ثانیه های خاکستری...

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
من

همان دستان سرد و

یخ زده ام

.....

و تو همان

های لذت بخش و گرم!
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
💞 سفر كن ...
و بـه هيچكس هم نگو

یک رابطه عاشقانه را زندگى كن ..
و بـه هيچكس هم نگو!

‏شاد زندگى‌كن ...
و بـه هيچكس هم نگو

‏آدم‌ها ‏چيزهاى قشنگ را ‏خراب می کنند

#جبران خليل جبران
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزگاری است در این گوشه پژمرده هوا

هر نشاطی مرده است.

دست جادویی شب

در به روی من و غم می‌بندد

می‌کنم هر چه تلاش،

او به من می‌خندد.
 

sar sia

کاربر بیش فعال
پرندگانِ مهاجر در این غروبِ خموش
که ابرِ تیره تَن اَنداخته، به قلّۀ کوه
شما شتابزده راهیِ کجا هستید
کشیده پَر به افق، تک تک و گروه گروه؟
چه شد که روی نهادید بر دیارِ دگر
چه شد که از چمنِ آشنا سفر کردید
مگر چه درد و شکنجی در آشیان دیدید
که عَزمِ دشت و دَمَن هایِ دورتر کردید؟
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نیست مقبول دل عشق، پسندیده عقل
هر که آدم بود آنجا، دد و دام است اینجا
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

#هوشنگ ابتهاج #ابتهاج
🖤 و امروز
من
ناگهان
شبگرد ثانیه های نبودنت شدم ...🥺
😢
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
محمد‌علی_بهمنی


از هر چه هست و نيست
گذشتم ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گيرم،
فقط همين . . .
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگم
مثل ماه 🌙
که بدون نیمه اش
هر شب
لاغرتر میشود .
🥺
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
در خیال دیگری می رفت
ومن چه عاشقانه
کاسه آب پشت سرش خالی می کردم... 🍁
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو مرا آنقدر آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت ...
بکنم دل ز دل چون سنگت، تو خیالت راحت....
میروم از قلبت،
میشوم دورترین خاطره در شبهایت ....
تو به من میخندی
و به خود میگویی:باز می آید و میسوزد از این عشق ولی....
برنمیگردم ،نه!
میروم آنجایی ک دلی بهر دلی تب دارد،
عشق زیباست و حرمت دارد....
تو بمان!
دلت ارزانی هرکس که دلش مثل دلت سرد بی روح شده است !
نیش و خنجر شده است!
تو بمان در شهرت ......
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
🍁
.
.

امــروز بــاورم شـد

کـــه تــو خــسـتــه تــر از آن بـــودی کــه بـفـهمــی دوســت داشـتـنـم را !

از مـن کــه گــذشــت. . .

امــــا. . .

هـــرجــا کــه هســتــی

"خــستــه نبـاشــی"!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
احتیاط باید کرد،
همه چیز کهنه می‌شود
و اگر کمی کوتاهی کنیم،
عشق نیز!
بهانه‌ها،
جای حس عاشقانه را خوب می‌گیرند.

#نادر_ابراهیمی
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
‏خاطراتی هست که آدم هایش رفته اند این خاطرات غم انگیز است !
‏ولی آن خاطرات که آدم هایش حضور دارند ؛ اما شبیه
‏گذشته نیستند بسیار دردناک تر است .
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلامتی ما معمولیا

که نه “آرزوی” کسی هستیم

و نه “آویزون” کسی…!
 

arash_1376

کاربر فعال
ماهی به آب گفت: تو نمیتونی اشکای منو ببینی، چون من تو آبم...
آب جواب داد اما من میتونم اشکای تو رو احساس کنم چون تو توی قلب منی...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
شب‌هایی توی زندگی ام بود که خیال میکردم تا صبح زیر انبوه رنج متلاشی خواهم شد .
اما صبح شد .
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گول دنیا را نخور ماهیان از کوسه‌ها وحشی‌ترند

بره‌های این حوالی گرگ‌ها را میدرند

سایه از سایه هراسان در میان کوچه‌ها زنده‌ها هم آبروی مردگان را میبرند
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
حس شــعرم میشــــوے تا باز من غــوغا ڪنم؟

از تمام واژه ها تنـها " تــو "را پیدا ڪنم؟

#محمدرضاڪرمے
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سپرده بودمش ، با هزار و یک امید ….

وحالا برای هزار و یکمین بار

دلم را برده ام تا شکستگی اش را گچ بگیرند!
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
بازگشتی ای بهار آرزو اما چه سود،

باغ هستی با خزان نیستی درگیر بود ...🍁
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا خودت هوامو داشته باش من آونقدرا قوی نیستم همش وانموده
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
چہ زیباست
وقتی می‌فهمی
ڪسی زیر این ڪَنبد ڪبود
انتظارت را می‌ڪشد
چہ شیرین است
طعم پیامی ڪہ می‌ڪَوید
ڪجایی
نڪَران شدم...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به یادم هست روزی مصرّانه به تو می گفتم: «ما هرگز خسته نخواهیم شد...هرگز»!

اما مدتی است، پی فرصتی می‌ گردم شیرینم، تا به تو بگویم: «ما نیز، خسته می شویم و خسته شدن، حق ماست»!

اینکه خسته می شویم و از نفس می افتیم و در زانوهایمان، دردی حس می کنیم، مسأله ای نیست. مسأله این است که بتوانیم زیر درختی، کنار جوی آبی، روی تخته سنگی، در کنار هم بنشینیم و خستگی از تن و روح بتکانیم!

خسته نشدن، خلاف طبیعت است همچنان که، خسته ماندن.

دیگر نمی گویم که ما تا زنده ایم، خسته نخواهیم شد بلکه می گویم: «ما هرگز، خسته نخواهیم ماند...»
 
بالا