"اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم؟"(!)

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ژوبر كه از سوي ناپلئون بناپارت به ايران اعزام شده بود. در سال 1221 ق. در اردوگاه جنگي عباس ميرزا با روسها از او ديدن مي‌كند. در اين ديدار به نقل ژوبر عباس ميرزا به وي چنين مي‌گويد:

مردم به كارهاي من افتخار مي‌كنند، ولي چون من، از ضعيفي من بي‌خبرند. چه كرده‌ام كه قدر و قيمت جنگجويان مغرب زمين را داشته باشم؟ چه شهري را تسخير كرده‌ام و چه انتقامي توانسته‌ام از تاراج ايلات خود بكشم؟ ... از شهرت فتوحات قشون فرانسه دانستم كه رشادت قشون روسيه در برابر آنان هيچ است، مع‌الوصف تمام قواي مرا يك مشت اروپايي(روسي) سرگرم داشته، مانع پيشرفت كار من مي‌شوند... نمي‌دانم اين قدرتي كه شما(اروپايي‌ها) را بر ما مسلط كرده چيست و موجب ضعف ما و ترقي شما چه؟ شما در قشون جنگيدن و فتح كردن و بكار بردن قواي عقليه متبحريد و حال آنكه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و بندرت آتيه را در نظر مي‌گيريم. مگر جمعيت و حاصلخيزي و ثروت مشرق زمين از اروپا كمتر است، يا آفتاب كه قبل از رسيدن به شما به ما مي‌تابد تأثيرات مفيدش در سر ما كمتر از شماست؟ يا خدايي كه مراحمش بر جميع ذرات عالم يكسان است خواسته شما را بر ما برتري دهد؟ گمان نمي‌كنم. اجنبي حرف بزن! بگو من چه بايد بكنم كه ايرانيان را هشيار نمايم؟

مسافرت به ارمنستان و ايران، ب.آ. ژوبر، ترجمه‌ي محمود هدايت، ص 94 و 95.




****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما
خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و
حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
****



 
آخرین ویرایش:

oneunited

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا نمی دونم! اما یه چیز همیشه ذهنمو درگیر خودش کرده! خارجی ها هر چه بی دین و ایمون تر اوضاع و احوالشون ردیف تر و جیبشون پر پول تر!
 
آخرین ویرایش:

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
ژوبر كه از سوي ناپلئون بناپارت به ايران اعزام شده بود. در سال 1221 ق. در اردوگاه جنگي عباس ميرزا با روسها از او ديدن مي‌كند. در اين ديدار به نقل ژوبر عباس ميرزا به وي چنين مي‌گويد:

مردم به كارهاي من افتخار مي‌كنند، ولي چون من، از ضعيفي من بي‌خبرند. چه كرده‌ام كه قدر و قيمت جنگجويان مغرب زمين را داشته باشم؟ چه شهري را تسخير كرده‌ام و چه انتقامي توانسته‌ام از تاراج ايلات خود بكشم؟ ... از شهرت فتوحات قشون فرانسه دانستم كه رشادت قشون روسيه در برابر آنان هيچ است، مع‌الوصف تمام قواي مرا يك مشت اروپايي(روسي) سرگرم داشته، مانع پيشرفت كار من مي‌شوند... نمي‌دانم اين قدرتي كه شما(اروپايي‌ها) را بر ما مسلط كرده چيست و موجب ضعف ما و ترقي شما چه؟ شما در قشون جنگيدن و فتح كردن و بكار بردن قواي عقليه متبحريد و حال آنكه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و بندرت آتيه را در نظر مي‌گيريم. مگر جمعيت و حاصلخيزي و ثروت مشرق زمين از اروپا كمتر است، يا آفتاب كه قبل از رسيدن به شما به ما مي‌تابد تأثيرات مفيدش در سر ما كمتر از شماست؟ يا خدايي كه مراحمش بر جميع ذرات عالم يكسان است خواسته شما را بر ما برتري دهد؟ گمان نمي‌كنم. اجنبي حرف بزن! بگو من چه بايد بكنم كه ايرانيان را هشيار نمايم؟

مسافرت به ارمنستان و ايران، ب.آ. ژوبر، ترجمه‌ي محمود هدايت، ص 94 و 95.




****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما
خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و
حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
****




به عباس میرزا می گم که :
"تو در امروز و دیروز موندی اونها در امروز و فردا!"
"تو به داشته هات می بالی و اونها به چیزایی که می تونن داشته باشن و ندارن"
"تو خودت رو سرباز و شاه می دونی اونا قطره قطره ظرفیتشونو استفاده می کنن و نمی گن این رعیته!"
"تو علنی می کنی خواسته های غریزیتو، اونها پنهون می کنن!"
و خیلی چیزای دیگه که الان دیره! برای دونستنت!!
 
آخرین ویرایش:

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و خیلی چیزای دیگه که الان دیره! برای دونستنت!!

با تمام این تفاسیر یکی از شاخص های عصر قاجار و نقاط آغازین برای کشف علل عقب ماندگی ایران ؛ عباس میرزای ولیعهد بود !

او و اقداماتش می بایست در ظرف زمان خودش در کنار سایرین ؛سنجیده و نقد شود
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
با تمام این تفاسیر یکی از شاخص های عصر قاجار و نقاط آغازین برای کشف علل عقب ماندگی ایران ؛ عباس میرزای ولیعهد بود !

او و اقداماتش می بایست در ظرف زمان خودش در کنار سایرین ؛سنجیده و نقد شود

خوب شما شروع کردی ما هم یه چیزی گفتیم! بقیه اقداماتشو بیار بگو ما هم نقد کنیم! اوکی؟ تا تاپیکت مفید فایده بشه! ممنون.
 

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب شما شروع کردی ما هم یه چیزی گفتیم! بقیه اقداماتشو بیار بگو ما هم نقد کنیم! اوکی؟ تا تاپیکت مفید فایده بشه! ممنون.

حرف من درتایید کلام شما بود!

عنوان کردم«با تمام این تفاسیر یکی از شاخص های عصر قاجار و نقاط آغازین برای کشف علل عقب ماندگی ایران ؛ عباس میرزای ولیعهد بود !

او و اقداماتش می بایست در ظرف زمان خودش در کنار سایرین ؛سنجیده و نقد شود
»

نقطه عطف این تاپیک این میتونه باشه که شوربختانه بعد از گذشت زمانی بالغ بر ۲۰۰ سال از عمر تاریخ پرفرازو نشیب ایران در دوره کنونی نیز ما مبتلابه به جواب دهی این سوال هستیم که « چه باید بکنیم که ایرانیان را هشیار نماییم» سوالی که ذهن عباس میرزا رو مشغول کرده بود !

ممنون از شما اگه واقعا دوست دارید براتون مفید فایده باشه این منابع رو مطالعه بفرمایید

شمیم علی اصغر «ایران در دوره سلطنت قاجار» انتشارات زریاب ص ۴۰۷ و...
اجلالی فرزام «بنیان حکومت قاجار» نشر نی ص ۶۶ و...
همبلی گاوین «تاریخ کمبریج »ترجمه مرتضی ثاقب فر ص 195 و...

« پیش از مرگ زودرس او در سال 1833 (۱۲۱۲) او را یگانه مردی می دانستند که قادر است اصلاحات و احیای حیات ملی را آغاز کند».(see H. Busse)
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
حرف من درتایید کلام شما بود!

عنوان کردم«با تمام این تفاسیر یکی از شاخص های عصر قاجار و نقاط آغازین برای کشف علل عقب ماندگی ایران ؛ عباس میرزای ولیعهد بود !

او و اقداماتش می بایست در ظرف زمان خودش در کنار سایرین ؛سنجیده و نقد شود
»

نقطه عطف این تاپیک این میتونه باشه که شوربختانه بعد از گذشت زمانی بالغ بر ۲۰۰ سال از عمر تاریخ پرفرازو نشیب ایران در دوره کنونی نیز ما مبتلابه به جواب دهی این سوال هستیم که « چه باید بکنیم که ایرانیان را هشیار نماییم» سوالی که ذهن عباس میرزا رو مشغول کرده بود !

ممنون از شما اگه واقعا دوست دارید براتون مفید فایده باشه این منابع رو مطالعه بفرمایید

شمیم علی اصغر «ایران در دوره سلطنت قاجار» انتشارات زریاب ص ۴۰۷ و...
اجلالی فرزام «بنیان حکومت قاجار» نشر نی ص ۶۶ و...
همبلی گاوین «تاریخ کمبریج »ترجمه مرتضی ثاقب فر ص 195 و...

« پیش از مرگ زودرس او در سال 1833 (۱۲۱۲) او را یگانه مردی می دانستند که قادر است اصلاحات و احیای حیات ملی را آغاز کند».(see H. Busse)

ممنون! تاریخ زندگی خودمو به زور می خونم!! اما وقت کنم حتما! می خونم!
 
آخرین ویرایش:

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
[h=2]دو حكايت از سواد دولتمردان قاجار[/h]ليست سويل

در دوره‌ي اول مجلس شوراي ملي، در هنگام تنظيم بودجه‌ي مملكتي، چون غالباً صحبت از حقوق دربار و مقام سلطنت مي‌شد اصطلاح «ليست سيويل» كه يك اصطلاح فرانسوي است دائماً از دهان وكلا خارج مي‌گرديد.
ميرزا محمد علي خان قوام الدوله تفرشي وزير ماليه، مدتها بدون آنكه به روي خود آورد كه معني اين كلمه را نمي‌داند در مباحثات شركت جست. ولي بالاخره طاقتش طاق شده، سر به گوش وثوق الدوله، يكي از وكلاي آن دوره گذارد و گفت: فلاني، اين ريش و سبيل چه معنايي دارد؟ من از مصطفي هم پرسيدم، او هم ندانست.
مقصود از مصطفي فرزند او بود كه بعدها به دوام الدوله معروف شد و به زبان فرانسه آشنايي داشت.
هزار و يك حكايت تاريخي، محمود حكيمي، ص275.

افعال بي قاعده:
مخبر السلطنه نوشته است: در باب مدارس جديد هميشه با اتابك – ميرزا علي اصغر خان – مجادله داشتم. يك روز به اصرار به مدرسه‌ي علميه‌شان آوردم. از شاگردان سؤالات شد. مؤدب الدوله در معرفي شاگردي گفت: افعال بي قاعده (زبان فرانسه) را خوب فرا گرفته است.
اتابك گفت: خوب بود افعال بي قاعده را در خارج مدرسه مي‌آموخت.
هزار و يك حكايت تاريخي، محمود حكيمي، ص59.

نتیجه م این شد که هر بار که به تعویق می ندازمش، یادش بگیرم! زبان فرانسه رو!!
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
آداب رسوم ایرانیان قجری در هنگام صرف غذا

خانم مادام دیو لافوا در کتاب خود از خاطراتش در سفر به ایران چنین می نویسد:«قبل از شروع به غذا نوکران با آفتابه لگن در مقابل مهمان زانو به زمین می زنند و مهمان دست راست خود را در بالای لگن نگاه میدارد و نوکر با آفتابه آب می ریزد تا دست شسته شود.بعد تمام مهمانان با صاحب خانه به سفره غذا نزدیک شده آستین دست راست را بالا می زنند و دست چپ را برای نگهداری لباس روی سینه قرار می دهند و با دست راست مقداری پلو که در مشت بگنجد برداشته و با گوشت مخلوط می کنند و فشار می دهند تا مانند گلوله ای بشود.

بعد آن را تقریباً بدون جویدن می بلعند و بسا می شود که گلوله در گلو گیر کند و مجبور می شوند گردن بشکنند و به او قدری فشار آورند تا منبسط و منقبض شود و گلوله به معده برسد.در موقع غذا خوردن حرف و آب خوردن ممنوع است زیرا که در این صورت ،اشخاص پر چانه از نصیب خود محروم می شوند خوردن ناهار تقریباً ده دقیقه طول میکشد که در آخر کار قاشق بزرگ پر عمق چوبی را بر داشته و پر از سکنجبین یا شربت یا دوغ تازه می کنند بعد دوباره دست را با آفتابه و لگن می شویند و بلافاصله مشغول کشیدن قلیان میشوند و بعد نماز می خوانند و در رختخواب که در روی زمین پهن است می خوابند.


