بدون شک مرگ فرزند بزرگترین درد و مصیبت برای والدین است مخصوصا اگر خردسال یا نوجوان باشد. واکنشها به چنین اتفاقی در امریکا معمولا بسیار متفاوت از آنچه درایران می بینیم است. در اینجا والدین کودک از دست رفته تمام تلاش خود را می کنند تا سایر کودکان به چنین سرنوشتی دچار نشوند. به عنوان نمونه دو مورد را که خود من از نزدیک در جریان قرار گرفته ام را می آورم:
رایانرایان نام پسر بچه ای است که توسط برخی از دانش آموزان و همچنین دوستان اینترنتی مورد آزار و اذیت قرار گرفت. این نوع اذیت و آزار جسمی یا روحی در زبان انگلیسی Bullying نامیده می شود. رایان که به شدت افسرده شده بود در سال 2003 در سن 13 سالگی خودکشی کرد. پدر رایان ( Dr. John Halligan) که یک مهندس شرکت IBM است ابتدا به بررسی موضوع پرداخت و وقتی که فهمید علت خودکشی رایان Bullying و Cyber Bullying است وبسایت زیر را در همین مورد به راه انداخت:http://www.ryanpatrickhalligan.org/
او هر هفته در سرتاسر آمریکا و حتی خارج از کشور به مدارس مختلف می رود و برای دانش آموزان و والدین در مورد Bullying سخنرانی می کند. جان برنامه های مختلفی در رادیو و تلوزیون در همین مورد اجرا کرده است. او همچنین موفق شد دو قانون جدید را در همین ارتباط در ایالت خودشان به تصویب برساند. آمارها نشان میدهند که آمار خودکشی کودکان در مدارسی که او سخنرانی کرده است به میزان قابل ملاحظه ای کاهش یافته است. هفته قبل جان برای سخنرانی به مدرسه میلاد پسرم آمده بود و من یکی از صدها والدینی بودم که به سخنرانی اش گوش دادم.
الکسالکس یک دانش اموز دبیرستان بود که معمولا در حین رانندگی پیام کوتاه می فرستاد. یک روز که مثل همیشه او با وانت پدرش درحال رانندگی و ارسال پیام کوتاه بود کنترل ماشین از دستش خارج شد و وانت از جاده خارج و واژگون شد. متاسفانه الکس دقایقی بعد جان سپرد. پدر و مادر الکس یک موسسه به نام موسسه یادبود الکس براون راه اندازی کردند:http://www.rememberalexbrownfoundation.org/
آنها اتومبیلی که الکس با آن تصادف کرد را نگه داشته اند و آنرا به مدارس مختلف می برند و به دانش اموزان نشان میدهند و در این مورد اطلاع رسانی می کنند. آنها تاکنون برای مدارس زیادی در آمریکا سخنرانی کرده اند. سپس دانش آموزانی که قول میدهند که هرگز در حین رانندگی پیام کوتاه نفرستند یک حلقه های پلاستیکی مخصوصی را دریافت میکنند که نشان دهنده قول آنها است. برخی هم تر جیح میدهند که به وبسایت آنها بروند و در صفحه مخصوص قول بدهند. فعالیتهای این پدر و مادر و دوستان انها باعث کاهث تصادفات اینچنینی و همچنین تصویب قوانین مرتبط شده است.
آنها اتومبیلی که الکس با آن تصادف کرد را نگه داشته اند و آنرا به مدارس مختلف می برند و به دانش اموزان نشان میدهند و در این مورد اطلاع رسانی می کنند. آنها تاکنون برای مدارس زیادی در آمریکا سخنرانی کرده اند. سپس دانش آموزانی که قول میدهند که هرگز در حین رانندگی پیام کوتاه نفرستند یک حلقه های پلاستیکی مخصوصی را دریافت میکنند که نشان دهنده قول آنها است. برخی هم تر جیح میدهند که به وبسایت آنها بروند و در صفحه مخصوص قول بدهند. فعالیتهای این پدر و مادر و دوستان انها باعث کاهث تصادفات اینچنینی و همچنین تصویب قوانین مرتبط شده است.
الکس که عاشق مادرشبود گاهی پیامهای عاشقانه برای او میفرستاد. یکی از روشهای الکس نوشتن پیام در جاههایی بود که می دانست مادرش آن را خواهد دید. شیشه اتاق الکس پر از گرد و خاک بود و او میدانست که مادرش به زودی آن را تمیز خواهد کرد. در روز مرگ، آلکس روی آن شیشه با انگشتش نوشت " مادرم دوستت دارم" چند روز بعد از مرگ الکس ، مادرش این پیام را پیدا کرد و قلبش بیشتر آتش گرفت. یک موسسه خیریه که خانه این خانواده را رایگان برایشان نوسازی کرد آن پنجره را هم به همان صورت قاب کرده و در اتاق کار مادرش گذاشته است.
آخرین ویرایش: