جو ستریانی
عضو جدید
سلام مارال جان.من کلی دتایل به صورت dwg دارم اما چون تازه عضو این سایت شدم نمیدوم چه جوری باید اونارو تو تایپیک قرار بدم.خوشحال میشم راهنماییم کنی.
دوست عزیز من کاملا متوجه نشدم...سلام دوستان گرامی و معمار!
نیازی که من همیشه در نت احساس می کنم اینه که در لیست دوستان یاهو هیچ دوست معماری ندارم که با هم تبادل اطلاعات کنیم و حتی با هم در مورد جوانب معماری درددل کنیم! از شما دوستان که می خواید دوست معمار پیدا کنید خواهش می کنم آیدیتونو در این پست قرار بدید و به این صورت هر کسی که به این پست سر می زنه می تونه دوستان زیادی رو برای چت پیدا کنه.
برای شروع آیدی خودم رو می ذارم:
ar_arc_f@yahoo.com
علیرضا - دانشجوی سال آخر معماری
سلام دوست عزیز! شما بهتر از هر کس دیگه ای می دونید که این گونه تالار ها چت زنده ندارند و در آنها سرعت تبادل اطلاعات بسیار پایینه! منظور من هم از چت مقاله نوشتن برای همدیگه نیست! منظورم حرفای مشترکیه که دو نفر که هم رشته هستن می تونن در یک ارتباط زنده برای همدیگه بگن! خیلی چیزها مثل انتقال تجربیات و بیان اونها با سرعتی بسیار بالاتر از تالار! در ضمن در معماری ارتباطات و داشتن دوستای خوب حرف اول رو می زنه! با این کار می تونیم یک شبکه درست کنیم که در ضمن فعالیت در سایت مهندسان ایران برای همدیگه می تونن حتی پروژه جور کنن و به هم کمک کنن!
از دقت نظرت متشکرم!
سلام دوستان عزیز؛
من خیلی دنبال کتاب فرهنگ تصویری معماری گشتم
(Avisual Dictionary of Architecture)،
ولی چیزی از اون پیدا نکردم،البته نسخه فارسی اون رو دارم و توی بازار هم موجوده ولی من دنبال نسخه اصلی و لاتین اون میگردم،خیلی ممنون میشم اگر کسی بتونه کمکی کنه.
منم نیستم..................آخه عاشق یه کیدیگ!!سلام خدمتای همه دوستای گل و گلاب معمار!
من از اون دسته معماراییم که تا لحظه انتخاب رشته از وجود رشته ای به نام مهندسی معماری در عالم هستی خبر نداشتم. ولی به هر تقدیر دست روزگار مارو وارد این رشته کرد. حالا هم بهش علاقه دارم و در این زمینه استعداد هم دارم، ولی یه کمبود اینه که عاشقش نیستم. عاشق بازیگری، مجری گری، موسیقی، کامپیوتر و ... هستم و دوستشون دارم ولی عاشق معماری نیستم!
چون در این زمینه استعداد دارم و رشته تحصیلیمه می خوام در این زمینه پیشرفت کنم و به درجات بالا برسم ولی این بدون عشق به کار و رشته امکان پذیر نیست! اصطلاحا می خوام کرم معماری بگیرتم. حالا می خوام از شماهایی که عاشق معماری هستید سوال کنم. چطوری شد که اینجوری شدید. کلا از کی شروع شد؟ رفیق ناباب؟ شرایط جامعه؟ و ...؟ و راهنماییم کنید که من چجوری و با چه کارایی می تونم خودمو علاقمند تر کنم و معماری فکر و ذکرم بشه؟
خوشحال می شم نظرات مفیدتونو بشنوم!
دوستتون دارم.
فعلا بای.
من که واقعآآآآآآآآآآآآآآآآآآ موافقم .
تا حالا به این فکر کردید سلیقه ی ما از مردم دور شده ؟!
این یه واقعیته !
دقت کردید ما از دیدن ساختمون های خرابه چقدر لذت می بریم ولی مردم از دیدنشون افسردگی می گیرند ؟!
به این فکر کردید که وقتی یه عکس ضد نور که با هزار زحمت انداختید رو وقتی به هم کلاسه هاتون نشون می دید چقدر تعریف می کنند ولی وقتی به دیگران نشون می دید میگن چرا انقدر سیاهه؟!
چند وقت پیش برای در س طراحی شهری به فومن رفتیم قبل از سفر یک جلسه ی توجیهی داشتیم که استادمون در طی اون ( با هزار افسوس و آه ) برای ما توضیح داد که شهرداری فومن تحت یک عمل <.> شهرداری سابق رو که 100 سال قدمت داشته رو خراب کرده و جای اون این ساختمون رو ساخته:
- یه ساختمون با سنگ گرانیت خاکستری و شیشه های رفلکس آبی و مقدار زیادی چراغ و......
ما هم همگی مراتب ناراحتی خودمون رو اعلام کردیم و سپس بانیان این امر رو لعن نمودیم که ببین چه گوهری رواز این شهر گرفتند .
وقتی به فومن رفتیم نتایج نظر سنجی ها درست بر خلاف تصور ما بود ، مردم شهر نه تنها ساختمون جدید شهرداری رو دوست داشتند بلکه اون رو مایه ی افتخار شهرشون می دونستند !! و به ابن ساختمون برج نور می گفتند .
حالا به نظر شما چی شد که این طوری شد ؟ آیا بین فهم ما و مردم یک فاصله به وجود اومده ؟! چرا ؟ چطور می شه ما به عنوان یک معمار تفکراتمون برای مردن همه فهم بشه ؟!