۱- جمع کن بابا کار و زندگی داریم ۲ - استاد به روح اعتقاد داری ؟؟؟؟ ۳- جمع کن بابا قلـــــــیون دیر شد ۴- خفه میشی یا بیام خفه ات کنم ۵- جون مادرت درس بسه ۶- استـــــــــــــــــــاد قرار دارم دم بوفه!ولمون کن ۷- برو بیرون دیگه ... ۸- با خداحافظیت خوشحالمون کن ۹- بس کن دیگه صدات رو نروه ۱۰ - استاد ساعت نداری تقویم هستا ! ۱۱- استاد تیتراژ رفت ۱۲- چقدر زر میزنی خفه بمیر با! |
(سر کلاس) اولی: اصغر، جون من یه "استاد خسته نباشید" بگو. با بچه ها قرار داریم بعد کلاس دومی: بابا اینو باید یکی از برق بکشه، گوشاش تعطیله بدبخت!! |
«دوشواری» نام مستعار مردی است که در یکی از مصاحبه های برنامه «در استان»، خطاب به مجری برنامه که می پرسید «چند ساله با این دشواری اینجا زندگی می کنید؟» گفت: «دوشواری؟ خیلی هم جای خوبیه! ... یکه! دوشواری نداره اینجا! خیلی هم عالیه! یچ بشر، از اون روزی که من آمدم اینجا نشستم تا حالا، یه دانه چوب-چوب-چوبمه ورداشت، نبرد... نبرد، هیچ کس. کاری هم کسی با من نداره، منم هیچ بشر کار ندارم.» سپس، هنگامی که مجری اعلام کرد شهرداری قصد تخریب خانه های ساکنان آن محله را دارد، وی اینطور پاسخ داد: «شهرداری کیه؟ اصلا اون کیه؟ اونه با من نیشان بده الان! من نمی دانم! هر کدومش به من نیشان بده اول! ... چیه، جنابعالی ای؟!» و وقتی مجری اعلام کرد که نماینده شهرداری نیست و فقط خواسته مشکل او را بپرسد، اینطور پاسخ داد: «موشچل من می...؟ موشچل ندارم من!» این پیرمرد به سرعت تبدیل به پدیده ای اینترنتی، و نماد مبارزه در برابر زورگویی و حفظ روحیه هنگام مواجهه با دشواری ها شد. هواداران وی در صفحه ای در فیسبوک به نام "دوشواری!؟" که ادمین آن خود را "یچ بشر" معرفی میکند، گرد هم آمده اند. |
- دوشوار زندگی، بی رزم مشترک، هرگز برای ما آسان نمی شود. - ملتی که «دوشواری» دارد، دشواری ندارد. |
۱- جریان (معنی کم کابردی!) ۲- کلمه ای که در صورت حال نداشتن برای ذکر کلمه مورد نظر بکار میرود. ۳- اصطلاحی آچار فرانسه که میتوان در مورد همه چیز بکار برد. |
۱- اینجا چرا اینقدر شلوغه؟ داستان چیه؟! ۲- این داستان رو چرا نمیارن؟ آقا لطف کن رو اون داستان ما نشین. ۳- هر چه زودتر باید این مدارک تحصیلیمو داستان کنم بره. |