*********************************************************************************************************
ماها زیاد فرق نکردیم نه؟!
البته نمی شه تعمیم داد به کل ایرونی ها!
غذا، چایی، سیگار، استراحت به ترتیب برای روزهای خیلی معمولی و خیلی دلگیر! در سال چن بارشو باید شمرد!
اما روزایی که بیرونیم همچین چیزی نداریم!
قبل وبعد غذا دستا رو می شورن و بهداشتیه.... اون موقع ها، لوله کشی آب نبوده!! این چپ و راستشو توی فیلمهای سیاه و سفید قلچماقی شاید بشه دید!
خوردن ده دقیقه ای .... نمی دونم! بستگی داره به عادت فردی!

ولی در کلش زیاد فرق نکردیم!


 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
یک سیاح اروپایی که در عصر شاه عباس مدتی در اصفهان به سر برده گفته‌است: « غذای متداول ایرانیان که همیشه باید بر سر سفره‌شان باشد و قبل از هرچیز دیگری می‌خورند، برنج نپخته‌ای است که آن را پلو می‌نامند و معمولا با گوشت گوسفند سرو می‌شود.... ایرانیان با انگشتان خود گوشت را پاره می‌کنند و کمتر دیده می‌شود که از کارد استفاده کنند»[گرچه استفاده از کارد و چنگال و نشستن بر سر میز را ابتدا ایرانیان در دوره پادشاهی کوروش کبیر به کار می بردند و برخی از اسرای رومی این سنت ایرانیان را به فرهنگ غربی انتقال دادند] سیاح دیگری در دوره آغا محمدخان نیز از «کباب‌هایی که از گوشت بره و مرغ و گوسفند» ترتیب داده شده سخن گفته‌است. با این‌حال اختراع غذای مستقلی به نام چلوکباب را به ناصرالدین‌شاه هم نسبت می‌دهند. واحد شمارش چلوکباب «دست» است.

یک دست چلوکباب معمولاً به یک بشقاب پر از پلو، کباب برگ(یک سیخ) یا کوبیده(دو سیخ) گفته می‌شود که همراه با گوجه فرنگی کباب شده، سماق، پیاز و نوشیدنی (معمولا دوغ) سرو می‌شود. قیمت یک پرس چلوکباب کامل در زمان ناصرالدین‎‌شاه ۳ قران، در زمان احمد شاه ۴ تا ۵ ریال، در زمان محمدرضاشاه تا ۶۰ ریال و امروزه حدود 50000 ریال می‌باشد.


********************************************************************

من که برنامه مارتا استوارت رو می دیدم یه ایرونی اومده بود و شوید پلو با ته دیگ مخصوص می پخت بقدری ازش تعریف کرد و پلو بقدری قشنگ و جالب بود که نگو!! و برنج رو با چنان مهارتی آبکش کرد و توضیح داد که می شکنه و نباید بشکنه و باید قد بکشه مث این بود که داشت سحر می کرد! پیش دونادها، غذاهای دریایی با الکل و .... خیلی متفاوت بود!

چیزی که هنوزم باب نشده، همین کارده!
علتش هم اینه که ماها گوشت رو به قدری می پزیم که درجه پختش نیازی به کارد نداره! و کمتر بیفتک تهیه می کنیم تا بیایم آبدار درستش کنیم و نیاز به کارد باشه!
اون دیگه منسوخ شده و کسی با دستش غذا نمی خوره! به غیر از مواردی که شوخی شوخی باشه که حتی به بعضی کتابهای فارسی رمان اینا سرایت کرده بود که دستشو بعد خوردنِ میوه، می کشه رو شلوارش تا تمیز شه!! و این رفتار بجه های دهه شصت و هفتاده!
با کبابهای تهیه شده با گوشت پرجرب هم مخالفم چرا که درصد مرگ و میر به علت مصرف چربی حیوانی در ایران خیلی زیاده! آمارشو بعداً پست می کنم!

ماها زیاد فرق نکردیم نه؟؟؟

 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
واژه های ارثیه ایرانی از دوران پربار قاجار

از 100 تای اول 42 تاشو می دونستم(دیدم یا شنیدم بدون نگاه به تعریف) پس هنوزم نصف واژه هامونو از اون دوره و رفتار اون آدمها داریم!!

یعنی نصفمون اون طوری موندیم که حالا نصفشونو من می دونستم نه؟؟
 

Similar threads

بالا