ثانیه های خاکستری...

plant_biology

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به قدري ساكتم حالا،
كه انگاري درونم حكم اتش بس،
وحال چشمهايم خوب و ارام است؛
به قدري ساكتم انگار
ميان شهر قلبم صدهزار مرده دارد شعر ميگويد!
ببين! من ساكتم؛اين بغض و اين اشوب،از من نيست.!
دلم تنگ است؟ اصلا نيست
كسي را دوست مي دارم؟!نمي دارم!
رها،ارام و معمولي؛ شبيه كل ادمها
ميان موجها چون قايقي، بي سرنشينم،بي سرانجامم!نه فكري در سرم دارم،نه عشقي در دلم!ارام ارامم....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خودزنی فقط این نیست که
چاقو برداری و بیفتی به جانت
یا خودت را به در دیوار بزنی
یا چه می‌دانم
با سر بروی توی شیشه!
گاهی گوش دادن یک آهنگ
پیاده روی در یک خیابان
یا همین ماجرای ساده‌ی خریدن عطر
از خودزنی هم خودزنی‌تر است...
تو چرا نمی‌روی از من؟!

📚 چیزهایی هست که نمی‌دانی/
#علی_سلطانی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
قرار نیست ساعت برای تمام روزهای رفته ام بایستد، پس ادامه میدهم
آخر زندگی برای تمام نشدنها و نرسیدنهایم به من بدهکار است
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چقدر دل‌پذیر است اگر موقعیتی پیش آید و شما بتوانید به دیگری بگویید: "من به تو نیاز دارم"
ما همیشه تصور می‌کنیم چون بزرگسال هستیم باید متکی به خود و آزاد بوده و به کسی محتاج نباشیم و شاید به این دلیل است که اکثر ما از درد تنهایی به جان آمده‌‌ایم، در حالی که نیاز داشتن امری بدیهی و طبیعی به‌شمار می‌آید و مهم است اگر به چیزی احتیاج داشته باشیم و بتوانیم آن را به زبان بیاوریم.

📕 زندگی با عشق چه زیباست
#لئو_بوسکالیا
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زمين بهشت می‌شود روزی كه مردم بفهمند:

هيچ چيز عيب نيست، جز قضاوت و مسخره كردن ديگران؛
هيچ چيز گناه نيست، جز ضایع کردن حق مردم؛
هيچ چيز ثواب نيست، جز خدمت به ديگران؛
هيچ‌كس اسطوره نيست، الا در مهربانى و انسانيت؛
هيچ چيز جاودانه نمی‌ماند، جز عشق؛
و هيچ چيز ماندگار نيست، جز خوبى ...

#پائولو_کوئلیو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




وقتی میخنده بهش بگو:

«دلم میخواد همیشه خوشحال ببینمت

‏اول به این خاطر که لایقش هستی

‏و بعد به این دلیل که لبخند تو

‏قشنگ ترین چیزیه که در این دنیا دیدم

‏و تو رو اینجوری توی ذهن و قلبم‌ دارم..!»
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




عادت دارد موقع خداحافظی بگوید « مواظب خودت باش ».

من هیچوقت نفهمیدم بعد از شنیدن این جمله چطور باید از خودم مواظبت کنم!

مثلا خودم را محکم بغل کنم، موقع رد شدن از خیابان دست خودم را بگیرم، هوای خودم را داشته باشم

یا برای زودتر رسیدن به مقصد میانبر نزنم و دور شمسی قمری بزنم، مسیر ده دقیقه ایی را نیم ساعته گز کنم، راهم را دورتر کنم یا سر هر کوچه خیابان شیر و خط بیندازم که وارد شوم یا نه، خطرناک است، از کوچه بعدی بروم یا اصلا از کوچه های تنگ و خلوت رد نشوم.

توی هر رستورانی غذا نخورم.

توی تخم چشم راننده تاکسی زل بزنم، خوب بررسی کنم اگر نگاهش مهربان و برادرانه نبود اصلا سوار نشوم

و تمام وقتم را برای این جمله هدر کنم که سفارش کرده مواظب خودم باشم.

با همه ی این راه کارهای عجیب و غریب

اعتراف می کنم

بهترین پایان برای وقت های خداحافظی

همین توصیه ی شیرین قند توی دل آب کن است

« مواظب خودت باش »

بی توجهی آدم را می کشد،

اینکه برای کسی مهم نباشی و فرقی نداشته باشد کجا می روی و چکار می کنی.

مادربزرگ اواخر عمرش این جمله را زیاد تکرار می کرد:

«...دیگر به درد نمی خورم، همان بهتر که بمیرم.»

این را از ته دل نمی گفت.

خوشش می آمد لب به دندان بگزیم و اخم کنیم و دور از جانی بگوییم

که « باز از این حرفها زدی؟...»

می خواست مطمئن شود هنوز برایمان مهم است.

دلش توجه می خواست.

مثل همه ی آدم ها،

پیر و جوان هم ندارد،

شنیدن جمله ی مواظب خودت باش همیشه شیرین است.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




گاهی نرم و گاه سخت و شکننده، درست مثل پروانه‌ها.

آنها زیبایند و مملو از رنگ؛ و تا وقتی آزادند بسیار لطیف و شادی بخش‌اند، بی آنکه خود بفهمند!

"آیا تا بحال پروانه‌ی زنده ای را در دست گرفته‌ای؟"

به محض اولین تماس با بال‌هایشان، انگشتان شما رنگ می‌گیرد.‌ این ممکن است آن ها را بکُشد یا اگر خیلی خوش شانس باشند با بال های زخمی و برای مدتی کوتاه، دوباره پرواز کنند.

تمام ما لااقل برای یکبار هم که شده در زندگی‌مان پروانه بوده‌ایم...

نِشَسته در دستان کسی که روزی دوستمان داشت!

تنِ ما زخمی بزرگ است که پوستی رنگین آن را پوشانده...!

و زخم ها...

زخم ها اصلیت ماست.

ما رنگدانه هایمان را در نهایت سخاوت به دست های کسی که دوستمان داشت بخشیده‌ایم، و جای خالی آنها عاقبت ما را خواهد کُشت.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کاش غیر از من و تو
هیچ‌کس باخبر از ما نشود؛
نوبتِ بازی ما باشد
و هرگز
نوبتِ بازیِ دنیا نشود

#افشین_یداللهی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن آدمهایی که نماندند و آنهایی که حمایت نکردند بزرگترین "استادان" ما هستند.

همان هایی که ما را ندیدند و "اندوه" را در قلب ما به جای عشق و توجه کاشتند.

همان هایی که فکر میکردیم آشناترینِ دنیایمان هستند اما از غریبه ها هم سردتر برخورد کردند و کمتر توجه کردند.

همان ها، "استادان" ما هستند.

آدمهایی که تلاش ما را برای کم کردنِ فاصله ها اشتباه برداشت کردند و دوست داشتنِ ما را نقطه ضعفمان تلقی کردند.

آنهایی که هر چه بیشتر عشق ورزیدیم، سخت تر و سردتر شدند.

آنهایی که اشتیاقمان را به سخره گرفتند و مهرِ ما را کم اهمیت جلوه دادند.

همان آدمها، "استادان" ما هستند.

ما بزرگترین درسهای زندگی مان را از سخت ترین رابطه هایمان خواهیم گرفت.

درسهایی برای هر چه نزدیک تر شدن به خودمان.

آدمهایی که ما را تنها تر کردند ما را به درونمان نزدیک تر میکنند.

کمی که صبور باشیم و ایمان داشته باشیم به دنیایی که کارش را بلد است، متوجه میشویم این آدمها بزرگترین تکان دهنده ها هستند.

ما را و برداشت ذهنی مان را تغییر میدهند.

ما را و نوع رابطه مان با خودمان را تغییر میدهند.

انگار که این آدمها باید بیایند تا چیزی تغییر کند. چیزی در درونمان، در نگاهمان به آدمها و دیدمان به زندگی.

خودتان را سرزنش نکنید برای رابطه هایتان و ادمهایی که تجربه کرده اید.

همه ی ما به "استادانی" احتیاج داریم تا "تغییر" را تجربه کنیم.

پایدارترین "تغییراتِ درونی" از دلِ سخت ترین تجربه ها شروع میشود.

به جریان دنیا اعتماد کنید و از ادمهایی که تجربه کرده اید گلایه نکنید.

گاهی آدمها بزرگترین "استادانِ" ما میشوند.

استادانی که به ما می آموزند، چطور مهر بورزیم و از عشق مایوس نشویم و چطور هر آنچه که آنها از ما دریغ کردند را، ما از خودمان دریغ نکنیم؛ و درست آنطور که آنها با ما برخورد کردند ما با خودمان و دیگران برخورد نکنیم.

به جریان زندگی اعتماد کنید و اجازه دهید تجربه هایتان همچون استادانی گرانبها به شما درسهایی تکرار نشدنی را بیاموزند.
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من بی تو •••
💫یک واژه‌ی ساده بیش نیستم

❤️امّا ڪنارت، همچون
💫یک کتاب عاشقانه آرام می‌شوم

❤️ورق بزن مرا •••
💫ڪه سطر به سطرم

❤️پُر از دوستت دارم است •••
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در مرگ عاشقانه ی نيلوفران صبح
در زير لاجورد غم انگيز آسمان...

در هرکجا که می‌گذرد سايه‌ی حيات
سرمست و پرنشاط
رو کن به سوی عشق
رو کن به سوی چهره‌ی خندان زندگی...


✍ #نادر_نادرپور


☀️🔸
 
بالا