یک ایه مثل قران بیاورید؟؟؟

wasper

عضو جدید
دیشب یک بحثی با دوستام داشتم برای این قضیه.
بحث شده بود که وقتی میگویند یک ایه مثل قران بیار یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منظورش نگارشی و سبک نوشتاری هست و یا متن و مفهوم ان هست.
لطفا دقیق و با مثال جواب بدید.
 

majidhosseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من باید برم
اما یه توضیح کوتاه بهتون میدم
یکی از دلایل زیبایی قران چند بطنی بودن اون هستش
یعنی به این معنا که شما یه آیه میبینی
اما همین یه آیه که به قول معلم دبیرتانمون تو یه ایه کوچیکش 24 ارایه ادبی استفاده شده از مفهومی برخوردار هستش که باعث تفسیر گوناگون میشه
و هرچی زمان میگذره بیشتر با قوانین قران و مفاهیم اشنا میشیم که همین باعث شده میگن قران همیشه تازگی داشته باشه و برای تمام عصرها جذابیت داشته باشه
این چند بطنی بودن قران باعث میشه همیشه مبحث بحث برای کشف مفاهیم دینی و اینکه کشف این مفاهیم بیشتر و .... باعث میشه که تفکر ، تعقل ، بحث ، پایبندیه اجتماع و هزاران چیز دیگه میشه
شما حتی به سک سوره حمد نگاه کنی و تفاسیر مختلفی رو ببینی متوجه میشی که هنوز چیزهایی هست پشت این آیه ها که معلوم باز هم با تاریخش نکاه کنی هم شاید درکش سخت باشه
برای مثال سوری هود ایه 121 انتهای آیه کلمه ذلک به 2 کلمه برمیگرده
که یکیش کلمه اختلاف و یکی کلمه افراد (اگه اشتباه نکنم) که هرکدوم دنیای تفسیر اون ایه رو عوض میکنه
اینکه تمام این مفهومات رو در عین لطافت احساس و زیبایی کلام اون وقتی قران هرچند به ترتیل خونده میشه میشه ارایه های ادبی رو بیشتر درک کرد ، یکی و تنها یکی از اعجاز قران هستش

خوب من دیگه برم
موفق باشین 
 
آخرین ویرایش:

wasper

عضو جدید
من باید برم
اما یه توضیح کوتاه بهتون میدم
یکی از دلایل زیبایی قران چند بطنی بودن اون هستش
یعنی به این معنا که شما یه آیه میبینی
اما همین یه آیه که به قول معلم دبیرتانمون تو یه ایه کوچیکش 24 ارایه ادبی استفاده شده از مفهومی برخوردار هستش که باعث تفسیر گوناگون میشه
و هرچی زمان میگذره بیشتر با قوانین قران و مفاهیم اشنا میشیم که همین باعث شده میگن قران همیشه تازگی داشته باشه و برای تمام عصرها جذابیت داشته باشه
این چند بطنی بودن قران باعث میشه همیشه مبحث بحث برای کشف مفاهیم دینی و اینکه کشف این مفاهیم بیشتر و .... باعث میشه که تفکر ، تعقل ، بحث ، پایبندیه اجتماع و هزاران چیز دیگه میشه
شما حتی به سک سوره حمد نگاه کنی و تفاسیر مختلفی رو ببینی متوجه میشی که هنوز چیزهایی هست پشت این آیه ها که معلوم باز هم با تاریخش نکاه کنی هم شاید درکش سخت باشه
برای مثال سوری هود ایه 121 انتهای آیه کلمه دلک به 2 کلمه برمیگرده
که یکیش کلمه اختلاف و یکی کلمه افراد (اگه اشتباه نکنم) که هرکدوم دنیای تفسیر اون ایه رو عوض میکنه
اینکه تمام این مفهومات رو در عین لطافت احساس و زیبایی کلام اون وقتی قران هرچند به ترتیل خونده میشه میشه ارایه های ادبی رو بیشتر درک کرد ، یکی و تنها یکی از اعجاز قران هستش

خوب من دیگه برم
موفق باشین 

من هنوز نفهمیدم که وقتی ما میگیم به یک نفر که یک ایه مثل قران بیار.یعنی بهش میگیم چکار کن.
از نظر نگارشی و سبک نوشتاری میگیم ویا از نظر متن؟
 

majidhosseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من هنوز نفهمیدم که وقتی ما میگیم به یک نفر که یک ایه مثل قران بیار.یعنی بهش میگیم چکار کن.
از نظر نگارشی و سبک نوشتاری میگیم ویا از نظر متن؟

