مشاعرۀ سنّتی

IT Engineer2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/ تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری
ای شیخ این اشعاری که بیان میدارید از کدام شاعر است؟
يادم آيد تو به من گفتي :

از اين عشق حذر كن!

لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
 

yalda63

عضو جدید
درآ که در دل خسته توان دراید باز/ بیا که در تن مرده روان درآید باز

بیا که فرفت تو چشم من چنان ببست/که فتح باب وصالت مگر گشاید باز

ز دست دیده و دل هر دو فریاد /که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد / زنم بر دیده تا دل گردد ازاد
 

IT Engineer2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر مرغ فکر کر کز سر شاخ سخم بجست/بازش ز طره ی تو مضراب میزدم
روی نگار در نظرم جلوه مینمود/ وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
من پرستوي خزان ديده و خاموش توام
حسرتي گر به دلم هست همان دوري توست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا