گرفتم قضیه روووووووووووووووو
هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
تبریک تبریک
صبر کن کادو میارم الان
منم سلامکجا زلزله اومده مگه؟
اول سلاممممممممممم
ما نيز بد لرزيديم................
خوشحالی هم دوره های ما در این زمینه هاست
عشقی، ازدواجی، شغلی، تحصیلی
این روزها همه اینطوری خوشحالند.
سلام من عضو تازه واردم.اگه میشه در مورد سایت یکم راهنماییم کنید.
تحصیلی واسه توهه دیگگگگگگگگگگگگگگههمه؟؟؟ احتمالا ً من از اون همه جدا هستم چون الان در هیچ کدوم موفق نیستم متاسفانه
تحصیلی واسه توهه دیگگگگگگگگگگگگگگه
وااا الان من قیافم می خوره خوشحالیه تحصیلیه داشته باشم؟
اووووووووووووووووووووووف خو غمگین باش غصه بخور
إإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإ
از امضامم معلومه اکثرا ً شکلک گریه داره توش
باز این دختر نقل قول نمیزنه
گریه دردی دوا نمیکنه
کمش خوبه اما نه همیشه
باشه حتما ً
الان غصه ی آبیاری رو گرفتم تمرین برامون حل نکرده منم بلد نیستم جزوشم خیلی زیاده بیشترشو نرسیدم پاک نویس کنم
این نقل قول نداشت چون قبلی رو با نقل قول جواب داده بودم ارسال هامو با هم اومد دیگه نشد نقل قول بزنم
من با گریه زنده ام
یعنی اشکت دم مشکته؟
آره همه می دونن اینجا. چطور شما تا حالا نفهمیدی؟
اینقدر خوشم میاد
چون خودمم احساسیم زود گریه میااااااام
بیا باهم گریه کنیم الان
فتنه از توووووووو
نه من تو جمع گریه نمی کنم فقط یه بار پارسال جلوی مسئول آزمایشگاه خاک شناسی اشکم دراومد بعد با همون قیافه رفتم بیرون همه داشتن چپ چپ نگاه می کردن
حالا جریانش چی بود؟ من قیافم خیلی مثبته یعنی هرکی ببینه فکر می کنه معدل بیست و اینا بعد استاد خاک شناسی امتحانای سخت می گرفت دوستم منو اغفال کرد از کتاب کلی چیز تو برگه نوشتم گذاشتم لای برگه هام اون روز زدو استاد هوس کرد برگه ها رو منگنه بزنه منم بهش گفتم بعدا ً می دم اونم شک کرد ازم گرفت و گفت برو بیرون (همه داشتن تقلب می کردن استاد هم دیده بود از بعضی ها هم جزوه گرفت این وسط منو مظلوم گیر آورد) منم هیچی نگفتم وسایلمم اونجا موند و رفتم بیرون بعد رفتم یکی از همکلاسی هامو که خیلی ازم برزگتر بود بردم پیش مسئول آزمایشگاه که با استاد حرف بزنه دیگه احساساتم شدید جریحه دار شد اشکم در اومد
چی شد؟
زندگی پر ماجرایی داشتی
برم دیگه خیلی کار دارم
شب بخیر
باشه برو شام درست کن
شب بخیر
نه بابا شام چیه 3ساعته می خوام زبان بنویسم اینترنت نمی ذارم 2ساعته می خوام نماز بخونم بازم اینترنت نمی ذاره دیگه برم به کارام برسم تا سریال شروع نشده
یه چیز یادم رفت بگم دو روز بعدش با همون استاد تو آزمایشگاه کلاس داشتیم از اول تا آخر کلاس خیلی بد منو نگاه می کرد منم از خجالت سرمو بالا نیاوردم وسط درس یهو چند لحظه ساعت شد منو نگاه کرد دیگه منو دوستم با هم ترسیدیم گفتیم الان یه چیزی می گه منو ضایع می کنه