیز تفاوتی بین این دو جنس وجود ندارد و راه کمال تا عالیترین مراحل آن، بر روی هر دو باز است، و این بحث را در دو قسمت باید دنبال نمود:
۱) استعدادهای ذاتی
۲) کمالات اکتسابی
قرآن کریم در هر دو زمینه گواه آن است که تفاوت و تبعیضی در کار نیست.
توضیح آنکه:
محور تعلیم و تربیت جان انسانهاست و جان نه مذکر است و نه مؤنث، و اصلاً زن و مردی در کار نیست، نه اینکه زن و مردی هست ولی با هم مساوی‏اند، پس:
▪ اولاً: زن بودن یا مرد بودن مربوط به پیکر است نه جان و روح.
▪ ثانیا: تعلیم و تربیت و تهذیب و تزکیه از آن نفس است.
▪ ثالثا: نفس غیر از بدن است، اگر جسم نقشی در انسانیت انسان می‏داشت، سخن از مذکر و مؤنث در بین بود و این بحث جا داشت که آیا این دو صنف، مساوی‏اند یا متفاوت؟ ولی اگر حقیقت هر کسی را روح او تشکیل می‏دهد، و جسم ابزاری بیش نیست (که گاه مذکر و گاه مؤنث است) و روح نه مذکر است و نه مؤنث، قهرا بحث از تساوی زن و مرد یا تفاوت این صنف، در مسایل مربوط به حقیقت انسان رخت برمی‏بندد.
به علاوه آیاتی که مایه ارزش و فضیلت را بیان می‏کند و مثلاً علم و ایمان را ارزش می‏شمارد و جهل و کفر را ضد ارزش معرفی می‏کند. هیچ کدام از این اوصاف مذکر و مؤنث را ندارد، لذا این تقسیم نه در مسایلی که به «عقل نظری» برمی‏گردد راه دارد، و نه در مسایل اخلاقی که به «عقل عملی» برمی‏گردد مانند اراده، خلوص، صبر و توکل. زیرا آنکه عالم یا مؤمن است ـ یعنی صاحب ارزش است ـ جان است و جان نه مذکر است و نه مؤنث، از این‏رو وقتی «صبر» مؤنث و مذکر بودن نداشت، «صابر» هم مذکر و مؤنث نیست و نباید به فکر این کلمه بود که یک جا می‏گوییم «صابر»، و یک جا می‏گوییم «صابرة»، چون تأنیث لفظی را نباید در مسایل تحلیلی راه داد.(۳)
ممکن است برخی گمان کنند که قبول اصول فوق با برخی از مطالبی که در متون دینی آمده است ناسازگار است، مثلاً حضرت علی(ع) در نهج‏البلاغه می‏فرماید:
«بهترین خصلتها و خویهای زنان، بدترین خصلتهای مردان است، «تکبر و ترس و بُخل» چون وقتی زن متکبر باشد، مرد بیگانه را به خود راه نمی‏دهد و اگر بخیل باشد مال خود و شوهر را نگهداری می‏کند و اگر ترسو باشد، از هر حادثه‏ای که پیش می‏آید کناره‏گیری و احتیاط می‏کند.»(۴)
آیا مقصود حضرت این است که از نظر اسلام دو گونه قالب‏گیری برای روح مرد و زن وجود دارد
و مرد در یک قالب «خُلق و خوی» و زن در قالب دیگر باید ساخته شود؟
در پاسخ باید توجه داشت که اوصافی مثل «ترس، تکبر، بخل» گاه به عنوان یک حالت روانی مورد نظر قرار می‏گیرد و گاه این واژه‏ها در آثار هر یک از این اوصاف به کار می‏رود، چه منشاء روانی آن وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد. مثلاً وقتی می‏گوییم «فاطمه به زهرا مهربانی کرد» ممکن است، مقصود کار مهربانانه باشد، چه حقیقت مهربانی باشد و یا نباشد. در باره این اوصاف سه گانه نیز چنین است و لذا اگر تکبر در برابر شخص متکبر، عبادت شمرده می‏شود، بدین نظر نیست، که در برابر متکبرین، تکبر به عنوان یک حالت روحی (خودپسندی و خود بزرگ‏بینی) پسندیده است و واقعا باید چنین بود، بلکه در برابر متکبرین باید رفتار متکبرانه داشت، پس در «التکبر مع المتکبر عبادة» تکبر به عنوان «خُلق» توصیه شده است.
در این جمله نهج‏البلاغه نیز «تکبر» به عنوان یک ویژگی اخلاقی به طور کلی توصیه نشده است بلکه از زنان خواسته‏اند که در برابر مرد نامحرم رفتار متکبرانه داشته باشند. اما در باره «ترس»، بدون شک شجاعت به عنوان خُلق روحی یعنی قوت قلب داشتن و خود را در برابر دیگران نباختن برای زن و مرد ممدوح است و اسلام از زن نخواسته است که «ترسو» باشد و زنان شجاع در تاریخ اسلام همانند مردان شجاع مورد تمجید بوده‏اند، ولی چون زن حامل یک امانت بزرگ انسانی است که همان «عفت» باشد از او خواسته‏اند تا «رفتارش» آمیخته با ترس باشد.
شجاعت زن در فداکاری برای حفظ امانت است و آنکه خود را در معرض خطر قرار می‏دهد و عفت خود را از دست می‏دهد نه تنها فداکاری نکرده بلکه خیانت‏کار است، پس این، دستور به «احتیاط کاری» در مورد «خطر جانی» یا «خطر مالی» و یا خطر برای «حیثیت اجتماعی» نیست، بلکه احتیاط در مورد عفت است.
در مورد بخل نیز مسأله از همین قرار است، یعنی «رفتار همراه با امساک» چون او در مال مشترک خانواده، امانت‏دار است و باید حداکثر مراعات را بنماید و لذا در مال فردی و شخصی، این روش پسندیده نیست و آنکه چون حضرت زهرا(س) حتی پیراهن شب عروسی خود را در راه خدا انفاق می‏کند، به فضیلت بسیار بزرگی دست می‏یابد.(۵)
● طرد دیدگاههای ناصحیح
در یک جمع‏بندی کلی با مرور به آیات قرآن می‏توان تشخیص داد که در این کتاب آسمانی و سند تردیدناپذیر دعوت پیامبر اسلام، نه تنها نظری تحقیرآمیز نسبت به زن دیده نمی‏شود بلکه هر یک از دیدگاههای تنگ‏نظرانه در این زمینه، به گونه‏ای نفی گردیده است.
به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:
۱) در قرآن کریم از آنچه در بعضی کتب مذهبی هست که زن از مایه‏ای پست‏تر آفریده شده و یا اینکه به زن جنبه طفیلی داده‏اند و گفته‏اند که همسر حضرت آدم(ع) از عنصری از اعضاء طرف چپ او آفریده شد، اثر و خبری نیست. لذا در اسلام نظریه تحقیرآمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت، وجود ندارد.(۶)
۲) نظر تحقیرآمیز دیگر که در ادبیات جهان آثار نامطلوبی داشته است این است که زن عنصر گناه است! از وجود زن شر و وسوسه برمی‏خیزد! شیطان مستقیما در وجود مرد راه نمی‏یابد و فقط از طریق زن می‏توان مردان را فریب دهد! ولی در قرآن اثری از اینکه حوا، آدم(ع) را فریفته باشد، دیده نمی‏شود و هر کجا که پای وسوسه شیطانی به میان می‏آید ضمیرها به شکل «تثنیه» است:
«شیطان آن دو را وسوسه کرد»(۷)
بدین ترتیب قرآن با یک فکر رایج آن عصر که هنوز هم بقایایی دارد، سخت به مبارزه پرداخت و جنس زن را از این اتهام که عنصر وسوسه و گناه و شیطان کوچک است مبرّا کرد.
۳) نظریه تحقیرآمیز دیگر مربوط به استعدادهای روحانی و معنوی زن است که او را از دستیابی به قرب حق و مقامات معنوی عاجز می‏دانستند، در حالی که در آیات فراوانی از قرآن، پاداش اخروی، به عمل و ایمان مربوط دانسته شده که جنسیت در آن دخالتی ندارد. قرآن معمولاً در کنار هر مرد بزرگ، از یک زن بزرگ نیز یاد می‏کند، هم چون همسران آدم(ع) و ابراهیم(ع) و مادران موسی(ع) و عیسی(ع). گویی قرآن خواسته است در داستانهای خود، توازن را حفظ کند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردها ننماید.
۴) اسلام بر خلاف برخی از آیین‏ها رابطه جنسی و ازدواج را پلید نشمرده است و کناره‏گیری از زن را شرط وصول به مقامات معنوی ندانسته است، بلکه ازدواج را مقدس و مجرّد بودن را مذمت نموده است و دوست داشتن زن را از اخلاق انبیاء(ع) معرفی کرده است «من اخلاق الانبیاء حبّ النساء»
۵) اسلام در مقابل آنان که زن را مقدمه وجود مرد دانسته و بدین وسیله در صدد تحقیر وی برآمده‏اند، هرگز این مطلب را مطرح نکرده و بلکه همه موجودات را در مسیر «خلقت و تکامل انسان» می‏داند و زن و مرد را هر کدام برای دیگری می‏داند: هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ(۸)
۶) یکی از نظریات تحقیرآمیزی که در گذشته در باره زن وجود داشته این است که زن برای مرد، یک شرّ و بلای اجتناب‏ناپذیر است و وجود او مایه بدبختی و گرفتاری برای مرد است. ولی قرآن به صراحت مرد و زن را برای یکدیگر خیر و مایه آرامش می‏داند. پس قرآن کریم، نه در تفسیر خلقت، و نه در تفسیر ارزشهای انسانی، نظر تحقیرآمیزی نسبت به زن نداشته و بلکه آن نظریات را مردود شناخته است.(۹)



۱ـ سوره رعد، آیه ۲۱.
۲ـ سوره سجده، آیه ۷.
۳ـ مراجعه شود به زن در آیینه جلال و جمال ص۶۶ تا ۷۱.
۴ـ نهج‏البلاغه، کلمات قصار ۲۲۶.
۵ـ برای توضیح بیشتر به کتاب تعلیم و تربیت در اسلام اثر شهید
مطهری از ص۱۵۸ تا ۱۸۱ مراجعه شود.
۶ـ تفسیرالمیزان، ج۴، ص۱۴۷.
۷ـ آیات ۲۰ و ۲۱ و ۲۲ سوره اعراف.
۸ـ سوره بقره، آیه ۱۸۷.
۹ـ نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۴۷ تا ۱۵۲.
منابع:
زن در آیینه جلال و جمال,safhe=۷۱-۶۶
تعلیم و تربیت در اسلام,شهید مطهری,safhe=۱۸۱-۱۵۸
تفسیرالمیزان,jeld=۴,safhe=۱۴۷
نظام حقوق زن در اسلام,safhe=۱۴۷-۱۵۲
 

phalagh

مدیر بازنشسته
دوست عزيز به آياتي كه به آنها اشاره نموديد مراجعه كردم چيزي كه نوشته هاي شما را پشتيباني نمايد نيافتم اگر ممكنست ايه و ترجمه آنرا بنويسيد.
مثلا 187 بقره ميگويد :
و بكشيد ايشانرا هر جا بيابيدشان و بيرون كنيد شان از انجا كه شما را بيرون كردند......
و يا خطبه 226 امام علي ميفرمايد:
پدر و مادرم بفداي تو باد اي رسول خدا ..........
ولي در خطبه 79 صفحه 179 امام بعد از جنگ جمل ميفرمايد:
زنها از ايمان و ارث و خرد كم بهره اند اما نقصان ايمانشان بجهت نماز نخواندن و روزه نگرفتن در روزهاي حيض است و جهت نقصان خردشان آنست كه گواهي دوزن بجاي گواهي يك مرد است و در مورد ارث هم نصف مرد ميبرند پس از زنهاي بد بپرهيزيد و از خوبانشان بر حذر باشيد و در گفتار و كردار پسنديده ار آنها پيروي نكنيد تا در گفتار و كردار ناشايسته طمع نكنند.
واقعا خوشحالم از اینکه اینقدر مطالب را با دقت میخوانید.
اما در مورد دو موردی که ذکرکردید.آیه ای که شما معنی آنرا ذکر کردید ایه 191 سوره بقره است نه 187.
آيه 187
آيه و ترجمه
أُحِلَّ لَكمْ لَيْلَةَ الصيَامِ الرَّفَث إِلى نِسائكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكمْ كُنتُمْ تخْتَانُونَ أَنفُسكمْ فَتَاب عَلَيْكُمْ وَ عَفَا عَنكُمْ فَالْئَنَ بَشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا مَا كتَب اللَّهُ لَكُمْ وَ كلُوا وَ اشرَبُوا حَتى يَتَبَينَ لَكُمُ الْخَيْط الاَبْيَض مِنَ الخَْيْطِ الاَسوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصيَامَ إِلى الَّيْلِ وَ لا تُبَشِرُوهُنَّ وَ أَنتُمْ عَكِفُونَ فى الْمَسجِدِ تِلْك حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوهَا كَذَلِك يُبَينُ اللَّهُ ءَايَتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ(187)

ترجمه
187 آميزش جنسى با همسرانتان در شب روزه دارى حلال است ، آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها.
(هر دو زينت يكديگر هستيد و باعث حفظ يكديگر) خداوند مى دانست كه شما به خود خيانت مى كرديد (و اين كار را كه ممنوع بود بعضا انجام مى داديد) پس توبه كرد بر شما و شما را بخشيد.
اكنون با آنها آميزش كنيد و آنچه را خدا بر شما مقرر داشته طلب نمائيد.
بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد صبح از رشته سياه (شب ) براى شما آشكار گردد، سپس روزه را تا شب تكميل كنيد، و در حالى كه در مساجد مشغول اعتكاف هستيد با زنان آميزش نكنيد، اين مرزهاى الهى است ، به آن نزديك نشويد، خداوند اين چنين آيات خود را براى مردم روشن مى سازد، باشد كه پرهيزگار گردند.

*****************
اما در مورد نهج البلاغه هم اگه دقت کنید نوشته شده( کلمات قصار 226)
وَ قَالَ ع :
خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ: الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ، وَ الْبُخْلُ، فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْاءَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا، وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا.


و فرمود :

بهترين خصلتهاى زنان ، بدترين خصلتهاى مردان است نازش به خود، ترس و بخل .چون زن به خود نازد، به كس سر فرود نيارد و چون بخيل باشد، مال خود و شويش را نگه دارد و چون ترسو بود، از هر چه بدو روى آورد، هراسان گردد


ولی شما ترجمه خطبه 226 رو نوشتید.
در مورد خطبه 79:
و من خطبة له ع بَعْدَ فَراغَه مِن حَرْب الجَمل
مَعاشِرَ النَّاسِ، إ نَّ النِّسَاءَ نَواقِصُ الْإِيمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ، فَاءَمّا نُقْصانُ إِيمانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ فِي اءَيَّامِ حَيْضِهِنَّ، وَ اءَمَّا نُقْصانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَاءَتَيْنِ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَ اءَمّا نُقْصانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى الْاءَنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ الرِّجالِ فَاتَّقُوا شِرارَ النِّسَاءِ، وَ كُونُوا مِنْ خِيارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَ لا تُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتّى لا يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْكَرِ

سخنى از آن حضرت (ع ) پس از فراغت از جنگ جمل
اى مردم ، بدانيد كه زنان را ايمان ناقص است و بهره منديهايشان ناقص است و عقلهايشان ناقص است . اما ناقص بودن ايمانشان از آن روست كه در ايام حيض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهايشان ، بدان دليل است كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است و نقصان بهره منديشان در اين است كه ميراث زنان نصف ميراث مردان است . از زنان بد بپرهيزيد و از زنان خوب حذر كنيد و كار نيك را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهيد، تا به كارهاى زشت طمع نكنند.

در این خطبه دلیل هر نقصان رو بیان کردن.که هر کدوم برمیگرده به یکی از آیات قران.که تفسیر مخصوص به خود رو دارن.
فعلا در این زمینه نظری نمیدم.باید سر فرصت تفسیر آیات مربوطه رو دقیق بخونم.تا بتونم جوابی در خور مطلبی که بیان کردید،ذکر کنم.(الان درامتحانات به سر میبرم)

 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
شماره آيات

شماره آيات

قراني كه در اختيار شماست شماره آياتش با قراني كه در اختيار من است تفاوت دارد پس آنرا برا يتان اسكن ميكنم تا اطمينان داشته باشي .
راستي وقتي در مدت سي سال شماره هاي آيات عوض شده در طي 1400 سال و اندي چه اتفاقاتي ممكنه رخ داده باشه؟
اينكه در شب روزه داري ميتوانيد با زنانتان جماع كند چه ربطي داره به برابري حقوق زن و مرد؟ يعني براي شما همين قدر كافيست كه نوشته اي در اختيار داشته باشيد كه زن لباس مرد است و مرد لباس زن؟!
در بخش نهج البلاغه خودت هم كه نوشتي بهترين خصال زن بد ترين خصلت مرد است! اين يعني احترام به زن در اسلام!


واقعا خوشحالم از اینکه اینقدر مطالب را با دقت میخوانید.
اما در مورد دو موردی که ذکرکردید.آیه ای که شما معنی آنرا ذکر کردید ایه 191 سوره بقره است نه 187.
آيه 187
آيه و ترجمه
أُحِلَّ لَكمْ لَيْلَةَ الصيَامِ الرَّفَث إِلى نِسائكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكمْ كُنتُمْ تخْتَانُونَ أَنفُسكمْ فَتَاب عَلَيْكُمْ وَ عَفَا عَنكُمْ فَالْئَنَ بَشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا مَا كتَب اللَّهُ لَكُمْ وَ كلُوا وَ اشرَبُوا حَتى يَتَبَينَ لَكُمُ الْخَيْط الاَبْيَض مِنَ الخَْيْطِ الاَسوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصيَامَ إِلى الَّيْلِ وَ لا تُبَشِرُوهُنَّ وَ أَنتُمْ عَكِفُونَ فى الْمَسجِدِ تِلْك حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوهَا كَذَلِك يُبَينُ اللَّهُ ءَايَتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ(187)

ترجمه
187 آميزش جنسى با همسرانتان در شب روزه دارى حلال است ، آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها.
(هر دو زينت يكديگر هستيد و باعث حفظ يكديگر) خداوند مى دانست كه شما به خود خيانت مى كرديد (و اين كار را كه ممنوع بود بعضا انجام مى داديد) پس توبه كرد بر شما و شما را بخشيد.
اكنون با آنها آميزش كنيد و آنچه را خدا بر شما مقرر داشته طلب نمائيد.
بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد صبح از رشته سياه (شب ) براى شما آشكار گردد، سپس روزه را تا شب تكميل كنيد، و در حالى كه در مساجد مشغول اعتكاف هستيد با زنان آميزش نكنيد، اين مرزهاى الهى است ، به آن نزديك نشويد، خداوند اين چنين آيات خود را براى مردم روشن مى سازد، باشد كه پرهيزگار گردند.

*****************
اما در مورد نهج البلاغه هم اگه دقت کنید نوشته شده( کلمات قصار 226)
وَ قَالَ ع :
خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ: الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ، وَ الْبُخْلُ، فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْاءَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا، وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا.


و فرمود :

بهترين خصلتهاى زنان ، بدترين خصلتهاى مردان است نازش به خود، ترس و بخل .چون زن به خود نازد، به كس سر فرود نيارد و چون بخيل باشد، مال خود و شويش را نگه دارد و چون ترسو بود، از هر چه بدو روى آورد، هراسان گردد


ولی شما ترجمه خطبه 226 رو نوشتید.
در مورد خطبه 79:
و من خطبة له ع بَعْدَ فَراغَه مِن حَرْب الجَمل
مَعاشِرَ النَّاسِ، إ نَّ النِّسَاءَ نَواقِصُ الْإِيمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ، فَاءَمّا نُقْصانُ إِيمانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ فِي اءَيَّامِ حَيْضِهِنَّ، وَ اءَمَّا نُقْصانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَاءَتَيْنِ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَ اءَمّا نُقْصانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى الْاءَنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ الرِّجالِ فَاتَّقُوا شِرارَ النِّسَاءِ، وَ كُونُوا مِنْ خِيارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَ لا تُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتّى لا يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْكَرِ

سخنى از آن حضرت (ع ) پس از فراغت از جنگ جمل
اى مردم ، بدانيد كه زنان را ايمان ناقص است و بهره منديهايشان ناقص است و عقلهايشان ناقص است . اما ناقص بودن ايمانشان از آن روست كه در ايام حيض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهايشان ، بدان دليل است كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است و نقصان بهره منديشان در اين است كه ميراث زنان نصف ميراث مردان است . از زنان بد بپرهيزيد و از زنان خوب حذر كنيد و كار نيك را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهيد، تا به كارهاى زشت طمع نكنند.

در این خطبه دلیل هر نقصان رو بیان کردن.که هر کدوم برمیگرده به یکی از آیات قران.که تفسیر مخصوص به خود رو دارن.
فعلا در این زمینه نظری نمیدم.باید سر فرصت تفسیر آیات مربوطه رو دقیق بخونم.تا بتونم جوابی در خور مطلبی که بیان کردید،ذکر کنم.(الان درامتحانات به سر میبرم)

 

پیوست ها

  • baghareh.jpg
    baghareh.jpg
    76.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • baghareh2.jpg
    baghareh2.jpg
    107 کیلوبایت · بازدیدها: 0

phalagh

مدیر بازنشسته
قراني كه در اختيار شماست شماره آياتش با قراني كه در اختيار من است تفاوت دارد پس آنرا برا يتان اسكن ميكنم تا اطمينان داشته باشي .
راستي وقتي در مدت سي سال شماره هاي آيات عوض شده در طي 1400 سال و اندي چه اتفاقاتي ممكنه رخ داده باشه؟
اينكه در شب روزه داري ميتوانيد با زنانتان جماع كند چه ربطي داره به برابري حقوق زن و مرد؟ يعني براي شما همين قدر كافيست كه نوشته اي در اختيار داشته باشيد كه زن لباس مرد است و مرد لباس زن؟!
در بخش نهج البلاغه خودت هم كه نوشتي بهترين خصال زن بد ترين خصلت مرد است! اين يعني احترام به زن در اسلام!
شماره ایاتی که نوشتم هم بر اساس قرآنیست که در خوابگاه در اختیار دارم.و هم براساس قرانی که به صورت انلاین از اینترنت میبینم. خدای نکرده حرف من از سر نااطمینانی نبود.قرانی که اسکن کردید بسیار شیبیه به قران پدرم هست.شاید هم دقسقا یکی باشه.ابتدای این قران امضای کسانیست که انرا تایید کرده اند. وتاریخی بیش از 40 سال پیش داره. من اونو خوندم.آیاتش با قرانهای دیگه فرقی نمیکنه.اما بعضی جاها بعضی آیات رو یکی کرده.و این باعث شده که در شماره آیات تفاوت ایجاد بشه.
علت اینکه این قسمتاز آیه رونوشتم صرفا به دلیل درخواست شما بود که میخواستید آیه و ترجمه آنرا بنویسم.وگرنه فکر به بحث ما ربطی نداره(شاید هم داشته باشه.اما من نمیدونم.)
منظور این آیه تکامل زن و مرد هست.که مرد را مکمل زن وزن را مکمل مرد میداند.و یکی بدون دیگری معنا ندارد. و این یعنی جزئی از برابریست.یعنی برابری شان وجود.
در قسمت دوم سخن حضرت علی شرح قسمت اول امده است.و در حققیقت مکم ان است.گاه یک جمله رو اگه ناقص بخونیم.معنا و مفهوم زمین تا اسمان متفاوت خواهد بود.
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
برابري زن و مرد

برابري زن و مرد

منهم خوب ميدونم كه زن و مرد مكمل يكديگرند و هيچ برتري نسبت بهم ندارند اين موضوع را همه انسانهاي آزاده دنيا قبول دارند ولي آنچه كه در قران و نهج البلاغه اومده با اطلاعات اين عصرو زمانه منطبق نيست چرا بايد زن نصف مرد ارث ببره مگه دختر ها بهتر و بيشتر از پسرها به پدر و مادرشون كمك نميكنند چرا بايد سهمشان از ارث نصف باشه؟چرا هنوز كه هنوزه شهادت دو زن با يك مرد برابره ؟ چرا بايد ديه زن نصف مرد باشه و يا حتي از .....چپ مرد كمتر باشه كه نتيجه اجماع علماي دين است ؟در دنياي پيشرفته امروز زنان بزرگي وجود دارند كه دادگاه هاي با عظمتي را راهبري مينمايند زناني مثل هلاري كلينتون كه براي رياست جمهوري سرزمين بزرگ آمريكا كانديدا ميشوند . حرف من با شما اينه كه چرا با وجود اينهمه نشانه از عظمت زن بايد به منابعي متوسل شويد كه بزور قابل دفاع هستند. چرا بايد در همه جاي قران از واژه زنانتان استفاده بشه به چه علت و با چه مجوز و دليلي بايد به مرد اختيار طلاق و زنداني كردن زن در خانه داده بشه ؟ چرا بايد قران بگويد زنان شما مزارع كشاورزي شما هستند؟ آخه چقدر بايد در اين كتاب به زن بي حرمتي بشه تا باور كني اين اسناد هيچ احترامي براي زن قائل نيستند برو حليه المتقين را بخوان ببين چفدر به زن بي حرمتي شده آخه دختر عزيز م (منم هم سن پدرتم و از قرانم اينو تشخيص دادي) كه پر از عواطف انساني هستي قدري بينديش و تاريخ را بخوان ببين جنگ قادسيه چي بوده ؟ ببين چند سال ايران در اشغال فرزندان بني كلاب بوده ؟ ترا به اعتقاداتت قسم ميدم بيشتر مطالعه كن.
شماره ایاتی که نوشتم هم بر اساس قرآنیست که در خوابگاه در اختیار دارم.و هم براساس قرانی که به صورت انلاین از اینترنت میبینم. خدای نکرده حرف من از سر نااطمینانی نبود.قرانی که اسکن کردید بسیار شیبیه به قران پدرم هست.شاید هم دقسقا یکی باشه.ابتدای این قران امضای کسانیست که انرا تایید کرده اند. وتاریخی بیش از 40 سال پیش داره. من اونو خوندم.آیاتش با قرانهای دیگه فرقی نمیکنه.اما بعضی جاها بعضی آیات رو یکی کرده.و این باعث شده که در شماره آیات تفاوت ایجاد بشه.
علت اینکه این قسمتاز آیه رونوشتم صرفا به دلیل درخواست شما بود که میخواستید آیه و ترجمه آنرا بنویسم.وگرنه فکر به بحث ما ربطی نداره(شاید هم داشته باشه.اما من نمیدونم.)
منظور این آیه تکامل زن و مرد هست.که مرد را مکمل زن وزن را مکمل مرد میداند.و یکی بدون دیگری معنا ندارد. و این یعنی جزئی از برابریست.یعنی برابری شان وجود.
در قسمت دوم سخن حضرت علی شرح قسمت اول امده است.و در حققیقت مکم ان است.گاه یک جمله رو اگه ناقص بخونیم.معنا و مفهوم زمین تا اسمان متفاوت خواهد بود.
 

a friend

عضو جدید
سلام
اگر به قران و اسلام اعتقاد داریم که باید به دستورات اون عمل کنیم ولی اگر نه اون بحثش جداست
اما یه مسئله دیگه یا بهتر بگم مسائل زیاد دیگه چرا در صدر اسلام مردا میجنگیدن ولی زن ها تو خونه هاشون نشسته بودن مگه مردها جونشونو از سر راه اوردن نه تنها در اسلام اگر تاریخ رو درست مطالعه بکنید در امپراطوری های بزرگ مثل ایران و روم هم به این شکل بوده در حالی که اون ها برای زن ارزش قائل نبودن ولی چرا مردها میجنگیدن؟خب شاید خیلی ها بگن اکثر زن ها از لحاظ قوای جسمانی ضعیف ترن که این جمله درستیه و خیلی کم پیش میاد که یک زن با قوای قوی و محکم پیدا بشه اما نا ممکن نیست.
ما از همین مثال میتونیم استفاده کنیم چه طور؟ وقتی میگن شهادت دوتا زن برابر شهادت یک مرد دلیلش این بوده که از لحاظ عقلی نسبت به مردها ناقصند ولی شاید استثنا هم پیدا بشه که میشه ولی هیچ جا گفته نشده قتل دو زن برابر قتل یک مرد اگر کسی عمدا یک زن یا یک مرد را کشت باید قصاص بشه پس چرا در این حالت تساوی دو زن با یک مرد بر قرار نیست
اگر ما این مسائل رو بی حرمتی بدونیم پس به این کارها چی میگیم؟ وظیفه مرد اینه که بیرون از خونه کار کنه ولی وظایف داخل خونه با زنه. در ازدواج به زن مهریه تعلق میگیره ولی به مرد نه از لحاظ اعمال واجب هم میتونیم بگیم چرا زن ها وقتی حیض میشن واجب نیست نماز بخونن یا روزه بگیرن ولی مردها وقتی جنب میشن این طور نیست یا نماز های قضای پدر بر عهده پسره نه دختر
پس بهتره این جور مسائل رو با منطق ضعیف و عقل ناقص خودمون نسنجیم که خدا هم در قرآن بیان فرموده: اکثر آنها نمیدانند . اکثر آنها تعقل نمیکنند
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين نظر شماست و ميتونيد با همين ديدگاه به موجودي بنام زن نگاه كنيد ولي آنچه كه منظور اصلي تساوي حقوق اجتماعي زن و مرد است اساسا در اسلام و بين مسلمين ديده نشده ما از زن بنام موجودي ياد ميكنيم كه قرار نيست در خونه بنشيند و از ان شديد تر بهش اجازه داده نشه كه در بالاخانه قدم برند !(حليه المتقين) ما از زناني صحبت ميكنيم كه بر اساس قوانين حقوق بشر امروز براي زندگيشون تصميم ميگيرند و اجتماعات بزرگ را راهبري مينمايند از زناني مثل خانم رايس ، هلاري كلينتون و اونهايي كه ميخوان به اين درجه از مقامات اجتماع دسترسي پيدا كنند و نه اينكه به شكل سمبوليك و تقليدي از غرب و كاملا نمايش بزارنش محيط زيستو اداره كنه و هيچكس اونو نشناسه؟!
سلام
اگر به قران و اسلام اعتقاد داریم که باید به دستورات اون عمل کنیم ولی اگر نه اون بحثش جداست
اما یه مسئله دیگه یا بهتر بگم مسائل زیاد دیگه چرا در صدر اسلام مردا میجنگیدن ولی زن ها تو خونه هاشون نشسته بودن مگه مردها جونشونو از سر راه اوردن نه تنها در اسلام اگر تاریخ رو درست مطالعه بکنید در امپراطوری های بزرگ مثل ایران و روم هم به این شکل بوده در حالی که اون ها برای زن ارزش قائل نبودن ولی چرا مردها میجنگیدن؟خب شاید خیلی ها بگن اکثر زن ها از لحاظ قوای جسمانی ضعیف ترن که این جمله درستیه و خیلی کم پیش میاد که یک زن با قوای قوی و محکم پیدا بشه اما نا ممکن نیست.
ما از همین مثال میتونیم استفاده کنیم چه طور؟ وقتی میگن شهادت دوتا زن برابر شهادت یک مرد دلیلش این بوده که از لحاظ عقلی نسبت به مردها ناقصند ولی شاید استثنا هم پیدا بشه که میشه ولی هیچ جا گفته نشده قتل دو زن برابر قتل یک مرد اگر کسی عمدا یک زن یا یک مرد را کشت باید قصاص بشه پس چرا در این حالت تساوی دو زن با یک مرد بر قرار نیست
اگر ما این مسائل رو بی حرمتی بدونیم پس به این کارها چی میگیم؟ وظیفه مرد اینه که بیرون از خونه کار کنه ولی وظایف داخل خونه با زنه. در ازدواج به زن مهریه تعلق میگیره ولی به مرد نه از لحاظ اعمال واجب هم میتونیم بگیم چرا زن ها وقتی حیض میشن واجب نیست نماز بخونن یا روزه بگیرن ولی مردها وقتی جنب میشن این طور نیست یا نماز های قضای پدر بر عهده پسره نه دختر
پس بهتره این جور مسائل رو با منطق ضعیف و عقل ناقص خودمون نسنجیم که خدا هم در قرآن بیان فرموده: اکثر آنها نمیدانند . اکثر آنها تعقل نمیکنند
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
پس بهتره این جور مسائل رو با منطق ضعیف و عقل ناقص خودمون نسنجیم که خدا هم در قرآن بیان فرموده: اکثر آنها نمیدانند . اکثر آنها تعقل نمیکنند

اين نظر شماست و ميتونيد با همين ديدگاه به موجودي بنام زن نگاه كنيد ولي آنچه كه منظور اصلي تساوي حقوق اجتماعي زن و مرد است اساسا در اسلام و بين مسلمين ديده نشده ما از زن بنام موجودي ياد ميكنيم كه قرار نيست در خونه بنشيند و از ان شديد تر بهش اجازه داده نشه كه در بالاخانه قدم برند !(حليه المتقين) ما از زناني صحبت ميكنيم كه بر اساس قوانين حقوق بشر امروز براي زندگيشون تصميم ميگيرند و اجتماعات بزرگ را راهبري مينمايند از زناني مثل خانم رايس ، هلاري كلينتون و اونهايي كه ميخوان به اين درجه از مقامات اجتماع دسترسي پيدا كنند و نه اينكه به شكل سمبوليك و تقليدي از غرب و كاملا نمايش بزارنش محيط زيستو اداره كنه و هيچكس اونو نشناسه؟!
آقا یا شایدم خانوم عراقی
که احتمالا آقا هستی
اولش روی صحبتات خیلی حساس شدم
با دقت بهشون نگاه می کردم
گفتم کسی هستی که مطالعات خوبی داری
کتابهای فلسفی و هم زیاد می خونی
اما وقتی این پستت و که نقل قول گرفتم خوندم "تمام دیدم برگشت
استدلاهای ضعیف
یه صحبت از یکی دیگه از دوستامون و نقل گرفتم
و واقعا به این قسمت دقت کن
چون منم همون حرف و بهت میگم
ذهنت اصلا قدرت تفکر بالایی و نداره
و بالطبع اون استدلالای کاملا ضعیف
قصد توهین ندارم
به عنوان یه آدم علمی دارم بهت میگم
 

mortazavi

عضو جدید
من فرصت نکردم تاآخرش بخونم

......................................
اما یه سوال پیش میاد که در کجای قرآن گفته رعایت حجاب زن باید با جبر و زور باشه

درصورتی که بخاطر همین مسئله خیلی از خانم ها رو از کار برکنار کردن

ممنون از تاپیک پر محتواتون
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
جایی از قرآن نگفته
صحبت در این مورد زیاده
اما تنها چیزی که در این مورد الآن می تونم بگم اینه که حجاب توی ایران یه قانونه
باید اول یه تعریفی از این موضوع بشه
بعد مسائل دیگه مطرح بشه
 

phalagh

مدیر بازنشسته
من فرصت نکردم تاآخرش بخونم

......................................
اما یه سوال پیش میاد که در کجای قرآن گفته رعایت حجاب زن باید با جبر و زور باشه

درصورتی که بخاطر همین مسئله خیلی از خانم ها رو از کار برکنار کردن

ممنون از تاپیک پر محتواتون
جایی از قرآن نگفته حجاب باید با جبر و زور باشه.اصولا هیچ مسئله ای با جبر و زور درست نمیشه و در پیس هر کار که انجام میدیم و رعایت میکنیم باید اعتقاد و تفکر وجود داشته باشه.که در سراسر دستورات اسلام هم به این مسئله اشاره شده.
همونطور که دوستمون گفتن حجاب در ایران یه قانونه و فکر میکنم چیزیه که اکثریت قبولش دارن.
اما حالا که داریم به جبر و زور اشاره میکنیم.بیاین به این هم فکر کنیم کهچرا توی خیلی از کشورا خانم ها به خاطر حجابشون از کار برکنار میشن و حتی از تحصیل محروم میشن.
اگه اینجا به خانمیمیگن حجابتو رعایت کن شاید یه سری از آزادیهاشو زیر سوال میبرن(البته شاید) ولی حداقل رعایت حجاب در تضاد با اعتقادش نیست.اما اونجایی که به خانم محجبه میگن حجابتو بردار یه چیز دیگه هم اضافه میشه و اون مجبور کردن فردی به رفتاری بر خلاف اعتقاداتش.
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اينهم نظر شماست در مورد زن و حقوق اجتماعي او امروز مبناي انديشيدن منشور حقوق بشره اين چيزيست كه بشر پذيرفته و جامعه خاصي كه بيش از چند ميليوني نيستند دوست دارند جور ديگري و از منظر متفاوتي نگاه كنند اونها هم ازادند كه بدين شيوه فكر كنند و بينديشند.
[/right]


آقا یا شایدم خانوم عراقی
که احتمالا آقا هستی
اولش روی صحبتات خیلی حساس شدم
با دقت بهشون نگاه می کردم
گفتم کسی هستی که مطالعات خوبی داری
کتابهای فلسفی و هم زیاد می خونی
اما وقتی این پستت و که نقل قول گرفتم خوندم "تمام دیدم برگشت
استدلاهای ضعیف
یه صحبت از یکی دیگه از دوستامون و نقل گرفتم
و واقعا به این قسمت دقت کن
چون منم همون حرف و بهت میگم
ذهنت اصلا قدرت تفکر بالایی و نداره
و بالطبع اون استدلالای کاملا ضعیف
قصد توهین ندارم
به عنوان یه آدم علمی دارم بهت میگم
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر شما اين جمله جبر است يا اختيار؟
ای نبی بگو مر جفتهايت و دخترانت و زنان ايمان آورده كه فروپوشند بر خود از لباسهای گشاد
و يا اين يكي :
بگو (امر) مر مومنان را كه فرو گيرند ديده هاشان را و نگاه دارند عورتشان را و ظاهر نسازند پيرايه خود را مگر انچه اشكار امد از ان (مثل دست ) و بايد فرو گذارند مقنعه ها شانرا بر گريبانشان و ظاهر نسازند پيرايه هاي خود را ...............
فكر ميكنيد اين جملات معني اختيار ميدهند؟
من فرصت نکردم تاآخرش بخونم

......................................
اما یه سوال پیش میاد که در کجای قرآن گفته رعایت حجاب زن باید با جبر و زور باشه

درصورتی که بخاطر همین مسئله خیلی از خانم ها رو از کار برکنار کردن

ممنون از تاپیک پر محتواتون
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
حتما همينطور است كه ميفرماييد هيچ مسئله اي با جبر و زور درست نميشه كشور هايي مثل تركيه كه بزور پوشش را فقط در دانشگاه ها بر ميدارند به همون اندازه بدور از مراعات حقوق بشر گام بر ميدارند كه بزور پوشش را تحميل ميكنند ولي آيات قران به هيچ وجه پوشش را اختياري نميداند. به سوره نور مراجعه فرماييد
بايد كه فر گذارند مقنعه هاشانرا بر گريبانشان و ظاهر نسازند پيرايه هاي خود را .....
جایی از قرآن نگفته حجاب باید با جبر و زور باشه.اصولا هیچ مسئله ای با جبر و زور درست نمیشه و در پیس هر کار که انجام میدیم و رعایت میکنیم باید اعتقاد و تفکر وجود داشته باشه.که در سراسر دستورات اسلام هم به این مسئله اشاره شده.
همونطور که دوستمون گفتن حجاب در ایران یه قانونه و فکر میکنم چیزیه که اکثریت قبولش دارن.
اما حالا که داریم به جبر و زور اشاره میکنیم.بیاین به این هم فکر کنیم کهچرا توی خیلی از کشورا خانم ها به خاطر حجابشون از کار برکنار میشن و حتی از تحصیل محروم میشن.
اگه اینجا به خانمیمیگن حجابتو رعایت کن شاید یه سری از آزادیهاشو زیر سوال میبرن(البته شاید) ولی حداقل رعایت حجاب در تضاد با اعتقادش نیست.اما اونجایی که به خانم محجبه میگن حجابتو بردار یه چیز دیگه هم اضافه میشه و اون مجبور کردن فردی به رفتاری بر خلاف اعتقاداتش.
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتي مرقوم ميداريد جايي در قران نيامده معنيش اينه كه شما قران را كه پايه اعتقادي شماست تا به اخر خواند ه ا يد و از اطلاعات جامعي بر خور داريد به عنوان مسلمان بايد قران را بلد باشيد به چيزي كه اعتقاد داريد بايد انرا خوانده باشيد نميدانم چرا مردم ما به چيزي تكيه ميكنند كه انرا حتي يك بار هم تا به اخر نخوانده اند اين چه جور اعتقاديست كه بر مبناي اوهام قوت گرفته ؟ لطفا قران را بخوانيد و از معني فارسي ان مطلع شويد اگر عربي را خوب ميدانيد اصلا انرا ترجمه نكنيد ولي اگر نميدانيد فارسي انرا بخوانيد به تفاسير تكيه نكنيد يك معني تفسير اينستكه معني قران نارساست و يكي بايد انرا برايمان بزبان ديگري بيان كند و يا كامل كند كه هر دو حالت موجب انحراف از اصل معناست است .حالا بخوان فارسي آنچه كه در سوره نور اورده شده و اگر فارسي انرا متوجه نشيديد به انهايي كه ايمان داريد رجوع كنيد تا برايتان تفسير كنند :
و بگو مر زنان با ايمان را كه فرو گيرند ديده هاشان را و .............و بايد كه فر گذارند مقنعه هاشانرا بر گريبانشان ...............
شايد مفسر ها بگويد كه اين جملات امري نيست
جایی از قرآن نگفته
صحبت در این مورد زیاده
اما تنها چیزی که در این مورد الآن می تونم بگم اینه که حجاب توی ایران یه قانونه
باید اول یه تعریفی از این موضوع بشه
بعد مسائل دیگه مطرح بشه
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
كشور هايي مثل تركيه كه بزور پوشش را فقط در دانشگاه ها بر ميدارند به همون اندازه بدور از مراعات حقوق بشر گام بر ميدارند كه بزور پوشش را تحميل ميكنند ..
وقتی میگم استدلالای شما ضعیفه بی خود نیست
شما این دوتا رو برابر هم می دونی
در هر دو حقوق بشر نقص شده و اعلام می کنی که به یک اندازست .
نمی دونم با چه معیاری اندازه گیری می کنی
ولی این و بدون پوششی که تحمیل شده برای یه غیر مسلمان قابل اجراست "و چیزی از اون کم نمی کنه و متاسفانه بارها گفتم که :حجاب توی ایران یه قانونه
ولی متاسفانه نه تنها شما بلکه اکثرا تعریفی از قانون ندارن
و نمی دونن قانون به معنای واقعی چیه
و قانونی بودن حجاب در ایران چه معنایی میده
اما شما داری هر دو مورد و برابر می کنی
ولی این و بدون بر خلاف قابل اجرا بودن اجبار حجاب ""بی حجابی رو نمیشه به کسی که در تفکراتش اعتقاد عمیقی و به حجاب داره تحمیل کرد.
پوشش چیزی و از یه بی حجاب کم نمی کنه "مگه این که بخوایم خیلی سطحی نگر باشیم
یه بی حجاب براش راحته حجاب و قبول کنه و به نفعشم هست"اما کسی که به حجاب اعتقاد داره "نمی تونه قانون بی حجابی و بپذیره
این دو تا که شما داری با هم برابرشون می کنی "تفاوتای زیادی با هم دارن و مقایسه ی این دو با هم در کل یه کار اشتباهه
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
وقتي مرقوم ميداريد جايي در قران نيامده معنيش اينه كه شما قران را كه پايه اعتقادي شماست تا به اخر خواند ه ا يد و از اطلاعات جامعي بر خور داريد به عنوان مسلمان بايد قران را بلد باشيد به چيزي كه اعتقاد داريد بايد انرا خوانده باشيد نميدانم چرا مردم ما به چيزي تكيه ميكنند كه انرا حتي يك بار هم تا به اخر نخوانده اند اين چه جور اعتقاديست كه بر مبناي اوهام قوت گرفته ؟ لطفا قران را بخوانيد و از معني فارسي ان مطلع شويد اگر عربي را خوب ميدانيد اصلا انرا ترجمه نكنيد ولي اگر نميدانيد فارسي انرا بخوانيد به تفاسير تكيه نكنيد يك معني تفسير اينستكه معني قران نارساست و يكي بايد انرا برايمان بزبان ديگري بيان كند و يا كامل كند كه هر دو حالت موجب انحراف از اصل معناست است .حالا بخوان فارسي آنچه كه در سوره نور اورده شده و اگر فارسي انرا متوجه نشيديد به انهايي كه ايمان داريد رجوع كنيد تا برايتان تفسير كنند :
و بگو مر زنان با ايمان را كه فرو گيرند ديده هاشان را و .............و بايد كه فر گذارند مقنعه هاشانرا بر گريبانشان ...............
شايد مفسر ها بگويد كه اين جملات امري نيست
در این که شما اینجا برای خودتون یه پیش فرضایی و در مورد من در نظر گرفتین شکی ندارم
هیچ وقت تا حالا تفسیر قرآن و نخوندم
تفسیر حتی یه آیه از قرآن و هم نخوندم
به دلایل خاص خودم
در صورتی که برام راحته که از تفاسیری که هست استفاده کنم
یه مبحث دیگه ای که مطرح می کنی اینه که :میگی یه معنی تفسیر اینه که معنی قرآن نارساست
با چه استدلالی این و میگی من نمی دونم
یا هر کس دیگه ای این حرف و زده
اعتقاد من بر اینه که دانش انسانهاست که ناقصه
نقص از ناحیه ی قرآن نیست
انسان ها هستند که در کسب دانش و معرفت تفاوتهایی و به دلایلی در خودشون به وجود آوردن
و مطمئن باش اگه یه نفر از معرفت بالایی برخوردار باشه
براش معانی قرآن و تفسیرش کاری نداره
و به راحتی می تونه تمامی آیه ها رو درک کنه
انسان ها در معرفتن که تفاوت دارن
نقص از همین ناحیست
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
منهم خوب ميدونم كه زن و مرد مكمل يكديگرند و هيچ برتري نسبت بهم ندارند اين موضوع را همه انسانهاي آزاده دنيا قبول دارند ولي آنچه كه در قران و نهج البلاغه اومده با اطلاعات اين عصرو زمانه منطبق نيست چرا بايد زن نصف مرد ارث ببره مگه دختر ها بهتر و بيشتر از پسرها به پدر و مادرشون كمك نميكنند چرا بايد سهمشان از ارث نصف باشه؟چرا هنوز كه هنوزه شهادت دو زن با يك مرد برابره ؟ چرا بايد ديه زن نصف مرد باشه و يا حتي از .....چپ مرد كمتر باشه كه نتيجه اجماع علماي دين است ؟در دنياي پيشرفته امروز زنان بزرگي وجود دارند كه دادگاه هاي با عظمتي را راهبري مينمايند زناني مثل هلاري كلينتون كه براي رياست جمهوري سرزمين بزرگ آمريكا كانديدا ميشوند . حرف من با شما اينه كه چرا با وجود اينهمه نشانه از عظمت زن بايد به منابعي متوسل شويد كه بزور قابل دفاع هستند. چرا بايد در همه جاي قران از واژه زنانتان استفاده بشه به چه علت و با چه مجوز و دليلي بايد به مرد اختيار طلاق و زنداني كردن زن در خانه داده بشه ؟ چرا بايد قران بگويد زنان شما مزارع كشاورزي شما هستند؟ آخه چقدر بايد در اين كتاب به زن بي حرمتي بشه تا باور كني اين اسناد هيچ احترامي براي زن قائل نيستند برو حليه المتقين را بخوان ببين چفدر به زن بي حرمتي شده آخه دختر عزيز م (منم هم سن پدرتم و از قرانم اينو تشخيص دادي) كه پر از عواطف انساني هستي قدري بينديش و تاريخ را بخوان ببين جنگ قادسيه چي بوده ؟ ببين چند سال ايران در اشغال فرزندان بني كلاب بوده ؟ ترا به اعتقاداتت قسم ميدم بيشتر مطالعه كن.