اینهمه راجع به چند بطنی بودن قران گفتم
باز اینو میگی؟
من دیگه رفتم
 

shahruzs

عضو جدید
کاربر ممتاز
به قول مارمولک حیف که اسلام دستهای مارو بسته وگرنه یه چیزایی میگفتم
 

wasper

عضو جدید
اخه دیروز یکی منکر قران میشد.ما بهش گفتیم که یک ایه مثل قران بیار.ما قبول میکنیم.
اون هم گفت منظورتون چیه.
این هم کتاب هست مثل کتاب های دیگه.
همانطور که مثلا یک رمان یا یک دیوان شعر پر از استعاره هست.قران هم سبک خودش را داره.
مثلا همانطور که کسی نمیتونه مثل فردوسی و سعدی شعر بگه.ما هم نمیتونیم.
یکی از رفیق هایم ادعا کرد منظورش سبک نوشتاری قران هست .یعنی قران یک سبکی نوشته میشه که یک عرب هم برایش جالب هست
 

Sarp

مدیر بازنشسته
یه معلم عربی داشتیم دوره دبیرستان که عراقی بود و مسلما مسلط به عربی !

خودش هم زیاد آدم متعصبی نبود که بگیم چون مسلمانه و این حرف رو میزنه

اون میگفت قرآن یه شاهکار ادبی در زبان عربیه !
 

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
خب حالا شاید کلی کتاب بهتر از قران باشه که حتما هم هست،مثل اونا رو کسی تونسته بنویسه؟
اصلا شماها همه کتابهای عالم را خوندین که فهمیدین قران بهترینه؟
اصلا خود قران را خوندین؟
اصلا....


واسه بهتر و بد تری ملاک باید داشت
کتاب هایی که شما میگین بهتر از قرآنه اصلا قابل مقایسه باقرآن هستند؟
هر دو کتابی رو که نمیشه با هم مقایسه کرد
یه کتاب برای راهنمایی کل بشر اومده، یه کتاب در مورد علم فیزیکه، یکی در مورد زندگی یک نجار پیر (رمان)، این ها قابل مقایسه هستند؟ البته که خیر

هر چند هر کتابی که شما بگید ، مسلما و حقیقتا قرآن بهتر از اون خواهد بود.


در ضمن به نظر میاد شما قرآن رو درست و حسابی نخوندین.
 

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
اخه دیروز یکی منکر قران میشد.ما بهش گفتیم که یک ایه مثل قران بیار.ما قبول میکنیم.
اون هم گفت منظورتون چیه.
این هم کتاب هست مثل کتاب های دیگه.
همانطور که مثلا یک رمان یا یک دیوان شعر پر از استعاره هست.قران هم سبک خودش را داره.
مثلا همانطور که کسی نمیتونه مثل فردوسی و سعدی شعر بگه.ما هم نمیتونیم.
یکی از رفیق هایم ادعا کرد منظورش سبک نوشتاری قران هست .یعنی قران یک سبکی نوشته میشه که یک عرب هم برایش جالب هست


فصاحت و بلاغت تنها بخشی از اعجاز قرآن به شمار میاد
اعجاز واقعی در پس تک تک کلمات نهفته هست


یه مثال واستون بزنم:

(( و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس )) حدید - 25
آهن را فرو فرستادیم که در آن نیروئی بزرگ و فوایدی برای مردم وجود دارد .

این آیه می فرماید آهن را فرو فرستادیم، یعنی این که آهن از خارج کره زمین فرستاده شده، که علم ستاره شناسی امروز این موضوع را اثبات کرده.
قطعات آهن از انفجار ستاره های بزرگ به زمین فرستاده شده،
 

majidhosseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تفسیر آیه مبارکه 37 سوره احزاب چیست‌؟
حضرت خدیجه‌(بعد از ازدواج با پیامبر و قبل از بعثت‌) در بازار عکاظ برده‌ای به نام "زید" خریداری نمود و بعد از مدتی او را به پیامبر اکرم‌بخشید، پیامبر نیز او را آزاد نمود تا به خانوادة خود بپیوندد، ولی او ماندن با پیامبر را بر پیوستن به خانوادة خود ترجیح داد.
پیامبر اکرم‌نیز (به جهت علاقه‌ای که به او داشت‌) او را فرزند خود نامید و به "پسرخوانده‌" پیامبر معروف شد. (بعد از ظهور اسلام "زید" مسلمانی مخلص و پیشتاز شد و موقعیت ممتازی در اسلام پیدا کرد و سرانجام یکی از فرماندهان لشکر اسلام در جنگ موته شد و در همان جنگ به شهادت رسید).
هنگامی که پیامبر6 تصمیم گرفت برای "زید" همسری برگزیند، از "زینب بنت جحش‌" (دختر عمة پیامبر) برای او خواستگاری نمود. زینب ابتدا تصور می‌کرد که پیامبر می‌خواهد او را برای خود انتخاب کند، خوشحال شد و به خواستگاری جواب مثبت داد، ولی وقتی فهمید خواستگاری از او برای زید است‌. ناراحت شد و مخالفت نمود؛ برادر زینب "عبدالله" نیز با این ازدواج مخالف بود، در این موقع آیة 36 سورة احزاب نازل شد که "هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم می‌دانند، مخالفت کنند". با نازل شدن این آیه‌، زینب و برادرش تسلیم فرمان خدا شدند و به ازدواج رضایت دادند. لازم به تذکر است که این ازدواج یک ازدواج معمولی نبود، بلکه ازدواجی بود که باعث شکستن یکی از سنت‌های غلط جاهلی شد؛ زیرا هیچ زن با شخصیت و سرشناس حاضر نبود با کسی که برده بوده ازدواج کند هر چند دارای ارزش‌های والای انسانی باشد.
اما دیری نپایید که میان زید و زینب اختلاف به وجود آمد و منجر به طلاق شد، هر چند پیامبر آنان را نصیحت می‌کرد و اصرار داشت که این طلاق رخ ندهد اما رخ داد.
سپس پیامبر6 برای جبران شکست زینب در ازدواج‌، که برده‌ای آزاد شده او را طلاق داده بود، تصمیم گرفت او را به همسری خود برگزیند؛ ولی مردم آن زمان این ازدواج را از دو جهت جایز نمی‌داستند:
1. آنان پسر خوانده را همانند پسر خود دانسته و ازدواج با همسر مطلقة وی را حرام می‌پنداشتند.
2. ازدواج با همسر مطلقة بردة آزاد شده را برای مرد باشخصیتی همچون پیامبر عیب می‌دانستند.
اما پیامبر6 برای شکسته شدن سنت‌های غلط جاهلی‌، به فرمان خدا زینب را به همسری خود برگزید:"زَوَّجْنَـَکَهَا لِکَی‌ْ لاَ یَکُون‌َ عَلَی الْمُؤْمِنِین‌َ حَرَج‌ٌ فِی‌َّ أَزْوَ َج‌ِ أَدْعِیَآئِهِم‌ْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُن‌َّ وَطَرًا وَ کَان‌َ أَمْرُ اللَّه‌ِ مَفْعُولاً ؛(احزاب‌،37) ما او را به همسری تو درآوردیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‌هایشان ـ هنگامی که طلاق گیرند ـ نباشد، و فرمان خدا انجام شدنی است (و سنت غلط تحریم این زنان باید شکسته شود").(ر.ک‌:تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 17، ص 316ـ327، دارالکتب الاسلامیة / بحارالانوار، علامه مجلسی‌، ج 22، ص 177ـ180 و ص 215ـ219، مؤسسة الوفأ بیروت‌.)
 

majidhosseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تفسیر آیه 50 و 51 سوره احزاب درباره ازدواج ها و زوجات پیامبر اکرم (ص)

پرسش:
سلام من در فهم و درک آیه 50 و 51 سوره احزاب مشکل دارم هر کاری می کنم نمی توانم عدالت پیامبر را در مورد زن های ایشان اینجا پیدا کنم آدم احساس می کند این آیه از زبان یک انسان گفته شده نه خدا، اگر جواب بدهید خیل ممنون می شوم.
پاسخ:

