یا ابالفضل

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
--------------------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------------------

چند بار این جمله یا جملاتی شبیه این رو شنیدید ؟ اینکه افراد برای حل مشکلات خودشون دست به دامن بنده خدا میشن تا خود خدا. یه بار یه نفر بهم گفت نباید بگی مثلا یا امام رضا این کار رو برای من بکن، بلکه باید به خاطر مفام بالایی که امام رضا نزد خدا داره بگی یا امام رضا از خدا بخواه که این کار رو برای من بکنه، این افراد برای خدا شریک قائل میشن و به نظر من این یکی از ایراد های وارده به ایمان بعضی از افراده. بهتر نیست جمله بسیار شایسته " یا خدا " رو جایگزین کنیم ؟
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلیل توسل به معصومین (ع) در دعا

پرسش:
من به عنوان یک شیعه مسلمان در مشکلات می گویم خدایا ، ما را به حق پنج تن کمک کن و برخی دوستان سنی من مفهوم وسیله در دعا را ردّ می کنند، آنها می گویند این کار شرک است و کسی که مرد نمی تواند وسیله ما در دعا و نماز باشد. من به استدلالی محکم و مستدل از منابع قرآن، حدیث و منابع اسلامی، برای اثبات عقیده ام احتیاج دارم.


پاسخ:

همه ما در بر آوردن حاجات خود از اسباب و وسایل بهره می جوییم و این امری کاملاً عادی و روز مره است شما بر وسایط نقلیه سوار می شوید و به مقصد می رسید از دستتان بهره می جویید و از کامپیوتر برای بدست آوردن امور مورد نیاز سود می جویید و ظاهراً هیچ کدام از این امور اشکال ندارد و به عنوان شرک قلمداد نمی شود چون شما می دانید که زمام امور شما و این ابزار همه در دست خداوند است و هیچ یک از آنان از خود استقلالی ندارند تا این جا توسل به اسباب برای بر آوردن حاجات مادی بود، اما اگر ما برای دست یافتن به امور غیر مادی و معنوی و یا دست یافتن به همین امور مادی دست به توسل به اسباب و وسایل غیر عادی و طبیعی بزنیم، چطور خواهد بود مثلاً دعا، صدقه و انواع عبادت وسایلی هستند که ما می توانیم به وسیله آنها حاجات خود را بر آورده کنیم حال اگر این اسباب و وسایل، بندگان خالص و اولیاء مقرب خداوند باشند و ما آبروی آنها را وسیله قرار دهیم و پاکی و تقوا و طهارت و قرب آنان را به خداوند وسیله ای برای رسیدن به حوائج مشروع (اعم از مادی و معنوی) قرار دهیم با علم به این که این بندگان خالص خدا هر چه دارند از خداوند است و از خود هیچ گونه استقلالی ندارند چه ایرادی می تواند داشته باشد.
از قرآن کریم استفاده می شود که توسل به انبیاء مشروع است و خود قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: که نماز برای اموات مؤمنین بخواند که نماز پیامبر(ص) برای آنان آرامش خواهد بود[1] و می فرماید اگر کسانی که به خود ستم کرده اند اگر نزد تو ای پیامبر بیایند و استغفار کنند و تو برای آنان استغفار کنی خداوند را تواب و مهربان خواهید یافت[2] یا برادران یوسف به یعقوب گفتند که پدر برای ما استغفار کن گناهان ما را که از خطا کارانیم و جناب یعقوب هم فرمود بزودی برای شما استغفار خواهم کرد که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است[3] و در سوره فتح آیه 11 داستان متخلفانی را می آورد که خدمت پیامبر صلی الله علیه و اله آمدند و از او طلب استغفار می کردند یعنی او را واسطه می کردند تا برای آنها در نزد خداوند استغفار کند و در سوره منافقون آیه 5 منافقین را سرزنش می کند که وقتی بدانها گفته می شود پیامبر(ص) را واسطه قرار دهید و به وسیله او استغفار کنید رو بر می گردانند و استکبار می ورزند!
پس مشخصاً این عمل شرک نیست و به این معنا هم نیست که العیاذبالله خداوند متأثر از یک امر ممکن می شود بلکه بدین معنا است که خداوند خود اینان را وسیله تقرب و توجه قرار داده است چنان چه در سوره مائده آیه 35 بدان اشارت رفته است.
و اما اینکه بعضی می گویند اگر پیامبران و اولیاء خداوند در قید حیات باشند این عمل اشکال ندارد ولی اگر از دنیا رفته باشند این عمل سود نمی بخشد و ضمناً اعتراف می کنند که در این صورت یک عمل لغو است نه یک عمل مشرکانه ولی در جواب باید گفت ما معتقد هستیم که پیامبران و اولیاء و بلکه همه انسانها بعد از مرگ نابود نمی شوند بلکه از نشئه ای به نشئه دیگر منتقل می شوند که با این دنیا در تعامل هستند، هم اثر می پذیرند و هم اثر گذار هستند که می توان علاوه بر آیات قرآن کریم و آیاتی که درباره شهداء[4][5] آمده است، عمل مسلمین را که هر روز در نمازهای خود پیامبر صلی الله علیه و آله را خطاب قرار داده و می گویند: "السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته" دلیل بر آن دانست آیا این سلام فرستادن و خطاب کردن لغو و بیهوده است؟
پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ بدر جنازه مشرکین را در چاه انداخت و با آنان سخن گفت یکی از صحابه عرض کرد یا رسول الله اینها می شنوند؟ پیامبر(ص) فرمود شما از آنان شنواتر نیستید.[6]
و وقتی پیامبر(ص) به قبرستان بقیع مشرف می شدند می فرمود : ( السلام علیکم دار قوم مؤمنین)[7]
به هر تقدیر تردیدی برای ما باقی نمی ماند که بر اساس متون دینی وقتی اولیاء خداوند را خطاب قرار می دهیم آنان حرف ما را می شنوند و تقاضای ما را در می یابند و برای ما نزد خداوند دعا می کنند که خداوند حاجت مشروع ما را بر آورده کند و خود در این سببیّت هیچ گونه استقلالی ندارند.

[1]سوره توبه، آیه 103.

[2]سوره نساء، آیه 64.

[3]سوره یوسف، آیات 97و98 .

[4]سوره بقره، آیه 154 و سوره آل عمران، آیه 70.

[5]سوره یس، آیات 26و27.

[6] صحیح بخاری، ج 5، باب قتل ابی جهل و سیرة النبویة ابن هشام، ج 2، ص 292 و....

[7] صحیح مسلم، ج2، باب مایقال عند دخول القبر.
و سخن شهید



منبع: پایگاه حوزه
42964296
 

متالورژ85

عضو جدید
سلام به نظر من این اشکالی که مطرح کردید بین افراد تحصیل کرده وجود نداره و اگر بعضی از افرادی که تحصیلات کمتری دارند هم این لفظ رو به کار میبرند دلیل بر مشرک بودن اونها نمیشه چون لفظ اونها اشتباه نیت و قصد اونها همونی هست که شما گفتید خواست از خدا...
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
جواب از شبهه در باره توسل به اولیای الهی

پرسش:
آیا توسل به معصومین (ع) یک نوع شرک محسوب نمی شود؟

پاسخ:
توسل در لغت به معنای تمسک جستن به وسیله ای برای نیل به مقصود است. خداوند جهان هستی را بر اساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است و فیض خود را تنها از طریق مجاری و اسباب اعطا می کند
«ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها».[1]بنا بر این انسان برای رسیدن به مقصود خویش، باید به اسباب و وسایط متوسل شود. مثلا اگر بخواهد زمین خشک و بایری را به مزرعه ای سرسبز تبدیل کند، باید زمین را شخم بزند، نهال یا دانه را درون زمین بکارد و به موقع به آن کود و آب بدهد و... بر این اساس، توسل لازمه زندگی انسان در جهان هستی است؛ جهانی که بر آن قانون اسباب و مسببات حکم فرماست.
بنا بر این، خداوند که هستی عالم از اوست و ادامه هستی و هر حرکت، نیرو و تغییری وابسته به او و ناشی از فیض اوست، خود برای اعطای فیض خویش، مجاری و اسبابی را قرار داده است. بر همین اساس، خداوند اموری را به عنوان اسباب و وسایل در جهت تقرب و نزدیکی به درگاه خویش و برآمدن حاجات قرار داده است و ما را با توسل به آن امور، امر کرده است که می فرماید: «
یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ابْتَغُواْ إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَاهِدُواْ فیِ سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»[2]ای کسانی که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‏ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!
«"وسیله" در اصل به معنی تقرب جستن و یا چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت می شود، می باشد. بنا بر این وسیله در آیه فوق معنای بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار می شود، شامل می گردد.»[3]هم چنان که نماز و روزه، احسان به یتیم، دستگیری از مستمندان، خدمت به خلق خدا و مانند آن، وسیله تقرب به خداوند هستند، استمداد به ارواح مطهر پیامبران و ائمه و اولیای الهی علیهم السلام نیز وسیله تقرب به خداوند است. بنا بر این همان خداوندی که به گفته شما عالم مطلق و ارحم الراحمین و... است، به ما دستور داده به اولیای الهی توسل جوییم که البته این کار حکمت هایی دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
از طرف دیگر باید توجه داشت که ما پیامبر(ص) و ائمه(ع) را پیشوایان دینی خود دانسته و آنها را از هر جهت معصوم می دانیم، با توجه به این نکته، مشروعیت توسل زمانی روشن تر می شود که با روایات فراوانی مواجه شویم که بر اهمیت توسل تأکید کرده اند؛ روایاتی که به گفته تفسیر نمونه[4]به حد تواتر رسیده، یعنی به قدری زیاد است که ما را از بررسی اسناد آن بی نیاز می سازد. از جمله این روایات، روایتی است که در آن می خوانیم که مرد نابینایی برای شفای خود از پیامبر (ص) تقاضای دعا کرد و حضرت به وی این دعا را تعلیم کرد: «
اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک محمد نبی الرحمة یا محمد انی توجهت بک الی ربی فی حاجتی لتقضی لی اللهم شفعه لی» خداوندا، من از تو به خاطر پیامبرت، پیامبر رحمت، تقاضا می کنم و به تو روی می آورم، ای محمد! به وسیله تو به سوی پروردگارم برای انجام حاجتم متوجه می شوم، خداوندا او را شفیع من ساز.[5]
اما دغدغه خاطر اصلی شما این است که توسل، با توحید و آیاتی چون: «
ایاک نستعین» منافات دارد، ولی در پاسخ باید گفت که:
یکی از اصول مسلم اسلامی، «توحید ربوبی» است. توحید در ربوبیت به این معناست که «تنها خداوند، مالک حقیقی عالم هستی است و تدبیر همه موجود عالم را بر عهده دارد و می تواند به صورت مستقل و بدون نیاز به همکاری یا اذن و اجازه موجود دیگر، در امور هستی تصرف کند و اگر یکی از مخلوقات او، به تدبیر و تنظیم امور موجود دیگری دست می زند، این عمل او وابسته به اذن و اراده و قدرت خداوند و غیر مستقل است». با توجه به این نکته باید گفت که تمسک به اولیای الهی، هرگز به معنای اعتقاد به استقلال آنان از خداوند در تأثیر گذاری و برآمدن حاجات نیست، بلکه توسل به اولیای الهی، همراه با این اعتقاد است که تنها خداوند است که مستقل از غیر و بی نیاز از غیر، در عالم هستی تأثیر می گذارد و غیر از او، تأثیر گذاری همه اسباب و وسایل تحت قدرت و اراده و خواست خداوند و متکی به آن خواهد بود. بنا بر این توسل به اولیای الهی در حقیقت توجه به خداوند است، زیرا احترام و عزت این اشخاص نزد ما نیز تنها به این خاطر است که آنها از مقربان در درگاه خداوند بوده اند و در راه او گام برداشته اند. بنا بر این در آموزه توسل به هیچ وجه به افرادی که به آنها توسل می شود نگاه استقلالی صورت نمی گیرد. جالب است بدانید که در دعایی که شما تنها عبارت «
اکفیانی فانکما کافیای» را از آن نقل کرده اید، به زیبایی توصیه ربوبی به تصویر کشیده است: در این دعا می خوانیم: «اللهی عظم البلاء و برح الخفاء... و الیک یا رب المشتکی و علیک المعول فی الشدة و الرخاء اللهم صل علی محمد و اله الذین فرضت علینا طاعتهم فعرفتنا بذلک منزلتهم... یا محمد یا علی یا انصرانی فانکما ناصرای و اکفیانی فانکما کافیای...»
چنان که مشاهده می کنید، نگاه استقلالی تنها به خداوند است «
علیک المعول...»و واسطه قرار دادن پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام به خاطر احترامی است که آنها نزد خداوند دارند و نیز به خاطر شأن و جلال و عظمت آنها که خداوند ما را بدان آگاه کرده است «فعرفتنا بذلک منزلتهم» لذا با توجه به این همه تأکید و تصریح بر توحید ربوبی مشخص می شود منظور از «وانصرانی فانکما ناصرای و اکفیانی فانکما کافیای»، مقابله اولیاء الهی با خداوند نیست بلکه منظور این است که آنها وسایطی هستند که با توسل به آنها می توان به قرب الهی رسید و کافی بودن آنها از این جهت است که توسل به اولیای الهی و اطاعت از آنها که مترادف با اطاعت از خداوند است، برای خیر دینا و آخرت انسان کافی است و هرگز به معنای کافی بودن آنها در مقابل خداوند نیست.
در پایان ذکر این نکته نیز ضروری است که این که خداوند به پیامبران و اولیای الهی، چنین نقشی را داده که مردم به آنان به عنوان واسطه و مسبب بنگرند، علل و حکمت های مختلفی دارد که در این جا به دو علت مهم اشاره می کنیم:
اولاً: از آن جا که این اشخاص، پیشوایان دین هستند و شناخت دین تنها از طریق آنها میسر خواهد بود، خداوند با این کار، اولیای خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار داده است تا در عمل، مردم با مراجعه به آنان و الگوگیری از آنها، به طریق هدایت و سعادت دست یابند.
ثانیاً: از آن جا که اولیای الهی، انسان هایی مثل خود ما هستند، خیلی زود و راحت می توانیم با آنان ارتباط عاطفی و نزدیک، برقرار کنیم و همین ارتباط سریع، ما را به این اسوه ها نزدیک می کند و ما را در معرض هدایت آنها قرار می دهد.