اين نظر شماست و ميتونيد با همين ديدگاه به موجودي بنام زن نگاه كنيد ولي آنچه كه منظور اصلي تساوي حقوق اجتماعي زن و مرد است اساسا در اسلام و بين مسلمين ديده نشده ما از زن بنام موجودي ياد ميكنيم كه قرار نيست در خونه بنشيند و از ان شديد تر بهش اجازه داده نشه كه در بالاخانه قدم برند !(حليه المتقين) ما از زناني صحبت ميكنيم كه بر اساس قوانين حقوق بشر امروز براي زندگيشون تصميم ميگيرند و اجتماعات بزرگ را راهبري مينمايند از زناني مثل خانم رايس ، هلاري كلينتون و اونهايي كه ميخوان به اين درجه از مقامات اجتماع دسترسي پيدا كنند و نه اينكه به شكل سمبوليك و تقليدي از غرب و كاملا نمايش بزارنش محيط زيستو اداره كنه و هيچكس اونو نشناسه؟!

اينهم نظر شماست در مورد زن و حقوق اجتماعي او امروز مبناي انديشيدن منشور حقوق بشره اين چيزيست كه بشر پذيرفته و جامعه خاصي كه بيش از چند ميليوني نيستند دوست دارند جور ديگري و از منظر متفاوتي نگاه كنند اونها هم ازادند كه بدين شيوه فكر كنند و بينديشند.
بابت این سه قسمت از صحبتاتون
به زودی یه متن کوتاهی و از دکتر شریعتی برات میذارم
احتمال درک کردن اون متن از ناحیه ی شما خیلی کمه
اما به موقش تایپ می کنم و می ذارم اینجا
شاید تونستی یه ربطی بین اون صحبتا و عقاید خودت پیدا کنی
امیدوارم
 


آقای عراقی شما که خوب خوندید پس چرا دقت نکردید که در جایی خطاب به پیامبر گفته شده که زن هایت ودخترانت را بگو اینگونه باشند که اون به من و شما هیچ ربطی نداره در ضمن بازم بهتر بخونید نوشته به آنهایی که ایمان آورده اند بگو باید چنین کنند کسی که ایمان نیاورده ونمیخواد ایمان بیاره به این صورت نیست اما یه مسئله دیگم هست که اون بحث عرف جامعست در یک جامعه ما قوانین و ضوابطی داریم که خلاف بر اون عمل کردن مجازات داره پس نمیشه تو هر جامعه ای هر کسی رفتاری رو انجام بده که تو جامعه خودش انجام میداده توی ایران که چادر اجبار نیست میتونید یه نگاه به دوروبرتون بندازید.
شما میگید هر کسی به دینی که اعتقاد داره اونو باید زیرورو کنه درسته ولی زمان لازمه پس نخوندن کامل قرآن چیزی رو ثابت نمیکنه اصل عمل به فرامین قرآنه . خیلی ها هستن که قرآن رو خوندن ولی آیا میشه گفت به اون اعتقاد دارن؟
در مورد به اصطلاح قانون حقوق بشر میشه بگید کدوم قانون؟ منطق هایی که شما به کار میبرید خیلی ضعیفه.
به نظر شما خدا میتونه در مورد مخلوقاتش درستتر تصمیم بگیره یا خودشون ما در مورد خودمون نمیتونستیم درست تصمیم بگیریم چه برسه به دیگران...
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
منتظر مطالب شما می مونم
اما با دیدگاه سفسطه
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
درود محمد طاهاي عزيز
خواستم برايتان پيغام خصوصي ارسال كنم كه متاسفانه اين امكان از طرف شما مسدود است


اميدوارم تا پيش از پاك شدن اين پست از سوي ادمين شما آن را مشاهده كنيد
در پايان دوره ي اخراجم و با نام كاربري هميشگي خويش در تالار بانو فلق مطالب بسياري به عنوان خاتمه ي كار خويش در اين سايت قرار مي دهم تا شايد كمي به تعقل در آييد

در ضمن مطالبی و که می خواید بذارید می تونید به راحتی و بدون توهین مطرح کنید و مطمئن باشید در این صورت هیچ اقدامی از سوی مدیران علیه شما انجام نمیشه

احتیاجی هم به دادن پیام خصوصی نیست
ماها اینجا جمعیم تا با هم دیگه گفت و گو کنیم
و از نظریات همدیگه در صورت مفید بودن استفاده کنیم
پس می تونی با رعایت یه سری مسائل همین جا و در بین عموم مطرحش کنی
اگه مطالب به حدی بود که نمی تونی اینجا بگی و ترس از اخراج شدن داری
می تونی به مدیر تالار ارسال کنی
ایشون قابلیت ارسال پیام خصوصی به من و دارن
اگه توهینی توش نباشه هیچ واکنشی از سوی مدیران برای شما نداره
خیلی منطقی حرفات و بگو
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
منشور حقوق بشر

منشور حقوق بشر

در منشور حقوق بشر اورده شد هيچكس را نميتوان در عقايدش محدود كرد (با قانون يا بي قانون ) پوشش از اختيارات انسانهاست به همين علت در سرزمين اسلامي دبي ويا بطور كلي در امارات شما موجوداتي را ميبينيد كه با روبنده در خيابان گذر ميكنند در حاليكه افرادي با پوشش هاي مرسوم در اروپا (حتي با بيكيني)دران سرزمين قدم ميزنند به اين ميگن رعايت حقوق بشر . هر كشوري كه به هر علتي ( گذاشتن روسري در نظام اسلامي يا برداشتن حجاب در نظام رضا شاهي) و با جبر و زور و اعمال قوانين زورمدارانه حقوق طبيعي انسانها را سلب كند در تاريخ از ان بعنوان جبار ياد خواهد شد. و جبارها و ديكتاتورها نميتواند مدعي مراعات حقوق بشر باشند و به تبع آن (به معني بدنبال ان ) طرفداران زورمداري نميتوانند در گفتگو ها بدور از طعنه و خشم پاسخ دهند انها در حاليكه لبخند تلخي بر دهان دارند از درون خود خوري ميكنند. شما را به صبر و شكيبايي دعوت ميكنم.
وقتی میگم استدلالای شما ضعیفه بی خود نیست
شما این دوتا رو برابر هم می دونی
در هر دو حقوق بشر نقص شده و اعلام می کنی که به یک اندازست .
نمی دونم با چه معیاری اندازه گیری می کنی
ولی این و بدون پوششی که تحمیل شده برای یه غیر مسلمان قابل اجراست "و چیزی از اون کم نمی کنه و متاسفانه بارها گفتم که :حجاب توی ایران یه قانونه
ولی متاسفانه نه تنها شما بلکه اکثرا تعریفی از قانون ندارن
و نمی دونن قانون به معنای واقعی چیه
و قانونی بودن حجاب در ایران چه معنایی میده
اما شما داری هر دو مورد و برابر می کنی
ولی این و بدون بر خلاف قابل اجرا بودن اجبار حجاب ""بی حجابی رو نمیشه به کسی که در تفکراتش اعتقاد عمیقی و به حجاب داره تحمیل کرد.
پوشش چیزی و از یه بی حجاب کم نمی کنه "مگه این که بخوایم خیلی سطحی نگر باشیم
یه بی حجاب براش راحته حجاب و قبول کنه و به نفعشم هست"اما کسی که به حجاب اعتقاد داره "نمی تونه قانون بی حجابی و بپذیره
این دو تا که شما داری با هم برابرشون می کنی "تفاوتای زیادی با هم دارن و مقایسه ی این دو با هم در کل یه کار اشتباهه
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر مياد كه شما خود را سنگ محك ميپنداريد و به همين علت اگر از مطلبي خوشتان بياد نگارنده را اهل مطالعه دانسته و اگر به مذاق شما خوش نيايد او را ضعيف قلمداد ميكنيد ولي قصد حضور ما در اينجا ضعيف و قوي دانستن كسي نيست اگر به تاپيك توچه كنيد قرار است در مورد حجاب گفتگو شود بنابراين بايد محدوديتهاي ذهني را از خود دور كرده و با عنايت به پوشش در جهان امروز اين پديده را بررسي كنيم اگر استدلالات در خصوص پوشش اسلامي بعنوان بهترين پوشش قوي تر بود انرا بپذيريم و اگر نبود حد اقل يك بررسي در اين موضوع شده باشد. اينكه بگوييد قوانين بشر بي اعتبار است نميتواند استدلال درستي باشد اگر قران همه قوانين را در مورد انسان بيان كرده بود كه مسلمين به سنت توسل نميكردند و بيش از چند ميليون حديث معتبر و نامعتبر صادر نميشد و يا عقل در اركان دين پيداش نميشد و يا اجماع علما مسير نهايي را نشانه گذاري نميكردند!همه اينها نشون ميدن كه ميشه در هر موضوعي تفكر كرد و از طريق استدلاي تطبيقي (مثل حقوق تطبيقي) همه ايده ها را مورد باز نگري قرار داد.
ميگن ملا صدرا در اثبات يا نفي خدا از لا اله شروع كرد و به الا الله رسيد .
اگر بگوييد در قران جبر در پوشش نيامده يكي مثل من ميگه بيا اين ايه اش كه در پوشش جبر وجود دارد بگذريم كه شخصي پيداش ميشه ميگه اين فقط در خصوص زنان پيامبره! كه همه ميدونيم اين استدلال نميتونه درست باشه حالا اگر شما بپذيريد كه پوشش اسلامي حسب دستورات قران يك اجبار است ميشه گفت نتيجه گيري لازم حاصل شده بعبارتي هر مومنه اي بايد حجاب اسلامي داشته باشد و اقليت هاي مذهبي بدليل اينكه در چنين سرزميني پا به جهان گذاشته اند حسب قوانين و نه قران وادار به رعايت حجاب اسلامي ميشوند كه در كل همه اينها با منشور حقوق بشر در تضاد است حد اكثر اينكه شما ميگوييد خوب در تضاد باشد !ما احتياجي به حقوق بشر نداريم! و يا طرح حقوق بشر اسلامي را در سازمان ملل مطرح كنيد كه اخيرا اينكار شده! حالا اگر ادمهايي كه اونجا هستند پذيرفتند كه چنين چيزي ميتونه وجود داشته باشه اونوقت همه خواهند گفت كه موضوع حجاب اسلامي هم جزو حقوق بشره!
[/right]


آقا یا شایدم خانوم عراقی
که احتمالا آقا هستی
اولش روی صحبتات خیلی حساس شدم
با دقت بهشون نگاه می کردم
گفتم کسی هستی که مطالعات خوبی داری
کتابهای فلسفی و هم زیاد می خونی
اما وقتی این پستت و که نقل قول گرفتم خوندم "تمام دیدم برگشت
استدلاهای ضعیف
یه صحبت از یکی دیگه از دوستامون و نقل گرفتم
و واقعا به این قسمت دقت کن
چون منم همون حرف و بهت میگم
ذهنت اصلا قدرت تفکر بالایی و نداره
و بالطبع اون استدلالای کاملا ضعیف
قصد توهین ندارم
به عنوان یه آدم علمی دارم بهت میگم
 
آخرین ویرایش:

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزيز اون وقتها كه شما هنوز بدنيا نيامده بوديد من كتابهاي شريعتي را خواندم ضمن احترامي كه براي ايشان قائلم بايد عرض كنم دكتر شريعتي در بيان عقايدش از منبع بهره نبرده تنها نويسنده اسلامي كه نوشته هايش در طول زمان تغيير نكرده اقاي مطهري است ايشان فلسفه اسلامي را از محمد شيرازي (ملا صدرا )اموخت و در بيان عقايدش ثابت قدم بوده است ولي ما در اينجا ميخواهيم دانش خودمان را در مورد حجاب تحت ارزيابي قرار دهيم و بياموزيم كه قران بعنوان اصلي ترين منبع چه عقيده اي دارد اگر قران ميگويد كه حجاب جبر است يعني جبر است و هيچ اختياري در ان نيست و چون هيچ اختياري در ان نيست با منشور حقوق بشر در تصاد است حالا اينكه حقوق بشر بد است يا نه موضوع اين بحث نيست در واقع ميخواهيم در اين مورد بفهميم كه قران با حقوق بشر همراه نيست.
بابت این سه قسمت از صحبتاتون
به زودی یه متن کوتاهی و از دکتر شریعتی برات میذارم
احتمال درک کردن اون متن از ناحیه ی شما خیلی کمه
اما به موقش تایپ می کنم و می ذارم اینجا
شاید تونستی یه ربطی بین اون صحبتا و عقاید خودت پیدا کنی
امیدوارم
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
آرشا ، من ميدانم تازيان يعني چي خوب ميدانيم كه در قادسيه چه بلايي بر سر ملت ايران امد خوب ميدانم كه ملت ايران چه زجر تاريخي را متحمل شده اند ولي اين چيزي نيست كه بشود با شدت و غلظت براي متعصبين مذهبي بيان كرد صبور باش و دوران قرون وسطي در اروپا را مطالعه كن تا ببيني چه مصيبت هايي مردم اروپا كشيدند تا توانستند از حاكميت كليسا ها رها شوند .
خرد نگهدارت
درود محمد طاهاي عزيز
خواستم برايتان پيغام خصوصي ارسال كنم كه متاسفانه اين امكان از طرف شما مسدود است
اگر من بيش از 100 مورد در قرآني كه امروزه به آن استناد مي شود برايتان ذكر كنم كه داراي ايرادات دستور زباني است آيا باز بر اين مدعا كه ايراد از دانش بشر است پاي مي فشاريد؟
اميدوارم تا پيش از پاك شدن اين پست از سوي ادمين شما آن را مشاهده كنيد
در پايان دوره ي اخراجم و با نام كاربري هميشگي خويش در تالار بانو فلق مطالب بسياري به عنوان خاتمه ي كار خويش در اين سايت قرار مي دهم تا شايد كمي به تعقل در آييد
شاد و سر بلند
در پناه ايزد مهربان ايران زمين
و نه خداي جبار تازيان
به اميد روز ازادي
 

phalagh

مدیر بازنشسته
در مورد جبر و اختیار در مسئله حجاب باید بگم که قران برای زنان مومن حجاب رو واجب کرده.یعنی کسانی که به این دین ایمان آوردن و به دستوراتش اعتقاد دارن.خوب طبیعیه که کسی که به یه دین ایمان میاره باید به دستوراتش هم که در اسلام یکیش حجابه عمل کنه.وفکرنمیکنم در اینجا بشه بحث زور رو مطرح کرد.چون وقتی کاری از روی ایمان باشه و ایمان هم از روی فکر باشه نمیشه بگیم از روی اجباره.
حالا میریم سراغ بحث اجباری بودن حجاب در ایران.اون دیگه بر میگرده به سیاست.فکر نمیکنم این راهی باشه برای اینکه کسی بخواد اسلام رو زیر سوال ببره.شاید بخواید بگید اینها هم پیروان همان دینند. و من میگم
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هرعیب که هست از مسلمانی ماست.
در ضمن اقای عراقی من از شما انتظار نداشتم که وقتی میخواید از زنان محجبه حرف بزنید میگید "موجوداتي را ميبينيد كه با روبنده در خيابان گذر ميكنند " و در مورد بی حجابها میفرمایید " افرادي با پوشش هاي مرسوم در اروپا" .
و یه تذکر جدی به همه تاكيد ميكنم به همه. لطفا در تالار ادب و احترام به هم رو فراموش نکنید.هیچ دلیلی نداره اگه کسی عقایدی بر خلاف ما داره با کلمات و عبارات نامناسب حرف بزنیم.اگه نظري رو قبول نداريم صرفا نظر رو با منطق رد كنيم نه اينكه صاحب نظر رو زير سوال ببريم.
 
آخرین ویرایش:

نازنین

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی دونم چرا همه ی صحبتها اینقدر روی حجاب متمرکز شده، اسم تاپیک چهره ی زن در قرانه و ما فقط روی موضوع حجاب بحث می کنیم! البته اینم بحث مهمیه اما دیدگاه قرآن نسبت به زن خیلی دقیق تر ازین حرفهاست،
زن موجودی بی اراده ، کاملا احساسی ، فرمان بردار همسر ، یک مصرف کننده ی اجتماع!!! معرفی شده!
ممکنه بگین زنان آزادند که فعالیت اقتصادی داشته باشند (اما به شرط تجرد و یا اجازه ی !!!!همسر ) اما زن مسلمانی رو تصور کنین که بخواد مسلمانیش رو تمام و کمال به جا بیاره، چنین انسانی که تمام حرکات و رفتارهاش باید طبق تصمیم همسرش صورت بگیره.... چطور می تونیم بگیم آزاد هست ؟؟!!!

زنی که همسرش می تونه هر لحظه اراده کنه و بهش بگه تو خونه بشین و یا از اون شهر نقل مکان کنن و زن هم وظیفه داشته باشه همسرشو همراهی کنه، این کجاش دید انسانی و برابره؟ چرا سعی می کنین مطلبی که اینقدر واضحه بپیچونین؟

دیه ی نصف! ارث نصف! مجازات قاتل به شرط پرداخت دیه نصف انسان کامل!!!!(فکر کنین یک خانم وزیر، وکیل، دکتر و ... توسط یه لات بی سر پا کشته بشه خانواده باید دیه بده اونو مجازات کنه!) تمکین همسر!
عدم حضانت فرزند! اینا حرفی باقی نمی ذاره!
برخی دوستان میگن اجبار که نیست!
خوب اجباری نباشه!!! برای مسلمونا که اجباریه!! ما داریم اینجا در مورد مسلمونا حرف می زنیم و دین مسلمونی، یه مسلمون باید بتونه دلیل منطقی واسه اعمالی که انجام میده بیاره؟
 

phalagh

مدیر بازنشسته
نمی دونم چرا همه ی صحبتها اینقدر روی حجاب متمرکز شده، اسم تاپیک چهره ی زن در قرانه و ما فقط روی موضوع حجاب بحث می کنیم! البته اینم بحث مهمیه اما دیدگاه قرآن نسبت به زن خیلی دقیق تر ازین حرفهاست،
زن موجودی بی اراده ، کاملا احساسی ، فرمان بردار همسر ، یک مصرف کننده ی اجتماع!!! معرفی شده!
ممکنه بگین زنان آزادند که فعالیت اقتصادی داشته باشند (اما به شرط تجرد و یا اجازه ی !!!!همسر ) اما زن مسلمانی رو تصور کنین که بخواد مسلمانیش رو تمام و کمال به جا بیاره، چنین انسانی که تمام حرکات و رفتارهاش باید طبق تصمیم همسرش صورت بگیره.... چطور می تونیم بگیم آزاد هست ؟؟!!!

زنی که همسرش می تونه هر لحظه اراده کنه و بهش بگه تو خونه بشین و یا از اون شهر نقل مکان کنن و زن هم وظیفه داشته باشه همسرشو همراهی کنه، این کجاش دید انسانی و برابره؟ چرا سعی می کنین مطلبی که اینقدر واضحه بپیچونین؟

دیه ی نصف! ارث نصف! مجازات قاتل به شرط پرداخت دیه نصف انسان کامل!!!!(فکر کنین یک خانم وزیر، وکیل، دکتر و ... توسط یه لات بی سر پا کشته بشه خانواده باید دیه بده اونو مجازات کنه!) تمکین همسر!
عدم حضانت فرزند! اینا حرفی باقی نمی ذاره!
برخی دوستان میگن اجبار که نیست!
خوب اجباری نباشه!!! برای مسلمونا که اجباریه!! ما داریم اینجا در مورد مسلمونا حرف می زنیم و دین مسلمونی، یه مسلمون باید بتونه دلیل منطقی واسه اعمالی که انجام میده بیاره؟
عزيزم براي تمام نكاتي كه بيان كردي جوابهاي منطقي وجود داره.توصيه ميكنم فعلابرا يه سري از جوابها به تاپيك زير مراجعه كني تا انشاءالله من بعد از امتحانات در يه فرصت مناسب بيام تا دراين زمينه با هم حرف بزنيم.توجه كن كه گفتم حرف بزنيم نه بحث.چون بحث رو با عالمين بايد راه انداخت اما من فقط يه آدم معمولي هستم.يكي كه اگه از شما كوچيكتر نباشم نهايتا همسنيم.
اينم لينك تاپيك : چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
در منشور حقوق بشر اورده شد هيچكس را نميتوان در عقايدش محدود كرد (با قانون يا بي قانون ) پوشش از اختيارات انسانهاست به همين علت در سرزمين اسلامي دبي ويا بطور كلي در امارات شما موجوداتي را ميبينيد كه با روبنده در خيابان گذر ميكنند در حاليكه افرادي با پوشش هاي مرسوم در اروپا (حتي با بيكيني)دران سرزمين قدم ميزنند به اين ميگن رعايت حقوق بشر . هر كشوري كه به هر علتي ( گذاشتن روسري در نظام اسلامي يا برداشتن حجاب در نظام رضا شاهي) و با جبر و زور و اعمال قوانين زورمدارانه حقوق طبيعي انسانها را سلب كند در تاريخ از ان بعنوان جبار ياد خواهد شد. و جبارها و ديكتاتورها نميتواند مدعي مراعات حقوق بشر باشند و به تبع آن (به معني بدنبال ان ) طرفداران زورمداري نميتوانند در گفتگو ها بدور از طعنه و خشم پاسخ دهند انها در حاليكه لبخند تلخي بر دهان دارند از درون خود خوري ميكنند. شما را به صبر و شكيبايي دعوت ميكنم.
عراقی جان چرا فکر می کنی که من آرامشم و از دست دادم
دلیلی نداره
دارم با عقلم جواب میدم .
شما انگاری عادت داری به راحتی به این و اون توهین کنی
موجودات و افرادت خیلی جای سوال داره
دم از منشور سازمان ملل می زنی
و این محدودیت و ایجاد می کنی که نباید قضاوتی در مورد درست بودنش بکنیم
خب همینش جای سواله
خیلی از قوانین گذاشته شد ""سالها بعد بداشته شد.
خیلی از علوم مطرح گردید "اما با گذشت زمان به نادرست بودنش پی بردن
به نظریه های روانشناسی نگاه کن
شما اینجا از مبحث روانشناسیش وارد شدی
بارها و بارها تو این علم راجع به انسان نظریاتی مطرح شده ولی در مدت زمان کوتاهی باهاش مخالفتای زیادی شد و نقص اون نظریات و نشون داد.
این یه قسمتش
بعد شما داری به نوعی طرفداری از انسان می کنی
خیلیا توی غرب مثل شما فکر کردن
نتیجه ی تفکراتشون و هم دیدن
اینکه مثلا الآن هر کودکی که توی کشور آلمان به دنیا میاد پدرش ازش ازمایش DNAمی گیره نتیجه ی همین آزادیهاست
این که توی سال 2006 "40 درصد کودکان به دنیا اومده توی آمریکا نامشروع بودن و تازه این آماریه که خودشون اعلام کردن
خدا می دونه واقعیت امر چی بوده
این که توی یکی از ایالات آمریکا ایران "توی یکی از روزنامه هاشون ایران و مثال برای حجاب می زنه هم جای بحث داره "و اعلام می کنه که کشورهای دیگه باید از این قانون ایران به نوعی الگو برداری کنن
این که وزیر کشور ایتالیا به صراحت اعلام می کنه باید برای حجاب قانونی گذاشته میشد و یه حد و مرزی برای این موضوع باید تعیین میشد هم جای تامل داره
اینه این آزادی
نتایجش
چرا ماها درس نمی گیریم
نمی دونم
نمی دونم چرا انقدر سنگ انسان ها رو به سینه می زنی
و براشون آزادی و می خوای
در صورتی که هنوز تعریف درستی از آزادی ندارید .
 

Similar threads

بالا