نسل 70 با 60 گره خورده س جدا از هم نیستیمفقط 60-همینو بس
برا من متفاوتن- درضمن توهین هم نکنید لطفانسل 70 با 60 گره خورده س جدا از هم نیستیم
سلام به داداشا و آجیای دهه 60
میگمااااااا
جوری میگید ما دهه شصتیا.. دهه شصتیا..
انگار با ماموت میرفتید مدرسه ...
رو کتیبه درس میخوندید...
با سنگ تراش خورده کشور گشایی میکردید...
چه خبره آخهههههههههه؟؟؟
برا من متفاوتن- درضمن توهین هم نکنید لطفا
دهه 70 یای میکرو ندیده
آتاری ندیده
کمبد بازی نکرده
قصه های مجید ندیده
للک و پلک ندیه
3 هفته فقط داشتیم مسیر یه توپ رو از محوطه جریمه تا دروازه دنبال میکریم ببینیم بلخره سوبا میزنه ! نمیزنه !
ما رنج دوران کشیده ایم
بهر امروز وطن - خون دل ها خورده ایم
عظمی راسخ بوده ایم
در فقا درس خوانده ایم
خانواده آقای هاشمی از کازرون میرفتن نیشابور و مشهد!
شما یادتون نمیاد، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی
دوست من قصد جسارت نداریمبرا من متفاوتن- درضمن توهین هم نکنید لطفا
اره بخدا....................بابا بخخخخخخخخخدا ما هم اینارو همشونو دیدیم و چشیدیم
بله بلهببینیند تو پیشکسوت بودن شما 60 ی ها شکی نیست ولی ما 70 ی ها ی چیز دیگه ایم ...........
هييييييييييي واي نگو 23....منم 23 سالمه ولي به رو خودم نميارم...الان كه گفتي احساس پيري كردمواااااااااااااااااااای انگار همین دیروز بود بخدا
مثه ی سریال 23 سال عمرم از جلو چشمام رد شد هر سال هم میگم انگار همین دیروز بود
البته ما بدبختیامون تا آخر عمر همراهمون هست فقط شکلش فرق میکنه با زیاد شدن سنمون
ما دهه 70 یا صب ساعت 9 صبح با بستنیا بستنیا از خواب پا میشدیم
سوسول نیسم اصلابله دهه 60 تیا شدید هوای همو دارن چون معتقدن بزرگترین ظلم تاریخ به اونا شده
دوست من دقیقا روز ارتحال بدنیا اومد میگفت مادرش یادش میاد اشکش میاد
من خودم نی نی بودم که تو خش بین قصردشت و سرسبیل موشک خورد (البته عمل نکرد :دی)
و............
دهه هفتادیام هی بیان رو نوستالژی های 60 تیا اسکیت برن که ما اینو دیدیم و اونو دیدیم و......
برو باووو بچه 70دی سوسول (شوخی بود)
دقیقاپسره ۸ سالشه از باباش تبلت میخواد والا ما ۸ سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم که جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه به قدری کیف میکردیم انگار ساعت سواچ دستمونه
سوسول نیسم اصلا
واقعا اینایی رو که گفتم یادمه
کیا یادشونه وقتایی که معلم میخواست سوال بپرسه پاک کنمونو مینداختیم زیر میز که بریم بیاریمش و تو تیررس نگاه معلم نباشیم ؟
سعی میکردیم از نگاه معلم دورشیم ولی بدبختی همون موقع یهو صدامیزد