گفتمان معماری ...

arashitect

عضو جدید
سلام
میشه در مورد اون سه روش نقد بیشتر مطلب رو باز کنید( نقد معیاری و تفسیری و توصیفی)
همچنین در مورد نقد ژورنالیستی و نقد اموزشی
ممنون
درود:
انواع روشهای نقد:الف)نقد معیاری:
مبنا گذاشتن یک (اصل.قانون.نظریه.نظام یا الگو )و قرار دادن طرح معماری در حیطه مقایسه با آن.این نوع نقد شامل انواع ذیل است:
1)نقد نظریه ای:براین عقیده استوار است که فقط یک راه و مسیر واحد برای دستیابی به هدف واحد وجود دارد.ایراد:نظریه ها مدام در حال تغییرند.در اینصورت نقد دارای تاریخ مصرف خواهد بود.ضمن انکه در پذیرش یک نظریه اجماع عمومی وجود ندارد.
2)نقد منظومه ای یا سیستماتیک:استفاده از مجموعه ای به هم بافته از اصول و عوامل معمارانه برای بررسی طرح معماری.ایراد:ابهام در ارزیابی و گاها تضاد.
3)نقد گونه ای:مقایسه طرخ معماری با دیگر نمونه های مشابه از نظر سازه-عملکرد و فرم و...ایراد:عدم خلاقیت و بازگشایی چالشها و پاسخهای متفاوت-سیر در گذشته بدون توجه به اینده.
4)نقد کمی:استفاده از معیارهای عددی.فرمولی.اماری.پرسشنامه ای.در این نقد مصرف کننده نقش اساسی را ایفا میکند.ایراد:عدم کارایی ابزارها جهت سنجش و ارزیابی.
 

arashitect

عضو جدید
ب)نقد تفسیری:
نقد اثر عماری بوسیله ناقد از دیدگاه خودش بدون و یا با تاثیر از نظریه ها معیارها الگوها و..شامل روشهای ذیل:
1)نقد جانبدارانه:تفسیر طرح از منظر تحسین طراح.ایراد:ناقص بودن نقد بدون ارزیابی همه جانبه و چشم پوشی از ایرادات.
2)نقد القایی:
تحت تاثیر قرار دادن یا گرفتن از طرح(اغراق در طرح) به صورت احساسی.ایراد:عدم وجود نتیجه مشخص از نقد.
3) نقد ذوقی:
تغییر جایگاه ناقد به هنرمند.طرح معماری مجالی برای ناقد فراهم می اورد که به کشف استعدادهای خود بپردازد و خلاقیت خویش را افزایش دهد.این نقد برای افزایش خلاقیت و اموزش ناقد بهترین روش است.اما جهت ارایه به دیگران فاقد ارزش است.
 

arashitect

عضو جدید
ج-نقد توصیفی:
فهم معماری از طریق صورتهای مختلف قرایت (تاویل)اثر معماری.این نوع نقد معماری را مقایسه نمیکند.تفسیر هم نمیکند.و تنها به تشریح آن میپردازد.این نقد بهترین روش جهت آموزش معماری و ارایه گزارش بی طرفانه می باشد.و شامل انواع ذیل است:
1)نقد تشریحی:این نوع نقد بیشتر گزارش است تا ارزیابی. و وجوه ایستا(کالبد بنا-فرم-بافت-مصالح و..) و وجوه پایا (چگونگی کارکرد بنا) و روال (فرایند تولید بنا)را در طرح شرح میدهد.
2)نقد زندگی نامه ایکتوجه به سیر تحول اثار معماری یک معمار.
3)نقد زمینه ای:ناظر به شرایط خلق معماری(زمان.سیاست.تکنولوژی.اقتصاد.قوانین و...)

با این توصیفات نقش بی بدیل نقد در فرایند اموزش و پرورش معماری کاملا روشن میگردد.
 

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
من معتقد نیستم که معمار باید زیاد حرف بزند ، بلکه می بایست ساکت بماند و به طبیعت ، نور آفتاب و باد اجازه سخن گفتن دهد. "
تادائو آندو"
 

month_2012

عضو جدید
من خودم حوصلم نميشه نظراتي كه بيشتر از 2 3 خط هست رو بخونم
كلا طرفدار ايجازم و اختصار
اگه دانشگاه هاي فرعي رو جمع كنن نتيجش ميشه دانشجوي كمتر==اساتيد منتخب تر== رسيدگي بيشتر==دانشجوي بهتر==نسل پربار تر
مادامي كه دانشگاه ازاد و پيام نور و غير انتفاعي وجود داره
كه هيچ كه هيچ كه هيچ

شاید حرفتون تا حدودی درست باشه ولی معمار خوب بودن به هیچ وجه ربطی به دانشگاه محل تدریس نداره!!!!!!!!!!!!
من خودم استادی داشتم که فارغ التحصیل از دانشگاه آزاد بود ولی به حدی بار علمی و بیان خوبی داشت که شده بود یه ساعت تمام راجع به کارم بحث میکرد کلی انتقاد میکرد ولی اصلا ناراحت نمیشدم چون واقعا سواد و فهم معماریش رو قبول داشتم
ولی برعکس اساتیدی داشتم که از بهترین دانشکده های معماری دنیا فارغ التحصیل شده بودن ولی واقعا درک درستی از معماری نداشتن که بتونن راجع به کار بچهها نظر بدن چه برسه به انتقاد،انتقاد کردنشون هم فقط برای دیکته کردن نظرات خودشون بود...
 

shayesteh-namvar

عضو جدید
سلام دوستان

سلام دوستان

من خودم حوصلم نميشه نظراتي كه بيشتر از 2 3 خط هست رو بخونم
كلا طرفدار ايجازم و اختصار
اگه دانشگاه هاي فرعي رو جمع كنن نتيجش ميشه دانشجوي كمتر==اساتيد منتخب تر== رسيدگي بيشتر==دانشجوي بهتر==نسل پربار تر
مادامي كه دانشگاه ازاد و پيام نور و غير انتفاعي وجود داره
كه هيچ كه هيچ كه هيچ

شاید حرفتون تا حدودی درست باشه ولی معمار خوب بودن به هیچ وجه ربطی به دانشگاه محل تدریس نداره!!!!!!!!!!!!
من خودم استادی داشتم که فارغ التحصیل از دانشگاه آزاد بود ولی به حدی بار علمی و بیان خوبی داشت که شده بود یه ساعت تمام راجع به کارم بحث میکرد کلی انتقاد میکرد ولی اصلا ناراحت نمیشدم چون واقعا سواد و فهم معماریش رو قبول داشتم
ولی برعکس اساتیدی داشتم که از بهترین دانشکده های معماری دنیا فارغ التحصیل شده بودن ولی واقعا درک درستی از معماری نداشتن که بتونن راجع به کار بچهها نظر بدن چه برسه به انتقاد،انتقاد کردنشون هم فقط برای دیکته کردن نظرات خودشون بود...


اینکه کیفیت معماری رو دانشگاه تعیین نمیکنه موافق نیستم اما با دوست عزیزم که دانشگاه آزاد و پیام نور رو متهم میکنه هم اصلا موافق نیستم در واقع کمیت توی همه دانشگاه های ما جای کیفیت رو گرفته نه فقط پیام نور و آزاد...اگه اساتید مجرب هم باشن خیلی فایده نداره چون اونا در حد توان خودشون کار میکنن ..این دانشجوست که باید خلاقیت و استعدادش رو در سایه تلاش شکوفا کنه..اینی که میگم اصلا شعار نیست اگر یه دانشجو برای آینده ش برنامه ریزی داشته باشه مطمئنا موفق میشه..خیلی از کسانی که خواستن وارد این رشته بشن و با من از هدفشون میگفتن اصلا به فکر آینده نبودن بلکه فکر میکردن این رشته مثل طراحی و نقاشی جذابه و فقط به خاطر جذابیت و پیشوند مهندسیش می اومدن تو خط معماری..
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
حرفت متین
ولی خوب تو دانشگاه دولتی هم این مشکل نقد کم و بیش هست

شاید حرفتون تا حدودی درست باشه ولی معمار خوب بودن به هیچ وجه ربطی به دانشگاه محل تدریس نداره!!!!!!!!!!!!
من خودم استادی داشتم که فارغ التحصیل از دانشگاه آزاد بود ولی به حدی بار علمی و بیان خوبی داشت که شده بود یه ساعت تمام راجع به کارم بحث میکرد کلی انتقاد میکرد ولی اصلا ناراحت نمیشدم چون واقعا سواد و فهم معماریش رو قبول داشتم
ولی برعکس اساتیدی داشتم که از بهترین دانشکده های معماری دنیا فارغ التحصیل شده بودن ولی واقعا درک درستی از معماری نداشتن که بتونن راجع به کار بچهها نظر بدن چه برسه به انتقاد،انتقاد کردنشون هم فقط برای دیکته کردن نظرات خودشون بود...

اینکه کیفیت معماری رو دانشگاه تعیین نمیکنه موافق نیستم اما با دوست عزیزم که دانشگاه آزاد و پیام نور رو متهم میکنه هم اصلا موافق نیستم در واقع کمیت توی همه دانشگاه های ما جای کیفیت رو گرفته نه فقط پیام نور و آزاد...اگه اساتید مجرب هم باشن خیلی فایده نداره چون اونا در حد توان خودشون کار میکنن ..این دانشجوست که باید خلاقیت و استعدادش رو در سایه تلاش شکوفا کنه..اینی که میگم اصلا شعار نیست اگر یه دانشجو برای آینده ش برنامه ریزی داشته باشه مطمئنا موفق میشه..خیلی از کسانی که خواستن وارد این رشته بشن و با من از هدفشون میگفتن اصلا به فکر آینده نبودن بلکه فکر میکردن این رشته مثل طراحی و نقاشی جذابه و فقط به خاطر جذابیت و پیشوند مهندسیش می اومدن تو خط معماری..

دوستان عزيزم توجه كنن من در مورد اكثريت صحبت ميكنم
اينكه هميشه اقليت و اكثريت وجود داره رومنكر نيستم منتها خودتونم ميدونين
نميگم حق با منه
من 3 ماهه دارم اسكيس كار ميكنم
اصلا نميدونستم اسكيس چيه
سر كلاس اگه موقع كركسيون بچه ها با هم صحبت ميكرديم استاد ميگف يه اسكيس از فضاي ورودي بزنيد
يا يه استاد داشتيم يه روز رو مشخص ميكرد ميگفت بياين اسكي خودشم نمي اومد و اون موقع بود كه نصف كلاس غايب نصفه ديگه هم لپ تاپا ميشد دفتر اسكيس
پوستي بنداز و كپي كن
اينا استادن؟؟
خودتون قضاوت كنيد
 

month_2012

عضو جدید
اینکه کیفیت معماری رو دانشگاه تعیین نمیکنه موافق نیستم اما با دوست عزیزم که دانشگاه آزاد و پیام نور رو متهم میکنه هم اصلا موافق نیستم در واقع کمیت توی همه دانشگاه های ما جای کیفیت رو گرفته نه فقط پیام نور و آزاد...اگه اساتید مجرب هم باشن خیلی فایده نداره چون اونا در حد توان خودشون کار میکنن ..این دانشجوست که باید خلاقیت و استعدادش رو در سایه تلاش شکوفا کنه..اینی که میگم اصلا شعار نیست اگر یه دانشجو برای آینده ش برنامه ریزی داشته باشه مطمئنا موفق میشه..خیلی از کسانی که خواستن وارد این رشته بشن و با من از هدفشون میگفتن اصلا به فکر آینده نبودن بلکه فکر میکردن این رشته مثل طراحی و نقاشی جذابه و فقط به خاطر جذابیت و پیشوند مهندسیش می اومدن تو خط معماری..

منظور من اصلا این نبود که دانشگاه کیفیت معماری رو تعیین نمیکنه،ولی اگه تو بهترین دانشگاه هم تحصیل کرده باشیم با بهترین اساتید و امکانات آموزشی...بازم اگه خود معمار فکر خلاق نداشته باشه عقب میفته،مگه دوره تحصیل تویه دانشگاه چند سال هست؟یه معمار که نمیتونه تا آخر عمر وابسته به مطالب گفته شده در طی دوران تحصیل باشه...خیلی از نکاتی که اساتید میگن فقط یه تلنگر میتونه باشه...معماری میتونه موفق باشه که به تونه در شرایط متغیر کاری از این نکات استفاده کنه که این هم بر میگرده به خود طرف...
این که گفتم برای این بود که نمونش رو زیاد دیدم!!!
 

shayesteh-namvar

عضو جدید
منظور من اصلا این نبود که دانشگاه کیفیت معماری رو تعیین نمیکنه،ولی اگه تو بهترین دانشگاه هم تحصیل کرده باشیم با بهترین اساتید و امکانات آموزشی...بازم اگه خود معمار فکر خلاق نداشته باشه عقب میفته،مگه دوره تحصیل تویه دانشگاه چند سال هست؟یه معمار که نمیتونه تا آخر عمر وابسته به مطالب گفته شده در طی دوران تحصیل باشه...خیلی از نکاتی که اساتید میگن فقط یه تلنگر میتونه باشه...معماری میتونه موفق باشه که به تونه در شرایط متغیر کاری از این نکات استفاده کنه که این هم بر میگرده به خود طرف...
این که گفتم برای این بود که نمونش رو زیاد دیدم!!!

ممنون که گفتین ، تصدقتون موضوع اینه که منم همین رو میگم..دانشگاه اصلا تکیه گاه کاملی نیست..کاملا موافقم
 

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقایسه بین ایندو

مقایسه بین ایندو

نقد را در معنای عام بیشتر عیب جویی تلقی میکنند , ولی در بحث های تخصصی چون معماری معنای گسترده تری می یابد وصف اثر و بیان دیدگاه , تحلیل و ارزیابی و... گویند ؛ در رابطه با نقد صحبت های زیادی از دیرباز مطرح شده روش های گفتگو و نقدهای گوناگون و درگیری فکری و اختلافات صاحب نظران عرصه نقد که خود شاید سر آغاز مباحث جدیدی گشته اند ....


به نظر شما
- جایگاه و سطح گفتگوی معمارانه و نقد در محیط های آکادمیک و دانشگاهی و همچنین جلسات تصحیح و کرکسیون ( correction ) با اساتید خود ؟
- نقد و روش های نقادی اثار و پروژه ها و کرکسیون در فضای مجازی و تالار معماری چگونه می تواند باشد ؟
و....

ممنون از دعوتتون مدیر عزیز.
این بحثیه که با ده خطو 15خطو یک صفحه دوصفحه نمیشه بهش جواب داد.دلایل مختلفی وجود داره: از دلایل شخصی بگیر برو نحوه نادرست آموزشو کمیه اطلاعاتو (هم اساتیدوهم دانشجوها) ، تا محدودیتهای مربوط به امکاناتو وقتو ... .
اما اینو بگم بشخصه انواع کرکسیون کلاسی(از کرکسیون جمعی گرفته تا کرکسیون تکی با استادو...) رو تجربه کردم و کرکسیون مجازی رو هم تاحدودی .
فکر میکنم بهترین نوع کرکسیون همون کرکسیون دسته جمعیه سرکلاسه ،
اونجاست که بطور جدی همه ی دانشجوها درگیر کار میشن چون بایدی درکار هست (باید بزودی بکار خودشونم پرداخته بشه) واون جدی بودن کار هست که کاررو جذاب و نقدرو هم (بهرشکلی باشه) قابل قبول میکنه(البته اینو بگم که دیگه استادنمیتونه تو این حالت نظر خودشو ووسه همه تحمیل کنه(مگه افرادی که مشخص بشه فقر اطلاعاتی دارن) ،مشخصه نه؟)
خب داشتم میگفتم تو اون حالت جدی بودنی در کار هست که اون جدی بودن تو حالت کرکسیون مجازی "تا اون حد" نمیتونه وجود داشته باشه(فکر میکنم این قابل درک باشه بدلایل مختلف).
حالت مجازی مزایایی داره اونم اینه که ووسه افرادی مثل من که اطلاعات زیادی ندارن بیانو از اطلاعاتی که بقیه میزارن استفاده بکنن.
:d:weirdsmiley:
ببخشید منظورم این بود که اگه مثلا همون استاد اون درس بهمراه حداکثر دانشجویای اون درس توی فضای مجازی باهم شرکت داشته باشن و به کرکسیون کار بپردازن (همون جدی بودن تا حدودزیادی حفظ بشه)(اینوهم تجربه کردم)خب اینطوری کار راحتتر میشه که ازتوی خونه به مثبتو منفی کارت پی ببری>>فقط تنها چیزی که تو این نوع کرکسیون جزو معایب بحساب میاد شاید انتقال ناکامل و نادرست مطالبو مفاهیم بوسیله ی نوشتار باشه ویا برداشتای مختلف ویا نادرست از نوشتها.
انتهاش چی شد خودم نفهمیدم، یکی برامن توضیح بده.
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ب)نقد تفسیری:
نقد اثر عماری بوسیله ناقد از دیدگاه خودش بدون و یا با تاثیر از نظریه ها معیارها الگوها و..شامل روشهای ذیل:
1)نقد جانبدارانه:تفسیر طرح از منظر تحسین طراح.ایراد:ناقص بودن نقد بدون ارزیابی همه جانبه و چشم پوشی از ایرادات.
2)نقد القایی:
تحت تاثیر قرار دادن یا گرفتن از طرح(اغراق در طرح) به صورت احساسی.ایراد:عدم وجود نتیجه مشخص از نقد.
3) نقد ذوقی:
تغییر جایگاه ناقد به هنرمند.طرح معماری مجالی برای ناقد فراهم می اورد که به کشف استعدادهای خود بپردازد و خلاقیت خویش را افزایش دهد.این نقد برای افزایش خلاقیت و اموزش ناقد بهترین روش است.اما جهت ارایه به دیگران فاقد ارزش است.

خیلی استفاده کردم ممنون
واقعا دونستن این تقسیم بندی لازم بود
من فک کردم و به این نتیجه رسیدم که نقدایی که تو محیط اموزشی عنوان میشه اکثرا نقدای تفسیری هستن
دانشجو از طرح خودش نقد تفسیری و البته جانبدارانه میکنه
اساتید اگه از طرحی خوششون بیاد یا نیاد اونو نقد تفسیری القایی میکنن(اگه خوششون بیاد ازش تاثیر میگیرن و اگه خوششون نیاد روش تاثیر میزارن)
یه نوع نقد دیگه هم هست که میشه به این لیست اضافه کرد و بیشتر تو فضای باشگاه و مجازی دیده میشه.
اونم نقد تعارفی هستش!!
توی باشگاه من زیاد دیدم وقتی کار کسی مشکل داره دوستان بهش میگن خوبه. کارت خوبه . افرین. و این بیشتر واسه اینه که به کسی بر نخوره و کسی فک نکنه که ما مغروریم
ولی ایرادش اینه به طرف هیچ کمکی که نمیشه هیچ, شاید خدایی نکرده این بیت شعر شامل حالش بشه ((انکس که نداند و نداند که نداند/در جهل مرکب ابدالدهر بماند))
ممنون ازتون
 

SOHAJ

عضو جدید
اشاره به نظام مهندسی کردید ببینید به نظر من بزرگترین منبع مشکل ما طراحان این که مثلا یه کنسول نباید در اجرا بیش از یک و نیم متر باشه ولی در بعضی کارهای طراحی خارجی دیدم تا 8 متر بدون هیچ ستونی و در چند طبقه ساخته بودن
همش از معمار ها خواسته میشه همه چیز رو رعایت کنن یک طراحی استوار داشته باشن پس اگه اینقد طراحی ها باید ساده باشه بدن به یک مهندس عمرانی چهارتا دیوار زدن که براشون کاری نداره مشکل ما اینه که تو مملکت ما هیچ کس کار خودش رو به درستی انجام نمیده همه دستی تو کار هم میبریم عمرانی طراحی میکنه معماری ستون گذاری بخاطر همینه که خونه هامون هم غیر اصولی ناکارامد و زشت
در یه برنامه علمی یکی از شهرهای امریکا دیده بودم که یه ساختمانه 15 طبقه رو روی دیوار باربره ساخته شده بودو بدون هیچ ستونی اخه فرق ما با اونها چیه
فرق ما با اونها اینه که یه دیوار 1 متری هم بخوان بسازن محاصبه میکنن ولی ما نه بستیم به یه مقررات ملی ساختمان فقط دیکته میکنیم محاسبات جایی در کارهامون نداره یک قانون رو برای پنج نوع ساختمان با کاربری های گوناگون استفاده میکنیم به خاطرهمین نباید زیاد دستو پای بچهارو بست بهشون یاد بدیم که هر طرحی میزنید اگر مخالف مقررات ملی ساختمان بود سری عوضش نکنن مهکمتر پشت طرحشون بایستن و بگن که خودم براش یه راه هل پیدا میکنم که بشه اجراش کرد اگه بچهامون این طوری عمل کنن میتونیم بگیم معماری ما واقعا کارامد وجدید و زیبا شده:gol:
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما با استفاده از سنگ و چوب وبتن،خانه ها و كاخ ها را مي سازيد.به اين فرايند،ساختمان سازي مي گويند و شما در حال انجام كاري خلاقانه هستيد.

ولي ناگهان، شما احساسات مرا تحت تاثير قرار داده و حال مرا دگرگون مي كنيد.من خوشحال مي شوم و مي گويم:چه قدر زيباست و اين يعني در معماري اين بنا از هنر استفاده شده است.


خانه من فقط قابل استفاده است. من بايد از شما درست مثل اينكه يك مهندس راه آهن و يا خدمات تلفن هستيد،تشكر كنم.زيرا شما نتوانسته ايد روي احساسات من تاثير بگذاريد.


وقتي ديوارها به سمت آسمان قد كشيده باشند ، در آن زمان من، تحت تاثير قرار خواهم گرفت و حس شما را درك خواهم كرد.شما روحيه اي مهربان،سرد،جذاب يا باشكوه داريد.اين ها را از سنگهايي كه در ساختار بنا استفاده كرده ايد،به من مي گويند.شما براي من خانه اي مي سازيد و چشم هاي من به آن نگاه مي كنند.آنها چيزي را مي بينند كه نشانه يك فكر است.فكري كه خودش را بدون هيچ سر و صدايي و فقط به كمك مفاهيم اشكالي كه رابطه مشخصي با هم دارند،آشكار مي سازد.اين شكل ها طوري قرار گرفته اند كه به راحتي در نور ديده شوند.رابطه بين آنها لزوما نبايد قابل استفاده يا قابل توصيف باشد.آنها فقط آفرينش رياضي ذهن ما و زبان معماري هستند.شما مي توانيد با استفاده از مصالح خام و شرايط كمابيش كاربردي و مفيد،روابطي مشخص برقرار كنيد كه احساسات مرا تحت تاثير قرار دهد و اين يعني معماري.




لوكوربوزيه،به سوي يك معماري جديد-1927


(از كتاب معماري:فرم،فضا و نظم، تاليف:فرانسيس دي كي چينگ)



 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
خبراینکه قراره به عمرانی ها حق طراحی بدهند چقدر صحیحه؟نظرتون درمورد این طرح چیه؟
 

m_archi

عضو جدید
به نظر من معمار بودن خیلی بهتر از مهندس بودنه...معماری شامل یه سری خلاقیت هاست که اون رو برتر میکنه
 

imah

عضو جدید
کاربر ممتاز
پ نه پ!!!!!
واااا
معلومه
اصلا مهندس یعنی هندسه دان
کدوم رشته به اندازه ما هندسه میخونن آخه
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
معماري بازي است ماهرانه،دقيق و جذاب،با حجم هايي كه زير نور با يكديگر تركيب مي شوند.چشمان ما طوري آفريده شده اند كه بتوانند اشكال نوراني را ببينند،به عبارت ديگر نور و سايه اين اشكال را آشكار مني سازند...


لوكوربوزيه:به سوي معماري مدرن

از كتاب :معماري،فرم،فضا و نظم

تاليف:فرانسيس دي كي چينگ

 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
اشاره به نظام مهندسی کردید ببینید به نظر من بزرگترین منبع مشکل ما طراحان این که مثلا یه کنسول نباید در اجرا بیش از یک و نیم متر باشه ولی در بعضی کارهای طراحی خارجی دیدم تا 8 متر بدون هیچ ستونی و در چند طبقه ساخته بودن
همش از معمار ها خواسته میشه همه چیز رو رعایت کنن یک طراحی استوار داشته باشن پس اگه اینقد طراحی ها باید ساده باشه بدن به یک مهندس عمرانی چهارتا دیوار زدن که براشون کاری نداره مشکل ما اینه که تو مملکت ما هیچ کس کار خودش رو به درستی انجام نمیده همه دستی تو کار هم میبریم عمرانی طراحی میکنه معماری ستون گذاری بخاطر همینه که خونه هامون هم غیر اصولی ناکارامد و زشت
در یه برنامه علمی یکی از شهرهای امریکا دیده بودم که یه ساختمانه 15 طبقه رو روی دیوار باربره ساخته شده بودو بدون هیچ ستونی اخه فرق ما با اونها چیه
فرق ما با اونها اینه که یه دیوار 1 متری هم بخوان بسازن محاصبه میکنن ولی ما نه بستیم به یه مقررات ملی ساختمان فقط دیکته میکنیم محاسبات جایی در کارهامون نداره یک قانون رو برای پنج نوع ساختمان با کاربری های گوناگون استفاده میکنیم به خاطرهمین نباید زیاد دستو پای بچهارو بست بهشون یاد بدیم که هر طرحی میزنید اگر مخالف مقررات ملی ساختمان بود سری عوضش نکنن مهکمتر پشت طرحشون بایستن و بگن که خودم براش یه راه هل پیدا میکنم که بشه اجراش کرد اگه بچهامون این طوری عمل کنن میتونیم بگیم معماری ما واقعا کارامد وجدید و زیبا شده:gol:


چه صحبت خوبي كرديد شما،پس مي شه به عبارتي گفت مباحثي رو كه به صورت تئوري در دانشگاها تدريس مي شه به درد نظام مهندسي كاربدي امروز نمي خوره.دليلشم واضحه مباحث قديمي بر اساس كنترل ها و استانداردهاي كميتي و كيفيتي دهه هاي گذشته است. همچنين از اون جايي كه مباحث در يك چارچوب خاص و يكنواخت منطبق بر نظرات چند متخصص شكل گرفته جاي هيچ پيشرفت وانطباق با تكنولوژي روز دنيا وجود نداره به طبع ايده هاي بلند پروازانه و طراحي وارائه محصول ايده آل بوجود نمياد.
به نظر من نمي تونيم اصول مهندسي در كشورهايي مثل آمريكا را با خودمون مقايسه كنيم.كوچكتري دليلش تفاوت در رشد و توسعه و دستيابي به پيشرفت در تمامي زمينه هاست ،كه قياس يك كشور توسعه يافته با يك كشور در حال توسعه مناسب نيست.متاسفانه كشور ما تو هر زمينه اي همونطور كه شما گفتيد تابع مقررات پيچيده و دست و پا گير هست كه قسمتي از او اون رو مي شه بعد از يك تحولاتي دونست كه بي تاثير در كند شدن حركت تكنولوژي در ايران وعقب ماندگي از جهان مدرن نبوده.


در جايي كه سر فصل مباحث پايه اي مربوط به 10 الي 15 سال پيش باشه،زماني كه با پايبندي به مصالح و مواد قابل دسترس و صد البته ارزان و به صرفه راه ورود مصالح رو براي يك طراح مي بنده،جايي كه بر خلاف تمام كشور هاي دنيا كه از جديدترين محصولات حاصل از پيشرفت دنيا استفاده مي كنند ما بر غير خود لعن مي فرستيم و توقع داريم اونها تابع ما بشن، هنوز ما از آزبست سيماني استفاده مي كنيم كه معلوم شده سرطان آور و در دنيا منسوخ شده، وقتي كه جايگاه يك تاجر يا وارد كننده لوازم درجه 6-7 از كشور دوست،چين، جايگاه والاتري در جامعه داره تا يك آرشيتكت يا هنرمند ي كه هنرشو به باد تمسخر بگيرن و وصله فاسد بودن بچسبونن،و..... ما ميتونيم يه اون ايده آلي در كشور آمريكاي جهان خوار! برسيم؟؟؟باز هم مي توانيم در كتاب شاه كارهاي معماري جهان حتي يك صفحه به نام ايران داشته باشيم.؟؟؟



متاسفم براي خودمون كه همه چي داشتيم و الان هيچي نداريم و بيگانگان كه هيچي نداشتند و الان همه چي دارند!!!
 

tiny memar

عضو جدید
نظر من اينه كه دانشگاه سهم كمي نداره خيلي از دوستان اين مسئله را خيلي كوچك گرفتند و گفتند 4 سال بيشتر نيست اما بنظرم واقعا اساتيد كوتاهي ميكنند و از دانشجو نميخوان! الان من حدودا سه سال هست ليسانس گرفتم و هر چيزي ياد گرفتم داخل اين سه سال بوده نه 4 سالي كه در محيط آموزشي دانشگاه درس خواندم و همه چيزهايي كه ياد گرفتم ميتونستم در آن 4 سال ياد بگيرم اما هيچكس حتي ندايي هم نداد نه اينكه من در آن 4 سال نخواستم چنين ديدي نداشتم و كساني بسيار با تجربه بودند كه ميتونستند هدايتمون كنند اما براشون مهم نبود!!! من واقعا نظر بر اين هست كه اساتيد دانشگاه ها كوتاهي ميكنند و اصلا نگاهشان به دانشجو آنطور كه بايد نيست البته من تجربه دانشگاه آزاد داشتم نه سراسري .....
نقد هم بالطبع جايگاه خودش را نداره ولي بنظرم بهترين كمك به قوي شدن يك معمار نقد كاراش هست از همه لحاظ كه چون آنچه بيشتر ديدم از لحاظ مباحث تئوري ضعيف هستند در نقد طرح ارجاع صحيح هم همينطور هست! البته هر چه اين مسئله بهتر جايگاه خودش را پيدا كنه بقيه هم مجبور به خواندن براي ارزيابي بهتر هستند و همه با هم پيشرفت ميكنند كه اين بهترين حسن نقد و كركسيون هست :smile:
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اشاره به نظام مهندسی کردید ببینید به نظر من بزرگترین منبع مشکل ما طراحان این که مثلا یه کنسول نباید در اجرا بیش از یک و نیم متر باشه ولی در بعضی کارهای طراحی خارجی دیدم تا 8 متر بدون هیچ ستونی و در چند طبقه ساخته بودن
همش از معمار ها خواسته میشه همه چیز رو رعایت کنن یک طراحی استوار داشته باشن پس اگه اینقد طراحی ها باید ساده باشه بدن به یک مهندس عمرانی چهارتا دیوار زدن که براشون کاری نداره مشکل ما اینه که تو مملکت ما هیچ کس کار خودش رو به درستی انجام نمیده همه دستی تو کار هم میبریم عمرانی طراحی میکنه معماری ستون گذاری بخاطر همینه که خونه هامون هم غیر اصولی ناکارامد و زشت
در یه برنامه علمی یکی از شهرهای امریکا دیده بودم که یه ساختمانه 15 طبقه رو روی دیوار باربره ساخته شده بودو بدون هیچ ستونی اخه فرق ما با اونها چیه
فرق ما با اونها اینه که یه دیوار 1 متری هم بخوان بسازن محاصبه میکنن ولی ما نه بستیم به یه مقررات ملی ساختمان فقط دیکته میکنیم محاسبات جایی در کارهامون نداره یک قانون رو برای پنج نوع ساختمان با کاربری های گوناگون استفاده میکنیم به خاطرهمین نباید زیاد دستو پای بچهارو بست بهشون یاد بدیم که هر طرحی میزنید اگر مخالف مقررات ملی ساختمان بود سری عوضش نکنن مهکمتر پشت طرحشون بایستن و بگن که خودم براش یه راه هل پیدا میکنم که بشه اجراش کرد اگه بچهامون این طوری عمل کنن میتونیم بگیم معماری ما واقعا کارامد وجدید و زیبا شده:gol:

چه صحبت خوبي كرديد شما،پس مي شه به عبارتي گفت مباحثي رو كه به صورت تئوري در دانشگاها تدريس مي شه به درد نظام مهندسي كاربدي امروز نمي خوره.دليلشم واضحه مباحث قديمي بر اساس كنترل ها و استانداردهاي كميتي و كيفيتي دهه هاي گذشته است. همچنين از اون جايي كه مباحث در يك چارچوب خاص و يكنواخت منطبق بر نظرات چند متخصص شكل گرفته جاي هيچ پيشرفت وانطباق با تكنولوژي روز دنيا وجود نداره به طبع ايده هاي بلند پروازانه و طراحي وارائه محصول ايده آل بوجود نمياد.
به نظر من نمي تونيم اصول مهندسي در كشورهايي مثل آمريكا را با خودمون مقايسه كنيم.كوچكتري دليلش تفاوت در رشد و توسعه و دستيابي به پيشرفت در تمامي زمينه هاست ،كه قياس يك كشور توسعه يافته با يك كشور در حال توسعه مناسب نيست.متاسفانه كشور ما تو هر زمينه اي همونطور كه شما گفتيد تابع مقررات پيچيده و دست و پا گير هست كه قسمتي از او اون رو مي شه بعد از يك تحولاتي دونست كه بي تاثير در كند شدن حركت تكنولوژي در ايران وعقب ماندگي از جهان مدرن نبوده.


در جايي كه سر فصل مباحث پايه اي مربوط به 10 الي 15 سال پيش باشه،زماني كه با پايبندي به مصالح و مواد قابل دسترس و صد البته ارزان و به صرفه راه ورود مصالح رو براي يك طراح مي بنده،جايي كه بر خلاف تمام كشور هاي دنيا كه از جديدترين محصولات حاصل از پيشرفت دنيا استفاده مي كنند ما بر غير خود لعن مي فرستيم و توقع داريم اونها تابع ما بشن، هنوز ما از آزبست سيماني استفاده مي كنيم كه معلوم شده سرطان آور و در دنيا منسوخ شده، وقتي كه جايگاه يك تاجر يا وارد كننده لوازم درجه 6-7 از كشور دوست،چين، جايگاه والاتري در جامعه داره تا يك آرشيتكت يا هنرمند ي كه هنرشو به باد تمسخر بگيرن و وصله فاسد بودن بچسبونن،و..... ما ميتونيم يه اون ايده آلي در كشور آمريكاي جهان خوار! برسيم؟؟؟باز هم مي توانيم در كتاب شاه كارهاي معماري جهان حتي يك صفحه به نام ايران داشته باشيم.؟؟؟



متاسفم براي خودمون كه همه چي داشتيم و الان هيچي نداريم و بيگانگان كه هيچي نداشتند و الان همه چي دارند!!!

بحث این نیست که مباحثی که تو دانشگاه اموزش داده میشه به درد نظام مهندسی نمیخوره یا اینکه ما از نظر تکنولوژی عقبیم
بحث اینه همون مباحثی که تو دانشگاه تدریس میشه چطور باهاش برخورد میشه(چطور نقد میشه)
و این مبحث(مبحث نقد و کرکسیون) تو محیط مجازی چطور جریان داره.
اصلا نقدی که از یه نفر سر میزنه حاصل دید و تفکرشه
و برای نقدی بهتر باید گستره ی دید عمیقتر و عریضتر بشه. چه بسا با گسترش سطح فکر(نه علم و دانش) بشه خیلی از مشکلاتی که شما عنوان کردید رو حل کرد.
اینکه از اقتصاد گرفته تا دولت و عموم مردم با معماری رفتار خوبی نداشتن بحثی جداست.
بحث اینه که رفتار خوده معمار ها با معماری چیه که یه مقولش همین نقد در معماریه.
 

SOHAJ

عضو جدید
بحث این نیست که مباحثی که تو دانشگاه اموزش داده میشه به درد نظام مهندسی نمیخوره یا اینکه ما از نظر تکنولوژی عقبیم
بحث اینه همون مباحثی که تو دانشگاه تدریس میشه چطور باهاش برخورد میشه(چطور نقد میشه)
و این مبحث(مبحث نقد و کرکسیون) تو محیط مجازی چطور جریان داره.
اصلا نقدی که از یه نفر سر میزنه حاصل دید و تفکرشه
و برای نقدی بهتر باید گستره ی دید عمیقتر و عریضتر بشه. چه بسا با گسترش سطح فکر(نه علم و دانش) بشه خیلی از مشکلاتی که شما عنوان کردید رو حل کرد.
اینکه از اقتصاد گرفته تا دولت و عموم مردم با معماری رفتار خوبی نداشتن بحثی جداست.
بحث اینه که رفتار خوده معمار ها با معماری چیه که یه مقولش همین نقد در معماریه.

بله نظر شما هم صحیح ولی نظام مهندسی ناخواسته روی طراحی ها تاثیر میزاره یکم دستو پاگیر میشه و حتی شما یه طرح غیر عادی اما جالب بدید چون بر خلاف مقررات ملی و نظام مهندسی از سوی همه مورد انتقاد قرار میگیره وهمین موضوع مورد بحث این تاپیک میشه
برای جواب دوست عزیزم جناب فرهیخته که گفتن کشورهای پیش رفترو با خودمون مقایسه نکنیم چرا این کار نکنیم تا خودمون رو با بالاتر از خودمون مقایسه نکنیم پیش رفت هم نکنیم
ما میتونیم از علمشون استفاده کنیم و بی توجه نسبت به نسل قبلمون یه جهش علمی در راستای معماری و عمران بزنیم اینها شعار نیست اگر نسل جدید ما یعنی خودمون این رو حدف والای خودمون قرار بدیم:gol:
 

FROM_HELL

کاربر بیش فعال
جایگاه و سطح گفتگوی معمارانه و نقد در محیط های آکادمیک و دانشگاهی و همچنین جلسات تصحیح و کرکسیون ( correction ) با اساتید خود ؟

سلام ...:)
باز اومدم...:cool:
جایگاه نقد تو هر دانشگاه بستگی سطح علمی گروه معماری داره...و اینکه هر استاد چه روشی داشته باشه...
یکی از دروسی که میتونه نقد آثار بزرگ رو کنارش داشته باشه...درس معماری معاصر هست که اکثر اساتید متکلم وحده هستن...
در مورد کرکسیون هم به همین شکل هست...
البته بهترین راه این هست که اول کرکسیون های تکی انجام بشه...و هر کس ایده خاصی داره در مورد طراحیش به تو کلاس تا آخر ترم واسش ثبت بشه...و کارها تکراری نشه...
گاهی هم کرکسیون گروهی نیاز هست...و همینطور برگزاری کلاسهای آتلیه...یعنی تقریبن از طرح 1 تا 5 کلاسها همزمان برگزار بشه....و همه به هم کمک کنن...روش آتلیه تو بیشتر دانشگاههای معتبر دنیا دنبال میشه....
بدترین روش کرکسیون هم از نظر من ژوژمان هست...:razz::cry:
- نقد و روش های نقادی اثار و پروژه ها و کرکسیون در فضای مجازی و تالار معماری چگونه می تواند باشد ؟
بهترین روش مثلن برای یک اثر بزرگ باید استپ با استپ باشه...
اگر قرار هست یه تاپیک رو استارت کنید در مورد نقد یک اثر از لوکوربوزیه بهتر هست استپ اول آشنایی یا خود لوکوربوزیه باشه....
بعد سبک ایشون ....بعد شناخت سیر معماری و اندیشه هاش...
استپ بعد هم شناخت آثار مختلف لوکوربوزیه...
و خوندن یه سری مطلب و نوشته و کتاب از لوکوربوزیه...
استپ اخر هم بررسی بنای مورد نظر که از حجم تا پلان و سایت پلان و نما و سال ساخت و سبک اون تک اثر رو شامل میشه...
بهترین راه هم این هست از کپی پیست تو همه مراحل خودداری کرد...و هر کس فقط و فقط برداشت شخصی خودش رو بگه...
در مورد کارهای شخصی (کار اعضا) بهتره یه بخش برای کرکسیون کارها ایجاد بشه و هر کس از همون اول بیاد کارهاش رو بذاره و از همه نظر بخواد...
و کم کم تو طول ترم پیش بره...
اما یه سری هم میتونن کارهای گذشتشون رو بذارن...یعنی کارهایی که دیگه بسته شده ...


ps:
البته همه نقدها نیازمند بالا رفتن جنبه نقد پذیری اعضا از کارهای خودشون و یا احتمالن معمار مورد علاقشون هست...
موفق باشید...:)
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله نظر شما هم صحیح ولی نظام مهندسی ناخواسته روی طراحی ها تاثیر میزاره یکم دستو پاگیر میشه و حتی شما یه طرح غیر عادی اما جالب بدید چون بر خلاف مقررات ملی و نظام مهندسی از سوی همه مورد انتقاد قرار میگیره وهمین موضوع مورد بحث این تاپیک میشه
برای جواب دوست عزیزم جناب فرهیخته که گفتن کشورهای پیش رفترو با خودمون مقایسه نکنیم چرا این کار نکنیم تا خودمون رو با بالاتر از خودمون مقایسه نکنیم پیش رفت هم نکنیم
ما میتونیم از علمشون استفاده کنیم و بی توجه نسبت به نسل قبلمون یه جهش علمی در راستای معماری و عمران بزنیم اینها شعار نیست اگر نسل جدید ما یعنی خودمون این رو حدف والای خودمون قرار بدیم:gol:

در مورد نظام مهندسی حق با شماست.
ایرادا زیادی برش وارده.
انتقاد های نظام مهندسی در چهار چوب قوانینِ محدودِ خودشه.
ولی در مورد کشورهای پیشرفته.
موضوع اونقدرا هم ساده نیست.
نه فقط علم. بلکه اقتصاد و سیاست و فرهنگ حاکم و خیلی مسائل دیگه در معماری مسیر تایین میکنن.
میدونم که دارم خارج از بحث حرف میزنم.
ببینید دوست گرامی. دنیای اجرا خیلی با دنیای اکادمیک فاصله داره. فاصله ای به درازای علم و دانش.
خیلی از ما هنوز برای ورود به اون عرصه اماده نیستیم. پس بهتره با دید باز درموردش حرف بزنیم.
برای مثال به مشکلات اجرایی و سازه ای اشاره میکنم.
وقتی اکثر دانشجویان مشکل درک سازه ای رو اولین و بزرگترین مشکل سر راه خودشون میدونن و فکر میکنن با حل اون میشه به معماری مطلوب رسید, همینجا عمق شناخت اونا از دنیای بیرون مشخص میشه.
این در حالیه که بحث سازه فقط سایه ی یه گلبرگیه که روی مورچه ای مثل من افتاده و کوچکیه منه که اونو بزرگ کرده. وگرنه مسائلی بزرگتر از این هم هست.
برای مثال کتابخانه ی مرکزی اصفهان که من شنیدم مورد انتقاد شدید سنت گرا ها قرار گرفت. و با اینکه اصلا فرم عجیبی نداره یه شاهکار محسوب میشه.
چون تونسته تحت فشارهای بسیار سنگین سنت گرا ها اینی که هست بشه. و این قابل ستایشه.
من میگم دنیای اجرا رو فقط به چشم سازه نبینید.
دیدتون رو به اونطرف تر بندازید.
اونموقع میبینید این روز ها و تو این شرایطی که ما هستیم مشکل فرم و سازه از یک ضعف داره تبدیل به یک بهانه میشه.
ممنون و موفق باشید
 

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام و تشکر از مهندس احسان عزیز و دوستانی که در این بحث شرکت کرده اند .

نظر من در این خصوص :

یادگیری و فهم مسائل اجرایی و فنی ساختمان ، مستلزم یکسری آگاهی از مسائل سازه ای مانند محاسبات ،ایستایی ، تاسیسات و... همچنین توجه به مسائل تئوری معماری است که مطمئنا عدم آشنایی و آگاهی از این مباحث ، مشکلاتی را بدنبال خواهد داشت که این روزها شاهد آن هستیم .( ریزش ساختمانها در گوشه و کنار کشورمان ).
مشکل درک سازه ای با یادگیری انواع دیتیل ها امکان پذیر است . و این یادگیری نیازی به استاد ندارد زیرا همه ی ما کم و بیش با تیر ، ستون ، پله ، سنگ ، نبشی ، آجر ، میلگرد ، عایق و ... آشنایی داریم .سپس برای درک عمیقتر این دیتیل ها ، از ساختمانهای در حال ساخت دیدن کنیم. نیازی نیست متکی به استاد و یا بازدید گروهی از سایت ساختمانی باشیم به تنهایی نیز میتوان این بازدید ها را انجام داد.( با توجه به مشکلاتی که دوستان در رابطه با بازدیدهای گروهی توسط دانشگا ه عنوان کردند.) . شما فکر می کنید در طول یک ترم ، با یک یا دو بار دیدن از سایتهای ساختمانهای در حال اجرا ، کاملا مشکل حل می شود ؟
قبول دارم که باید استادی در کنار داشته باشیم تا به پرسشهای ما پاسخ دهد و سازه ها را تحلیل کند ، اما دانشجو تا مطالعات کافی نداشته باشد چگونه می تواند در ک ماندگاری از سازه ها داشته باشد؟ بطور مثال ، دانشجویی که هنوز نمی داند داکت و عملکردهای آن چیست ، چطور با توضیح کوتاه استاد می تواند به درک صحیح برسد ؟ حتی اگر با حضور در محل اجرا باشد.
برای درمان این درد ( یادگیری و فهم مسائل اجرایی و فنی ساختمان ) از مهندس احسان عزیز خواهش میکنم تایپکی برای یادگیری این بحث ایجاد کنند زیرا درد را می شناسیم پس بفکر درمان آن باشیم. و بهتر است درمان را از همین جا شروع کنیم. بطور مثال از دیتیل های ساده شروع کنیم و توضیحات لازم را در خصوص آن ارائه دهیم سپس به تحلیل دیتیل بپردازیم.



 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میدونید چیه دوستان
همینکه ما مشکلات سازه ای رو عمده ترین مشکل میدونیم خودش یه مشکل بزرگه.
حالا مگه سیستم رایج سازه ای کشور ما(اسکلت های بتنی و فلزی) چقد پیچیدش که اینطور شاخش میکنیم
خدارو شکر که ما از سیستم های پوسته ای و غشایی و مفصلی و ریلی و متحرک استفاده نمیکنیم.
یعنی واقعا با یاد گرفتن اکس بندی و رد کردن داکت های تاسیساتی مشکل حله.
درک سازه ایه ما معمارا خیلی کلی هم که باشه مهندس عمران میتونه تو جرئیات حلش کنه(بدون اسیب رسوندن به طرح)
مشکل درک سازه ای نیست. مشکل درک معماریه.
به نظر من اولین راه حل اینه که از چهار چوب گزینه های مطرح شده بیایم بیرون و فک کنیم که واقعا مشکل چیه
 

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونید چیه دوستان
همینکه ما مشکلات سازه ای رو عمده ترین مشکل میدونیم خودش یه مشکل بزرگه.
حالا مگه سیستم رایج سازه ای کشور ما(اسکلت های بتنی و فلزی) چقد پیچیدش که اینطور شاخش میکنیم
خدارو شکر که ما از سیستم های پوسته ای و غشایی و مفصلی و ریلی و متحرک استفاده نمیکنیم.
یعنی واقعا با یاد گرفتن اکس بندی و رد کردن داکت های تاسیساتی مشکل حله.
درک سازه ایه ما معمارا خیلی کلی هم که باشه مهندس عمران میتونه تو جرئیات حلش کنه(بدون اسیب رسوندن به طرح)
مشکل درک سازه ای نیست. مشکل درک معماریه.
به نظر من اولین راه حل اینه که از چهار چوب گزینه های مطرح شده بیایم بیرون و فک کنیم که واقعا مشکل چیه




دوست عزیز، اگه وقتمون و با فکر کردن راجع به کل مشکلات تلف کنیم ، آیا سودی بجز در جا زدن و تکرار مکررات نیست؟ طبق خواسته ی مهندس احسان :

1- عدم آگاهی به مسایل اجرایی و فنی صنعت ِ ساختمان

ارائه ی راه حل ها و نظرات :


سعی میکنیم مرحله به مرحله به حل مشکلات بپردازیم .

یعنی واقعا با یاد گرفتن اکس بندی و رد کردن داکت های تاسیساتی مشکل حله.
درک سازه ایه ما معمارا خیلی کلی هم که باشه مهندس عمران میتونه تو جرئیات حلش کنه

دوست خوبم ، بله درسته . مهندس عمران میتونه مشکلات تاسیساتی و جزییات سازه ای رو حل کنه . اما شما بعنوان یک معمار ، اگه اطلاعات کافی از جزییات سازه نداشته باشید ، چطور میتونید طراحی درستی داشته باشید .

حالا مگه سیستم رایج سازه ای کشور ما(اسکلت های بتنی و فلزی) چقد پیچیدش که اینطور شاخش میکنیم
خدارو شکر که ما از سیستم های پوسته ای و غشایی و مفصلی و ریلی و متحرک استفاده نمیکنیم.


دوست عزیزم ، اگر شما الفبا ی نگارش رو خوب یاد گرفته باشید ، مطمئنا میتونید نویسنده و مقاله نویس خوبی باشید در غیر اینصورت از نوشتن یک نامه ی اداری ساده هم عاجزید.
باید قدم به قدم جلو رفت تا درد رو ریشه کن کرد. اگه اینجا توی این تالار ، تنها 5 نفر از دوستان معمار ، سازه ها رو به نحو احسن یاد بگیرند ، باور داشته باشید که به طراحی سیستم های پوسته ای و غشایی و ... هم خواهند رسید.
موفق و پیروز باشید.
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
من بیشتر دوست دارم یه تئوریسین معماری موفق باشم.
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ادما هیچ وقت به کم راضی نمیشن
من دوس دارم هم مدرس دانشگاه باشم هم کار دفتری انجام بدم
یکم که فک میکنم میبینم بیشتر خوشم میاد هم مدیر گروه معماری بشم هم یه دفتر قوی داشته باشم
بازم بیشتر که فک میکنم میبینم بیشتر دوس دارم هم رئیس دانشگاه باشم هم شهردار
بازم که فک میکنم میگم که چرا وزیر مسکن نشم و در کنارش پروژه های سنگین دولتی رو هم انجام بدم
اخر سر هم واسه دور بعدی نامزد ریاست جمهوری میشم
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
ارائه نظر 2

ارائه نظر 2

سلامی دوباره ، حضور ِ دوستان ِ خوب و عزیزم ..:gol:

در این مدت ، مطالب رو با دقت بررسی می کردم ، اما متاسفانه مجال ِ شرکتِ در بحث رو نداشتم ؛ کما اینکه شاهد بودم که دوستانمون به خوبی بحث رو هدایت و پیگیری کردند و جا داره که به نوبه ی خودم ، از همه ی شما عزیزان سپاسگزاری کنم .:gol:

در رابطه با نقد ، و روشهای نقد معماری ، بعضی از عزیزان مطالبی رو نوشتند و قصد ِ تکرار ندارم ؛
فقط جهت اطلاع باید عرض کنم که پیرو ِ مبحث ِ پیش آمده تصمیم گرفتم که در "تالار ِ نقد و نظر" یک تاپیک ِ مرجع و آموزشی ، جهت ِ آموزش ِ نقدِ معماری افتتاح کنم تا منبعی باشه برای عزیزانی که قصد ِ یادگیری بیشتر دارند .

تاپیک : آموزش ِ نقد ِ معماری



و اما به ادامه ی بحث میپردازم ؛

- نقد و روش های نقادی اثار و پروژه ها و کرکسیون در فضای مجازی و تالار معماری چگونه می تواند باشد ؟

در رابطه با کرکسیون در فضای مجازی ، نکاتی هست که در این مدت با اون روبرو شدم ، و فکر می کنم که باید در اینجا ، اندکی بهش پرداخته بشه .

1- واقعیت اینه که یکی از عمده ترین مشکلاتی که کرکسیون های مجازی داره ، اینه که دوستان قادر نیستن که مطلب درخواستی ِ خودشون رو به وضوح بیان کنند تا کسی که قصد ِ کمک و ارائه ی نظر داره ، بتونه کمکش کنه ؛
مثلا ، عزیزی میاد و میگه :
من میخوام یک کتابخونه توی بوشهر طراحی کنم ، لطفا کمک کنید !!!

خب نتیجه ی این قضیه اینه که درخواستشون بی جواب میمونه و سرخورده میشن؛ چرا که کسی نمیدونه که باید در چه باره ای بهشون کمک کنه ؛
و همیشه هم بنده به نوبه ی خودم ، حدود 10 خط توضیح میدم تا اینکه این دوستان ، کارشون رو بیشتر توضیح بدن تا بتونیم کمکشون کنیم ؛
نکته ی مهم در این مورد ، اینه که وقتیکه کسی که مشکل داره و نمیتونه مشکلش رو به سادگی بیان کنه ، نباید انتظار داشته باشه که دیگران به سادگی بهش کمک کنن و همین باعث میشه که یه ذره کرکسیون ها ، کمرنگ بشه .

2- متاسفانه یک موضوع ِ دیگری که هست ، اینه که بعضی از عزیزان ، انتظار دارن دیگران به جاشون طراحی کنن و طرح رو شسته و رفته تحویلشون بدن !!
اصولا ، مطلبی که بارها و بارها از اساتید محترممون شنیدیم ، اینه که کرکسیون به معنی ِ مشورت و همفکری هست ، نه اینکه استاد بشینه برای ما خط بکشه و طراحی کنه ؛
پس نکته ی قابل توجه ، این هستش که "حداقل" طرح باید به جایی برسه که در حدی باشه که بشه درباره ش نظر داد ؛
لطفا توجه کنید که این مطالبی رو که دارم عرض می کنم ، موضوعاتی هستش که بارها و بارها باهاش روبرو شدم .

3- قابل توجه ِ همه ی ما ، وقتی که صحبت از ارایه ی طرح میشه ، باید "حداقل " چند تا از مدارک ِ طراحی ، توامان بررسی بشه ؛ یعنی وقتی میخوایم یک طرح ِ مسجد رو بررسی کنیم ، هم باید پلانش باشه ، هم نما و مقطع و هم یک پرسپکتیو ّ کلی ، تا بشه همه ی مسایل رو با هم دید و با هم بررسی کرد ؛
به نظر ِ من ، بررسی کردن و نقد ِ پلان (در حالیکه مقطع و حجمش در دسترس نیست) ، کار ِ مسخره و بیهوده ای هست.و در رابطه با نما و حجم هم به طریق اولا ؛

4- نکته ی دیگه ، اینه که هر کدام از ما وقتی که طراحی میکنیم، به خوبی به طرحمون اشراف داریم ، و میدونیم که روند ِ شکل گیری طرحمون چه جوری بوده و چرا بوده ؛ اما دیگران ، هر چقدر هم که آگاه به امور باشن ، روی طرح ِ ما اشراف ندارن و باید و باید و باید ، توضیحاتی رو بهشون ارائه بدیم ، تا درک درستی از طرح به دست بیارن .
برای معرفی طرحمون به دیگران ، علاوه بر ارائه ی مدارک ِ طراحی ، (که شامل ِ مثلا پلان و مقطع و حجم و ... هستش) ، به بیان ِ مسایل ِ مهمی که در طرحمون باهاش مواجه هستیم باید پرداخته بشه تا طرف ِ مقابل ، از ابهام بیرون بیاد ، و بتونه با آگاهی و اطمینان ، درباره ی کار نظر بده .
این توضیحات ، میتونه شامل ِ : اقلیم - بستر - موقعیت ِ خاص ِ طرح - مخاطب - مساحت - محدودیت های طرح و ... و... و... باشه ، که در هر طرحی متفاوت هستش .




تا اینجا ، درباره ی کسانی بود ، که طرحشون رو میخوان در فضای مجازی ارائه بدهند.
با کسانی که در محیط مجازی حضور دارن (مثل همین باشگاه) و ممکنه گهگاهی در کرکسیون ها شرکت کنن یا نکنن و فقط پیگیری کنن ، چند کلامی صحبت دارم که به علت طولانی شدن ِ مطلب ، به فرصت ِ دیگری موکولش میکنم .

بابت تطویل کلام ، عذرخواهی میکنم و مطمئنم که نتونستم حق ِ مطلب رو به خوبی ادا کنم .
موفق و سرفراز باشید ...
:gol:
 

همراهی

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام خدمت دوستانم
خب:
جایگاه نقد در دانشگاه توسط استاد:کرکسیون توسط استاد به منظور روشن نمودن راه برای دانشجوی تازه کار نه صرفا به معنای واقعی کلمه نقد
در ترم های ابتدایی (تا ترم 4)بهتر است که توجه دانشجو را به چیستی و چرایی بردهٰ ،منظور انست که سعی در ان شود از نو ان را بسازد خراب کند حتی اگر درست باشد و مسیر را بارها طی کند که
خودش در این حین درس هایی بهتر از درس های استاد میگیرد.
اما بعد از دوره ای(2سال اول)دیگر ذهن دانشجو شکل می گیرد و نقد ها بر مبانی نظری او تاثیری ندارد وتنها نقش پیش برد ورفع مشکل فنی دارند.اینجاست که باید نحوه ی کرکسیون نیز تفاوت پیدا کند تا او را به عقب باز نگرداند.
نقد هایی که درخصوص اثار برگزیده می کنیم در جهت پیدا کردن حقیقت نهفته درون ان وتحلیل و ارزیابی ان است.والبته مقداری هم دستخوش تاثیر تئوری های پیش فرض شخص منتقد میشود.
کرکسیون مجازی را تجربه نکرده ام اما فکر میکنم در موارد جزیی کارساز است نه کلی
در اخر یک سوال:قرار است چگونه درست تحلیل کردن را بررسی کنیم یا روش های نقادی یا تشویق به کرکسیون مجازی یا...؟
 

Similar threads

بالا