مهم ترین اخبار فوتبال ایران

[gheysar]

نیکبخت واحدی.هفتمین بازیکن محبوب جهان

نیکبخت واحدی.هفتمین بازیکن محبوب جهان

نيكبخت واحدي، هفتمين بازيكن محبوب جهان

در آخرين فهرست اعلام شده از سوي فدراسيون بين‌المللي تاريخ و آمار فوتبال ، عليرضا نيكبخت واحدي در مكان هفتم محبوب‌ترين بازيكنان جهان قرار گرفت. به گزارش سايت اين فدراسيون، نيكبخت واحدي بازيكن تيم پرسپوليس تهران همچنان در جمع ده نفر نخست فهرست مذكور قرار دارد.
نفر اول در بين محبوب‌ترين بازيكنان جهان اوسكار ديويد سوآزو هندوراسي از تيم بنفيكا است و پس از وي محمد ابوطريق از تيم الاهلي مصر قرار دارد.
كريستيانو رونالدو ستاره پرتغالي تيم منچستريونايتد كه به عنوان بهترين بازيكن سال جهان، جايزه توپ طلايي را به خود اختصاص داد، همانند ماه گذشته بيستم است و كاكا بازيكن برزيلي آث ميلان ايتاليا و برنده سال گذشته اين جايزه در رده بيست و نهم قرار دارد.
اين بازيكنان را اعضاي فدراسيون بين‌المللي تاريخ و آمار فوتبال از ‪۷۰‬ كشور جهان، انتخاب مي‌كنند.
در اين فهرست ‪ ۱۰۰‬نفره از ‪ ۵۸‬كشور جهان، اسپانيا هفت نماينده، برزيل ‪۶‬ نماينده، آرژانتين ‪ ۵‬نماينده، ايتاليا ‪ ۵‬نماينده، انگليس ‪ ۴‬نماينده، آلمان ‪ ۴‬نماينده، روسيه ‪ ۴‬نماينده و مكزيك نيز ‪ ۴‬نماينده دارند. كشورهاي فرانسه، پرتغال و تركيه نيز هر كدام داراي سه نماينده هستند.
‪ ۱۰۰‬بازيكن اعلام شده در ليگ‌هاي ‪ ۳۷‬كشور مختلف بازي مي‌كنند كه ليگ انگليس با ‪ ۲۰‬بازيكن نسبت به بقيه پيشتاز است، ‪ ۱۳‬بازيكن انتخاب شده در ليگ اسپانيا، ‪ ۱۰‬بازيكن در ليگ ايتاليا، ‪ ۱۰‬بازيكن در ليگ آلمان، ‪۴‬ بازيكن در ليگ روسيه، ‪ ۳‬بازيكن در ليگ مكزيك و سه بازيكن نيز در ليگ تركيه عضويت دارند.
پس از عملكرد يك بازيكن در تيم مربوطه، محبوبيت وي، مهمترين عامل در كشاندن مردم به ورزشگاه‌ها و نشاندن آنها پاي صفحات تلويزيوني است.

 

[afshin_ss]

امروز رشت تو اين بارون پر از با معرفت بود

امروز رشت تو اين بارون پر از با معرفت بود

امروز تو رشت يه بازي خيلي خيلي خيلي بزرگ برگزار شد بازي خيلي قشنگي كه مردم رشت هم با حضور خودشون تو اين هواي خيلي سرد و باران شديد بر قشنگي بازي اضافه كردند و باعث گرم شدن اون شدن اين بازي نشون داد كه هنوزم جوانمردي و معرفت بين مردم نمرده هنوزم هستن كسايي كه حاضرن واسه يه انسان انسانيت نشون بدن من كه امروز بازي رو از نزديك ديدم واقعا لذت بردم شايد بيشتر از هر بازي مهيجي كه ديده بودم لذت بردم يهبازي به دور از هيجان و حاشيه به دور از رنگ و نيرنگ همه يه دل و سفيد و ايراني واسه كمك به يه ايراني

آفرين به هادي طباطبايي و حميد استيلي و حبيب كاشاني كه اين كار قشنگ رو تدارك ديدن و آفرين به بازيكناي بزرگي كه بار ديگر بزرگي خودشون رو نشون دادن و به دعوت اين عزيزان پاسخ مثبت دادن

و آفرين به مردم رشت

 

[afshin_ss]

گزارش تصويري بازي

گزارش تصويري بازي

افشین پیروانی و حمید استیلی در تیم منتخب 98 - بهزاد داداش زاده در تیم استان گیلان

رضا شاهرودی بازیکن تیم ملی در جام جهانی 98 در مصاف با عارف محمدوند

مجید جهانپور ، جلال طالبی ، غفور جهانی ، ناصر حجازی و اکبر مالکی

حسین رضازاده و حبیب کاشانی

مهرداد زهری بازیکن فوتبال گیلان که بازی خیریه برای آزادی او برگزار شد

احمدرضا عابدزاده دروازه بان تیم ملی ایران در جام جهانی 1998​

 

[afshin_ss]

علیرضا منصوریان و مجید نامجو مطلق در تیم منتخب 98

افشین پیروانی مدافع تیم ملی ایران در جام جهانی 1998

سیروس دین محمدی و ابراهیم تهامی - منتخب 98 و عارف محمدوند و بهزاد دادش زاده - منتخب گیلان

احمدرضا عابدزاده دروازه بان تیم ملی ایران در جام جهانی 1998
اين شماره 15 كه بغل عابدزادس مربي من بود تو يه تيم گيلاني كه فوتبال مي كرديم يه مدت هم تو ليگ ايران بازي كرده بود رضا بهشتي اسمشه

علی اکبر استاد اسدی مدافع پیشین تیم ملی پس از به ثمر رساندن پنالتی در آغوش مدیرروستا و میناوند​

 

[afshin_ss]

سیدعلی افتخاری بازیکن پیشین تیم ملی در ترکیب تیم استان گیلان و حمید استیلی در تیم منتخب 98

مهرداد میناوند بازیکن تیم ملی ایران در جام جهانی 1998

مظفری زاده داور - هادی طباطبایی دروازه بان گیلان - استاد اسدی ، میناوند و منصوریان

 

[afshin_ss]

راستي يادم رفت بگم كه منبع اين خبرا خبر گزاري مهر بود فردا بازم از اين بازي مي نويسم و مطلب ميذارم به اميد خدا
شايد عكسايي كه خودم تو ورزشگاه گرفتم رو هم گذاشتم
نفرات تيما رو هم مي نويسم

من خودم عاشق حجازي و طباطبايي بودم و هستم و خواهم بود ولي امروز نبايد از مرام افشين پيرواني و احمد عابدزاده و اصغر مديرروستا گذشت كه با اينكه تيمشون تو ليگ برتره بازم تيم رو ول كردن اومدن مديرروستا تيمش تو كورس قهرمانيه و پيرواني هم همين شرايط رو داره ولي با اين وجود و با توجه به بحراني كه تيمش داره ولي بازم اومد با عابدزاده و دو تا بازيكن اصليش اين خيلي قابل ستايشه من بدجور استقلالي هستم ولي امروز به اينا افتخار كردم به محمد خاني و خاكپور كه از اونور دنيا اومدن فقط واسه خاطر انسانيت كاري كه خيلياي ديگه هم مي تونستن و بايد مي كردن ولي نكردن خيليا كه سرشون خلوت تر از پيرواني و مديرروستا و راهشون نزديكتر از خاكپور و محمدخاني بود ولي شايد يه چيز ديگه شون كمتر از اينا بود كه نيومدن شايد .......


فكر كنم يه دستخوش اساسي به ستار همداني هم ايد گفت چون من يادمه يه بازي تو ليگ دسته يك بود كه به بدترين شكل ممكن بهش تو همين ورزشگاه توهين شد من خودم بودم اونجا توهين به جايي رسيد كه همداني از شدت عصبانيت رفت سمت تماشاگرا و از ميله ها رفت بالا و شروع به توهين به تماشاگرا كرد كه باعث محروميتش شد ولي جمعه همه چيز رو فراموش كرد



گلها: حمید محمدیان(دقیقه ۷۴ از روی نقطه پنالتی) برای منتخب گیلان و علیرضا منصوریان (دقیقه ۵۳)، علی اكبر استاد اسدی (دقیقه ۶۰ از روی نقطه پنالتی) و علی اصغر مدیرروستا (دقایق ۶۹ و ۸۱) برای منتخب جام جهانی، تماشاگر۷: هزار نفر
ورزشگاه: عضدی رشت، داور: سعید مظفری زاده،كمك ها: حمید غمزه و جلیل جوان، داور چهارم: هادی حاجی عباس

● منتخب گیلان
امیر هرندی، اسماعیل زاهد ویشگاهی، داود حق دوست، مسعود باقری، حسین مشكین زر، نادر عزت اللهی، سیدعلی افتخاری، مهدی تنهایی، رسول حق دوست، پایان رأفت و سیدرضا بهشتی

مربی: غفور جهانی و مجید جهانپور
نفرات جایگزین منتخب گیلان كه به صورت متناوب وارد زمین مسابقه شدند:محمد حبیبی، هادی طباطبایی، فرهاد پورغلامی، محمد قدیربحری، نادر قایقران، بهزاد داداش زاده، حسن پاكدل، سعید عاشوری، علی احمدی صفت، عارف محمد وند، سیدعلی احمدی، علیرضا رخ چگا، افشین ناظمی، غلام محمدوند، رحمت فیضی مقدم، حمید محمدیان، سعید نهرجو، محسن عبد نصراللهی، محسن سیدی، حسن حاجی پور و علی ناصر

● تیم منتخب جام جهانی ۹۸

احمدرضا عابدزاده، نادر محمدخانی، محمد خاكپور، افشین پیروانی، نعیم سعداوی، رضا شاهرودی، حمیدرضا استیلی، مهرداد میناوند، علیرضا منصوریان، مجید نامجو مطلق و بهنام سراج

مربی: حجازي،جلال طالبی،مالكي

● نفرات جایگزین منتخب ۹۸ كه به صورت متناوب وارد زمین مسابقه شدند:
نیما نكیسا، پرویز برومند، یحیی گل محمدی، ستار همدانی، علی اكبر استاد اسدی، سیروس دین محمدی، سپهر حیدری، ابراهیم تهامی، علیرضا نیكبخت، علی لطیفی و علی اصغر مدیرروستا

● شرح گلها
گل اول ۹۸ :دقیقه :۵۳ سانتر نیكبخت از جناح چپ، علیرضا منصوریان را صاحب توپ كرد كه او هم با یك ضربه پای چپ دروازه هادی طباطبایی را باز كرد.
گل دوم ۹۸ :دقیقه :۶۰ خطای سعید عاشوری بر روی ستار همدانی در درون محوطه جریمه باعث شد تا داور ضربه پنالتی را به سود منتخب ۹۸ بگیرد. علی اكبر استاد اسدی موفق شد ضربه پنالتی را در خلاف حركت های طباطبایی وارد دروازه كند.
دقیقه ۶۹ گل سوم منتخب :۹۸ پاس علیرضا منصوریان به علی اصغر مدیرروستا با ضربه بغل پای او همراه بود كه او هم توانست گل سوم را به ثمر برساند.
دقیقه ۷۴ گل اول منتخب گیلان: خطای سپهر حیدری بر روی رحمت فیضی مقدم باعث شد تا داور خطای پنالتی اعلام نماید. حمید محمدیان موفق شد ضربه پنالتی خود را در جهت حركت پرویز برومند وارد دروازه كند.
دقیقه ۸۱ گل چهارم منتخب :۹۸ پاس در عمق محمد خاكپور به اصغر مدیرروستا، پس از چرخش از پشت محوطه ۱۸ قدم با یك شوت تبدیل به گل چهارم شد.



قرار بود كه احمد زاده(سرمربي ملوان)،اصغر شيرپور (بازيكن سابق استقلال و مربي خودم) نيز باشن كه نبودن


قرار بود سياوش اكبر پور،حسين كاظمي،جواد زرينچه،علي كريمي،كريم باقري،رحمان رضايي،علي پروين و امير قلعه نوعي هم تو اين نفرات باشن كه نيومدن همچنين قرار بود خداداد عزيز بياد ولي شرط كرده بود كه علاوه بر كميته انضباطي فدراسيون هم بايد رضايت بده كه نيومد بالاخره طباطبايي مي گفت اولين كسي كه اعلام آمادگي كرده بود واسه اين بازي خداداد بود از همه بيشتر هم تو اين بازي خداداد عزيزي،ناصر حجازي،هادي طباطبايي،احمدرضا عابدزاده،مهرداد زهري تشويق شدن


بين دو نيمه هم استاندارد رشت مهندس قهرماني از ناصر حجازي،علي پروين(كه غايب بود)،حبيب كاشاني،... با يه تابلو فرش تقدير شد كه پروين و حجازي هر كدوم 5 ميليون واسه آزادي اين زنداني دادن راستي پسر عابدزاده هم اومده بود

آخر بازي هم 180 ميليون تومان جمع شد كه 140 ميليون بابت آزادي زهري و بقيه براي آزادي چند تا زنداني ديگه قراره خرج بشه

 

[afshin_ss]

ناصر حجازی: وظیفه ام بود در این کار خیر شرکت کنم

دروازه‌بان پیشین تیم ملی فوتبال ایران که در بازی خیرخواهانه منتخب گیلان - تیم ملی ایران در جام جهانی 98 فرانسه به عنوان مربی روی نیمکت ایران نشست، در خصوص برگزاری این مسابقه گفت: نفس عمل خیر بود. من هم مانند خیلی از دوستانی که امروز به شهر رشت آمده بودند، احساس وظیفه کردم که برای کمک به یک همنوع در این مسابقه دوستانه شرکت کنم.
وی در پاسخ به خبرنگار مهر که از وی پرسید "آیا تمایل داشتید در این مسابقه به عنوان دروازه‌بان وارد زمین شوید؟"، گفت: در دیدارهای اینچنینی برد و باخت، گل زدن و گل خوردن مهم نیست. من هم اگر می خواستند حتما وارد زمین می شدم تا به نوعی در تلاش بازیکنان سهیم باشم.
مربی پیشین تیم فوتبال استقلال تهران با ابراز تشکر از بانیان برگزاری این مسابقه خیرخواهانه گفت: خوشحالم از اینکه با کمک اهالی فوتبال مشکل زهری برطرف شد. در فوتبال و ورزش ایران امثال زهری بازهم وجود دارد باید آنها را پیدا کرد و با ترتیب دادن دیدارهای این چنینی زمینه برطرف کردن مشکلات‌شان را فراهم آورد.
نادرمحمدخانی: حضور در این بازی تداعی کننده خاطرات گذشته بود

مدافع تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 1998 فرانسه با ابراز خوشحالی از حضور در دیدار دوستانه امروز به خبرنگار مهر، گفت: من از انگلیس برای شرکت در این بازی دوستانه به ایران آمدم. خوشحالم که در کنار دوستان سابق در یک امر خیر شرکت کردیم. حضور در این مسابقه علاوه بر نفس کار که خیر و پسندیده بود، برای ما خاطرات گذشته را تداعی کرد. امیدوارم در آینده نیز برای مناسبت‌های مختلف چنین مسابقاتی برگزار شود.
حمید استیلی: این اولین و آخرین بازی خیرخواهانه ما نیست

زننده گل اول تیم ملی فوتبال ایران به آمریکا در جام جهانی 98 فرانسه که بانی برگزاری بازی خیرخواهانه منتخب گیلان - تیم ملی ایران در جام جهانی 98 فرانسه بود، به خبرنگار مهر گفت: از مدت‌ها قبل به دنبال این بودیم که بازیکنان حاضر در جام جهانی 98 را دور هم جمع کنیم. خوشبختانه امروز یک کار خیر بهانه گردهم آمدن ما شد و سعی کردیم در کنار دوستان خوب‌مان در فوتبال گیلان به زهری کمک کنیم.
وی ادامه داد: این اولین و آخرین بازی دوستانه ما نخواهد بود و در آینده نیز دوباره گردهم خواهیم آمد. من از تمام دوستانی که کمک کردند این بازی خیرخواهانه برگزار شود، تشکر می کنم. امروز برای همه ما کمک به زهری مهم بود و برد و باخت اهمیتی نداشت. امیدوارم توانسته باشیم به هدف خیرخواهانه خود برسیم.

افشین پیروانی: باشگاه پرسپولیس آماده حضور در امور خیرخواهانه است
مدافع تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 1998 فرانسه که در نیمه اول بازی خیرخواهانه منتخب گیلان - تیم ملی ایران در جام جهانی 98 فرانسه به میدان رفت در خصوص حضور در این بازی دوستانه به خبرنگار مهر گفت: من از سوی باشگاه پرسپولیس برای حضور در چنین رویدادهایی اعلام آمادگی می کنم. من زمانی که برای حضور در این مسابقه دعوت شدم احساس خوبی داشتم و با علم به اینکه نفس حضور در این میدان خیرخواهانه مهم است به رشت آمدم.
وی ادامه داد: همه ما به نوعی درگیر کار و مشغله‌های شخصی هستیم اما برای شرکت در این امر خیر از راههای دور به رشت آمدیم تا نشان دهیم جامعه ورزش و به ویژه فوتبال همیشه در کنار هم هستند.

علی اکبر استاد اسدی: خاطرات گذشته زنده شد
مدافع آذری تیم ملی فوتبال ایران در سالهای پایانی دهه 90 نیز در بازی خیرخواهانه منتخب گیلان - تیم ملی ایران در جام جهانی 98 فرانسه به میدان رفت، او نیز ضمن ابراز خوشحالی از حضور در این مسابقه گفت: من هم مانند همه بازیکنان با حضور در این مسابقه خاطرات گذشته برایم زنده شد. ما امروز با هدف شرکت در یک امر خیر دور هم جمع شدیم و خاطرات خوب گذشته را دوباره تداعی کردیم.
وی ادامه داد: من هم مانند دیگر اهالی فوتبال و ورزش ایران آماده حضور در کارهای خیر هستم. اما امیدوارم برگزاری بازیهای خیرخواهانه فقط به همین یک بازی خلاصه نشود و دوباره بازیکنان قدیمی فوتبال ایران دور هم جمع شوند.
استاد اسدی تصریح کرد: در فوتبال ایران هستند بازیکنانی که مانند زهری مشکلات مالی دارند اما گمنام هستند و کسی از مشکلات آنها خبردار نیست. باید کمیته ای تشکیل شود و آنها را پیدا کند تا با برگزاری بازیهای خیرخواهانه به یکدیگر کمک کنیم.

حبيب كاشاني:فوتبال می توان به بهشت رفت / امیدوارم برگزاری این دیدارها تداوم یابدمدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس با اشاره به اینکه فوتبال دروازه‌ای رو به بهشت است، ابراز امیدواری کرد که برگزاری دیدارهای دوستانه برای کمک به نیازمندان تداوم یابد.به گزارش خبرنگار مهر، حبیب کاشانی در حاشیه بازی خیریه تیمهای منتخب گیلان و تیم ملی ایران در سال 98 با بیان این مطلب افزود: من همیشه گفته‌ام که فوتبال می تواند دروازه‌ای رو به بهشت باشد. امروز همه این را به چشم دیدند که "با فوتبال می شود به بهشت رفت".
وی با ابراز خرسندی از اینکه دیدار دوستانه و خیرخواهانه بین منتخب گیلان و تیم ملی ایران در سال 98 برگزار شد، افزود: برگزاری این مسابقه کار پسندیده‌ای بود که باهمت دوستان برگزار شد تا شاید با قدم کوچک آنها گره‌ای از مشکلات زهری و افرادی چون او گشوده شود.
مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس خاطر نشان کرد: امیدوارم این اولین و آخرین دیدار دوستانه و خیرخواهانه در فوتبال ما نباشد و تداوم پیدا کند. از این طریق می توان به افرادی که نیاز به کمک دارند یاری رساند و باید زمینه ادامه چنین کارهای خیرخواهانه‌ای فراهم شود.


مهرداد زهري:محبت جامعه فوتبال مرا نجات داد / امروز را هیچ وقت فراموش نمی کنمبازیکن پیشین فوتبال گیلان و تيم هاي پايه اي ملي ضمن ابراز خوشحالی از اینکه یک بازی خیرخواهانه با هدف کمک به او برگزار شده است،گفت: امروز را هیچ وقت فراموش نخواهم کرد.مهرداد زهری در پایان بازی خیرخواهانه منتخب گیلان - تیم ملی ایران در جام جهانی 98 فرانسه با بیان این مطلب در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: همیشه می گفتند در ورزش کشتی پوریا ولی‌ها و غلامرضا تختی‌ها هستند اما امروز مشخص شد که در فوتبال هم پهلوانانی هستند که می توانند تختی و پوریا ولی این ورزش باشند.
وی با تشکر و قدردانی از افرادی که امکان برگزاری بازی دوستانه بین تیم‌های منتخب گیلان - تیم ملی ایران در جام جهانی 98 فرانسه فراهم آوردند، گفت: حبیب کاشانی انسان بزرگی است که نشان داد که امروز تختی فوتبال ایران است. از او و همه دوستانی که ترتیب این بازی دوستانه را دادند صمیمانه تشکر می کنم آنها یک روز خوب برای من ساختند که هرگز آن را فراموش نمی کنم.
بازیکن پیشین فوتبال گیلان همچنین خاطرنشان کرد: نمی توانم احساساتم را از محبت و لطف جامعه فوتبال ایران بیان کنم. در شرایطی که ناخواسته در مشکلات گرفتار آمده بودم آنها با لطف و محبت خود مرا نجات دادند.

 

[afshin_ss]

* آسمان نیمه ابری استان گیلان و شهر رشت از ظهر امروز شکل بارانی به خود گرفت و از ساعت 13 بارش باران شدت گرفت. بارش باران باعث شده بود تا سکوهای ورزشگاه عضدی مملو از تماشاگر نشود. با این حال بازهم استقبال خوبی از بازی شده بود و تماشاگران برای در امان ماندن از باران با چتر در ورزشگاه حاضر شده بودند.
* توپ این مسابقه سبز، قرمز و سفید به رنگ پرچم ایران بود.
* قیمت بلیت مسابقه هزار تومان بود. اما تهیه آن با همت عالی بود و هر تماشاگری با میل خود می توانست بلیت تهیه کند.
* احمدرضا عابدزاده و مهرداد زهری بیش از همه در ورزشگاه عضدی تشویق شدند. مهرداد زهری در لحظه ورود به ورزشگاه به شدت از سوی حاضرین تشویق شد.
* قضاوت این بازی برعهده سعید مظفری زاده است.
* تیم منتخب ایران در جام جهانی 98 با ترکیب احمدرضا عابدزاده، محمد خاکپور، رضا شاهرودی، حمید استیلی، نادر محمدخانی، افشین پیروانی، نعیم سعداوی، مجید نامجومطلق، علیرضا منصوریان، بهنام سراج و مهرداد میناوند به میدان رفت.
* احمدرضا عابدزاده پیش از آغاز مسابقه به همراه پرویز برومند، فرزندش( امیر عابدزاده) و احمد مالکی برای گرم کردن وارد زمین شد.
* در لحظه ورود تیم منتخب تعدادی از تماشاگران وارد زمین شدند که با دخالت نیروی انتظامی به سوی سکوها هدایت شدند.
* حسین رضا زاده قهرمان پرآوازه وزنه برداری جهان نیز برای تماشای این بازی به ورزشگاه آمده بود.
* در تیم گیلان امید هرندی، اسماعیل زاهد گیلانی، داود حقدوست، مسعود باقری، حسین مشکین زر، نادرعزت الهی، سیدعلی افتخاری، مهدی تنهایی، رسول حقدوست، پایان رافت و سید رضا بهشتی به میدان رفت.
* در روزی که اهالی فوتبال در شهر رشت گردهم آمده اند تا در دیداری نمادین برای رهایی مهرداد زهری از زندان به میدان بروند، باشگاه سایپا نیز با مساعدت مهرداد بذرپاش کمکی 10 میلیون تومانی به این بازیکن اهدا خواهد کرد.
* در تیم منتخب 98 بازیکنان فعلی لیگ برتر از جمله نیکبخت واحدی ، سپهرحیدری و ... حضور داشتند.
* اصلی ترین سوژه این دیدار به اضافه وزن برخی بازیکنان پیشین فوتبال ایران بر می گشت که برای علاقمندان به فوتبال جالب و تعجب آور بود.
*بازي 4_1 به نفع ايران تموم شد ولي مهم آزاد شدن زهري 29 ساله بعد از چند سال بود شايد اگه اين اتفاق نمي اقتاد زهري هم يكي از ستارگان فوتبال ايران مي شد
*تعويضاي اين بازي اينقدر زياد بود كه بدون تابلو و اعلام انجام ميشد طوري كه دقايقي از بازي بازيكناي منتخب گيلان حواسشون نبود و 11 نفر اومدن بيرون و 10 نفر رفتن داخل كه با فرياد تماشاگران متوجه شدن
* تشویق خداداد عزیزی
در تیم منتخب جام جهانی ۹۸ چهره های شاخص چون دایی، خداداد عزیزی و مهدوی كیا حضور نداشتند اما در این میان قرارداد عزیزی به شدت از سوی هواداران گیلان تشویق شد تا آنها نیز به سهم خود از وی تشكر كرده باشند.
* قایقران روحت شاد
قطعاً سیروس قایقران نامدارترین ومحبوبترین ستاره فوتبال گیلان است طرفداران گیلانی دیروز با شعار قایقران روحت شاد، روحت شاد یاد وی را در این بازی خیرخواهانه گرامی داشتند.
* آشتی كنان هادی وپرویز
اگر یادمان باشد در طول مدت كوتاهی كه طباطبایی و پرویز برومند به طور همزمان در تیم استقلال حضور داشتند اختلافاتی بین این دو به عقیده بسیاری از منابع خبری وجود داشت، دیروز وقتی پرویز برومند جانشین نكیسا در تركیب تیم منتخب ۹۸ شد، هادی طباطبایی دروازه بان منتخب گیلان به سمت برومند آمد و با وی روبوسی كرد تا ثابت كند آن اختلافات به پایان رسیده است.
* باران شدید ونمای جالب
دیروز نمای جالبی در جایگاه تماشاگران دیده می شد طرفداران گیلانی به دلیل بارش شدید باران با استفاده از چتر به تماشای این دیدار مشغول شدند و این موضوع سبب شد كه در نمای دسته جمعی تصاویر جالبی از این تماشاگران كه به طور یكدست از چتر استفاده كرده بودند به وجود بیاید.
* اسطوره های سرخابی هم كمك كردند
ناصرحجازی وعلی پروین دو اسطوره تاریخ باشگاه استقلال و پرسپولیس هر كدام با پرداخت ۵ میلیون تومان در آزادی مهرداد زهری شریك شدند و با این كمك خود بخشی از مبلغ مورد نیاز برای آزادی وی را پرداخت كردند.
* آزادی زهری واشك شوق
در بین دو نیمه ودر حالیكه مسئولان برگزاری بازی از بازیكنان تیم منتخب جام جهانی ۹۸ وكادر فنی این تیم در حضور حسین رضازاده ، دكتر افتخاری، حبیب كاشانی، مهندس دانا معاون شهرداری رشت، فریدونی شهردار رشت و قهرمان استاندار گیلان تجلیل به عمل آوردند، استاندار گیلان پس از تقدیر و تشكر دقایقی سخنرانی كرد و ضمن تشكر از بازیكنان دو تیم كه در این كار خیر سهیم شده اند آزادی مهرداد زهری را رسماً اعلام كرد وا ین خبر باعث شد بسیاری از هواداران اشك شوق بریزند. در این مراسم از حبیب كا شانی، استیلی، اكبرمالكی، ناصرحجازی، جلال طالبی، بهمن صالح نیا، حمیدرضا غفاری و احمد صومی تقدیر شد.
* زهری در كنار ناصر حجازی
مهرداد زهری كه در بین دو نیمه با هماهنگی مسئولان زندان به ورزشگاه آمده بود به محض رسیدن به سمت ناصر حجازی رفت و از او تشكر كرد. ناصر حجازی دیروز به شدت از سوی هواداران تشویق شد.
* ساعت ملاقات
جلال طالبی، مجید جهانپور، غفورجهانی، ناصر حجازی در ابتدای بازی دیروز دقایقی به خوش وبش پرداختند وخاطرات قدیمی را زنده كردند. ابتدای بازی دیروز به ساعت ملاقات این مربیان قدیمی بدل شده بود و لحظه ای برای تجدید خاطرات .
*نیكبخت جانشین دایی شد!
علیرضا نیكبخت كه طبق حكم كمیته انضباطی به دلیل عدم همراهی تیم ملی در قطر تا ۲ سال از بازی در تیم ملی محروم شده است دیروز در تركیب تیم منتخب جام جهانی ۹۸ شركت كرد وجالب اینجاست كه وی با پیراهن شماره ۱۰ یعنی علی دایی به میدان آمد.
* میناوند از شاهرودی رخصت گرفت
مهرداد میناوند در نیمه دوم با پیراهن شماره ۱۶ بازی كرد. بد نیست بدانید وی پیش از وارد شدن به زمین در نیمه دوم از شاهرودی رخصت گرفت و بعد پیراهن شماره ۱۶ وی را پوشید.
* جنوبی ها به شمال آمدند
ابراهیم تهامی و نعیم سعداوی ۲ بازیكن تیم منتخب جام جهانی ۹۸ بازیكنان جنوبی تیم ملی بودند كه خود را به این مسابقه رساندند.
*استیلی، زیدان آسیا
حمید استیلی، مربی سابق پرسپولیس كه در پست میانی در این دیدار به میدان رفت باز هم با پاس های عمقی خود توانایی بالایش را در ارسال این پاس ها اثبات كرد. استیلی دیروز از سوی هواداران گیلانی به عنوان زیدان آسیا معرفی و تشویق شد.
* حجازی بالاخره مربی تیم ملی شد
ناصر حجازی در كارنامه مربیگری خود در هیچ رده ملی مربی نبوده است اما دیروز وی و اكبر مالكی كار مربیگری تیم منتخب جام جهانی ۹۸ را به عهده گرفتند تا ناصر حجازی هم بالاخره مربی تیم ملی شده باشد.
* فیكس های ایران، منصوریان بالاخره فیكس شد
در طول بازی دیروز نادر محمدخانی، محمد خاكپور و علیرضا منصوریان در طول ۹۰ دقیقه تعویض نشدند و فیكس برای منتخب ایران در جام جهانی ۹۸ بازی كردند، البته در مسابقات جام جهانی ۹۸ علیرضا منصوریان یك بازیكن تعویضی بود.
*زرینه پزشك تیم ملی شد
دكتر زرینه پزشك باشگاه پرسپولیس در بازی دیروز پزشك تیم منتخب جام جهانی ۹۸ بود این در حالی است كه در فرانسه اشخاص دیگری تیم پزشكی ایران را تشكیل می دادند.
* پوشش خوب تلویزیونی
دیدار فوتبال تیم های منتخب جام جهانی ۹۸ و منتخب گیلان با پوشش تصویری خوبی همراه بود به طوری كه غیر از پخش مستقیم این دیدار از شبكه سوم، برنامه هایی چون پارازیت و دوربین خبرساز هم از این بازی گزارش های جداگانه ای تهیه كردند.
*عذرخواهی پروین
علی پروین سرمربی سابق پرسپولیس كه بدون شك یكی از محبوب ترین مربیان تاریخ این باشگاه است از اینكه نتوانست مثل ناصر حجازی در این دیدار شركت كند، عذرخواهی و برای مهرداد زهری آرزوی موفقیت كرد.
* تحسین نادر محمدخانی
دیروز بسیاری از بازیكنان تیم منتخب جام جهانی ۹۸ از حضور نادر محمدخانی تعجب كردند. محمدخانی ۴ روز پیش در انگلیس خبر این بازی را شنید و صبح امروز خودش را به ایران و به شهر رشت رساند، این موضوع با تحسین بازیكنان و مسئولان ۲ تیم توام شد.
* سرپرست پرسپولیس مجری شد
غلامرضا احمدی سرپرست موقت پرسپولیس در زمان حبیب كاشانی كه سابقه فعالیت در صدا و سیما را هم دارد، دیروز در بین ۲ نیمه وظیفه برگزاری مراسم تجلیل و قدردانی از پیشكسوتان را بر عهده داشت. وی نیز از سوی هواداران ثانیه هایی تشویق شد.
* ۳ ستاره با خانواده آمدند
احمدرضا عابدزاده، مجید نامجو مطلق و یحیی گل محمدی ۳ بازیكنی بودند كه به همراه خانواده خود به رشت آمدند و جدا از بقیه به تهران برگشتند.
* استقلالی ها بدقولی كردند
همان طور كه در تركیب تیم ۹۸ دیدید متوجه شدید كه به دلیل خیرخواهانه بودن بازی، نیكبخت و سپهر حیدری هم برای این تیم بازی كردند اما به جز علیرضا منصوریان، مجید نامجومطلق، هادی طباطبایی، پرویز برومند و ناصر حجازی از جمع استقلالی ها كسی دیگر در این دیدار نبود. گفته می شود برخی از بازیكنان استقلال به دلیل تأخیر پروازشان از تركیه به این مسابقه نرسیدند و نتوانستند به عهدشان وفا كنند

 

[pesare irani]

در مورد کسی که بازیه خیریه بخاطرش انجام شد اطلاعات داری

 

[afshin_ss]

خلوت ترين قسمت ورزشگاه

عكس لطيفي رو پيدا نكردم وگرنه چاق ترين و سوژه ترين بازيكن ايران لطيفي بود كه بازيكناي داخل زمين از جمله منصوريان و ميناوند هم همش باهاش شوخي مي كردن

 

[کربلایی]

جاي كريم و زرينچه واقعا خالي بود! چرا نيومدند؟‌كسي مي دونه؟

 

[afshin_ss]

در مورد کسی که بازیه خیریه بخاطرش انجام شد اطلاعات داری

مهرداد زهري بازيكن تيم ملي جوانان و نوجوانان و تيمهاي گيلاني سپيدرود رشت و ملوان بندر انزلي بود كه فكر مي كنم چند سال پيش(فكر كنم 7 يا 8 سال پيش) طي يه سانحه رانندگي باعث كشته شدن 3 نفر و زخمي شدن سه نفر شد و چند ساله كه تو زندادن به سر مي بره بيمه هم نداشته
اون همبازي مهدوي كيا و كريمي بوده(اين چيزايي بود كه من مي دونستم فقط به عنوان يه همشهري كه تو كوچه و خيابون شنيدم بيشتر نمي دونم فقط مي دونم بازيكن آينده داري بود كه حيف عمرش به باد رفت و سالاي خوبش رو تو زندان بود)
يه بار برنامه نود باهاش صحبت كرده فكر كنم اين هفته بازم اونو بياره و بيشتر خودشو معرفي كنه اميدوارم كافي بوده باشه

 

[afshin_ss]

جاي كريم و زرينچه واقعا خالي بود! چرا نيومدند؟‌كسي مي دونه؟

به نظر من تو نگاه اول ميگم بي معرفت هستن اين نظر منه چون هيچ بهانه اي قبول نيست وقتي خاكپور از آمريكا و محمد خاني از انگليس اومدن من اينو هم در مورد زرينچه كه يه استقلالي تمام عيار هست و هم در مورد باقري ميگم اولش فكر كردم زرينچه نيومده چون تيمش بازي داشته ولي بعيد مي دونم ديروز بازي بوده باشه كريم هم وقتي بازي ملي رو نميره تا استراحت كنه ديگه.......
تازه پاشازاده هم كه فكر كنم الان بيكار باشه اينقدر مرام نداشت كه بياد و رشت بازي كنه
مهم نيست بازي خيرخواهانه زوري نميشه كه هر كي دوست داشته باشه مياد يكي مرام داره و تو بدترين شرايط مياد و يكي ......



راستي زكريا زيارت قبول مارو دعا كردي؟؟؟

 

[نازي_مو]

بازي خيلي جالبي بود از همه بهتر حضور عابدزاده بود

و رضا شاهرودي كه خيلي دوست داشتم ببينمش البته خيلي متفاوتر شده بود

ديدن خاكپور هم جالب بود

 

[R@mtin.eng]

بازی بی سابقه بانوان و نوجوانان استقلال در ورزشگاه مرغوبکار !!

بازی بی سابقه بانوان و نوجوانان استقلال در ورزشگاه مرغوبکار !!

خبرگزاری مهر نوشت: «روز سه‌شنبه هفته جاری اتفاقی روی داد که برای نخستین بار در ورزش کشور شاهد آن بوده‌ایم. در این روز تیم‌های فوتبال نوجوانان استقلال و تیم فوتبال بانوان این باشگاه دیداری با یکدیگر داشته‌اند که با اعتراض مسئولان ورزش و معاون فرهنگی سازمان تربیت بدنی مواجه شده است. این دیدار در ورزشگاه مرغوبکار انجام شده است».

عبدالرضا ساور، معاون فرهنگی سازمان تربیت بدنی با تاکید بر اینکه عدول از اصول و فضای فرهنگی ورزش کشور غیر قابل گذشت است، گفت: از باشگاه استقلال خواسته‌ایم با پیگیری موضوع با مقصران برخورد انضباطی لازم را صورت دهد.

ساور در ادامه با محکوم کردن این حرکت خاطر نشان کرد: سازمان تربیت بدنی با قاطعیت پیگیر موضوع بوده و از باشگاه استقلال خواسته است تا با پیگیری موضوع، ضمن گزارش دقیق ماجرا به سازمان برای تصمیمات بعدی، با عوامل و مقصران این مساله برخورد انضباطی لازم را صورت دهد تا دیگر شاهد چنین اهمالی در محیط‌های ورزشی نباشیم.

بیانیه باشگاه استقلال
ساعاتی پس از انتشار اولین خبر درباره این دیدار بی‌سابقه؛ باشگاه استقلال در بیانیه‌ای تاکید کرد اگر خبر دیدار تیم فوتبال نوجوانان پسر این باشگاه با تیم بانوان بزرگسال صحت داشته باشد با عوامل این اتفاق برخورد خواهد کرد.

در اطلاعیه باشگاه استقلال پیرامون این خبر آمده است: «در پی انتشار خبری مبنی بر فعالیت تیم فوتبال بانوان استقلال در ورزشگاه مرغوبکار و از آنجایی که مسئولیت آکادمی باشگاه برعهده آقای علیرضا منصوریان است مدیریت باشگاه استقلال طی مذاکره تلفنی به آقایان منصوریان و خرمگاه به همراه نماینده ویژه مدیرعامل ماموریت داده است که این موضوع مورد بررسی قرار گیرد تا صحت و سقم آن مشخص شود.»

در ادامه این اطلاعیه آمده است: «در صورتیکه این گونه خبرها صحت داشته باشد با متخلفین به طور جدی و بدور از تعارفات برخورد قاطع انجام خواهد شد.»

پسرها خیلی زود زمین را ترک کردند، شکایت می‌کنیم...
سرمربی تیم فوتبال بانوان استقلال با رد دیدار تیمش با تیم فوتبال نوجوانان پسر این باشگاه گفت: دیدار نداشتیم و تنها تداخل زمان تمرین بود.
سعدیه نادرپور در گفتگو با مهر ضمن بیان این مطلب اظهارداشت: آنقدر به موازین فرهنگی و اسلامی حاکم برای ایران پایبند هستیم که اجازه ندهیم چنین اتفاقی در تیم بیفتد. اصلا رویارویی تیم‌های مردان و زنان جزو محالات ورزش ایران است. چطور ممکن در ورزشگاهی که دارای حراست است دیداری اینچنینی صورت گیرد؟

وی انتشار خبر دیدار تیم‌های تیم‌های فوتبال دختران و پسران استقلال اشاره کرد و خاطرنشان کرد: روز سه شنبه ساعت تمرینی این دو تیم به ترتیب 13 تا 15 و 15 تا 17 بود. برای اولین‌بار بود که ما جلسه تمرینی خود را در این ورزشگاه برپا می کردیم و اصلا از ساعت تمرینی سایر تیم‌ها خبر نداشتیم.

سرمربی تیم فوتبال بانوان استقلال تصریح کرد: بعد از پایان تمرین دو ساعته بازیکنان و در حالی ‌که آنها هنوز زمین تمرین را ترک نکرده بودند، برخی از بازیکنان تیم پسران با لباس تمرین وارد زمین شدند. البته من و همکارانم در کادر فنی خیلی زود موضوع را به حراست اطلاع دادیم تا جلوی ورود سایر نفرات تیم پسران گرفته شود.

نادرپور با تاکید بر اینکه تداخل تمرینی دو تیم فوتبال دختران و پسران را به شایعه‌ای مبنی بر دیدار دو تیم تبدیل کرده‌اند، افزود: با دخالت ماموران حراست ورزشگاه مرغوبکار خیلی زود اعضای تیم پسران زمین تمرین را ترک کردند و حتی مربیان این تیم از این بابت عذرخواهی کردند. هیچ دیداری بین دو تیم صورت نگرفت اما متاسفانه شایعات زیادی در زمین ایجاد شده است که من به شدت همه آنها را تکذیب می کنم.

خبرنگار مهر در ادامه از خانم سعدیه نادرپور پرسید: اما ظاهرا اهالی اطراف ورزشگاه مرغوبکار از جریان دیدار دو تیم فوتبال بانوان و پسران استقلال عکس و فیلم هم گرفته‌اند و حتی معاون فرهنگی، حقوقی و مجلس سازمان تربیت بدنی خواستار پیگیری موضوع شده است. در این مورد چه توضیحی دارید؟

سرمربی تیم فوتبال استقلال بانوان در پاسخ به این سوال خبرنگار مهر اظهارداشت: اصلا دیداری انجام نشده که بخواهند از آن عکس و فیلم بگیرند. من حاضرم این موضوع را برای معاون فرهنگی، حقوقی و مجلس سازمان تربیت بدنی و یا هر فرد دیگری توضیح دهم.

"آیا مستنداتی دارید که حقانیت شما را ثابت کند؟"

نادرپور با بیان اینکه هیچ مدرکی برای ارائه در این مورد در دست ندارد، خاطرنشان کرد: اعضای کادر فنی دو تیم نسبت به آئین‌نامه فرهنگی سازمان تربیت بدنی اشراف دارند. پس چطور ممکن است اجازه انجام چنین دیداری را بدهند. فکر می کنم افرادی که اقدام به انتشار چنین خبری کرده‌اند، فقط قصد شایعه‌سازی داشته اند و ما از آنها شکایت می‌کنیم.

ماجرا این طور که می‌گویند، نبوده است
رئیس آکادمی فوتبال استقلال نیز با تاکید بر اینکه تیم‌های فوتبال بانوان و نوجوانان استقلال با هم روبرو نشده‌اند، گفت: باشگاه استقلال خود را پایبند به مسائل اخلاقی می داند و با افراد متخلف برابر قانون برخورد خواهد کرد.

علیرضا منصوریان ضمن بیان این مطلب در خصوص خبر رویارویی تیم‌های فوتبال بانوان و نوجوانان پسر استقلال گفت: من روز سه شنبه در ورزشگاه مرغوبکار حضور نداشتم و شنیدم که چنین اتفاقی رخ داده است اما با بررسی موضوع باخبر شدم که ماجرا این طور که بیان شده، نبوده است.

وی ادامه داد: تیم فوتبال بانوان استقلال ساعت 13 تا 15 در زمین مرغوبکار تمرین می کند و در ادامه تیم نوجوانان پسر باشگاه استقلال از ساعت 15 تا 17 در این محل مراحل آماده سازی خود را دنبال می کند. ظاهرا روز سه شنبه تیم نوجوانان استقلال 10 دقیقه زودتر برای تمرین در زمین ورزشگاه حضور می یابد که با تاکید حراست ورزشگاه خیلی زود این محل را ترک می کنند.

مدیر آکادمی استقلال با تاکید بر اینکه باشگاه استقلال خود را پایبند به مسائل اخلاقی می داند، افزود: خیلی زود با عوامل بروز این اتفاق برخورد می شود و افراد متخلف بصورت قانونی تنبیه خواهند شد.

هنوز که فیلم و عکسی نداریم؛ مو را از ماست می‌‏كشیم
فريده شجاعي نايب رئيس فدراسيون فوتبال در بخش بانوان نیز از پيگيري جدي موضوع بازي دوستانه دو تيم فوتبال نوجوانان پسر باشگاه استقلال با تيم فوتبال بانوان اين باشگاه خبر داد.

وی در گفتگو با ایلنا تاکید کرد:‌ بلافاصله پس از اطلاع از اين خبر با خانم نادرپور از مربيان اين تيم صحبت كردم كه وي با تكذيب اين موضوع از تداخل زماني تمرين اين دو تيم خبر داد و گفت كه به دليل كمبود زمين تمرين بالاجبار اين دو تيم در يك زمين تمرين كرده‌‏اند كه البته اين موضوع نيز پذيرفتني نيست.

شجاعي اضافه كرد: گويا مسوولان باشگاه استقلال به خوبي توجيه نشده‌‏اند كه كشور جمهوري اسلامي ايران چه قوانين و مقررات ويژه‌‏اي در اين خصوص دارد.

وي با اشاره به تلاش‌‏هاي كميته بانوان فدراسيون فوتبال در خصوص مصون بودن بانوان فوتباليست كشورمان در حين برگزاري تمرينات و اردوهاي اين تيم‌‏ها ابراز داشت: تمام اركان فدراسيون در تلاش هستند و در اين ارتباط مو را از ماست مي‌‏كشند كه به طور مثال وقتي تيم بانوان در زميني تمرين دارد در مجاورت زمين تمرين آقايان تمرين نكنند، چه برسد به اينكه اين اتفاق درون يك زمين اتفاق بيفتد. بي شك مسوولان باشگاه استقلال بايد در اين باره توضيح بدهند.

فريده شجاعي ادامه داد: به طور قطع مسوولان استقلال در اين باره به اندازه كافي توجيه نبوده‌‏اند و بايد با حضور در محل فدراسيون ضمن ارائه توضيحات كافي و مشخص كردن اسامي افرادي كه باعث بروز چنين اتفاقي شده‌‏اند در مورد عدم تكرار چنين اشتباهي تعهد بدهند.

وي با اشاره به اينكه اين اتفاق اولين تجربه اينچنيني طي سال‌‏هاي پس از انقلاب بوده است ادامه داد: ‌‏هنوز در اين ارتباط فيلم و يا عكسي در اختيارمان قرار داده نشده است كه اين دو تيم با هم مصاف فوتبالي داشته‌‏اند يا نه؛ اما با استناد به صحبت‌‏هاي مربي تيم بانوان استقلال به نظر مي‌‏رسد بروز اين مساله به شكل كاملاً تصادفي بوده كه اميدواريم از اين پس هرگز شاهد تكرار آن نباشيم و ارزش‌‏هاي انقلاب را به اين شكل زير پا نگذاريم.

بقیه هم آمدند...
انجام این بازی در حالی از سوی مسئولان باشگاه استقلال تکذیب شد که ساعاتی پس از انتشار اولین گزارش در خبرگزاری مهر؛ برخی خبرگزارى‌هاى ديگر هم اين خبر را منتشر كردند و حتى ادعا كردند كه تيم نوجوانان پسر استقلال در اين بازى بانتيجه ۷ بر صفر به پيروزى رسيده است!

این همه در حالی بود که خبرگزاری مهر نیز در گزارش‌های خود تاکید می‌کرد برخی افراد محل توانسته‌اند از این بازی، تصاویر و فیلم‌هایی را نیز تهیه کنند...

 

[mdokhanchi]

پولدارترین فوتبالیست ایران کیست؟

پولدارترین فوتبالیست ایران کیست؟

منبع : سایت باشگاه استقلال
به نوشته این روزنامه یکی از بازیکنان تیم ملی که نمی‌خواهد نامش فاش شود، با خنده می‌گوید: «ای کاش پول دایی فقط از پارو بالا می‌رفت!» با اینکه زمین و زمان می‌دانند که دایی ثروتمند‌ترین فوتبالی است، اما او بارها منکر این موضوع شده.
اما دایی یکبار در پاسخ به این سوال گفت: «بچه‌هایی هستند که خیلی بیشتر از من دارند. ببینید من خدا رو شکر می کنم اندازه خودم شاید هم بیشتر از اندازه خودم دارم. اما این متعلق به یک مجموعه است. من با خانواده‌ام زندگی می‌کنم و هیچ موقع همه چیز را برای خودم نخواسته‌ام. الان هم همین‌طور است من عاشق خانواده‌ام هستم و همیشه دوست دارم پیش آنها زندگی کنم و اینکه من پولدارترین فوتبالیست باشم، نه؟! اصلاً!» خب، هنوز کشف نشده بازیکنانی که منظور دایی با آنهاست، چه کسانی هستند.
آن بازیکن ملی‌پوش خیلی راحت به این سوال جواب می‌دهد: «مهدی مهدوی‌کیا»‌هر کسی نداند خبرنگاران خیلی خوب می‌دانند که مهدوی‌کیا یکی از مایه‌دارترین فوتبالیست‌های ایرانی است. با پولی که او از باشگاه‌ هامبورگ گرفت، نه تنها بار خودش را بست، بلکه نوه نتیجه‌اش هم بیمه شدند!
مهدی بابت هر فصل از این تیم ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار یورو می‌گرفت که در نوع خود یک رکورد محسوب می‌شد، چون مهدی در آن روزها توانست رکورد درآمد در هامبورگ را بزند. مهدی سه فصل این رقم را از هامبورگ دریافت کرد. حالا هم که به آینتراخت رفته، سالی یک میلیون و پانصد هزار یورو می‌گیرد که او را قاطی ۴ بازیکن گران تاریخ باشگاه کرده.
وحید هاشمیان
به گزارش شفاف و به نقل از وطن امروز کلاً آن دسته از بازیکنانی که در بوندس‌لیگا زیاد بازی کرده‌اند، در پول دست و پا می‌زنند. همین وحید هاشمیان که این روزها بازیکن بوخوم است، هر فصل مبلغ سنگینی را دریافت می‌کند. او در هانوفر سالانه نزدیک به یک میلیون و پانصد هزار یورو دریافت می‌کرد که این رقم‌ها را خودتان به ریال حساب کنید تا ببینید چند میلیارد می‌شود! بازیکن مایه‌دار در فوتبال ایران زیاد است.
علی کریمی
علی کریمی هم از آن دسته بازیکنانی است که بدجور درآمدش بالاست. او در چند سال اخیر به اندازه عمر چند صد بشر، پول به جیب زده. زمانی که در الاهلی بازی می‌کرد برای دوبار قراردادش را با این تیم اماراتی تمدید کرد که برای دو بار قراردادش را با این تیم اماراتی تمدید کرد که برای هر فصل نزدیک به ۲ میلیارد تومان دریافت می‌کرد. بعد راهی آلمان و بایرن شد، برای هر فصل بازی یک میلیون و پانصد هزار یورو گرفت تا بر اندوخته‌های خودش بیفزاید. تازه بعد از جدایی از بایرن بود که علی، ثروت خود را افزایش داد. برای سه فصل بازی در قطر، ۵ میلیار دریافت کرد، آن هم به طور کامل. ولی در مجموع ۲ فصل در این کشور بازی کرد. باشگاه پرسپولیس هم برای اینکه او را به خدمت بگیرد ۳۰۰ میلیون به باشگاه السیلیه داد.
می‌گویند کریمی در پرسپولیس پولی نمی‌گیرد و تنها ماهانه یک رقم ناچیزی در حد چند میلیون از باشگاه دریافت می‌کند.
ابوالفضل جلالی مدیر برنامه‌های علی کریمی می‌گوید: «راستش علی ۲ سالی است که فقط با انگیزه مالی فوتبال بازی می‌کند...»
فرهاد مجیدی
در اینکه خیلی‌ها می‌دانند ستاره‌های ذکر شده چقدر مایه‌دار هستند، شکی نیست. مردم عادی خیلی خوب از این ماجرا بااطلاعند ولی هستند بازیکنانی که پشت ابر پنهان مانده‌اند.
یکی از افراد فوتبالی می‌گوید: «من فکر می‌کنم نباید فرهاد مجیدی را از قلم انداخت!» این مهاجم استقلال که ۸ سالی در امارات بازی کرد اینقدر پول درآورد که حالا بتوان به جرأت گفت جزو سه نفر اول مایه‌دارها باشد.
می‌گویند او از شیخ دوبی اینقدر پاداش گرفت و در کنارش مغازه و خانه خرید که حالا ماهانه میلیاردها پول به حسابش واریز می‌شود.
مجیدی البته این قضیه را خیلی بروز نمی‌دهد و در تهران با ماشین‌های ۶۰،۷۰ میلیونی می‌چرخد. یکی از دوستان نزدیک فرهاد می‌گوید: «او اگر همین‌طور ادامه بدهد بعید نیست دایی و مهدوی‌کیا را بگیرد.»‌
کریم باقری
در رده‌های بعدی پولدارها نام‌هایی مانند کریم باقری، جواد نکونام،‌ ایمان مبعلی،‌ جواد کاظمیان و... دیده می‌شود. کریم از آن دسته ثروتمندهای ندار است و احتمالاً زندگی را با جمله معروف «بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم» سپری می‌کند. او چیزی از مایه‌دار بودنش بروز نمی‌دهد و تا همین چند وقت پیش هم با ۲۰۶ در تهران چرخ می‌زد. او کلاً خیلی کم خرید می‌کن و با همه بازیکنان فرق دارد.
جواد نکونام
در مورد جواد نکونام باید گفت که رفته رفته دارد برای دایی و دار و دسته‌اش، یک خطر محسوب می‌شود. او که سه ساله با اوساسونا بست، برای فصل اول نزدیک به دو میلیون یورو دریافت کرد اما از این فصل، پولی به مراتب بیشتر می‌گیرد.
سایت ترانسفر مارکت که در جهان سایتی شناخته شده است و قیمت بازیکنان را تخمین می‌زند، در جدیدترین آمار خود اعلام کرد حالا نکونام نزدیک به ۷ میلیون یورو قیمت دارد که در تاریخ فوتبال ایران، برای یک بازیکن بی‌سابقه است. نکونام از زمانی که ایران را ترک کرد قدم در راه ثروتمند شدن گذاشت.
از دو باشگان اماراتی الوحده و الشارجه نزدیک به یک میلیارد و چهارصد میلیون دریافت کرد که به گفته دوستان نزدیکش بیشتر این پول را خرج تجملات کرد! قبل از آن هم او جزو گران‌ترین بازیکنان لیگ برتر بود که از باشگاه پاس برای هر فصل ۳۰۰ میلیون می‌گرفت. ولی حالا پولی که جواد در اسپانیان می‌گیرد چندین برابر این رقم است.
مسعود شجاعی
به گزارش وطن امروز حتی مسعود شجاعی هم در اسپانیا میخ مایه‌دار شدن را کوبیده.
به تأیید سایت رسمی باشگاه اوساسونا او برای هر فصل ۲ میلیون یورو از این باشگاه می‌گیرد که برای بازیکنی در حد او یک رقم کلان است. مسعود قبل از این، بیشترین پول دریافتی را از اماراتی‌ها گرفته بود که به گفته خودش نزدیک به یک میلیارد تومان بود.
برای پول درآوردن امارات هم بدجایی نیست. حتی علی دایی که روزی برایش افت داشت در آسیا بازی کند، دو فصل به الشباب امارات قرار داد بست و ۲ میلیارد به جیب زد.
ایمان مبعلی، جواد کاظمیان و علی سامره از آن دست بازیکنانی هستند که خیلی راحت به این قضیه پی برده‌اند و الان چند سالی می‌شود که در امارات بازی می‌کنند. ایمان در حال حاضر گران‌ترین بازیکن ایرانی لیگ امارات است و نزدیک به یک میلیارد و پانصد میلیون از باشگاه الوصل گرفته.
او در سه سال اخیر رقم درآمد سالانه خود را به بالای یک میلیارد افزایش داده و اگر همین‌طور ادامه دهد، درآینده یکی از مایه‌دارترین بازیکنان ایران می‌شود.
جواد کاظمیان دوست نزدیکی ایمان هم از فصل گذشته رقم دریافتی را به یک میلیارد رسانده و هر فصل قیمت خود را بالاتر می‌بردو اینها تنها بازیکنان ثروتمند ایران نیستند. در لیگ برتر هم هستند کسانی که جزو مایه‌دارها محسوب می‌شوند، مثل نیکبخت واحدی. ولی رقمی که او و سایر بازیکنان گران‌قیمت لیگ برای یک فصل می‌گیرند خیلی کمتر از لژیونرهاست

 

[!...]

دلایل موفقیت جواد نکونام!

دلایل موفقیت جواد نکونام!

آخرین خبر از جواد نکونام:جواد نكونام در دقيقه ‪ ۹۰‬شادي را به اردوي اوساسونا آورد !

در ادامه هفته بيست و هشتم رقابت‌هاي فوتبال دسته اول باشگاه‌هاي اسپانيا ( لاليگا ) يكشنبه شب ادامه يافت كه در يكي از پيكارهاي مهم ، تيم اوساسونا موفق شد با گل حساس جواد نكونام ملي پوش ايراني به يك برد حساس دست يابد.
در اين ديدار كه به ميزباني اوساسونا برگزار شد تيم ميزبان با گل الهام بخش نكونام موفق شد تيم اسپانيول را تسليم كند و سه امتياز حساس اين بازي را از آن خود نمايد . نكونام هافبك خلاق تيم ملي ايران و باشگاه اوساسونا در دقيقه ‪ ۹۰‬تير خلاص را شليك كرد و دروازه اسپانيول را به تسخير خود در آورد .
تيم اوساسونا با اين برد شيرين صاحب ‪ ۲۹‬امتياز شد و در رده شانزدهم جدول رده بندي لاليگا ايستاد .
---------

به نظر شما,دلیل موفقیت جواد چی هستش؟
چجوریه که تو لیگی به این بزرگی, تونسته جاپایه خوبی برایه خودش باز کنه!
میتونه بهتر بشه؟ یا افت میکنه؟
تو چه تیم یا لیگی بازی کنه به نفعشه؟
چکار باید بکنه؟

 

[!...]

از سير تا پياز زندگي لژيونرهای ایرانی در اروپا!!!

از سير تا پياز زندگي لژيونرهای ایرانی در اروپا!!!

از سير تا پياز زندگي لژيونرهای ایرانی در اروپا

زندگي در ديار غربت شرايط خاص خود را دارد، بويژه اگر در قالب بازيكني حرفه اي مجبور باشي به دور از خانواده، هم تمرين كني و هم امور زندگي را بچرخاني تا در اين رهگذر از قافله رقابت عقب نماني. هرچند كه تب و تاب حضور بازيكنان فوتبال ايران در اروپا تا حدود زيادي فروكش كرده و ديگر شرايط مثل قبل نيست، اما هنوز هم داريم نمايندگاني را كه در فوتبال انگليس، آلمان و اسپانيا، معرف فوتبال ايراني هستند. اين كه اين بازيكنان در خارج چه مي كنند، موضوع گزارشي است كه تقديم حضورتان مي شود.
وحيد هاشميان:
مي گويند اگر اعضاي خانواده اش هم بد موقع زنگ بزنند با آنها حرف نمي زند. كلاآدم عجيبي است. با هر كسي نمي سازد. شايد در ميان خبرنگاران فقط يكي دو دوست داشته باشد. مي گويند از بس كه بين آلماني ها زندگي كرده، عين شان شده. خشك و خيلي مقرراتي.
خب، شايد بايد حق را به وحيد هاشميان داد. بين اين همه بازيكن غير حرفه اي ايران، اين يكي حرفه اي در آمده است. وحيد از آن دسته آدم هايي است كه از گفتن حقيقت ترسي ندارد و بارها حرف هايش را رك زده است. افكار خاصي دارد و معمولاخبرنگاران تمايلي براي گفتگو با اين بازيكن سختگير ندارند. گذشته از اينها، وحيد يك فرد ديگر است، خيلي خوش خنده و حامل كلي جك خنده دار. عشق چاي است و هر جا كه ميهمان باشد صاحبخانه بايد چپ و راست برايش چايي بياورد.
هاشميان سال هاست در ايران زندگي نمي كند. او 8 سال است كه زندگي را در آلمان سپري مي كند و خيلي شبيه مردم اين كشور شده. هاشميان در تابستان گذشته به جايي بازگشت كه به قول خودش خانه دومش است: «خب بوخوم. همه دوستانم در اين شهر هستند.» زماني كه در بايرن و هانوفر بازي مي كرد، براي اين كه خيلي دلتنگ دوستانش نشود، معمولابه اين شهر سر مي زد. «چه در خود شهر و چه در باشگاه بوخوم دوستان زيادي داشتم كه بايد پيش آنها مي آمدم.»
و حالادوباره وحيد به اين بازگشته. دوستان نزديك وحيد بعد از نزديك به 4 سال دوري به اين قضيه پي بردند كه هاشميان هنوز آن آدم سابق است و در زندگي اش تغييري ايجاد نكرده. همچنان مجرد است و ترجيح مي دهد بيشتر زمان بيكاري اش را در رستوران ها بچرخد. «البته نه زياد. چيزهاي زيادي هستند كه اوقات بيكاري ام را با آنها مي گذرانم.»
اينترنت يكي از آن چيزهاست. وحيد اگر اخبار فوتبال و اخبار داخلي ايران را چك نكند، روزش شب نمي شود. از زماني هم كه زبان آلماني را ياد گرفته، خيلي راحت تر به اين كارش مي رسد. وحيد مطالعه كردن را هم دوست دارد. «راستش هر چي دم دستم باشد مي خوانم. هر كتابي باشد. ولي بيشتر كتاب هاي تاريخي مي خوانم. كتاب هاي روان شناسي را هم دوست دارم و از كتاب هاي فلسفي هم بدم نمي آيد.» وحيد عشق سفر است و اگر ولش كنند دور دنيا را در 80 روز مي چرخد. اگر تمام اين سرگرمي ها برايش مهيا نباشد و مجبور باشد يك كار ديگر انجام دهد ترجيح مي دهد به استخر برود.
به شنا علاقه خاصي دارد و مي گويد اگر فوتباليست نمي شد، يك شناگر از آب در مي آمد. «لطفا يوگا را هم از قلم نيندازيد»! به خاطر همين چيزهاست كه وحيد را يك آدم متفاوت مي دانند. او براي اين كه هميشه تمركز داشته باشد و كلااز نظر فكري آزاد باشد، يوگا هم كار مي كند. «ورزش خوبي است. فكر مي كنم هر بازيكني بايد آن را انجام دهد.»
هاشميان مثل هر كس ديگري از فيلم ديدن هم بدش نمي آيد. دو فيلم خارجي است كه او را در زندگي اش بدجور تحت تاثير قرار داده. «بله، گلادياتور و پاپيون.» هاشميان عشق فيلم هاي تخيلي است و ترجيح مي دهد هر فيلم تاريخي اي كه گيرش مي آيد نگاه كند. وحيد معتقد است موسيقي اين دو فيلم نقش خيلي زيادي در گيرايي بالاي آنها دارد. او كه يك ادم احساساتي است، كلاموسيقي زياد گوش مي دهد و برايش داخلي يا خارجي خيلي فرق ندارد. بين داخلي ها عشق افتخاري است، ولي كارهاي ديگر را هم گوش مي دهد: «راستش من هر نوع موسيقي اي گوش مي دهم. مهم تر از صداي خواننده برايم خود موسيقي است.» جدا از همه اينها، وحيد جزو معدود بازيكنان ايراني است كه توانسته خودش را با زندگي در كشور آلمان وفق دهد. او كه رفتاري شبيه به آلمان ها دارد، خيلي خوب با فرهنگ اين كشور كنار آمده است. «خب، هر كشوري براي خودش هم ويژگي هاي خوب دارد و هم ويژگي هاي سخت اوايل كه براي كار به آلمان آمده بودم تا زندگي كنم، يك مقداري براي من سخت بود. چون با فرهنگ و محيط و زبان اينها هنوز آشنا نبودم. اما به مرور زمان سر كردم.» ولي هاشميان يادش رفت كه از ويژگي هاي خوب آلمان بگويد. «ويژگي هاي خوبي دارد كه در كار مي توانيد از آنها استفاده و پيشرفت كنيد. براي كار، خوب برنامه ريزي مي كنند. از اين لحاظ خيلي خوب است. اما دوري از خانواده و ايراني، چيزي است كه آدم سخت مي تواند عادت كند و هرچقدر هم كه عادت كنيد، زمان هايي اين دوري را حس مي كنيد.» وحيد جزو آن دسته از آدم هايي است كه به آينده خيلي فكر مي كند. دوست دارد تمام تجربه هايي را كه به دست آورده يك جورهايي در اختيار ديگران قرار بدهد و اين مساله مگر با مربيگري امكانپذير نيست؟ «بله. حتما همين طور است.»
وحيد مي 2008 مدرك مربيگريB خود را دريافت كرد تا اولين گام را در اين راه برداشته باشد. «يك دوره آموزشي دو هفته اي را گذراندم و در آزمون نهايي هم موفق شدم. با مدركB مربيگري شايد بتوانم به عنوان مربي جوانان كار كنم.» تازه اين شروع كار است. وحيد به مدركA هم فكر مي كند: «زماني هم بدون شك اين مدرك را مي گيرم. اما اين مربوط به آينده است. تا زماني كه مي توانم و عضله هايم اجازه مي دهند، مي خواهم در ميدان باشم و نه در كنار آن.»

مهدي مهدوي كيا:
وقتي قرار باشد از يك شهر ساحلي به قلب صنعتي و فرهنگي آلمان بروي، بايد تكاني در زندگي ات بدهي. بخصوص كه بعد از 8 سال خانه و كاشانه ات را ول كني و راهي ديار غربت شوي. «هامبورگ را دوست داشتم. بعد از اين همه سال زندگي در آنجا خيلي سخت بود كه به فرانكفورت بروم.» ولي اين اتفاق در تابستان سال گذشته رخ داد. مهدي خيلي كارشناسانه درباره تفاوت اين دو شهر مي گويد: «خب تفاوت زياد است. بندر هامبورگ شهر بسيار زيبايي است. فرانكفورت اما يك شهر تقريبا صنعتي است كه البته با حضور جوانان غيور! گرما و شور خاصي دارد.» مهدي دلش نمي آيد درباره هامبورگ حرف نزند: «من سال هاي زيادي را در هامبورگ زندگي كرده ام و تقريبا آنجا را مانند شهر خودم مي دانستم. اما حالاهم بعد از يك سال و نيم حضور در فرانكفورت به فضاي اين شهر عادت كرده ام.» مهدي و دوست نزديكش وحيد هاشميان شباهت هاي زيادي به هم دارند. هر دو معمولا نيمي از فصل را به دليل گرفتگي عضلات كمر فيزيوتراپي مي كنند. هر دو عاشق كتاب هاي تاريخي هستند و مهدي هم مثل وحيد براي اينجور فيلم ها مي ميرد. «فكر كنم در ايران همه به تاريخ علاقه داشته باشند.» مهدي اگر فوتباليست نمي شد، شايد الان معلم تاريخ يكي از كودكان شما در مدرسه بود!
كيا يك شباهت ديگر هم با وحيد دارد و آن اين است كه زياد روي اينترنت وقت مي گذارد. اخبار ريز و درشت را چك مي كند، اعم از داخلي و خارجي و ورزشي. «البته بيشتر پيگير اخبار پرسپوليس و تيم ملي هستم.» او در اردوهاي فرانكفورت معمولادو همدم خيلي خوب دارد كه اوقاتش را با آنها مي گذراند. اولي كه بهترين دوست است؛ يعني كتاب. «بله، كتاب همدم من در اردوهاست. اوايل بيشتر كتاب هاي آموزش زبان آلماني را مطالعه مي كردم و حالاهر كتاب خوبي كه به من پيشنهاد شود، مطالعه مي كنم. بخصوص همان تاريخي ها را.» همدم دوم مهدي، فيلم است. «البته هر نوع فيلمي. رمانتيك را هم بيشتر مي پسندم.» معمولاتيم كه با اتوبوس براي بازي به شهرهاي اطراف مي رود در ماشين فيلم پخش مي شود و مهدي از تماشاگران پر و پا قرص است. يكي ديگر از خوراك هاي مهدي ديدن تلويزيون ايران است. او در خانه شبكه هاي داخلي را دارد. هم اخبار را دنبال مي كند و هم جديدترين سريال ها را مي بيند. بيشتر بازي هاي ليگ برتر را مي بيند و مثل دوران گذشته لبريز از شور و هيجان است. مهدي از جمله آن فوتباليست هاست كه خوره بازي هاي خارجي است. وقتي از بيشتر فوتباليست ها مي پرسي آيا بازي هاي خارجي را مي بينند معمولا يك نه آب دار به كار مي برند، ولي مهدي اين طور نيست. «تا آنجا كه بتوانم بازي ها را مي بينم، چون هر كدام از آنها مثل يك فيلم آموزشي است كه به بهتر شدن فوتباليست كمك مي كند.»
مهدوي كيا يك عادت خوب دارد و آن اين است كه روي بازيكنان هم پستي خود خيلي دقت مي كند. با چشماني تيز بين آنها را زير نظر مي گيرد تا ببيند چطور بازي مي كنند. «اين جزو كار ماست. بايد از هر كسي چيزي ياد گرفت.» زندگي شخصي مهدي تنها در اين چيزها خلاصه نمي شود. گوشه هايي از زندگي اش هست كه خودش دوست دارد هميشه پنهان باشد. ولي ديگر همه مي دانند كه او در ايران به چند خانواده كمك مالي مي كند. دوست ندارد هيچ وقت در اين باره حرف بزند. «هميشه بايد به ديگران كمك كرد.»
مهدي در كنار همسر و دخترش در آلمان زندگي مي كند. به خاطر همين، هيچ وقت دوري از ايران را خيلي احساس نمي كند. اگر همسرش در كنارش نبود، مطمئن باشيد كيا تا الان مرده بود« !بله، اين يك حقيقت است»! مهدي چيزي از كارهاي خانه و آشپزي سرش نمي شود. فقط ياد گرفته دنبال توپ بدود. «راستش اگر خانمم نبود كه برايم غذا درست كند، مطمئن باشيد تا الان از گرسنگي مرده بودم»!

فريدون زندي:
كلا تنهايي را دوست دارد. زماني كه در آلمان بود خيلي كمتر به خانه مي رفت. خب، اين خيلي هم غير طبيعي نبود. پدرش مي خندد و مي گويد: «فري معمولادر شهرهاي ديگر آلمان بازي مي كرد به همين سبب مجبور بود كمتر به خانه سر بزند.» الان اين فاصله بيشتر از گذشته شده است.
فريدون زندي براي ادامه فوتبال به قبرس رفته و ديگر خيلي كمتر از گذشته به خانه سر مي زند. پسر خجالتي فوتبال ايران كلامدتي است كه ديگر آن آدم سابق نيست. وقتي به اردوهاي تيم ملي مي آيد، نه لبخندي مي زند و نه چيزي. سرش تو لاك خودش است. با گذشته خيلي فرق كرده است. ديگر آنقدرها به سر و وضعش اهميت نمي دهد. آخرين باري كه به اردوي تيم ملي آمده بود ديگر خبري از آن موهاي خوشحالت نبود: «به خاطر اين كه ديگر دوست نداشتم تو چشم باشم.» كمترين شباهتي با گذشته دارد. رفتارش خيلي فرق كرده است. حتي وقتي به خانه مي رود، سعي مي كند ديواري بين خودش و ديگران حفظ كند: «مي داني من قبلابا همه مي گفتم و مي خنديدم، ولي الان بين من و آنها يك ديواري هست.» زندگي براي فري بالاو پايين زياد داشت و هنوز هم دارد. روزي كه به تيم ملي ايران دعوت شد در تيم كايزرسلاترن بازي مي كرد و براي خودش ستاره اي بود، ولي حالامجبور است ايام را در قبرس سپري كند؛ كشوري كه بيشتر تفريحي است تا فوتبالي: «ولي اينجا فوتبالش خوب است. قول مي دهم اگر يك تيم از ايران بيايد با تيم ما بازي كند مي بازد. اينجا تيم ها خيلي بازيكن خارجي دارند.» ولي هر چه باشد، ليگ قبرس با كشوري مانند آلمان خيلي فرق دارد. زندي اين روزها در تيم الكي مشغول بازي است. او زندگي را همچنان تنها مي گذراند. اين روزها شايعات زيادي درباره اش مطرح است. اين كه بيماري بدي گرفته و يكسري شايعات ديگر. فري كه كلااز روزنامه هاي ايراني فراري بود، دوست دارد همچنان اين فاصله را حفظ كند. او تا آنجا كه بتواند تلفنش را جواب نمي دهد و با كسي حرف نمي زند. حتي خانواده اش هم از اين مساله شاكي هستند. مادرش مي گويد: «به او زنگ مي زنيم و پيغام مي گذاريم اما چند روز بعد به ما زنگ مي زند.» فريدون در قبرس تفريح خاصي ندارد جز اين كه گاهي وقت ها با دوستانش به رستوران يا مركز خريد برود: «تنها تفريح من رفتن به رستوران است و خريد.» خيلي اهل مطالعه نيست و اگر وقت مناسبي گير بياورد و كتابي درست و حسابي دستش بيفتد آن را مي خواند: «راستش زياد وقت ندارم كتاب بخوانم، اما گاهي اوقات كتاب مي خوانم.»
زندي عاشق ورزش كردن است و در كنار فوتبال به شنا هم خيلي علاقه دارد. دست و پاهاي كشيده اش هميشه در اين رشته به كمكش آمده است. ولي زندي به يك رشته خيلي خيلي علاقه دارد و اين هم دليلش برمي گردد به عشق سرعت بودن. حتما خيلي راحت متوجه شده ايد كه آن چه رشته اي است؛ «اتومبيلراني.» او به رالي علاقه وافري دارد و شك نكنيد اگر فوتباليست نمي شد، الان يك راننده درجه يك يا حداقل دوي رالي بود. به سرعت خيلي علاقه دارد و معمولاماشيني مي خرد كه از اين نظر بتواند تامينش كند. اتفاقا يك بار در مسابقه هاي رالي شركت كرد ولي بيشتر جنبه تفريحي داشت. زندي اينقدر به سرعت علاقه دارد كه گاهي در خيابان هاي شهر هم ديوانه وار مي راند. تا به حال دو بار بدجور تصادف كرده و خيلي شانس آورده كه برايش مشكلي پيش نيامده است. همين چند وقت پيش در آلمان با يك ماشين نظامي برخورد كرد و بنز گرانقيمتش متلاشي شد!
در زندگي به دو چيز خيلي اهميت مي دهد: اول ماشين و بعد شيك پوشي. هميشه سعي مي كند ماشيني بخرد كه آبرويش را جلوي دوستان حفظ كند. در مورد خريد لباس و خوش تيپي هم بايد گفت كه فري ديوانه اين كار است. در قبرس يك اتاق دارد كه تنها در آن لباس و كفش يافت مي شود. ترجيح مي دهد تمام لباس هاي مد روز را به تن كند. با اين كه مدتي است ديگر خيلي به چهره اهميت نمي دهد، اما همچنان خوش تيپي اش را حفظ كرده است. پول زيادي بالاي اين چيزها مي دهد و همسايه ها عادت كرده اند هر روز او را با يك رنگ خاص ببينند. به مارك لباس و كفش خيلي اهميت مي دهد و بيشتر هم دنبال مارك هاي جورجيو و ديزل است!
فريدون از بچگي آدم باهوشي بود. پدرش مي گويد: «خيلي راحت زبان هاي مختلف را ياد مي گرفت.» او در حال حاضر به زبان هاي آلماني، انگليسي و فرانسوي مسلط است و فارسي را هم بد حرف نمي زند. خودش مي گويد: «من هميشه به يادگيري زبان ها خيلي علاقه داشته ام.» او ديپلم اقتصاد دارد و در حال حاضر اينترنتي به تحصيلاتش ادامه مي دهد. اين كاري است كه از 2 سال پيش شروع كرده است و مي خواهد اگر بشود مدرك بالاتري بگيرد تا در رشته تحصيلي مورد علاقه اش هم يك روز مشغول كار شود. يكي از علايق مهم فريدون گوش دادن به موسيقي است. او عاشق موسيقي هاي شاد است و هر موزيك شادي را دوست دارد. زندي به گفته مادرش در زندگي يك عادت بد هم دارد كه هنوز نتوانسته آن را ترك كند: «خوردن بيش از حد شكلات»! ليلا، مادر فريدون مي گويد: «بچه كه بود هميشه شكلات ها را زير تختش قايم مي كرد. هنوز هم عاشق شكلات است.»

 

[!...]

مسعود شجاعي:
آن اوايل كه مسعود شجاعي به پامپلونا رفت، هر دو با هم در يك خانه زندگي مي كردند ولي جواد نكونام هم بخوبي مي دانست كه مسعود موقتا در خانه اش ميهمان است. شجاعي مي گويد: «خب فقط يك مدتي در كنار هم بوديم و الان جدا هستيم.» اين جدايي هم به خاطر ميهمان هايي بود كه از ايران مي آمدند. ولي جدا كردن خانه ها به اين منظور نيست كه جواد نكونام و مسعود شجاعي خيلي همديگر را نمي بينند. آنها بيشتر وقت ها در خانه هم هستند و ايام را با هم سر مي كنند. زماني كه با هم در يك خانه بودند همه چيز خيلي اصولي پيش مي رفت. طبق برنامه يك روز در ميان بايد يكي از آنها خانه را تميز مي كرد تا مبادا همه جا كثيف بماند. براي درست كردن غذا هم هميشه مكافات داشتند. از آنجا كه هر دو آشپزي بلد نبودند، تخم مرغ معمولاسفره آنها را مزين مي كرد. شجاعي با خنده مي گويد: «بله، بيشتر تخم مرغ درست مي كرديم و مي خورديم.» اما يك رستوران خوب Fast Food هم در نزديكي خانه جواد بود و هست كه پيتزاهايش در شهر شهرتي دارد. روزهايي كه هر دو براي تخم مرغ درست كردن تنبلي به خرج مي دادند، با اين رستوران تماس مي گرفتند تا برايشان پيتزا يا ساندويچ بياورد. الان هم اين تماس ها ادامه دارد و اين دو بازيكن ايراني رستوران مورد نظر را آباد كرده اند. تفريحات نكونام و مسعود در شهر پامپلوناي اسپانيا خيلي محدود و در واقع تكراري است. يك پارك زيبا در كنار خانه جواد هست كه معمولابراي قدم زدن به آنجا مي روند. هر دو خوره پلي استيشن هستند و اگر به خانه همديگر بروند اولين كاري كه مي كنند روشن كردن پلي استيشن است. هر دو خوب بازي مي كنند، اما معمولااين مسعود است كه برنده مي شود. اينترنت هم يكي از سرگرمي هايشان است. اخبار ايران و جهان را خيلي ريز دنبال مي كنند تا مبادا از قافله عقب بمانند. نكونام و مسعود هم مثل هر فوتباليست ديگري به مد و ماشين خيلي اهميت مي دهند. نكو عاشق بي ام دبليو است. پيش از اين كه به اسپانيا برود، در آلمان سفارش يكي از اين بي ام دبليو هاي جديد و فول آپشن را داد كه الان هم زير پايش است. شجاعي هم عاشق ماشين هاي آلماني است و مثل جواد از بي ام دبليو خوشش مي آيد. جواد نصفي از درآمدش را خرج لباس و كفش مي كند و حاضر است هر پولي را بالاي چيزي كه از آن خوشش مي آيد، بپردازد. در تيم ملي با اغلب بازيكنان كل خوش تيپي مي اندازد. قبلاسر اين قضيه با علي كريمي و جواد كاظميان خيلي كري داشت ولي حالااين دو در تيم ملي نيستند و جواد مجبور است با ديگران كل بيندازد. مادرش مي گويد: «زماني كه در امارات بود، هر چه پول درآورد خرج لباس و كفش كرد.» وقتي درآمد ميلياردي باشد اين چيزها خيلي طبيعي است. شجاعي هم به شيك پوشي خيلي اهميت مي دهد و از زماني كه به اسپانيا رفته بيشتر به اين مساله اهميت مي دهد. او از نكو خيلي تاثير گرفته اما خودش هم مي داند كه نمي تواند به خوش تيپي جواد باشد. گوش دادن به موسيقي هم قسمتي از سرگرمي هاي آنهاست. نكو عاشق صداي رضا صادقي است و تمام آهنگ هاي او را دانلود مي كند. شجاعي هم هر موسيقي اي دم دست باشد گوش مي دهد اما بيشتر ترجيح مي دهد غمگين باشد. جواد از سينما رفتن خيلي بدش مي آيد درست مثل مسعود. اما فيلم ديدن را دوست دارند و دي وي دي هاي روز را رد و بدل مي كنند. يك ايراني در كنار هر دوي آنها است كه كارهايشان را خيلي خوب راه مي اندازد و هر جا كه گير كنند، به دادشان مي رسد. در واقع او مترجم اين دو محسوب مي شود. تفاوت اصلي مسعود و نكونام در اين است كه جواد هياهو و شلوغي را دوست دارد، اما مسعود عاشق سكوت و آرامش است. بزرگ ترين آرزوي شجاعي اين است كه روزي وقت مناسبي گير بياورد و براي مدتي از شهر بزند بيرون: «به خدا آرزو دارم مدتي را در يك جاي دنج در طبيعت سپري كنم. شايد هم در كنار دريا. نمي دانم، از اين زندگي شهري خسته شده ام. دنبال يك وقت خالي هستم.» او كلاتفكرات خاصي دارد ولي در مجموع جزو بچه باحال هاي تيم ملي محسوب مي شود. با همه گرم مي گيرد و هميشه آرام است. اما نكونام اين طور نيست، از خبرنگاران كمي فراري است و پيچاندن را خوب بلد است.

آندرانيك تيموريان :
«من مثل يك كارمند هستم.» صبح ها ساعت هشت و سی دقیقه از خواب بيدار و ساعت 9 وارد باشگاه مي شود. صبحانه را در كنار بازيكنان تيم مي خورد. بعد از خوردن صبحانه به زمين تمريني باشگاه مي رود و با بقيه تمرين مي كند. ساعت دوازده و سی دقیقه دوش مي گيرد و وارد سلف باشگاه مي شود تا ناهار بخورد. تا ساعت 3 وقت ناهار دارند و بعد از آن برنامه هاي مختلف ديگر يا به استخر مي روند يا به سالن بدنسازي. باشگاه سالن هاي ديگري هم دارد كه اگر آندرانيك تيموريان دوست داشته باشد، مي تواند به آنها هم سر بزند. آندو قبل از پیوستن به بارنزلی در محله فولام در لندن، روزهايي تكراري را سپري مي كرد، با اين حال هيچ چيز برايش خسته كننده نبود. دوست دارد مثل حرفه اي ها زندگي كند: «من از اين نوع زندگي بدم نمي آمد و نمی آید.» تيموريان كلابچه ساكتي است كه خيلي كم صداي اعتراضش را شنيده ايد. مدتي مصدوم بود و دوباره به ميادين بازگشت اما در نهایت مجبور شد به صورت قرضی به بارنزلی برود . او می دانست که به اين راحتي ها نمي تواند به تركيب تيم فولام راه پیدا کند. به همین جهت راهی بارنزلی شد. در آنجا اوضاع خوب بود اما ابه دليل اخراج در بازى مقابل كارديف سيتى از سوى اتحاديه فوتبال انگليس با محروميت ۳ جلسه اى مواجه شد.تيموريان كه در بازى ياد شده در دقيقه ۶۴ بازى با كارت قرمز داور مواجه شد به دليل انجام خطاى شديد با اين محروميت مواجه شد. بازيكن خط ميانى تيم ملى ايران ۳ بازى حساس خانگى بارنزلى مقابل بيرمنگام سيتى، بلك پول و كريستال پالاس را از دست داد.آندو زماني كه بولتون هم بود، شرايطي مشابه زندگي در فولام داشت. صبح به باشگاه مي رفت و نزديك ساعت 6 به خانه بازمي گشت. به اين مي گويند يك زندگي ورزشكاري در انگليس كه براي اغلب تيم ها و باشگاه ها يكسان است. آندو كه در فولام تنها زندگي مي كند مثل خيلي از لژيونرهاي ديگر تفريحاتي دارد. بيليارد بازي مي كند و عشق پلي استيشن است. شبكه هاي ايران را در خانه دارد و بيشتر بازي ها و اخبار را دنبال مي كند. اگر در خانه نباشد كه اخبار را ببيند سري به اينترنت مي زند. خيلي سعي مي كند خودش را سرگرم كند. فيلم زياد مي بيند و موسيقي هم زياد گوش مي دهد.
درباره شرايط زندگي در انگليس مي گويد: «در بارنزلی هم مثل همه باشگاه هاي ديگر انگليس يك بازيكن مثل كارمند اداره اي است كه از 8 صبح تا 5 يا 6 بعدازظهر در اداره كار مي كند. حتي زمان هايي هم كه تمرين نداريم و بازيكنان منتظر شروع تمرينات بعدازظهر هستند همه به سالن تفريحات باشگاه مي روند و هر كس كار مورد علاقه اش را انجام مي دهد. بعضي ها در اينترنت اخبار فوتبال را پيگيري مي كنند، بعضي ها بيليارد بازي مي كنند و برخي هم استراحت مي كنند. در كل تمام بازيكنان به معناي واقعي تيم، زمانشان را در كنار هم مي گذرانند.» او توضيح مي دهد: «حتي در هر باشگاه كساني هم هستند كه 24 ساعته كارشان خدمات رساندن به بازيكنان است، اين افراد از فرستادن لباس هاي كثيف بازيكنان به رختشويي گرفته تا گرفتن تاكسي، بليت، ويزا و ... براي بازيكنان همه كاري انجام مي دهند تا بازيكنان با آرامش كامل فقط به فكر فوتبال باشند و دغدغه ديگري نداشته باشند. به نظر من در كل شرايط حرفه اي فوتبال انگليس حتي از ساير ليگ هاي اروپايي هم بهتر است.»

 

[179]

تیم ملی فوتسال ايران قهرمان جهان را متوقف کرد

تیم ملی فوتسال ايران قهرمان جهان را متوقف کرد

تیم ملی فوتسال ايران قهرمان جهان را متوقف کرد

تیم فوتسال ایران در برزیل با قهرمان جهان مساوی کرد. ​

تيم ملی فوتسال ايران در پيکاری دوستانه با برزيل، قهرمان جام جهانی فوتسال، دو بر دو به تساوی رسيد. اين مسابقه سپيده دم روز سه شنبه، دوازدهم فروردين به وقت تهران، در سائو کروسوی برزيل انجام شد.

تيم ملی فوتسال ايران، قهرمان آسيا، برای انجام دو مسابقه دوستانه جمعه پيش رهسپار برزيل شد که در مسابقه نخست در اولين ساعات صبح دوشنبه به وقت تهران چهار بر دو شکست خورد.

در مسابقه دوم مجيد تيکدری نژاد و محمد طاهری برای تيم ملی گلزنی کردند. محمد طاهری در مسابقه نخست هم به همراه محمد کشاورز گلزنی کرده بود.

ايران به منظور آمادگی در مسابقه های گراند پری فوتسال در برزيل بعد از دو ديدار در اسلوونی برای دو ديدار دوستانه ديگر به برزيل رفت. در اپيکارهای گراند پری برزيل، که در ماه ژوئن آينده انجام خواهد شد، ۱۶ تيم برتر جهان به رقابت می پردازند.

ايران در سال ۲۰۰۷ پس از شکست چهار بر صفر از برزيل به مقام نيابت قهرمانی در رقابت های اين گراندپری رسيد.

عباس ترابيان، رييس کميته فوتسال فدراسيون فوتبال ايران در گفت و گو با سايت کنفدراسيون فوتبال آسيا اظهار کرد: «ايران در ماه سپتامبر آينده ميزبان يک تورنمنت چهار تيمی در اصفهان خواهد بود. برای اين رقابت ها برزيل و هلند دعوت خواهند شد و علاوه بر تيم ملی، تيم ملی اميد (زير ۲۳ سال) ايران هم حضور خواهد داشت.»

برزيل در راه قهرمانی در جام جهانی ۲۰۰۸ تنها شکست تيم ملی فوتسال ايران در اين جام را رقم زد (يک بر صفر). ايران پيش از سفر اخير به برزيل، در دو بازی دوستانه در اسلوونی با تيم ملی فوتسال اسلوونی به ترتيب دو بر صفر پيروز و دو بر دو مساوی کرده بود.

بازيکنان تيم ملی ايران در سفر به برزيل: محمد هاشم زاده، علی اصغر حسن زاده، مرتضی عظيمايی، محمد طاهری، محمد کشاورز، مجيد لطيفی، وحيد شمسايی، حميدرضا ابراری نيا، مصطفی نظری، ابراهيم مسعودی، محمد گلزاده، مجيد تيکدری نژاد و حسين سلطانی.

 

[floe]

ابومسلم خطر سقوط را احساس مى كند، مشهدى ها در اين فصل يك روز را در اوج سپرى كرده اند و روز ديگر در قعر، ثبات، گمشده ابومسلم بوده است.
از حق نگذریم که با آمدن حنطه و اون 4 برد پیایی روح تازه ای به این تیم دمیده شد
اما خوب این اخیرا دوباره باز ابومسلم روند قبلی خودش رو داره ادامه میده
اما به هر حال من که به این مربی ایمان دارم و میدونم در آینده نتایج خوبی خواهد گرفت

 

[floe]

رديف	تیم ها 	بازي	برد	مساوي	باخت	زده	خورده	+/-	امتياز	
1	استقلال تهران	31	18	7	6	68	33	35	61	
2	ذوب آهن اصفهان	31	17	9	5	52	37	15	60	
3	مس کرمان	31	14	10	7	46	35	11	52	
4	صبای قم	31	11	16	4	44	31	13	49	
5	سپاهان	31	12	13	6	42	32	10	49	
6	پرسپوليس	31	13	10	8	45	38	7	49	
7	فولاد خوزستان	31	12	10	9	45	38	7	46	
8	پيکان	31	12	8	11	41	36	5	44	
9	مقاومت شيراز	31	11	10	10	33	35	-2	43	
10	سايپا	31	10	10	11	40	45	-5	40	
11	راه آهن	31	10	8	13	32	35	-3	38	
12	پاس همدان	31	10	8	13	37	43	-6	38	
13	ملوان	31	8	12	11	30	40	-10	36	
14	ابومسلم	31	8	9	14	33	39	-6	33	
15	استقلال اهواز	31	8	7	16	31	51	-20	31	
16	پيام خراسان	31	7	8	16	30	51	-21	29	
17	داماش	31	5	12	14	34	51	-17	27	
18	برق شيراز	31	5	9	17	33	46	-13	24

الان میبینید که ابومسلم رو هم خطر دنبال میکنه
پس بیاین از تیم شهرمون حمایت کنیم
البته وضع پیام از اون بدتره!!!
دوستان سه تا بازی دیگه داریم
هنوز میتونیم امیدوار باشیم!

 

[!...]

بازگشت حيثيت از دست رفته...؟!?!!!!?!!!

بازگشت حيثيت از دست رفته...؟!?!!!!?!!!

پارس فوتبال
اشتباه همراه ما متولد مي شود و پابه پاي ما بزرگ مي شود. آرزوي ما اين است كه اين همراه لعنتي هيچ زمان به بزرگي دنيايي كه ما براي خودمان مي سازيم نشود. به هر حال خواسته يا ناخواسته همه ما اين تجربه را در زندگي داشته ايم و اشتباهاتي كرده ايم كه آنقدر بزرگ بودند كه دنياي ما را سياه كنند. خيلي از ما بعد از وقوع اين اتفاق به دنبال كوچكترين روزنه اي مي گرديم كه اين فرصت را به ما بدهد تا دنياي سياهمان را تغيير دهيم اما اين روزنه تا آخر عمر تنها جايي كه براي ما باز مي شود در يك روياي شيرين است. براي اينكه اين روزنه را در واقعيت پيش روي خودت ببيني گاهي اوقات نياز است كه يك آدم غير عادي مثل محمد مايلي كهن باشي!
اين بحر طويل مقدمه يك جمله كوتاه است و آن اينكه تا چه اندازه مايلي كهن يك انسان خوشبخت است كه در واقعيت فرصتي را به دست آورده است كه آن اشتباه بزرگ كه دنياي او را سياه كرد جبران كند. البته وقتي به سابقه مايلي نگاه مي كنيم بيشتر به اين پي مي بريم كه حاجي يك آدم غير عادي است چراكه اكثر ما به عنوان آدم هاي عادي براي يك بار هم فرصت جبران اشتباهات خيلي بزرگمان را پيدا نمي كنيم اما حاجي خيلي بيشتر از يك بار اين فرصت نصيبش مي شود. او وقتي تيم ملي اميد را حذف مي كند در تيم ملي بزرگسالان دوباره فرصت جبران مافاتي كه بر حجمش هم افزوده شده پيدا مي كند. و چه بسا اين اتفاق سه باره، چهار باره و الي آخر رخ دهد. براي همين او يك آدم غير عادي حداقل در اين بخش محسوب مي شود! حاجي خوشبخت، يك بار ديگر فرصت پيدا كرده است كه يك خاطره خوب لقب بگيرد و نه يك چهره اخمو و او وقتي با سايپا پس از چند نتيجه خوب اشك مي ريزد ثابت مي كند كه تا چه اندازه دلتنگ تبديل شدن به همان خاطره خوب است. چيزي كه خيلي وقت است براي او رقم نخورده است و همين كافي است كه در زمان اعلام خبر انتخابش به عنوان سرمربي تيم ملي به غير نادر فرياد شيران كسي از ته دل نخندد. حاجي يك بار ديگر خودش را درگير مردم كرد. مردمي كه واقعا او را نمي خواستند و از واكنش يك بچه ده ساله كه بعد از شنيدن خبر با پوزخند مي گويد انشاالله جام جهاني 2014 مي توان فهميد كه در اين گير و دار حاجي چه قدر به آن حيثيت از دست رفته در حرفه خود نيازمند است. حاجي اگر نتواند از اين روزنه طلايي استفاده كند و دنياي خود را حداقل براي مردم تغيير رنگ دهد مي تواند اميدوار باشد كه باز هم از خاصيت غير عادي بودن خود استفاده كند و در روزهايي كه مردم اصلا به او فكر هم نمي كنند بازهم ناگهان فرياد شيران را شادمان كند! اما مي تواند يقين داشته باشد كه ديگر نبايد بر روي جايگاهي به اسم پايگاه مردمي حساب باز كند. شايد فدراسيون نشينان هم همين خاصيت مايلي كهن را بهترين ويژگي او براي نشستن بر روي نيمكت تيم ملي تشخيص داده اند كه او اين بار فقط براي بردن مي آيد كه با باختن تقريبا تمام مردم را از دست مي دهد. يقينا آن ها هم دوست ندارند باز هم مايلي كهن با چهره سرشار از اخم خود در قاب تلويزيون حاضر شود و علت حذف تيم خود را در صداي تاس پيدا كند. اتفاقي كه آرشيو مصاحبه هاي حاجي آن را تبديل به يك عادت براي مردم مخاطب او كرده است. دوست داريم بعد از مدت ها لبخند حاجي برايمان لذت بخش باشد و اين بار خنده او نه پس از زدن يك نيش گنده به سوم شخص غايب بر لبانش نقش ببندد! حاجي در اوج نااميدي ما، هم از خود و هم از تيم در دستش مي آيد. آيا او كاري را كه خيلي وقت است از انجام آن ناتوان مانده، يعني ايجاد يك خاطره شيرين، را به خاطر آورده؟! خدا كند كه چنين باشد...














؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[Persia Boy]

جان تو می ارزید به صد جام

جان تو می ارزید به صد جام

​

«سلام آقای واعظ، در محله ما روزبه بهرامی بعد از باخت استقلال از شدت ناراحتی فوت کرد».
آقای مدیرعامل کلیک می کرد و یکی یکی ایمیل ها را می خواند که ناگهان چهره اش سرخ شد. با دست به ما اشاره کرد که یکی از ایمیل ها را بخوانیم. شما هم بخوانید:
«من ا ز شما خواهشمندم برای تسلی خاطر پدر و مادر روزبه اقدامی انجام دهید. پدر روزبه خیلی دوست دارد برای مراسم چهلم پرچمی آبی بر روی مزار روزبه بیاندازد.»
آشتیانی در حالیکه به شدت بعض خود را کنترل می کرد با صدایی لرزان دستور داد که با شماره تلفن نوشته شده در این ایمیل تماس بگیریم. دقایقی پس از مکالمه با یکی از هم محلی ها بهروز شماره تماس پدر بهروز را به دست آوردیم.
گفتیم: «سلام آقای بهرامی، از باشگاه استقلال تماس می گیریم» و آن طرف بغضی شکست. گریه پدر امان نمی داد تا برایش توضیح دهیم که واعظی آشتیانی می خواهد با او صحبت کند. مدیرعامل تلفن را از دستم گرفت و دیگر هیچ بغضی قابل کنترل نبود.
روزبه بهرامی، طرفدار 28 ساله تیم استقلال در شبی که این تیم در آخرین لحظات در عربستان پیروزی را به شکست تبدیل کرد آنقدر غصه خورد که سکته قلبی به سراغش آمد و درگذشت.
او در اولین ساعت های روز 22 اسفند چند ساعت پس از شکست استقلال مقابل الاتحاد عربستان دار فانی را وداع گفت و متأسفانه اعضای باشگاه استقلال از این موضوع خیلی دیر خبردار شدند.
مطمئناً مراسم چهلم این هوادار عزیز از دست رفته تیم استقلال با حضور اعضای این باشگاه برگزار خواهد شد و در مسابقه استقلال مقابل سایپا در روز پنچشنبه 27 فروردین ماه یاد و خاطره یکی از متعصب ترین هواداران محله تهرانپارس تهران مرحوم «روزبه بهرامی» را با حضور شما هواداران گرامی خواهیم داشت.
روابط عمومی باشگاه استقلال در تلاش است پس از مکاتبه با کنفدراسیون فوتبال آسیا و اعلام این خبر تدارک مناسبی برای یادبود این هوادار در لیگ قهرمانان آسیا ترتیب دهد .
آیا ستاره های فوتبال ما سنگینی این حس ها، جانها و سرنوشت ها را بر روی دوش خود احساس
می کنند؟
بهروز عزیز، در دوراني كه ديگر خبري از بازيكنان متعصب و با غيرت چه در استقلال و چه در پرسپوليس نيست صد جام قهرمانی اين تيم ها هم هم ارزش جان تو را نداشت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
اميدوارم بازيكنان و مربيان استقلال اين مطلب را بخوانند و بفهمند هواداران با باخت اين تيم چه حالي ميشوند.
منبع خبر : سايت رسمي باشگاه استقلال تهران

 

[کربلایی]

روحش شاد و یادش گرامی باد

 

[Saber-jojo]

فقط میشه تاسف خورد . . .
افشین جون دیدی این بنده خدار رو ؟؟؟؟؟ هی بهت میگم اینقدر حرص نخور ، زبونم لال آخرش اینطوری میشی ...

 

[afshin_ss]

واقعا جاي تاسفه كه با وجود چنين گوهران گرانبهايي در مكتب استقلال امثال مجتبي جباري بي تعصب تو اين تيم بازي مي كنن تيم ما بايد همه شون عين همين متعصبين مكتب استقلال متعصب باشن كه نيستن ايشالا كه روحش شاد باشه و همه قدرشو بدونن چون ما عادت داريم وقتي يكي ميميره قدرشو بدونيم

ايشالا خدا بيامرزدش كاشكي اول تاپيك مي نوشتي هر كي اينو مي خونه يه فاتحه هم بفرسته واسش

 

[sanzy]

وای خاک بر سرم....خیلی بده...خدا رحمتش کنه...یکی از دوستای منم خیلی حرص میخوره..
افشین چی میگی؟خدا نکنه...زبونتو گاز بگیر...

 

[okanava]

10 نکته از علی دایی رو بخونید.

10 نکته از علی دایی رو بخونید.

- علي دايي و سه تا از برادرهايش متولد 1/1 (اول‌فروردين) هستند، شگرد دايي پدر براي اينكه پسرهايش زودتر مدرسه بروند.


- پدربزرگ علي چاپار بود و نامه‌هاي مردم را مي‌رساند. در آن منطقه همه او را «دايي» صدا مي‌زدند. اين اسم بعدها روي نوادگانش ماند.
- يكي از برادرهاي علي، ليسانس شيمي دارد و يكي ديگر مهندس مكانيك است. او يك برادر مهندس كشاورزي و يك برادر مهندس برق هم دارد. اما پدرش تا كلاس ششم درس خوانده بود و مادرش سواد نداشت.
- علي دايي را به عنوان يك پرسپوليسي مي‌شناسند، اما فوتبالش را از استقلال اردبيل شروع كرد.
- فوتباليست عاشق تحصيل، در ترم يك مهندسي متالورژي دانشگاه شريف رياضي يك را افتاد. اما بعد با اراده‌اي عجيب فوتبال و درس را با هم ادامه داد و در دوران دانشجويي حتي به تيم ملي هم دعوت شد. پايان‌نامه دايي «جداكردن فروكروم از آهن قراضه» بود.
- ترم اول قبولي در دانشگاه را در خانه دوست پدرش در ميدان ونك ساكن بود؛ بعد از آن دو سال و نيم درخوابگاه دانشگاه و بعدترها خيابان زنجان، طرشت، گيشا و ظفر حالا هم چند سالي است كه ساكن فاز 2 شهرك غرب است.
- دايي جوان‌ترين سرمربي تيم ملي تاريخ فوتبال ايران بود.
- سرمربي سابق تيم‌ملي برترين گلزن تاريخ فوتبال جهان و بيست و ششمين بازيكن برتر تاريخ است.
- كاپيتان اسبق تيم ملي مي‌تواند به زبان‌هاي تركي، عربي، آلماني و انگليسي صحبت كند و تاكنون در 8 شهر اردبيل، دوحه، بيله‌فيلد، مونيخ، برلن، دبي و تهران زندگي كرده است.
- اولين بار ناصر حجازي در يك تيم دسته دويي علي دايي را كشف كرد و به او پر و بال داد. ناصر حجازي و علي دايي با وجود زبان تند و تيزشان و روحيه مشترك غرور و خودبزرگ‌بيني، تا امروز هيچ گاه رودرروي هم قرار نگرفته‌اند.

 

[sambol]

چرا استقلال نتوانست؟!!!

چرا استقلال نتوانست؟!!!

سلام به دوستان ورزش دوست

می خواستم ازتون بپرسم به نظر شما علت ضعیف شدن ناگهانی تیم استقلال تهران بعد از اون بازیهای زیبا که اواسط فصل ارائه میداد چیه که این تیم که دارای میانگین 2 گل در هر بازی بود حالا نمیتونه تیم ام السلال رو،که 8 گل در لیگ کشور قطر از یکی از تیمها خورده،ببره؟؟!!
به نظر شما حواشی اطراف این تیم در این ناکامی تاثیر گذاشته یا نه؟؟