سلام،
یه مدت طولانی هست که دارم روی یه مطلبی فکر می کنم، توی اینترنت هم دنبالش گشتم، چیزی پیدا نشد. بی خدایان برای رد خدا، دو تا برهان رو روش خیلی تاکید می کنن. یکی برهان شر، یکی برهان رد صفات. که البته، جفتشون تقریباً یه شکل هستن با دو طرز بیان مختلف.
- برهان شر میگه:
-برهان رد صفات هم میگه:
معمولاً دلایلی که برای رد خدا میارن، از نظر منطقی یا فلسفی یه جاش می لنگه. مثلاً دلیلی که میگه:
خدا قادر مطلق است.
پس خدا می تواند سنگی را خلق کند که نتواند بلند کند.
در نتیجه بنا به برهان خلف!، خدایی وجود ندارد.
توی برهان بالا، اول به شک می افتید اما اگر خوب دقت کنید، جمله دوم از نظر منطقی کاملاً غلط هست. وقتی که در فرض مسئله، قادر مطلق بودن خدا مطرح شده، پس آوردن جمله دوم محال عقلی است چون دقیقاً جمع نقیضین رو انجام داده.
اما برای دو تا برهانی که گفتم، مشکل منطقی برهان ها رو پیدا نمی کنم. گفتم اینجا بذارم، تا روش بحث کنیم شاید جوابش رو پیدا کنیم.
یه مدت طولانی هست که دارم روی یه مطلبی فکر می کنم، توی اینترنت هم دنبالش گشتم، چیزی پیدا نشد. بی خدایان برای رد خدا، دو تا برهان رو روش خیلی تاکید می کنن. یکی برهان شر، یکی برهان رد صفات. که البته، جفتشون تقریباً یه شکل هستن با دو طرز بیان مختلف.
- برهان شر میگه:
-برهان رد صفات هم میگه:
معمولاً دلایلی که برای رد خدا میارن، از نظر منطقی یا فلسفی یه جاش می لنگه. مثلاً دلیلی که میگه:
خدا قادر مطلق است.
پس خدا می تواند سنگی را خلق کند که نتواند بلند کند.
در نتیجه بنا به برهان خلف!، خدایی وجود ندارد.
توی برهان بالا، اول به شک می افتید اما اگر خوب دقت کنید، جمله دوم از نظر منطقی کاملاً غلط هست. وقتی که در فرض مسئله، قادر مطلق بودن خدا مطرح شده، پس آوردن جمله دوم محال عقلی است چون دقیقاً جمع نقیضین رو انجام داده.
اما برای دو تا برهانی که گفتم، مشکل منطقی برهان ها رو پیدا نمی کنم. گفتم اینجا بذارم، تا روش بحث کنیم شاید جوابش رو پیدا کنیم.
