مشاعرۀ سنّتی

elnaz66

عضو جدید
دل به نگاه اولین گشت شکار چشم تو

زخم دگر چه میزنی صید به خون طپیده را ؟


فروغی بسطامی
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترا هرجا که دیدندت
همان دم جا بجا کشتند
ترا بیرون تر از اینجا و اکنون
هر زمان و هر کجا کشتند
ترا در ظلمت آینه ها کشتند
ولی در سینه ها....
 

mahz

کاربر حرفه ای
ترا هرجا که دیدندت
همان دم جا بجا کشتند
ترا بیرون تر از اینجا و اکنون
هر زمان و هر کجا کشتند
ترا در ظلمت آینه ها کشتند
ولی در سینه ها....
ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس
بوسه زن بر خاک ان وادی و مشکین کن نفس
 

Mahdy.T

عضو جدید
سحرگهم چه خوش آمد که بلبلی گلبانگ
به غنچه می‌زد و می‌گفت در سخنرانی
که تنگدل چه نشینی ز پرده بیرون آی
که در خم است شرابی چو لعل رمانی
 

minoo-lovely

عضو جدید
سحرگهم چه خوش آمد که بلبلی گلبانگ
به غنچه می‌زد و می‌گفت در سخنرانی
که تنگدل چه نشینی ز پرده بیرون آی
که در خم است شرابی چو لعل رمانی

یا رب ب که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره ب کس ننمود ان شاهد هرجایی...
 

elnaz66

عضو جدید
مردم از حسرت به پیغامی دلم را شاد کن

ای که میگفتی فراموشت نسازم ، یاد کن

لاهوری
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نام لیلی به سر تربت مجنون مبرید
بگذارید که بیچاره قراری گیرد
 

Ghazal_joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی




چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این قصه که می کنی تو با من
زین خوبتر هیچ قصه ای نیست
خوبست ولیک باید از درد
نالان شد و زار زار بگریست
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن که میگوید دوستت میدارم
خنیاگر غمگینی است
که اوازش را از دست داده است
 
  • Like
واکنش ها: mahz

Ghazal_joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
 

banoo12

عضو جدید
کاربر ممتاز
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سال است
غم هجران تو جه دانی که چه مشکل حالیست
 

t.askari

عضو جدید
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی[/FONT]
 

t.askari

عضو جدید
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ببریدی ز همه خلق و به خلق یار شدی[/FONT]

 

Ghazal_joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت چندان که بازبیند دیدار آشنا را
 

t.askari

عضو جدید
اگر یار مرا دیدی به خلوت
بگو ای بی وفا ای بی مروت
گریبانم ز دستت چاک چاکو
نخواهم دوخت تا روز قیامت
 

t.askari

عضو جدید
ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس



یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
 

t.askari

عضو جدید
دوست باشد كسي كه در سختي باري از دوش دوست بر دارد

نه كه ســـر بــــــار زحمت خــــود نيز بــــر ســــر بـــار دوست بگـــــــــــذارد
 

t.askari

عضو جدید
دوست جاي‌ديگر و من ‌مانده ام دركوي دوست

كز در و ديوار كوي دوست آيد بوي دوست
 

t.askari

عضو جدید
تا به شادي مي‌نشيني،غم رسد از گرد راه

بر لب خندان هر گل اشك شبنم ديده ام
 

t.askari

عضو جدید
من برگ گلم باغ شبستان من است

و آن بلبل خوش لهجه غزلخوان من است

نوباوه شب كه شبنمش مي‌خوانند

هر صبح،به نيم بوسه مهمان من است
 

t.askari

عضو جدید
تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن

در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا