تمام لذت عمرم در این است
که مولایم امیر المومنین است
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی بود / چند از پی هر زشتو نکو خواهی بود
تمام لذت عمرم در این است
که مولایم امیر المومنین است
ديدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آينه صد گونه تماشا میکرد
تو خود ای گوهر يک دانه کجايی آخر
کز غمت ديده مردم همه دريا باشد
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی؟؟!!
در عيــن بي زباني بــا او به گفتگـوييم
كيفيت غريبي است در بي زباني ما
از شکار دیگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم وجوی شغالان نبود ابخورم
خوب دیگه از عنوان معلومه ...
هر نفر یه بیت ، دوبیت یا ... بگه که با آخرین حرف شعر نفر قبلی شروع شه !!
خودم شروع میکنم ...یا علی !
شاید این را شنیده ای که زنان
در دل "آری" و "نه" به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
راز دار و خموش و مکارند
-
آه من هم زنم ، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
(فروغ فرخزاد)
مرا امید وصال تو زنده می دارد
وگرنه هر دمم از هجر تست بیم هلاک
تشکر یادت نره
تشکرم تمام شده
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگر نه بد نام شوی....
تشکر یادت نره
نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
تشکر یادت نره
دلا منال ز بیداد و جور یار که یار
ترا نصیب همین کرده و این دادست
تشکر یات نره
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند
دریا و کوه در ره من خسته و ضعیف
ای خضر پی جسته مدد کن به همتم
ای گوهر نام تو تاج سر دیوانها
ذکر تو به صد عنوان آرایش عنوانها
ای که در کوچه ی معشوقه ی ما میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
شهریار امده با کوکبه گوهر اشک / به گدایی تو ای شاهد طناز امشب
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |