مشاعرۀ سنّتی

رنگ خدا

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Nov 18, 2008

• #9,811

محسن ز گفت:

چنان مستم چنان مستم من امشب
که ا ز چنبر برون جستم من امشب

کلیک کنید تا باز شود...

با هیچ کس نشان زان دلستان ندیدم
یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد

 

Sharif_

مدیر بازنشسته

• Nov 18, 2008

• #9,812

دیم یک عندلیب خوشنوائی
که می‌نالید وقت صبحگاهی

بشاخ گلبنی با گل همی گفت
که یارا بی وفایی بی وفائی

 

abfa

عضو جدید

• Nov 18, 2008

• #9,813

یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش لله که روم من ز پی یار دگر

 

ک

کافر خداپرست

-

کاربر ممتاز

• Nov 18, 2008

• #9,814

روزي که مرا عشق تو ديوانه کند
ديوانگي‌ کنم ديو آن نکند

حکم مژه‌ي تو آن کند با دل من
کز نوک قلم خواجه‌ي ديوان نکند!

 

رنگ خدا

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Nov 18, 2008

• #9,815

Redhat گفت:

دیم یک عندلیب خوشنوائی
که می‌نالید وقت صبحگاهی

بشاخ گلبنی با گل همی گفت
که یارا بی وفایی بی وفائی

کلیک کنید تا باز شود...

یارب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح ان دهد که چه گفت و چها شنید

 

گلابتون

مدیر بازنشسته

• Nov 18, 2008

• #9,816

دلا ز خبث حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطر امیدوار ما نرسد

چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را
غبار خاطری از رهگذار ما نرسد

 

رنگ خدا

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Nov 18, 2008

• #9,817

abfa گفت:

یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش لله که روم من ز پی یار دگر

کلیک کنید تا باز شود...

رباب وچنگ ببانگ بلند می گویند
که گوش چان به پیغام اهل راز کنید

 

محـسن ز

مدیر بازنشسته

کاربر ممتاز

• Nov 18, 2008

• #9,818

کافر خداپرست گفت:

ياري خواهي ز يار با يار بساز
سودت سود است با خريدار بساز

از بهر وصال ماه از شب مگريز
وز بهر گل و گلاب با خار بساز

کلیک کنید تا باز شود...

زدست دیده ودل هردو فریاد
که هرچه دیده بینه دل کنه یاد
بسازم خنجری نیشش زفولاد
زنم بر دیده تا دل گردد ازاد

 

رنگ خدا

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Nov 18, 2008

• #9,819

گلابتون گفت:

دلا ز خبث حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطر امیدوار ما نرسد

چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را
غبار خاطری از رهگذار ما نرسد

کلیک کنید تا باز شود...

در چین زلفش ای دل مسکین چگونه
کاشفته گفت باد صبا شرح حال تو

 

abfa

عضو جدید

• Nov 18, 2008

• #9,820

ورای طاعت دیوانگان ز ما طلب
که شیخ مذهب ما عاقلی گنه دان است

 

ک

کافر خداپرست

-

کاربر ممتاز

• Nov 18, 2008

• #9,821

تا بنده ز خود فاني مطلق نشود
توحيد به نزد او محقق نشود

توحيد حلول نيست، نابودن توست
ورنه به گزاف باطلي حق نشود

 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت

مدیر تالار

• Nov 19, 2008

• #9,822

دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
باز پرسید خدا راـ که پروانه کیست

می دهد هر کسش افسونی و معلوم نشد
که دل نازک او مایل افسانه کیست

 

abfa

عضو جدید

• Nov 19, 2008

• #9,823

کافر خداپرست گفت:

تا بنده ز خود فاني مطلق نشود
توحيد به نزد او محقق نشود

توحيد حلول نيست، نابودن توست
ورنه به گزاف باطلي حق نشود

کلیک کنید تا باز شود...

در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس
بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است

 

Sharif_

مدیر بازنشسته

• Nov 19, 2008

• #9,824

دلا اصلا نترسی از ره دور
دلا اصلا نترسی از ته گور

دلا اصلا نمیترسی که روزی
شوی بنگاه مار و لانه‌ی مور

 

محـسن ز

مدیر بازنشسته

کاربر ممتاز

• Nov 19, 2008

• #9,825

تا نپنداری زیادت غافلم
گریه می جوشد شب و روز در دلم

 

الهه_م

عضو جدید

• Nov 19, 2008

• #9,826

مي كشندم چو در آغوش به مهر
پرسم از خود كه چه شد آغوشش
چه شد آن آتش سوزنده كه بود
شعله ور در نفس خاموشش

 

cute

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Nov 19, 2008

• #9,827

من چرا یادم رفت که تو هستی
وچرا می گشتم همه ی عمر پی فهمیدن تو
که تو همین جاهایی و مرا می فهمی...

 

n_h_1365

عضو جدید

• Nov 19, 2008

• #9,828

من پذیرفتم شکست عشق را
پند های عقل دور اندیش را
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon2.gif آه این ثانیه های نامرد
چه بلاها بر سرم آوردند
نه به چشم من افق بخشیدند
نه ز بغضم گره ای وا کردند

 

محـسن ز

مدیر بازنشسته

کاربر ممتاز

• Nov 19, 2008

• #9,829

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار
پای ان سرو روان اشک روانی داشتم

 

abfa

عضو جدید

• Nov 19, 2008

• #9,830

می ده که گرچه گشتم نامه سیاه عالم
نومید کی توان بود از لطف لایزالی

 

n_h_1365

عضو جدید

• Nov 19, 2008

• #9,831

یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

 

cute

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Nov 19, 2008

• #9,832

من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را

 

shanli

مدیر بازنشسته

• Nov 19, 2008

• #9,833

آب ، آیینه ی عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است؛
باش فردا ، که دلت با دگران است..

 

محـسن ز

مدیر بازنشسته

کاربر ممتاز

• Nov 19, 2008

• #9,834

نمیدونم دلم دیونه کیست
کجا میگرده و در خونه کیست
نمیدونم دل سرگشته ما
اسیر نرگس مستونه کیست

 

cute

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Nov 19, 2008

• #9,835

تا چه کند با رخ تو دود دل من
آینه دانی که تاب آه ندارد

 

abfa

عضو جدید

• Nov 19, 2008

• #9,836

تو نیستی که ببینی دل رمیده ی من
بجز تو یاد همه چیز را رها کرده است

 

محـسن ز

مدیر بازنشسته

کاربر ممتاز

• Nov 19, 2008

• #9,837

تا به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تورا نکته به نکته مو به مو

 

n_h_1365

عضو جدید

• Nov 19, 2008

• #9,838

تو بیا،
تو بمان با من تنها تو بمان
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو ، به جای همه گل ها تو بخند ...

 

abfa

عضو جدید

• Nov 19, 2008

• #9,839

درون خلوت کروبیان عالم قدس
صریر کلک تو باشد سماع روحانی

 

گلابتون

مدیر بازنشسته

• Nov 19, 2008

• #9,840

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

یاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست
وانچه در مسجد امروز کم است آنجا بود