سلام
دست شما درد نکنه مارال خانم ، یعنی ما این همه آسمون ریسمون بافتیم همش کشک بود؟
نه بابا خداییش می گم اینا که سهل بود یه دفعه استاد با یکی از بچه ها کلکل کرد آخرش به یه نتیجه رسید ، یا همین الان بچه ها اون فرد رو با دستای خودشون از کلاس میندازن بیرون یا باید همه می رفتن درس رو حذف می کردن.
از دیگر قواننین این بود که اگه کسی می اومد پای تخته مسئله حل کنه اگه درست جواب می داد که هیچی وگرنه باید چند تا پس گردنی حسابی نوش جان می کرد.
تبصره 1: خود استاد هیچ وقت کسی رو نمی زد بلکه معتقد بود دانشجوهایی هستن که به خاطر نیم نمره پایان ترم هر کاری برای استاد می کنن.
تبصره 2: نفر بعدی برای حل مسئله چطور انتخاب می شد؟ خیلی آسونه باید نفر قبلی از هر جای کلاس که دوست داره 1+12 بشماره و به هرکی رسید اون باید می اومد پای تخته.
قانون بعدی این بود که استاد فرض رو بر این می گیرن که همه بی گناهن ولی اگه برعکسش ثابت بشه و از کسی خطایی ببینه تا آخر ترم تمام کلاس گناه کار به حساب می یان و هیچ ارفاقی در نمره دادن به اونا انجام نمی شه. حالا مثلا چطور از کسی خطای فاحشی دیده می شد؟ این طور بود که در پروژه ها و هوم ورک ها اگه فقط دو نفر توی یه مسئله به یه جواب می رسیدن، این عمل نشان دهنده تقلب و کپی از روی هم به حساب می آمد.
داستانی تلخ ولی واقعی
حالا قشنگترین جای قضیه این بود که این استاد با بچه های معماری هم کلاس داشت.(بچه های معماری هم که حساس) چی شده بود بچه های معماری تاقتشون تموم شده بود و رفته بودن برای اینکه اعتراضشون رو نشون بدن یه تومار بلند با یه عالمه امضا نوشته بودن، از همه جا بی خبر داده بودن به مدیر گروه برای تعویض استاد. چرا می گم از همه جا بی خبر؟ چون این استاد ایستایی که اتفاقا مدرک دکترا هم داشت چند روز قبلش
رئیس کل دانشکده فنی شده بود.
حالا بیا و درستش کن. بیچاره ها. می دونید عمق فاجعه کجا بود؟ اونجایی که این تومار چرخیده بود، چرخیده بود، چرخیده بود، آخرش رسیده بود دست همین رئیس دانشکده فنی برای اینکه استاد خاطی رو تعویض کنه. چشمتون روز بد نبینه. بلایی به سر بچه های معماری اومد که دیگه تا آخر عمر هوس نامه نوشتن از سرشون افتاد.
نتیجه اخلاقی: هر چقدر که زندگی سخت باشه هیچ وقت بدون فکر و تحقیق کاری رو نکن، چون بد جوری پشیمون می شی.
حالا چی از این طرف ما بچه های عمران، باور کنید اصلا به خاطر این کار معماری ها دلمون خنک نشد ها، اصلا و ابدا
آخه ما خیلی بچه های خوب، پاک، با مرام.
راستی ببخشید اگه سرتون رو درد آوردم. راستش دوستام همیشه می گن تو داستانارو طوری تعریف می کنی که آدم واقعا داستان رو با تمام وجود حس می کنه. امیدوارم خوشتون اومده باشه.
فعلا بای، راستی نظر یادتون نره.