مشاعرۀ سنّتی

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا به شب ای عارف شیرین نوا

آن مایی آن مایی آن ما
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
از چه دريا آمدم با ابر بي پايان غم
كاسمان عمري ست تا يكريز ميبارد مرا

آخرين پيمانه شبگير اين خمخانه ام
تا كدامين دست درد آشام بگسارد مرا
 
  • Like
واکنش ها: floe

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
از روز ازل مقصد عالم همه عشق است
سر دایره حکمت خلقت همه عشق است
عشق است و بجز عشق نباشد سخنی را
کان سر نهان گشته عیان را همه عشق است
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاريك بود و از اهالي آن خاطره هاي دور
نوري از مهتاب اگر باقي مانده
صداي ناتواني از اين احساس پاك است
 
  • Like
واکنش ها: floe

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تا باد برد جایی
نبود اثری از من
تا درد ترا گفتم
هردوست شده دشمن
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
نشسته ماه بر گردونه عاج
به گردون مي رود فرياد امواج
چراغي داشتم، كردند خاموش
خروشي داشتم، كردند تاراج
 
  • Like
واکنش ها: floe

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
جهان و هرچه درو هست نیرزد به جوی
ببین که جام جهانم نگاه دلکش توست
ز باد صبح نسیمی چه خوش رسد ز برت
نسیم باد صبا مست ز پیراهن توست
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو يك قدم نتواني به اختيار گذاشت

تو يك وجب نتواني به اختيار گذاشت
كه سيل آهن در راه ها خروشان است
 
  • Like
واکنش ها: floe

felor

عضو جدید
تا توانی رفع غم از چهره ی غمناک کن
در جهان گریاندن آسان است،قلبی شاد کن
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
نرم و چابك، روح آب
مي كند پرواز همراه نسيم
نغمه پردازان باران مي زنند
گرم و شيرين هر زمان چنگي به سيم
 

meh_61

عضو جدید
من از آن حسن روزافزون که يوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زليخا را[FONT=&quot][/FONT]
 
  • Like
واکنش ها: elva

elva

عضو جدید
ای گمشده دیوانه و عاقل در تو
سررشته ذره ذره حاصل در تو

تا در دل من صبح وصال تو دمید
گم شد دو جهان در دلم و دل در تو
 

barg

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای گمشده دیوانه و عاقل در تو
سررشته ذره ذره حاصل در تو

تا در دل من صبح وصال تو دمید
گم شد دو جهان در دلم و دل در تو


وگر او به وعده گوید که دمی دگر بیایم
همه وعده مکر باشد بفریبد او شما را
 

araz_heidari

عضو جدید
کاربر ممتاز
وگر او به وعده گوید که دمی دگر بیایم
همه وعده مکر باشد بفریبد او شما را
آن دم كه به يك خنده دهم جان چو صراحي
مستان تو خواهم كه گزارند نمازم
چون نيست نماز من آلوده نمازي
در ميكده زان كم نشود سوز و گدازم:gol:
 

barg

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواه و گل افشان کن از دهر چه می جوییی

این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می گوئی؟؟؟
 

elva

عضو جدید
دلی نازک مثال شیشه ام بی
اگر آهی کشم اندیشه ام بی

سرشگم گر بود خونین عجب نی
مو آن دارم که در خون ریشه ام بی
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلی نازک مثال شیشه ام بی
اگر آهی کشم اندیشه ام بی

سرشگم گر بود خونین عجب نی
مو آن دارم که در خون ریشه ام بی

یارم چو قدح به دست گیرد

بازار بتان شکست گیرد

هر کس که بدید چشم او گفت

کو محتسبی که مست گیرد
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
در چمن تو ميچرد آهوي دشت آسمان
گرد سر تو ميپرد باز سپيد كهكشان

هرچه به گرد خويشتن مينگرم درين چمن
آينه ضمير من جز تو نميدهد نشان
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا