نظر شما راجع به ایات 50و51و52 سوره احزاب چیه؟

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
بايد ببينيم هدف شما از زدن اين تاپيك چي هست؟!!!!!
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیه:

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمً(50)


معنی:

اى پيامبر، (فعلا هفت طايفه از زن‏ها را) بر تو حلال كرديم: آن همسرانت را كه مهر آنها را پرداخته‏اى، و برده‏هاى مملوكت را از آنهايى كه خداوند (در جنگ به عنوان اسارت) به تو ارزانى داشته، و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دائيت و دختران خاله‏هايت را كه با تو (از مكه به سوى مدينه) هجرت كرده‏اند، و زن باايمانى را كه خود را به پيامبر ببخشد (مجانا بدون مهر در اختيار او نهد) اگر پيامبر بخواهد او را به همسرى گيرد، در حالى كه (اين حكم كه با عقد هبه و قبول آن، زوجيت حاصل شود) مخصوص توست نه ديگر مؤمنان. ما آنچه را درباره همسران و بردگان مردم بر آنان واجب كرديم (از عدد زن و مهر و نفقه و احكام برده) دانسته‏ايم (و اين توسعه را براى تو در امر زن‏ها قرار داده‏ايم) تا تو را حرج و مشقّتى نباشد (و بتوانى با ازدواج‏هاى مختلف طوايفى از عرب را با خود و اسلام مرتبط سازى) و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است



تفسیر:

هان اى پيامبر! به يقين ما براى تو آن همسرانت را كه مَهرشان را پرداخته‏اى، حلال [و روا] گردانيديم؛ و [نيز آن‏] كنيزانى را كه خدا از راه غنيمت به تو داده است [برايت روا ساختيم‏]؛ و [نيز پيمان زندگى مشترك با] دخترعموها و دخترعمه‏ها و دخترداييها و دخترخاله‏هايت را، كه با تو دست به هجرت زدند و [نيز] زن با ايمانى كه خويشتن را [بدون دريافت مهريه ]به پيامبر ببخشد، اگر پيامبر [هم‏] بخواهد او را به همسرى [خويش‏] برگزيند؛ [امّا اين سبك گزينش همسر] ويژه تو مى‏باشد، نه ديگر ايمان‏آوردگان، بى‏ترديد ما مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزان آنان چه [مقرراتى را] برايشان مقرر داشتيم؛ [آرى، ازدواج از راه بخشش را ويژه تو ساختيم‏] تا بر تو تنگنايى نباشد؛ و خدا هماره بسيار آمرزنده و مهربان است. تفسير انحلال خانواده يا جدايى شرافتمندانه‏ در اين دو آيه روى سخن با ايمان‏آوردگان به خدا و پيامبر و پيشواى آسمانى آنان است.

در آيه نخست گوشه‏اى از مقررات جدايى شرافتمندانه زن و شوهر و انحلال خانواده، براى كسانى كه راه ادامه زندگى نمى‏نگرند، بيان مى‏گردد، و در آيه ديگر گوشه‏اى از مقررات براى زندگى خانوادگى پيامبر؛ نخست مى‏فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمْ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا هان اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، اگر زنان با ايمان را به همسرى خويش برگزيديد، آن گاه پيش از آميزش با آنان، به دليلى طلاقشان را داديد، ديگر بر عهده آنان هيچ گونه عدّه‏اى كه آنان را برشماريد و به حساب آوريد، به سود شما نيست. منظور از «عدّه» در آيه شريفه اشاره به سه عادت ماهانه و پاكى است، كه آن را سه ماه و ده روز مى‏شمارند؛ و بدين وسيله اين «عدّه»، از اين گروه از زنان برداشته مى‏شود، چرا كه با اين گروه از زنان آميزش نشده و رحم آنان از نطفه پاك است و مى‏توانند در صورت تمايل همان روز جدايى با ديگرى ازدواج نمايند. فَمَتِّعُوهُنَّ بنابراين آنان را با هديه‏اى در خور بهره‏ور سازيد. «ابن عباس» بر آن است كه اين كار زمانى انجام مى‏شود كه براى مهريه چيزى مقرّر نشده باشد، امّا اگر براى چنين زنى مهريه‏اى در نظر گرفته شده است، در آن صورت نيمى از مهريه بايد پرداخت گردد و افزون بر آن، به دلخواه مرد است كه هرچه خواست به او هديه بدهد و او را خشنود سازد. اين ديدگاه از امامان راستين ما نيز رسيده است؛ از اين رو آيه به موردى تفسير مى‏گردد كه براى زن مهريه‏اى مقرر نشده، و در آن صورت است كه بايد او را به گونه‏اى شايسته و پسنديده بهره‏ور ساخت. وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا و آنان را به شيوه‏اى نيكو رها كنيد. به باور «جبايى» منظور اين است كه: آنان را بدون هيچ ستم و آزارى رها كنيد. و به باور پاره‏اى ديگر منظور اين است كه: و آنان را از خانه رها كنيد تا به سراغ سرنوشت خويش بروند، چرا كه عدّه‏اى بر ايشان نيست تا آن مدت را در خانه شوهرى كه طلاق‏شان گفته است بمانند؛ از اين رو بايد بدون هيچ اذيّت و ستمى، آنان را به صورت پسنديده رها كرد. منظور از «رهاكردنى نيكو»، يا «سراحاً جميلاً» نيز اين است كه آنان را با عنايت به شرايط مالى و اقتصادى خويش از نظر گشايش و تنگنا، بهره‏ور سازد. «حبيب‏بن ابى‏ثابت» آورده است كه در حضور چهارمين امام نور نشسته بودم كه مردى شرفياب گرديد و گفت: هان اى پسر پيامبر! من با فلان زن ازدواج كردم در حالى كه آن روز او را طلاق داده شده و بدون مانع مى‏گفتم و مى‏پنداشتم؛ آيا انديشه‏ام درست است؟ حضرت فرمود: برو ازدواج كن و آسوده خاطر باش كه خدا نكاح را پيش از طلاق قرار داده است، و در اين مورد وسوسه لازم نيست؛ و آن گاه به تلاوت آيه مورد بحث پرداخت. * * * در دوّمين آيه مورد بحث قرآن روى سخن را به پيامبر گرامى نموده و روشنگرى مى‏كند كه با چه زنانى مى‏تواند پيمان زندگى مشترك بسته، و خانواده تشكيل دهد؛ در اين مورد مى‏فرمايد: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ هان اى پيامبر! ما آن همسرانت را كه مهريه آنان را پرداخته‏اى بر تو روا و حلال ساختيم. واژه «ايتاء» گاه به مفهوم پرداختن آمده است، و گاه به مفهوم تعهّد به پرداخت. وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ و نيز كنيزانى را كه خدا از راه غنايم و انفال و اسيران جنگى به تو بخشيد. به باور مورّخان «ماريه قبطيه» كه ابراهيم را براى پيامبر به دنيا آورد، و نيز «صفيه» و «جويريه» از راه غنايم و انفال به پيامبر داده شد و آن حضرت به كرامت خويش هر سه را آزاد ساخت و با آنان پيمان خانوادگى بست. وَبَنَاتِ عَمِّكَ و نيز دختران عمويت را براى ازدواج، بر تو روا ساختيم. وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ و نيز دخترانِ عمه‏هايت را بر تو حلال نموديم، كه منظور زنان و دختران قريش باشند؛ وَبَنَاتِ خَالِكَ و نيز دختران دايى‏ات را؛ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ و نيز دختران خاله‏هايت را، آرى، اين چهار گروه از زنان را نيز براى ازدواج بر تو حلال گردانيديم، در صورتى كه با تو هجرت كرده باشند؛ لازم به يادآورى است كه اين شرط هجرت پس از مدتى نسخ گرديد. وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنكِحَهَا و نيز زن با ايمانى را كه بخواهد خود را بدون هيچ مهريه‏اى بر پيامبر ببخشد، و پيامبر نيز بخواهد با وى ازدواج كند؛ چنين زنى را نيز بر تو حلال و روا ساختيم، امّا زن شرك‏گرا اگر خود را هم به پيامبر ببخشد، پيامبر نمى‏تواند او را به همسرى برگزيند. خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ امّا چنين ازدواجى ويژه پيامبر است نه ديگر ايمان‏آوردگان. «ابن عباس» مى‏گويد: منظور اين است كه: و اين شيوه از همسرگزينى ويژه توست و بر ديگران روا نيست. آرى، اين از ويژگى‏هاى آن حضرت است كه در ازدواج و تشكيل خانه و خانواده مى‏تواند از واژه «هبه» يا بخشش از سوى زن و پذيرش بخشش از سوى پيامبر بهره گيرد و ديگران نمى‏توانند با اين شيوه و واژه تشكيل خانواده بدهند. آيا پيامبر با اين شيوه ازدواج كرد؟ در اينكه آيا اين حكم ويژه خدا در مورد پيامبر در ميدان زندگى آن حضرت ظهور هم داشته است يا نه؟ و اينكه اگر ظهور داشته، كدام يك از همسران پيامبر با اين شيوه، به افتخار همسرى او نايل آمده است، ديدگاه‏ها متفاوت است:

1- به باور «ابن عباس» و «مجاهد»، خدا اين شيوه را ويژه پيامبر مقرر داشت، امّا چنين زنى نزد آن حضرت نيامد و در خانه‏اش نبود.

2- امّا به باور پاره‏اى ديگر، «ميمونه»، يكى از همسران آن حضرت بانويى بود كه خويشتن را بدون مهريه به پيامبر بخشيد و او نيز پذيرفت.

3- «شعبى» آن زن را «زينب» بانويى از «انصار» عنوان مى‏كند.

4- گروهى از جمله چهارمين امام نور حضرت سجّاد برآنند كه آن بانو «ام‏شريك» دختر «جابر» از قبيله «بنى‏اسد» بود.

5- و «عروه‏بن زبير» بر آن است كه آن بانو «خوله» دختر «حكيم» بود. در اين مورد آورده‏اند كه: وقتى بانوى نامبرده خود را بدون مَهريه به پيامبر بخشيد، و آن حضرت پذيرفت، عايشه گفت: چرا بايد زنان اين كار را انجام بدهند؟ و درست در آنجا بود كه آيه مورد بحث فرود آمد. عايشه گفت: خداى فرزانه را جز به خاطر تو اى پيامبر! نديدم در كارى شتاب كند، پيامبر فرمود: اگر تو هم او را خالصانه فرمانبردارى كنى به خاطرت شتاب خواهد فرمود. و انّك ان اطعت الله مسارع فى هواك. قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ ما نيك مى‏دانيم كه براى آنان در مورد همسرانشان، از نظر مقرر داشتن مهريه و نيز محدوديت در شمار همسر چه حكم و قانونى را مقرر داشتيم و آن را براى آسان ساختن كارت از تو برداشتيم. وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ و نيز آن كنيزانى را كه خدا از راه بخشش، خريد و غنايم به تو داده است، براى تو حلال ساختيم و مى‏توانى از آنها براى خويش همسر برگزينى؛ ما تو را به اين ويژگى‏ها براساس دانش و حكمت و مصلحتى كه در آنهاست اختصاص داديم، و هرگز اين مقررات براساس هوا و هوس و بدون معيار و ملاك و مصلحت نيست. لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ اينها به خاطر آن است كه در انجام وظايف و بر دوش كشيدن بار گران رسالت بر تو تنگنا و سختى و گناه نباشد. وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا و خدا هماره آمرزنده گناه بندگان توبه‏كار است و نسبت به آنان و يا به تو در برداشتن تنگناها و آسان كردن مقررات مهربان است.
 

mehrshad53

اخراجی موقت
بی زحمت اون دوتای دیگه را هم بنویس،دمت گرم.(اصلش اون دوتاست!)
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیه:

تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا(51)


معنی:

(درباره رفتارت با همسران و تقسيم اوقات بر آنها) نوبت هر يك از آنها را كه خواهى تأخير مى‏اندازى و هر يك را خواهى در نزد خود جا مى‏دهى، و هر كدام را كه دور كرده بودى (دوباره) بطلبى گناهى بر تو نيست. اين (حكم كه اختيار همه در دست تو باشد) نزديكتر است به اينكه ديدگانشان روشن شود و غمگين نگردند و به آنچه (از نوبت) به آنها دادى همگى خشنود باشند (زيرا رفتارت را مبنى بر عدل و مربوط به وحى مى‏بينند) و خداوند آنچه را در دل‏هاى شماست مى‏داند و خداوند همواره دانا و بردبار است


شان نزول:

در تفسير آيه 28 و 29 همين سوره و بيان شان نزول آنها گفتيم كه جمعى از همسران پيامبر (صلي الله عليه و آله) به پيامبر (صلي الله عليه و آله) عرض كردند كه بر نفقه و هزينه زندگى ما بيفزا (زيرا چشمشان به غنائم جنگى افتاده بود، و چنين مى‏پنداشتند كه بايد از آن، بهره زيادى به آنها برسد). آيات مزبور نازل شد و صريحا به آنها گوشزد كرد كه اگر دنيا و زينت دنيا را مى‏خواهند براى هميشه از پيامبر (صلي الله عليه و آله) جدا شوند و اگر خدا و پيامبر و روز جزا را خواهانند با زندگى ساده او بسازند. از اين گذشته در چگونگى تقسيم اوقات زندگى پيامبر (صلي الله عليه و آله) در ميان‏ آنها نيز با هم رقابتهايى داشتند كه پيغمبر (صلي الله عليه و آله) را با آن همه گرفتارى و اشتغالات مهم در مضيقه قرار مى‏داد، هر چند پيامبر (صلي الله عليه و آله) كوشش لازم را در زمينه عدالت در ميان آنها رعايت مى‏كرد ولى باز گفتگوهاى آنها ادامه داشت، آيه فوق نازل شد و پيامبر را در تقسيم اوقاتش در ميان آنها كاملا آزاد گذاشت، و ضمنا به آنها اعلام كرد كه اين حكم الهى است تا هيچگونه نگرانى و سوء برداشتى براى آنها حاصل نشود.


 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیه:

لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا(52)


ترجمه:

پس از اين ديگر ازدواج با زن‏ها بر تو حلال نيست و نه آنكه آنها را به همسران ديگر تبديل كنى گرچه زيبايى (و خوبى) آنها تو را خوش آيد، جز آنكه برده مملوك تو باشد، و خداوند همواره بر هر چيزى مراقب و نگهبان است


تفسیر:


يك حكم مهم ديگر در ارتباط با همسران پيامبر در اين آيه حكم ديگرى از احكام مربوط به همسران پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بيان شده ، مى فرمايد(بعد از اين ديگر زنى بر تو حلال نيست ، و حق ندارى همسرانت را به همسران ديگرى تبديل كنى ، هر چند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود، مگر آنهائى كه به صورت كنيز در اختيار تو قرار گيرند، و خداوند ناظر و مراقب بر هر چيز است )) (لا يحل لك النساء من بعد و لا ان تبدل بهن من ازواج و لو اعجبك حسنهن الا ما ملكت يمينك و كان الله على كل شى ء رقيبا). مفسران و فقهاى اسلام در تفسير اين آيه بحثهاى فراوانى دارند، و روايات مختلفى نيز در اين زمينه در منابع اسلامى وارد شده است ، ما قبلا آنچه را كه از ظاهر آيه در ارتباط با آيات گذشته و آينده - قطع نظر از گفته هاى مفسران به نظر مى رسد ذكر مى كنيم بعد به سراغ مطالب ديگر مى رويم . ظاهر تعبير ((من بعد)) اين است كه بعد از اين ، ازدواج مجدد براى تو حرام است ، بنابراين ((بعد يا به معنى )) بعد زمانى است يعنى بعد از اين زمان ديگر همسرى انتخاب مكن ، يا بعد از آنكه همسرانت را طبق فرمان الهى در آيات گذشته مخير در ميان زندگى ساده در خانه تو و يا جدا شدن كردى و آنها با ميل و رغبت ترجيح دادند كه به همسرى با تو ادامه دهند، ديگر بعد از آنها نبايد با زن ديگرى ازدواج كنى . و نيز نمى توانى بعضى از آنها را طلاق داده ، و همسر ديگرى بجاى او برگزينى ، به تعبير ديگر نه بر تعداد آنها بيفزاى و نه افراد موجود را عوض كن . 1 - فلسفه اين حكم اين محدوديت براى شخص پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقصى محسوب نمى شود و حكمى است كه فلسفه بسيار حساب شده اى دارد زيرا: طبق شواهدى كه از تواريخ استفاده مى شود پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از ناحيه افراد و قبائل مختلف تحت فشار بود كه از آنها همسر بگيرد، و هر يك از قبائل مسلمان افتخار مى كردند كه زنى از آنها به همسرى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در آيد، حتى چنانكه گذشت بعضى از زنان بدون هيچگونه مهريه ، حاضر بودند خود را به عنوان ((هبه )) در اختيار آن حضرت بگذارند و بى هيچ قيد و شرط با او ازدواج كنند. البته پيوند زناشوئى با اين قبائل و اقوام تا حدى براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و اهداف اجتماعى و سياسى او مشكل گشا بود، ولى طبيعى است اگر از حد بگذرد، خود مشكل آفرين مى شود، و هر قوم و قبيله اى چنين انتظارى را دارد، و اگر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بخواهد به انتظارات آنها پاسخ گويد و زنانى را هر چند به صورت عقد، و نه به صورت عروسى ، در اختيار خود گيرد، دردسرهاى فراوانى ايجاد مى شود. لذا خداوند حكيم با يك قانون محكم جلو اين كار را گرفت و او را از هر گونه ازدواج مجدد و يا تبديل زنان موجود نهى كرد. در اين وسط شايد افرادى بودند كه براى رسيدن به مقصود خود به اين بهانه متوسل مى شدند كه همسران تو غالبا بيوه هستند، و در ميان آنها زنان مسنى يافت مى شوند كه هيچ بهره اى از جمال ندارند، شايسته است كه با زنى صاحب جمال ازدواج كنى ، قرآن مخصوصا روى اين مساله نيز تكيه و تاكيد مى كند كه حتى اگر زنان صاحب جمالى نيز باشند حق ازدواج با آنها نخواهى داشت . بعلاوه حق شناسى ايجاب مى كرد كه بعد از وفادارى همسرانش با او و ترجيح دادن زندگى ساده معنوى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) را بر هر چيز ديگر، خداوند براى حفظ مقام آنها چنين دستورى را به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بدهد. و اما در مورد كنيز كه مجاز شده به خاطر آنست كه مشكل و گرفتارى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از ناحيه زنان آزاد بود، لذا ضرورتى نداشت كه اين حكم در اين مورد محدود شود هر چند پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از اين استثناء نيز طبق گواهى تاريخ استفاده نكرد. اين چيزى است كه از ظاهر آيه به نظر مى رسد. 2 - روايات مخالف در روايات متعددى كه بعضى از نظر سند ضعيف و بعضى قابل ملاحظه است جمله لا يحل لك النساء من بعد اشاره به زنانى گرفته شده كه در آيه 23 و 24 سوره نساء تحريم آن بيان گرديده است (مادر و دختر و خواهر و عمه و خاله و…) و در ذيل بعضى از اين اخبار تصريح شده : ((چگونه ممكن است زنانى بر ديگران حلال باشند و بر پيامبر حرام ؟! هيچ زنى بر او جز آنچه بر همه حرام است حرام نبوده است )). <123> البته بسيار بعيد به نظر مى رسد كه اين آيه ناظر به آياتى باشد كه در سوره نساء آمده است ، ولى مشكل اينجاست كه در بعضى از اين روايات تصريح شده مراد از من بعد بعد از محرمات سوره نساء است . بنابراين بهتر اين است كه از تفسير اين روايات كه اخبار آحاد است صرفنظر كنيم و به اصطلاح علم آن را به اهلش يعنى معصومين (عليهم السلام ) واگذاريم چرا كه هماهنگ با ظاهر آيه نيست و ما موظف به ظاهر آيه هستيم و اخبار مزبور اخبارى است ظنى . مطلب ديگر اينكه گروه كثيرى معتقدند كه آيه مورد بحث هر گونه ازدواج مجددى را براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) تحريم كرده ، ولى بعدا اين حكم منسوخ شده ، و مجددا اجازه ازدواج به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) داده شده است هر چند پيامبر از آن استفاده نكرد، حتى آيه انا احللنا لك ازواجك اللاتى آتيت اجورهن … را كه قبل از آيه مورد بحث نازل شده ناسخ آن مى دانند و معتقدند گر چه در قرآن قبل از آن نوشته شده در نزول بعد از آن بوده است ! و حتى ((فاضل مقداد)) در ((كنز العرفان )) نقل مى كند كه فتواى مشهور ميان اصحاب همين است <124> اين عقيده در عين اينكه با روايات فوق تضاد روشنى دارد با ظاهر آيات نيز سازگار نيست ، زيرا ظاهر آيات نشان مى دهد كه آيه ((انا احللنا لك ازواجك )) قبل از آيه مورد بحث نازل شده و مساله نسخ احتياج به دليل قطعى دارد. به هر حال ما چيزى مطمئنتر و روشنتر از ظاهر خود آيه در اينجا نداريم و بر طبق آن هر گونه ازدواج جديد و يا تبديل همسران براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بعد از نزول آيه فوق تحريم شده است و اين حكم مصالح مهمى داشته كه در بالا به آن اشاره كرديم . 3 - آيا قبل از ازدواج مى توان به همسر آينده نگاه كرد؟ جمعى از مفسران جمله و لو اعجبك حسنهن را دليل بر حكم معروفى گرفته اند كه در روايات اسلامى نيز به آن اشاره شده ، و آن اينكه : كسى كه مى خواهد با زنى ازدواج كند مى تواند قبلا به او نگاه كند، نگاهى كه وضع قيافه و اندام او را براى وى مشخص كند. فلسفه اين حكم اين است كه انسان با بصيرت كامل همسر خود را انتخاب كند، و از ندامت و پشيمانيهاى آينده كه پيمان زناشوئى را به خطر مى افكند جلوگيرى شود، چنانكه در حديثى از پيامبر اسلام آمده است كه به يكى از ياران خود كه كه مى خواست با زنى ازدواج كند فرمود: انظر اليها فانه اجدر ان يدوم بينكما: ((قبلا به او نگاه كن كه اين سبب مى شود مودت و الفت ميان شما پايدار شود)). <125> در حديثى ديگر از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم كه : در پاسخ اين سؤ ال كه : ((آيا مرد مى تواند به هنگام تصميم بر ازدواج با زنى او را به دقت بنگرد، و به صورت و پشت سر او نگاه كند))؟ فرمود: نعم لا باس ان ينظر الرجل الى المراءة اذا اراد ان يتزوجها، ينظر الى خلفها و الى وجه ها: ((آرى مانعى ندارد هنگامى كه مردى بخواهد با زنى ازدواج كند به او نگاه كند و به صورت و پشت سر او بنگرد)). <126> البته احاديث در اين زمينه فراوان است ، ولى در بعضى از آنها تصريح شده كه نبايد در اين هنگام نگاه از روى شهوت ، و به قصد لذت بردن باشد. اين نيز روشن است كه اين حكم مخصوص مواردى است كه انسان به راستى مى خواهد در باره زنى تحقيق كند كه اگر شرايط در او جمع بود با او ازدواج كند، اما كسى كه هنوز تصميم بر ازدواج نگرفته ، تنها به احتمال ازدواج ، يا به عنوان جستجوگرى ، نمى تواند به زنان نگاه كند. البته بعضى در آيه فوق اين احتمال را داده اند كه اشاره به نگاههائى باشد كه بى اختيار و تصادفا به زنى مى افتد، در اين صورت آيه دلالتى بر حكم مزبور ندارد و مدرك اين حكم تنها روايات خواهد بود، ولى جمله ((ولو اعجبك حسنهن )): هر چند زيبائى آنها اعجاب تو را برانگيزد با نگاههاى تصادفى و زود گذر هماهنگ نيست ، بنابراين دلالتش بر حكم فوق بعيد به نظر نمى رسد.
 

