سلام.
چرا من نمیشناسم تو رو؟
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
چرا من نمیشناسم تو رو؟
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سلام
زود تند سریع خودتو معرفی کن
http://www.www.www.iran-eng.ir/customavatars/avatar131957_11.gif
منم همينطور
اين از كم سعادتيه من بوده
من بيشتر تو گفتگو ازادم.گاهي زنگ تفريح و مهندسي اي تي و اينجا هم هستم.
ولي فقط گاهي
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
انشالله که همیشه موفق باشی مریم خانوم
بی زحمت لب در وایسادی برو چهار تا لیوان چای بریز بخوریم
http://www.www.www.iran-eng.ir/customavatars/avatar131957_11.gif
بی زحمت لب در وایسادی برو چهار تا لیوان چای بریز بخوریم
http://www.www.www.iran-eng.ir/customavatars/avatar131957_11.gif
هااااااان. خوبی؟منم همينطور
من بيشتر تو گفتگو ازادم.گاهي زنگ تفريح و مهندسي اي تي و اينجا هم هستم.
ولي فقط گاهي
یه قصه بگو زود.
سلاام
گلتون کم بود که اومد
یه چایی هم به من بدین گلوم کویر لوته
گلتون کم بود که اومد
یه چایی هم به من بدین گلوم کویر لوته
هنوز نرسيدم ميخواين ازم كار بكشين؟
يكي بود يكي نبود
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
باقيشو بعدا ميگم واسه امشب بس بود.
سلام آزي خوبي؟
چه داستانه قشنگی دستت درد نکنه کلی توش پندو نصیحت نهفته بوديكي بود يكي نبود
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
باقيشو بعدا ميگم واسه امشب بس بود.
چه داستانه قشنگی دستت درد نکنه کلی توش پندو نصیحت نهفته بود
اگه دخمل خوبي باشي فردا شبم يه دونه از همين قصه هام واست تعريف ميكنم
الان تعریف کن اخه داستانت خیلی قشنگ بوداگه دخمل خوبي باشي فردا شبم يه دونه از همين قصه هام واست تعريف ميكنم
الان تعریف کن اخه داستانت خیلی قشنگ بود
اگه قشنگ بود پس تو چرا هنوز بيداري و نخوابيدي؟من شبي يه قصه تعريف ميكنم فقط.اگه هم اذيتم كني به مامان مهسا ميگم كه بابا اميدش بگه باهات دعوا كنه.
سلام به همگی ...
دوستان متاسفانه من تا اطلاع ثانوی از این تایپیک و این جمع قشنگتون بدلایلی اخراج میشم ...
واقعا معذرت میخوام از همتون که یه مدت رو نمیتونم در کنارتون باشم تا زمانی که اخراجم از طرف اخراج کنندم به پایان برسه و بتونم بازم پیشتون برگردم ...
همتونو از ته دل دوست دارم ...
امیدوارم هر چه زودتر تموم بشه ...
به امید دیدار ...
دوستان متاسفانه من تا اطلاع ثانوی از این تایپیک و این جمع قشنگتون بدلایلی اخراج میشم ...
واقعا معذرت میخوام از همتون که یه مدت رو نمیتونم در کنارتون باشم تا زمانی که اخراجم از طرف اخراج کنندم به پایان برسه و بتونم بازم پیشتون برگردم ...
همتونو از ته دل دوست دارم ...
امیدوارم هر چه زودتر تموم بشه ...
به امید دیدار ...
الان تعریف کن اخه داستانت خیلی قشنگ بود
تو چرا هنوز لامپت خاموشه
درستش کن
گیر دادما
(ناراخت نمیشی که)
از شدت قشنگی خوابم نمیبرهاگه قشنگ بود پس تو چرا هنوز بيداري و نخوابيدي؟من شبي يه قصه تعريف ميكنم فقط.اگه هم اذيتم كني به مامان مهسا ميگم كه بابا اميدش بگه باهات دعوا كنه.
منم میرم به بابا امیرم میگم
ممد بی تو هرگز حالا که اینطور شد ما هم اینجا رو تحریم میکنیم تا اون کسی که اینکار رو کرده دست از این کارش برداره .بیتو هرگز ممدسلام به همگی ...
دوستان متاسفانه من تا اطلاع ثانوی از این تایپیک و این جمع قشنگتون بدلایلی اخراج میشم ...
واقعا معذرت میخوام از همتون که یه مدت رو نمیتونم در کنارتون باشم تا زمانی که اخراجم از طرف اخراج کنندم به پایان برسه و بتونم بازم پیشتون برگردم ...
همتونو از ته دل دوست دارم ...
امیدوارم هر چه زودتر تموم بشه ...
به امید دیدار ...
ممد دست داریم
یس تو هرگز بیتو عمری
منم دیگه نمیام تا ممد بیاد .
سلام به همگی ...
دوستان متاسفانه من تا اطلاع ثانوی از این تایپیک و این جمع قشنگتون بدلایلی اخراج میشم ...
واقعا معذرت میخوام از همتون که یه مدت رو نمیتونم در کنارتون باشم تا زمانی که اخراجم از طرف اخراج کنندم به پایان برسه و بتونم بازم پیشتون برگردم ...
همتونو از ته دل دوست دارم ...
امیدوارم هر چه زودتر تموم بشه ...
به امید دیدار ...
تو چرا هنوز لامپت خاموشه
درستش کن
گیر دادما
(ناراخت نمیشی که)
مياي تو يه يالله بگو چادرمونو سرمون كنيم.
سلام به همگی ...
دوستان متاسفانه من تا اطلاع ثانوی از این تایپیک و این جمع قشنگتون بدلایلی اخراج میشم ...
واقعا معذرت میخوام از همتون که یه مدت رو نمیتونم در کنارتون باشم تا زمانی که اخراجم از طرف اخراج کنندم به پایان برسه و بتونم بازم پیشتون برگردم ...
همتونو از ته دل دوست دارم ...
امیدوارم هر چه زودتر تموم بشه ...
به امید دیدار ...
سلام دوست عزیزسلام به همگی ...
دوستان متاسفانه من تا اطلاع ثانوی از این تایپیک و این جمع قشنگتون بدلایلی اخراج میشم ...
واقعا معذرت میخوام از همتون که یه مدت رو نمیتونم در کنارتون باشم تا زمانی که اخراجم از طرف اخراج کنندم به پایان برسه و بتونم بازم پیشتون برگردم ...
همتونو از ته دل دوست دارم ...
امیدوارم هر چه زودتر تموم بشه ...
به امید دیدار ...
چی شده؟شما که اخراج نشدی؟
چرا باباي تو اسمش اميره باباي من اسمش محمدرضا؟يعني تو خواهر واقعيم نيستي؟يعني اين همه سال مامان مهسا بهمون دروغ گفته؟از شدت قشنگی خوابم نمیبره
منم میرم به بابا امیرم میگم
بايد ببينيم اسم باباي هومن چيه
يك گنجشكی بود كه يك مادر بزرگ پيری (پير ماما) داشت
يك روز كه گنجشك مشغول بازی بود تيغی به پايش رفت.
گنجشك نزد پير ماما رفت تا تيغ را از پايش بيرون بياورد
پير ماما گفت چشمهای من خوب نمی بيند
اگر ميخواهی تيغ را ببينم و از پايت بيرون بياورم بايد برای من شير بياوری
گنجشك پيش بز رفت
بز بز به من شير بده
بز گفت تو به من برگ داده ای ؟
درخت درخت به من برگ بده
درخت گفت تو به من آب داده ای ؟
گنجشك پيش جوی رفت
جوی جوی به من آب بده
جوی گفت تو من را لايروبی كرده ای ؟
گنجشك پيش آهنكر رفت
آهنگر آهنگر به من بيل و كلنگ بده
آهنگر گفت تو به بچه های من تخم مرغ داده ای؟
گنجشك پيش مرغ رفت
مرغ مرغ به من تخم مرغ بده
مرغ گفت تو به من دانه داده ای ؟
گنجشك پيش خرمن رفت
خرمن خرمن به من دانه بده
خرمن گفت تو من را جارو كرده ای ؟
گنجشك پيش كوه رفت
كوه كوه به من جارو بده
كوه گفت بچين و ببر بچين و ببر
گنجشك جاروها را چيد و با آن خرمن را جارو كرد
از خرمن دانه ها را جمع كرد و به مرغ داد
از مرغ تخم مرغ گرفت و به بچه های آهنگر داد
از آهنگر بيل و كلنگ گرفت و جوی را لايروبی كرد
در جوی آب جاری شد و درخت سيراب شد
درخت برگ داد
بز شير داد و شير بز را دوشيد
شير را به پير ماما داد
پير ماما شير را خورد و چشمانش بينا شد
تيغ پای گنجشك را بيرون آورد
يك روز كه گنجشك مشغول بازی بود تيغی به پايش رفت.
گنجشك نزد پير ماما رفت تا تيغ را از پايش بيرون بياورد
پير ماما گفت چشمهای من خوب نمی بيند
اگر ميخواهی تيغ را ببينم و از پايت بيرون بياورم بايد برای من شير بياوری
گنجشك پيش بز رفت
بز بز به من شير بده
بز گفت تو به من برگ داده ای ؟
گنجشك پيش درخت رفت
درخت درخت به من برگ بده
درخت گفت تو به من آب داده ای ؟
گنجشك پيش جوی رفت
جوی جوی به من آب بده
جوی گفت تو من را لايروبی كرده ای ؟
گنجشك پيش آهنكر رفت
آهنگر آهنگر به من بيل و كلنگ بده
آهنگر گفت تو به بچه های من تخم مرغ داده ای؟
گنجشك پيش مرغ رفت
مرغ مرغ به من تخم مرغ بده
مرغ گفت تو به من دانه داده ای ؟
گنجشك پيش خرمن رفت
خرمن خرمن به من دانه بده
خرمن گفت تو من را جارو كرده ای ؟
گنجشك پيش كوه رفت
كوه كوه به من جارو بده
كوه گفت بچين و ببر بچين و ببر
گنجشك جاروها را چيد و با آن خرمن را جارو كرد
از خرمن دانه ها را جمع كرد و به مرغ داد
از مرغ تخم مرغ گرفت و به بچه های آهنگر داد
از آهنگر بيل و كلنگ گرفت و جوی را لايروبی كرد
در جوی آب جاری شد و درخت سيراب شد
درخت برگ داد
برگها را چيد و به بز داد
بز شير داد و شير بز را دوشيد
شير را به پير ماما داد
پير ماما شير را خورد و چشمانش بينا شد
تيغ پای گنجشك را بيرون آورد
یعنی چی؟!!!!سلام به همگی ...
دوستان متاسفانه من تا اطلاع ثانوی از این تایپیک و این جمع قشنگتون بدلایلی اخراج میشم ...
واقعا معذرت میخوام از همتون که یه مدت رو نمیتونم در کنارتون باشم تا زمانی که اخراجم از طرف اخراج کنندم به پایان برسه و بتونم بازم پیشتون برگردم ...
همتونو از ته دل دوست دارم ...
امیدوارم هر چه زودتر تموم بشه ...
به امید دیدار ...
حالش بیشتره امتحان کنتو چرا هنوز لامپت خاموشه
درستش کن
گیر دادما
(ناراخت نمیشی که)
(نه ناراحت نمیشم آقا حسین)
تا خون در رگ ماست هدیه به ممد ماست
ما اهل کوفه نیستیم ممد تنها بماند
تا خون در رگ ماست هدیه به ممد ماست
تموم مرغهای دنیا به فداک ممد مخصوصا مال یاسمنیا
زندگی بی اب ممکن است اما بی تو هرگز ممد
ما ایستاده ایم ممد باید ازاد گردد
ممد عشق ماست زندگی بی عشق ممکن نیست
ممد ما پشتتیم نترس لازمه یه بیانیه بدی تا دنیا رو واست به اتیش بکشیم
ما اهل کوفه نیستیم ممد تنها بماند
تا خون در رگ ماست هدیه به ممد ماست
تموم مرغهای دنیا به فداک ممد مخصوصا مال یاسمنیا
زندگی بی اب ممکن است اما بی تو هرگز ممد
ما ایستاده ایم ممد باید ازاد گردد
ممد عشق ماست زندگی بی عشق ممکن نیست
ممد ما پشتتیم نترس لازمه یه بیانیه بدی تا دنیا رو واست به اتیش بکشیم
چرا باباي تو اسمش اميره باباي من اسمش محمدرضا؟يعني تو خواهر واقعيم نيستي؟يعني اين همه سال مامان مهسا بهمون دروغ گفته؟
بايد ببينيم اسم باباي هومن چيه
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-