حرفی به غیر از اظهار تاسف ندارم

حمید...HaMiD

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیدونم چی بگم تنهایی خوب نیست یاد حافظ افتادم که میگه, دریغ و درد که تا این زمان ندانستم, که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق. اگه روحیت خراب شده سعی نکن که صورت مساله رو پاک کنی و از همه ببُری , سعی کن خودتو پیدا کنی (به عنوان داداش کوچیکتر گفتم اینا رو ;))
ممنونم داداش کوچک عزیزم.
زمانی روحیاتم خراب بود
اما
خیلی وقته که دیگه هیچ چیزی برام مهم نیست
من از همه چیز کناره گیری کردم تا فقط یه تماشاچی باشم
اما.......
تایپیک جدیدم رو که زدم حتما میفرستمش تا بخونین و خوشحال میشم تا نظر بدین.
شاید اونموقع بهتر حرفام رو درک کنین و
موفق باشید.:gol:
 

Next

عضو جدید
میگن این دنیا دیگه مثله قدیما نمیشه ... دل این ادما زشته ..دیگه زیبا نمیشه
سرد و خشک.. مثله -- وقتی که دستای باد -- قفس مرغ گرفتار و شکست ... شوق پرواز و نداشت ...
 
آخرین ویرایش:

حمید...HaMiD

عضو جدید
کاربر ممتاز
میگن این دنیا دیگه مثله قدیما نمیشه ... دل این ادما زشته ..دیگه زیبا نمیشه


مثله درخت بیدکی تکیه مو دادم به کسی ____ شدم درختی تو کویر ..تنها و خشک یک اسیر.. می خوام دیگه رها بشم ..ساده و بی ریا بشم ..
زمینم رو شخم بزنم .نه بدبشم نه خوب بشم ..

درخت بید زیاده ...مثله یه ساقه کوچیکه علف هرز که همیشه به یه گیاه قوی تر تکیه میده .. نمی دونم امشب چم شده و لی حسی هست که هیچ وقت تجربش نکردم و دلم می خواد هرچی که فکر میکنم بنویسم .. این امار گیر وبلاگ اذیتم میکنه ..هی یکی می اد ..یکی میره ...بیخیال .. ادرس اینجا روکسی نداره ..اینجوری خیلی بهتره ..این شعرای فریدون چه میکنه .. من .و به گذشته می بره گذشته ایی که همیشه رنگ سردی به خودش داشته . چقدر اون گذشته رو دوست دارم البته فقط یه قسمت کوچیکش رو که اون هم با فریدون سر می کردم ...مثله یه حس بی نظیری که دیگه تجربش نمی کنم... و عمریه غم تو دلم زندونی .. نمی دونم چرا اینجوریه ..هر وقت سعی کردم یه کسی رو پیدا کنم و یه چیزی براش بنویسم ..چقدر سرد ..هیچ جوابی به من نمیداد و لی من با تمام وجود خودم رو معرفی می کردم و همه چیزم رو می گفتم .. خوب به نظر من اشکال از اونهاست ... من هم دیگه تصمیم گرفتم مثله خودتون باشم ..سرد و خشک.. مثله -- وقتی که دستای باد -- قفس مرغ گرفتار و شکست ... شوق پرواز و نداشت ...
سلام
راستش من اونقدر ها هم سنگ نیستم نه اونقدر سرد و نه اونقدر خشک
فقط تصمیم دارم تا زمان و مکان درستش فقط یه تماشاچی باشم
شاید هم کمتر
خوشحال میشم که هم صحبتتون باشم
:gol:
 
بالا