تارا پارسا
عضو جدید
اعتماد به نفس...حالا رفتي يانه؟بهترین بلا سر استادمون این بود که تو دانشگاه جلوی همه به استادمون گفتم دوست دارم میخوام بیام خواستگاریت
اعتماد به نفس...حالا رفتي يانه؟بهترین بلا سر استادمون این بود که تو دانشگاه جلوی همه به استادمون گفتم دوست دارم میخوام بیام خواستگاریت
ماهم یه دفعه استادمون سوعیچ شو جا گذاشت ما هم برداشتیم و رفتیم دانشگاه گردی.استاد بیچاره کلی دنبال ما گشت پیدامون کرد وتازه تشکرم کرد.
همین
بهترین بلا سر استادمون این بود که تو دانشگاه جلوی همه به استادمون گفتم دوست دارم میخوام بیام خواستگاریت
استاده همسایه دیوار به دیوار مون بود یه دختر تقریبا 27 ساله منم همیشه اذیتش میکردم اون هم اذیتم می کرد فجیع مث به بابام میگفت تو دانشگاه با فلان دختر بود و.......
مایع ظرفشویی ریختم روی سکو تا پاشو گذاشت محکم خورد زمین
یکبارم کیفمو انداختم تو سر ناظم
یک سری هم همسترمو بردم مدرسه و کلی معلم هنرمو ترسوندم و.........
من خیلی شیطون بودم تو مدرسه
دمش حسابي گرماستاده همسایه دیوار به دیوار مون بود یه دختر تقریبا 27 ساله منم همیشه اذیتش میکردم اون هم اذیتم می کرد فجیع مث به بابام میگفت تو دانشگاه با فلان دختر بود و.......
شما دخترا خیلی پشتهوای همو دارین مواظب باشین یه وقت خفه نشیندمش حسابي گرم
این مدرسه شما احتمالا معاونی کسی را نداشته یا بچه ها اداره اش میکردنبدترین بلا واسه سال سوم دبیرستان بود که تمام بچه های کلاس توی سطل زباله ببخشد اگه بی ادبیه شاشیدن بعد اونو گذاشتن بالای در وقتی استاد فیزیک اومد داخل چشمتون روز بد نبینه اون همه جیییییییش روی استاد بیچاره مون ریخت باعث شد که کل کلاس ترم اول فیزیک رو افتادن
بدترین بلای دیگه مون واسه دوم دبیرستان بود که یه استاد داشتیم استاد شیمی بود ، شخصی واقعا عقده ای و بد عنوق بود او تازه یک زانتیای سفید رنگ صفر کیلومتر خرید هیچ وقت هم ماشینو از ترس خط خطی بچه ها به داخل مدر سه نمی اورد همون دور و برا پارک میکرد یه روز بچه ها جاشو فهمیدن ، قبل از کلاس این استاد درس شیرین ورزش داشتیم همه بچه ها حدود 30 یا 35 نفر بودیم
ماشینو طوری خط خطی کردن که انگار ماشین تو عمرش رنگ سفید به خودش ندیده بود ماشین سفید بچاره رو این قدر باکلید خط خطی کردن که ماشین رنگ سبز تیره به خود گرفته بود بعد قبل از اینکه زنگ تفریح بخوره بچه ها بیان اومدیم شروع به فوتبال کردیم
داش اما همه میترسیدن مدرسه کنار زندان بود بیشتر بچه های اون مدرسه تو اون سال دوساله سه ساله بودند طوری بود که به وحشی ترین مدرسه شهرمون تبدیل شده بوداین مدرسه شما احتمالا معاونی کسی را نداشته یا بچه ها اداره اش میکردن
اول ترم با استاد حل تمرینمون ترم ریختم رو هم (خانم بود)
آخر ترم که نمره کامل بهم داد باهاش بهم زدم
من بهترین بلارو سر استارمون آوردم و از خودم مایه گذاشتم..............
تو دوره کاردانی استادی داشتیم که با عرض شرمندگی یه کم ............ تشریف داشت. آتلیه های معماری هم که مسلما مختلطه........و استادمونم که....
ایشون واسه اینکه به اهدافشون برسن کلاسو به دو گروه آقایون و خانوما تقسیم کردن.... که نتیجش معلومه. قرار شد آقایون بعد از ظهر برن سر کلاس و خانومام قبل از ظهر. هیشکی از این کار استادمون راضی نبود. مغز معمارانه منم فورا شروع به راه حل یابی واسه برگردوندن کلاس به روال عادیش کرد. بچه های کلاسو هماهنگ کردمو گفتم من هرچی به استاد گفتم تاییدم کنید و اصلا نخندین!!!!!!!! بچه هام قبول کردن!
گفتم استاد من نمی تونم با گروه آقایون بیام سر کلاس و باید با خانوما بیام!!!!!!!!! علتشو ازم پرسید. منم سینه راست کردمو با افتخار بهش گفتم استاد من شاغلم و شغلمم چوپونیه!!!!!!
الانم که نشستم تو کلاس یه کارگر استخدام کردمو گذاشتم تا از گوسفندام نگهداری کنه............... ایشونم باور کرد و گفت اشکالی نداره استثنائا تو با اون یکی گروه بیا. این حرف استاد همانا و از هفته بعد مختلط شدن کلاس همان.
نهایتا کلاس دوباره مختلط شد و منم بدلیل چوپونیم یه نمره 19.50 پایان ترمی از استادمون گرفتم.
کجاش تعجب داره؟؟؟؟
یادم نمیاد واسه کجاش تعجب کردم..ولی داره!
حس کنجکاویم گل کرد بگو کجاش تا بیشتر توضیح بدم
یه بار دیگه دقیق تر توضیح بده خاطرتو
یک ترم کلاس حل تمرین داشتیم 7 نمره دسته استادش بود خانمم هم بودند
من همون اول ترمی باهاش ریختم رو هم آخر ترم هم که ایشون نمره رو کامل بهم داد باهاش بهم زدم
شما دخترا خیلی پشتهوای همو دارین مواظب باشین یه وقت خفه نشین
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
بدترين درد تو دنيا چيه؟ | زنگ تفريح | 81 | ||
بدترين ضدحالي كه خوردي چي بوده؟ | زنگ تفريح | 43 | ||
ماه تولدت و روز تولدت رو پشت سر هم کامنت بزار =)) | زنگ تفريح | 2 | ||
حوصلتون سر نرفته...!!!!؟ | زنگ تفريح | 112 | ||
حوصلم سر رفته.... | زنگ تفريح | 101 |