سلام بر حقجویان
اول اینکه لطف کنید و خلاصه بنویسید .
اوّل اینکه به میزان کافی خلاصه نوشته ایم. اگر حوصلۀ خواندن یک متن ساده و کوتاه را ندارید، پس چرا بحث می کنید؟!
دوم اینکه ، مدیریتِ اینجا بارها و بارها ازم خواستن که آدرسِ دقیقِ نقل قولهای تاریخی رو ذکر کنم . شما هم برای اینکه وزنِ تاریخیِ پستتون حفظ بشه ، لطف کنید و آدرسِ دقیقِ قضایایی که ادعا میکنین رو ذکر کنید . حتی اگه منبعتون اینترنتی هم باشه ، بهتر از هیچیه .
نقل قولهای تاریخی شما، نقلهایی یکجانبه و معمولاً همراه با نقل قول ناقص از منابع تاریخی است. برای مثال شما از خردسال بودن عایشه در زمان ازدواج سخن می گویید، در حالی که طبق کهنترین سند تاریخی(سیرۀ ابن هشام به نقل از ابن اسحاق)، او جزء کسانی است که پیش از علنی شدن دعوت مسلمان شده است، یعنی حداقل 12 سال پیش از عروسی مسلمان گردیده است، و لذا اگر بر اساس کهنترین سند، در زمان مسلمان شدن، تنها 6 سال می داشت، در زمان عروسی جوانی 18 ساله می بود.
شما این احتمالات تاریخی را نادیده می گیرید و چیزی که به نفعتان است را طرح می کنید. حتی طبری، که سندی متأخر است، هم چندین روایت مختلف در این باره نقل می کند، ولی شما آنکه بیشتر به هدفتان نزدیک است را گلچین(!) می کنید.
برعکس شما، چیزهایی که من می گویم از ماجرای حمایت بنی هاشم از حضرت محمّد(ص) تا بحث کعب بن اشرف، همگی مورد اتّفاق اکثریت مورخین هستند، و هر کس با تاریخ اسلام آشنایی اندکی داشته باشد، می داند نظر اکثریت یا کهنترین اسناد اینهاست. پس چرا باید به چیزی استناد کنم که از مسلّمات تاریخ است و هر فرد آشنایی آنها را می داند. آیا بنده باید در بحث از مسیحیت به کتکیزم استناد کنم تا نشان بدهم که اکثریت قریب به اتفاق آنها به تثلیث اعتقاد دارند؟ هر کس با مسیحیت آشنا باشد، تثلیث را نیز می شناسد! ولی اگر خیلی دوست دارید، مشکلی نیست از دفعۀ بعد، با استنادات بیشتری بحث خواهیم کرد.
مورد عایشه را اشاره کردیم: بروید کتاب سیرۀ ابن هشام و بخشهای ابتدایی دعوت پیامبر را بخوانید تا به لیست کسانی که پیش از علنی شدن دعوت، مسلمان شدند بربخورید و نام عایشه را در بین آنها ببینید!
سوم اینکه بهتره بیشتر حوصله کنید و پستهای قبلی رو بخونید . چون دوستانی قبل از شما از همین شیوه ای که شما استفاده کردین ؛ استفاده کردن برای توجیه حرکاتِ مسلمانان صدر اسلام و جوابشون هم داده شد .
کل پستتون این مضمون رو میرسونه که : "دشمنان پیامبر ، آدمهایِ بدی بودند ... "
و بعدش ما باید نتیجه گیری کنیم که اشکالی نداره که کشته بشن (حتی وقتی دستشون بستست و تسلیم شدند) ، ازشون دزدی بشه ، ترور بشن (من از کلمه "ترور" استفاده نکردم ها ... ) و ...
دوستِ عزیز ، فرض کنیم دشمنِ شما ، خیلی هم بد باشه ، از روشهایِ کثیفی برای ضربه زدن به شما هم استفاده کنه ... ولی این مجوزی برای شما نخواهد بود که مقابله به مثل کنید .
پس چه تفاوتی بینِ شما و دشمنِ شماست ؟
مغالطۀ تجاهل و مغالطۀ تحریف. دوستان باز دقّت کنند، که:
اوّلاً ایشان خودشان را به آن راه می زنند و سخن ما را تحریف می کنند. ما نگفتیم آنها آدمهای بدی بودند پس باید می مردند. کسانی که جنایتهایی مثل این افراد انجام بدهند و جان انسانها و امنیت جامعه ای را به خطر بیندازند، به هر حال در هر زمانی طبق قانون مجازاتی دارند، و همین امروز هم در جهان غرب چنین مجازاتهایی را به صورت پیدا و پنهان خواهند داشت. آمریکا که از دید برخی مدینۀ فاضله است، برای خود این حق را قائل است که هر کشوری را که امنیت ملّی اش را به خطر بیندازد، با تسلیحات هسته ای، هدف قرار بدهد و این حق را با کمال پررویی در سریالهایی مثل 24 مطرح می کند و به صورت نرم، برای مخالفینش شاخ و شانه می کشد!
ثانیاً باز دقّت کنید که مخالفین اسلام، در سرکوب مسلمین کوچکترین شکّی به خود راه نمی دهند، ولی با این سخنان باطل می خواهند ما را از روحیۀ مقاومت و تلاش و جهاد دور کنند. ببینید که در مورد شهادت که مدال افتخار اسلام است، یک مشت استشهادی خل و چل طالبانی را به جهان نشان می دهند تا شهادت را چیز سیاهی نشان بدهند، در مزدور بودن القاعده و طالبان اینکه تا به حال هیچ حرکتی علیه متحدّ استراتژیکشان اسرائیل نکرده اند. افسوس که عمر شب کوتاه است و نور به هر حال ظلمات را در می نوردد.
ثالثاً تفاوت ما و دشمن ما، بسیار آشکار است، اگر تجاهل نکنید. آنها توطئه می کنند، دشمنی می کنند، ضربه می زنند و متقابلاً ضربه می خورند. شما اگر اینقدر مخالف کشتن دشمنان توطئه گر هستید، بروید با آمریکا مقابله کنید که برای حفظ امنیت ملّی حق تهاجم اتمی و هسته ای را برای خویش قائل است و قلدری اش حتی برای غربزده ها هم امری مسلّم است، نه جهان اسلام که فعلاً قدرت واکنشی در حدّ آمریکا، ندارد. بله مشکل شما برخورد با دشمنان به قول خودتان "بد" نیست. مشکل شما چیز دیگری است، که بر هر عاقلی روشن است!
اگه بخوام به سبکی که دوست داری جوابت رو بدم ، شما مرتکب مغالطه "تو هم چنینی" میشید برای توجیه رفتارِ مسلمین .
مغالطۀ این مغالطه بود!
مغالطۀ تو هم چنینی!!!؟ منظورتون همون مغالطۀ "خودت هم [همینطور]" هست دیگه؟! به هر حال هر کس با این مغالطه آشنا باشد متوجه می شود که ما مرتکب چنین مغالطه ای نشده ایم. بدبختانه دوستان از صد جلسه کلاس منطق، یک نصفه جلسه را نشسته اند و فرق پاسخ نقضی با مغالطۀ خودت هم همینطور را متوجه نمی شوند. بنده پیشنهاد می کنم، برای اینکه این مبارزۀ زیبایتان با اسلام، عقاب بیشتری داشته باشد، یک مقدار منطق بخوانید، تا برای کوبیدن اسلام، فقط ژست منطق را نگیرید، بلکه بدان عمل کنید.
نیاز به توضیح است که مغالطۀ خودت هم همینطور، زمانی رخ می دهد که فرد به جای دفاع از خود، ایراد را به طرف مقابل نسبت می دهد، ولی پاسخ نقضی که از ما سر زد، این است که هم نشان بدهیم که این ایرادی که به ما می گیرند بر خودشان وارد است و هم به دفاع از خویش بپردازیم. پاسخی که ما دادیم، پاسخی نقضی بود و نه این مغالطه که این دوستمان ادّعایش را دارند!!
در باقیِ پستتون ، نقبی زدید به آمریکا و اسرائیل و ... که هیچ ربطی به تاپیک نداره ...
نقب به آمریکا و اسرائیل!! خب اگر شما به هیچ الگو و سیستم خاصی در دنیا اعتقاد ندارید تا مدینۀ فاضلۀ شما را نشان بدهد، اینبار هم مغالطه ای دیگر را عَلَم فرموده اید، به نام مغالطۀ "کمال نامیسّر".
و السّلام علی من اتّبع الهدی