درباره سوال شما باید به این نکته اشاره کنیم که آیه 50 سوره احزاب بیشتر ناظر به تعدد زوجات پیامبر(ص) و احکام مخصوص ایشان می باشد و آیه 51 این سوره به مساله عدالت و رعایت مساوات در میان ازواج پیامبر (ص) می پردازد.درباره تعدد زوجات پیامبراکرم (ص) و فلسفه آن علاو هبر رجو ع به تفسیر نمونه ، جلد هفدهم ، ذیل آیه مورد بحث می توانید به لینک های زیر مراجعه نمایید:
تعدد زوجات و همسران پیامبر
ازدواج های پیامبر صلی الله علیه وآله ( تعدد زوجات و....)
درباره رعایت عدالت و مساوات در بین همسران پیامبراکرم(ص) که مربوط به آیه 51 می شود نظر شما را به مطالب تفسیر نمونه ذیل آیه مورد نظر جلب می کنیم :
"شان نزول‏
در تفسیر آیه 28 و 29 همین سوره و بیان شان نزول آمده است که جمعی از همسران پیامبر (ص) بنا بر آنچه مفسران نقل کرده‏اند- به پیامبر (ص) عرض کردند که بر نفقه و هزینه زندگی ما بیفزا (زیرا چشمشان به غنائم جنگی افتاده بود، و چنین می‏پنداشتند که باید از آن، بهره زیادی به آنها برسد) آیات مزبور نازل شد و صریحا به آنها گوشزد کرد که اگر دنیا و زینت دنیا را می‏خواهند برای همیشه از پیامبر ص جدا شوند و اگر خدا و پیامبر و روز جزا را خواهانند با زندگی ساده او بسازند.از این گذشته در چگونگی تقسیم اوقات زندگی پیامبر ص در میان‏[1]آنها نیز با هم رقابتهایی داشتند که پیغمبر ص را با آن همه گرفتاری و اشتغالات مهم در مضیقه قرار می‏داد، هر چند پیامبر ص کوشش لازم را در زمینه عدالت در میان آنها رعایت می‏کرد ولی باز گفتگوهای آنها ادامه داشت، آیه فوق نازل شد و پیامبر را در تقسیم اوقاتش در میان آنها کاملا آزاد گذاشت، و ضمنا به آنها اعلام کرد که این حکم الهی است تا هیچگونه نگرانی و سوء برداشتی برای آنها حاصل نشود [2].
تفسیر: رفع یک مشکل دیگر از زندگی پیامبر (ص)
یک رهبر بزرگ الهی همچون پیامبر ص آن هم در زمانی که در کوره حوادث سخت گرفتار است، و توطئه‏های خطرناکی از داخل و خارج برای او می‏چینند، نمی‏تواند فکر خود را زیاد مشغول زندگی شخصی و خصوصیش کند، باید در زندگی داخلی خود دارای آرامش نسبی باشد تا بتواند به حل انبوه مشکلاتی که از هر سو او را احاطه کرده است با فراغت خاطر بپردازد.آشفتگی زندگی شخصی و دل مشغول بودن او به وضع خانوادگی در این لحظات بحرانی و طوفانی سخت خطرناک است.
با اینکه طبق بحثهای گذشته و مدارکی که در شرح آیه پیش آوردیم ازدواجهای متعدد پیامبر ص غالبا جنبه‏های سیاسی و اجتماعی و عاطفی داشته، و در حقیقت جزئی از برنامه انجام رسالت الهی او بوده، ولی در عین حال گاه اختلاف میان همسران و رقابتهای زنانه متداول آنها، طوفانی در درون خانه پیامبر ص برمی‏انگیخته، و فکر او را به خود مشغول می‏داشته است.اینجا است که خداوند یکی دیگر از ویژگیها را برای پیامبرش قائل شده، و برای همیشه به این ماجراها و کشمکشها پایان داد، و پیامبر (ص) را از[3]این نظر آسوده خاطر و فارغ البال کرد.و چنان که در آیه مورد بحث می‏خوانیم فرمود:" می‏توانی (موعد) هر یک از این زنان را بخواهی به تاخیر بیندازی و به وقت دیگری موکول کنی، و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی" (تُرْجِی مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِی إِلَیْکَ مَنْ تَشاءُ).
" ترجی" از ماده" ارجاء" به معنی تاخیر، و" تؤوی" از ماده" ایواء" به معنی کسی را نزد خود جای دادن است.
می‏دانیم یکی از احکام اسلام در مورد همسران متعدد آن است که شوهر اوقات خود را در میان آنها به طور عادلانه تقسیم کند، اگر یک شب نزد یکی از آنها است، شب دیگر نزد دیگری باشد تفاوتی در میان زنان از این نظر وجود ندارد، و این موضوع را در کتب فقه اسلامی به عنوان" حق قسم" تعبیر می‏کنند.یکی از خصایص پیامبر ص این بود که به خاطر شرائط خاص زندگی طوفانی و بحرانیش مخصوصا در زمانی که در مدینه بود و در هر ماه تقریبا یک جنگ بر او تحمیل می‏شد و در همین زمان همسران متعدد داشت، رعایت حق قسم به حکم آیه فوق از او ساقط بود، و می‏توانست هر گونه اوقات خود را تقسیم کند هر چند او با این حال حتی الامکان مساوات و عدالت را- چنان که در تواریخ اسلامی صریحا آمده است- رعایت می‏کرد.
ولی وجود همین حکم الهی آرامشی به همسران پیامبر ص و محیط زندگی داخلی او می‏داد.
سپس می‏افزاید:" هر گاه بعضی از آنها را کنار بگذاری بعدا بخواهی او را نزد خود جای دهی گناهی بر تو نیست" (وَ مَنِ ابْتَغَیْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَیْکَ).و به این ترتیب نه تنها در آغاز، اختیار با تو است، در ادامه کار نیز این‏[4]تخییر بر قرار است، و به اصطلاح این تخییر" تخییر استمراری" است نه" ابتدایی" و با این حکم گسترده و وسیع هر گونه بهانه‏ای از برنامه زندگی تو نسبت به همسرانت قطع خواهد شد، و می‏توانی فکر خود را متوجه مسئولیتهای بزرگ و سنگین رسالت کنی.و برای اینکه همسران پیامبر نیز بدانند گذشته از افتخاری که از ناحیه همسری با او کسب می‏کنند با تسلیم در برابر این برنامه خاص در مورد تقسیم اوقات پیامبر ص یک نوع ایثار و فداکاری از خود نشان داده، و به هیچوجه عیب و ایرادی متوجه آنها نیست، چرا که در برابر حکم خدا تسلیم شده‏اند اضافه می‏کند:
" این حکم الهی برای روشنی چشم آنها و اینکه غمگین نشوند و همه آنها راضی به آنچه در اختیارشان می‏گذاری گردند نزدیکتر است (ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ تَقَرَّ أَعْیُنُهُنَّ وَ لا یَحْزَنَّ وَ یَرْضَیْنَ بِما آتَیْتَهُنَّ کُلُّهُنَّ).زیرا اولا این یک حکم عمومی در باره همه آنها است و تفاوتی در کار نیست، و ثانیا حکمی است از ناحیه خدا که برای مصالح مهمی تشریع شده، بنا بر این آنها باید با رضا و رغبت به آن تن دهند و نه تنها نگران نباشند بلکه خشنود گردند..[5]"
اما درباره اینکه می فرمایید احساس شما این است که این آیت از انسان وارد شده است نه خدا چندین نکته ضروری است :
الف_گاهی این گونه احساسات روانی هستند و عمدتا در اثر خواندن ترجمه آیات ایجاد می شوند .لازم به ذکر است که تسلط به زبان عربی بسیار می تواند در این راستا کمک کند چرا که ترجمه به هر شکلی هم که باشد نمی تواند تمام آنچه که در زبان اصلی منظور شده است را برساند.
ب_این بحث گسترده ای را می طلبد که فرق میان نبی و کسی که ادعای نبوت دارد در چیست .در منابع کلامی که تفاوت های زیادی را در این باره ذکر کرده اند نظیر داشتن معجزه و مبارز طلبی از سوی پیامبران حقیقی ...معجزه با تعریفی که دارد تنها در دست کسانی جاری می شود که از سوی خداوند اذن داشته باشند زیرا اموری خارق العاده ای هستند که
از دست انسان های بر نمی آید.در این صورت اگر ما ادعای یک پیامبر را در صورت ارائه معجزات و سایر شواهد پذیرفتیم دیگر باید اذعان داشته باشیم که او نماینده الهی و مصون از هر گونه خطا و اشتباه است و هیچ گونه رذیله اخلاقی را مرتکب نمی شود.در این راستا همین پیامبری که قرآن را آورده است و ما نیز به راستگویی او ایمان آورده ایم در یکی از آیات قرآن به عنوان کسی که هیچ کلامی را ازجانب خویش نیاورده و از روی هوس و وساوس شیطانی بازگو نکرده است و تنها وحی های الهی را بیان می دارد.[6]

[1] تفسیر نمونه، ج‏17، ص:384
[2] اقتباس از" مجمع البیان" و" تفسیرهای دیگر".
[3] تفسیر نمونه، ج‏17، ص: 385
[4] تفسیر نمونه، ج‏17، ص: 386
[5] تفسیر نمونه، ج‏17، ص: 388
[6] وما ینطق عن الهوی –إن هو إلا وحی یوحی (سوره نجم ،آیه 3و4)

منبع: پایگاه حوزه، شماره 1763
 
بالا