این واسه افسون خانم ماه
ماه باشگاه
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای شب از رؤیای تو رنگین شده
سینه از عطر توام سنگین شده[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای به روی چشم من گسترده خویش
شادیم بخشیده از اندوه بیش[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستیم زآلودگی ها کرده پاک
ای تپش های تن سوزان من
آتشی در مزرع مژگان من[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای ز گندمزارها سرشارتر
ای ز زرّین شاخه ها پر بارتر[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای درِ بگشوده بر خورشید ها
در هجوم ظلمت تردید ها[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]با توام دیگر ز دردی بیم نیست
هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست
این دل تنگ من و این بار نور؟
های هوی زندگی در قعر گور؟
ای دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]پیش ازینت گر که در خود داشتم
هر کسی را تو نمی انگاشتم
درد تاریکی ست، درد خواستن
رفتن و بیهوده خود را کاستن[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]سر نهادن بر سینه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در نوازش، نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]زر نهادن در کف طرّار ها
گم شدن در پهنه ی بازار ها[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آه، ای با جان من آمیخته
ای مرا از گور من آمیخته[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]چون ستاره، با دو بال زر نشان
آمده از دوردست آسمان[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]از تو تنهائیم خاموشی گرفت
پیکرم بوی همآغوشی گرفت[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در جهانی این چنین سرد و سیاه
با قدم هایت قدم هایم به راه
ای به زیر پوستم پنهان شده
همچو خون در پوستم جوشان شده[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]گیسویم را از نوازش سوخته
گونه هام از هُرم خواهش سوخته[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آه، ای بیگانه با پیراهنم
آشنای سبزه زاران تنم[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آه، ای روشن طلوع بی غروب
آفتاب سرزمین های جنوب[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]عشق دیگر نیست این، این خیرگی است
چلچراغی در سکوت و تیرگی است[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]عشق چون در سینه ام بیدار شد
از طلب، پا تا سرم ایثار شد
این دگر من نیستم، من نیستم
حیف ز آن عمری که با من زیستم[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای لبانم بوسه گاه بوسه ات
خیره چشمانم به راه بوسه ات[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای تشنّج های لذّت در تنم
ای خطوط پیکرت پیراهنم[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آه می خواهم که بشکافم ز هم
شادیم یک دم بیالاید به غم[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آه، می خواهم که برخیزم ز جای
همچو ابری اشک ریزم های های
این دل تنگ من و این دود عود؟
در شبستان، زخمه های چنگ و رود؟[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]این فضای خالی و پروازها؟
این شب خاموش و این آوازها؟
ای نگاهت لای لائی سِحربار
گاهوار کودکان بی قرار[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای نفس هایت نسیم نیم خواب
شُسته در خود، لرزه های اضطراب[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]خفته در لبخند فرداهای من
رفته تا اعماق دنیاهای من
ای مرا با شور شعر آمیخته
اینهمه آتش به شعرم ریخته[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]چون تب عشقم چنین افروختی
لاجرم، شعرم به آتش سوختی ...[/FONT]