mehrshad53

اخراجی موقت
"درباره رفتارت با همسران و تقسيم اوقات بر آنها" ترجمه درست نیست!
اصل ترجمه: "برای همبستر شدن با همسرانت لازم نیست که نوبت را رعایت کنی"
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
"درباره رفتارت با همسران و تقسيم اوقات بر آنها" ترجمه درست نیست!
اصل ترجمه: "برای همبستر شدن با همسرانت لازم نیست که نوبت را رعایت کنی"


ترجمه درست است برادر......

ترجمه آیت الله مشکینی
 

fluid2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.میشه لطفا بیشتر توضیح بدبد؟من دوباره گیج شدم و کلی سوال به ذهنم اومد؟
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

عاشورا

عضو جدید
بيشتر شبيه حرفاي خصوصي ميمونه
البته بين پروردگار و پيامبرش
ولي چرا تو قرآن اومده نمي دونم به نظرناقص من كه لازم نبود بياد چون ربطي به ماها نداره همش درمورد پيامبر و زنانش هست ميتونست بين خودشون بمونه
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
"درباره رفتارت با همسران و تقسيم اوقات بر آنها" ترجمه درست نیست!
اصل ترجمه: "برای همبستر شدن با همسرانت لازم نیست که نوبت را رعایت کنی"

اشاره به بحث قسم داره!

در حالت معمولی وقتی مردی 2 زن داره باید قسم رعایت کنه!

یعنی اگر یک شب پیش اینه شب بعد باید پیش اون باشه و .....

حکم قسم برای پیامبر برداشته شده بخاطر موقعیتش!
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
بيشتر شبيه حرفاي خصوصي ميمونه
البته بين پروردگار و پيامبرش
ولي چرا تو قرآن اومده نمي دونم به نظرناقص من كه لازم نبود بياد چون ربطي به ماها نداره همش درمورد پيامبر و زنانش هست ميتونست بين خودشون بمونه


همه اینها اومده تا جلوی این تهمتها و این گستاخی ها به ساحت پیامبر گرفته بشه که متاسفانه عده ای گوش شنوا ندارند!
 
بالا