[1] - بحار الانوار، ج 2، ص 90.

[2] - سوره مائده، آیه 35.

[3]-تفسیر نمونه جلد 4، ص 364.

[4]-تفسیر نمونه جلد 4، ص 371.

[5] - سنن ابن ماجه، ج 1، ص 441، مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138.



منبع: پایگاه حوزه70787078
 

s.ferdows

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی می گیم یا علی منظور این نیست که از خود علی طلب کمک می کنیم از علی مدد می خواهیم که از خدا برای ما طلب کمک کند
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
توسل نامشروع

شیعه اهل بیت: به توحید ذاتی و تمام اقسام توحید فعلی (توحید در فاعلیت، خالقیت، ربوبیت، عبادت و...) قایل است، بر همین اساس هرچه خواسته دارد از خداوند می خواهد.
از آنجا که خداوند، جهان را نظام اسباب قرار داده است، انسان برای رفع عطش به آب مراجعه می کند، و برای فهم دین به انبیاء و امامان و علماء مراجعه می کند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای جنگ با دشمنان از اسلحه و یاران خود کمک می گرفت، و هیچ یک از این توسلها شرک محسوب نمی شود.
آنچه شرک و توسل نامشروع است این است که کسی غیر خدا را مستقل و در برابر خدا مؤثر بداند و حاجت خود را از غیرخدا بخواهد، اما اگر کسی به انبیاء و امامان مراجعه کند با این نیت که وسایط فیض اند و از جانب خداوند مأذون اند، مشکل ندارد.
خداوند برخی کارها را به غیر خود واگذار کرده است مانند قبض
روح (تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا)(1) و امر کتابت (وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ)(2)
این موارد علامت عجز و ناتوانی خدا نیست، بلکه براساس نظام اسباب است که خداوند به خاطر برخی اهداف، چنین نظامی را برقرار کرده است.
مهم این است که تمام فاعلها در طول فاعلیت خدا و با اذن خداوند کار می کنند، نه اینکه مستقل و در عرض خداوند باشند.
توسل و درخواست نامشروع، همان کار کفار و مشرکان بود که به غیرخدا به چشم خدایی می نگریستند: (وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّه ِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ)؛(3) «غیر از خدای متعال معبودهایی انتخاب می کردند به امید اینکه یاری شان دهند.»
حقیقت توسل نامشروع «مِنْ دُون اللّه » است، اما توسل مشروع و آنچه اصحاب و یاران رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شیعیان اهل بیت: انجام می دهند، «مِنْ عِنْدِاللّه » است.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
--------------------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------------------

چند بار این جمله یا جملاتی شبیه این رو شنیدید ؟ اینکه افراد برای حل مشکلات خودشون دست به دامن بنده خدا میشن تا خود خدا. یه بار یه نفر بهم گفت نباید بگی مثلا یا امام رضا این کار رو برای من بکن، بلکه باید به خاطر مفام بالایی که امام رضا نزد خدا داره بگی یا امام رضا از خدا بخواه که این کار رو برای من بکنه، این افراد برای خدا شریک قائل میشن و به نظر من این یکی از ایراد های وارده به ایمان بعضی از افراده. بهتر نیست جمله بسیار شایسته " یا خدا " رو جایگزین کنیم ؟

سلام،
نمیشه گفت که این حرف شما کاملاً درست یا کاملاً اشتباهه. ما در دعاهای دینی خودمون، چیزی به نام درخواست از بنده نداریم و تمام چیزها رو یا از خدا می خواهیم یا از بنده ی خدا می خواهیم که برامون پارتی بازی کنه. تمام دعاهای ما لفظ یا الله، ربنا، اللهم دارن و شاید تنها دعای ما که از بنده های خدا چیزی رو طلب می کنیم، دعای توسل باشه که در اون هم لفظ "بک الی الله" هست.
ولی مشکل ما در زبان فارسی و عامیانه مردمه، که قبلاً دوستان بحثش رو کردن. چیزی که من می خوام بگم، در مورد جریانیه که تازگی راه افتاده که "چرا از بنده خدا می خوای؟ از خود خدا بخواه." و متاسفانه به شکلی هم نمایش داده میشه که واقعاً منطقی به نظر میرسه اما چیزی که پشت این ماجراست اینه که با این کار، می خواهند شیعیان رو از ائمه خودشون دور کنند. ما خیلی راحت این رو میگیم که چرا نریم مستقیم سراغ خدا؟ اما به این توجه نمی کنیم که توی دعایی هم که مستقیم از خود خدا می خوایم، می گیم به حق محمدٍ و علیٍ و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعة المعصومین من ذریة الحسین و به امام زماننا و ...، یعنی اینکه وقتی این 12 امام پای درخواست شما رو امضا زدن، خدا روی درخواست شما مهر قبول میزنه.
 

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود برشما، هما نطور که گفتم منم منظورم همین بود که باید همه چیزو از خدا بخوان و بقیه واسطه هستن.بعضی ها واقعا نمی دونن و برای ائمه قدرت های خدایی قائل میشن و سر کارشون لجبازی هم میکنن،حالا نمی دونم میشه مثل داستان موسی و شبان باهاشون طی کرد یا نه. :gol:
 
بالا