چه جوری از شک به یقین برسیم ؟

niloufary

کاربر فعال
چند وقتی هست که درگیرم در مورد همه چی .
هیچ انتخابی نمی تونم بکنم .
در مورد همه چی شک کردم . در مورد زندگی ، درسم ، باورهام ، اعتقاداتم .
هر کسی یه باوری داره ولی هیچ وقت نمی دونه باورهاش درشت هستن یا غلط اما من برام مهم شده بدونم چه باوری درسته چه باوری غلط .
اینکه بتونم تو تصمیم گیری موفق باشم تو انتخاب هام .
همیشه یه ابهامی دارم حتی برای دوست داشتن .
آدمایی که مثه من این لحظه ها رو داشتن می دونن چه برزخ سرگردانیه .
ممنون میشم کمکم کنید
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
شک جایگاه خوبیه اما قرارگاه خوبی نیست
امام علی (ع)
تنها توصیه ای که می تونم اینه که صحبت های همه رو گوش کن بعد تصمیم بگیر
و البته پایه های اعتقادیتو قوی کن طوری که هر وقت گیر کردی و شل شدی به اون تکیه بدی
البته فکر کردن به خلقت هم خیلی کمک می کنه
یا حق
 

گل احساس

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند وقتی هست که درگیرم در مورد همه چی .
هیچ انتخابی نمی تونم بکنم .
در مورد همه چی شک کردم . در مورد زندگی ، درسم ، باورهام ، اعتقاداتم .
هر کسی یه باوری داره ولی هیچ وقت نمی دونه باورهاش درشت هستن یا غلط اما من برام مهم شده بدونم چه باوری درسته چه باوری غلط .
اینکه بتونم تو تصمیم گیری موفق باشم تو انتخاب هام .
همیشه یه ابهامی دارم حتی برای دوست داشتن .
آدمایی که مثه من این لحظه ها رو داشتن می دونن چه برزخ سرگردانیه .
ممنون میشم کمکم کنید



عزیزم این مشکلیه که الان خیلیا باهاش دست و پنجه نرم میکنن
باید خودتو قانع کنی و زندگیرو شل بگیری

در مورد باورها و اعتقاداتت یکم ایمانتو قوی کن همه چی حل میشه
در مورد دوس داشتنم انسان هیچ وقت نمی تونه ابهام داشته باشه دقت کنی حتما دوسش نداری
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چند وقتی هست که درگیرم در مورد همه چی .
هیچ انتخابی نمی تونم بکنم .
در مورد همه چی شک کردم . در مورد زندگی ، درسم ، باورهام ، اعتقاداتم .
هر کسی یه باوری داره ولی هیچ وقت نمی دونه باورهاش درشت هستن یا غلط اما من برام مهم شده بدونم چه باوری درسته چه باوری غلط .
اینکه بتونم تو تصمیم گیری موفق باشم تو انتخاب هام .
همیشه یه ابهامی دارم حتی برای دوست داشتن .
آدمایی که مثه من این لحظه ها رو داشتن می دونن چه برزخ سرگردانیه .
ممنون میشم کمکم کنید

با سلام و احترام
به نظرم بهتره آدم‌هایی مثل خودتون رو پیدا کنین و از اونها راهنمایی بخواین
چون اگه دیگری بخواد حرفی بزنه، به شکیات دیگری هم خواهید رسید، البته تعریف شک هم خیلی مهمه!
 

Sahar*it

عضو جدید
منم یه مدت همه اعتقاداتمو زیر سوال بردم به همه چیز شک داشتم ولی هیچی بهتر از یه ایمان و اعتقاد قوی کمکت نمیکنه ،هیچکس بهتر از خودت نمیتونه کمکت کنه بهتره با خودت رو راست باشی و به این فکر کنی که چی میخوای چه هدفی داری ؟ با خودت خلوت کن و فقط از آدمای قابل اعتماد سواتاتو بپرس چون تو این شرایط آدم خیلی انعطاف پذیرِ و خیلی راهت میتونه به راه اشتباه قدم بذاره. موفق باشی
 

پرنام

عضو جدید
سلام
منم مثل شما ودوستان دیگه دچار این سردرگمی شدم شاید دلیلش اینه که زندگیرو خیلی سخت میگیریم
شاید هم تو زندگی هدف نداریم یا اگه داریم روی هدفهامون تمرکز نمی کنیم .ادم بی هدف مثل کشتی بی سکانه که از هر طرف باد بیاد به همون طرف میره!
شاید هم رو چیزایی که واقعا دوست نداریم تمرکز میکنیم. وهمین باعث میشه چیزایی به سرمون بیاد که اصلا دوست نداریم .این خیلی مهمه که تو زندگی روی چیزای تمرکز کنیم که واقعا دوستشون داریم وببینیم اون چیزا تو زندگی به صورت عینی برامون ظاهر میشه! میگن زمانی که در مورد یه کار سر درگمید به ندای درونی خودتون گوش کنیید اون راهنمایتون میکنه
وچیزی که خیلی مهمه که همه دوستان به اون اشاره کردن اینکه ایمان واعتقاد به خدا وکاری که مخوایم بکنیم داشته باشیم.

((در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودن است))
 

suave girl

اخراجی موقت
سلام.
به نظر من فقط باید ایمان داشته باشی که همه چیز درست میشه.
همه چیز.
اینقدر قوی باشی و جلو مشکلات کم بیاری.

شاید اینجا جاش نباشه یه سری حرفا زده بشه ولی راه منطقیش اینه که مطمئن باشی همه چیز درس میشه.
 

niloufary

کاربر فعال
بچه ها همتون گلید ممنون . چقدر خوبه آدم این همه همدرد داشته باشه .
من ایمان دارم ولی گویا به یقین نرسیدم . عصر داشتم تلفنی با یکی از بچه ها صحبت میکردم سعی می کرد قانعم کنه اون ندایی که دلم میده درسته . ولی هیچ جور نمیتونستم باورش کنم . بعضی وقتا هیچی نمیفهمم و سرم نمیشه.
 

niloufary

کاربر فعال
سلام.
به نظر من فقط باید ایمان داشته باشی که همه چیز درست میشه.
همه چیز.
اینقدر قوی باشی و جلو مشکلات کم بیاری.

شاید اینجا جاش نباشه یه سری حرفا زده بشه ولی راه منطقیش اینه که مطمئن باشی همه چیز درس میشه.
مرسی عزیزم.کاش این جور که میگی باشه

سلام
منم مثل شما ودوستان دیگه دچار این سردرگمی شدم شاید دلیلش اینه که زندگیرو خیلی سخت میگیریم
شاید هم تو زندگی هدف نداریم یا اگه داریم روی هدفهامون تمرکز نمی کنیم .ادم بی هدف مثل کشتی بی سکانه که از هر طرف باد بیاد به همون طرف میره!
شاید هم رو چیزایی که واقعا دوست نداریم تمرکز میکنیم. وهمین باعث میشه چیزایی به سرمون بیاد که اصلا دوست نداریم .این خیلی مهمه که تو زندگی روی چیزای تمرکز کنیم که واقعا دوستشون داریم وببینیم اون چیزا تو زندگی به صورت عینی برامون ظاهر میشه! میگن زمانی که در مورد یه کار سر درگمید به ندای درونی خودتون گوش کنیید اون راهنمایتون میکنه
وچیزی که خیلی مهمه که همه دوستان به اون اشاره کردن اینکه ایمان واعتقاد به خدا وکاری که مخوایم بکنیم داشته باشیم.

((در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودن است))
خیلی زیبا بود ممنون . ولی چطور می تونم به هدف های اصلی برسم . چطور تمرکز کنم . این خیلی سخته . مشکل من اینه که نمیتونم صورت مساله رو درست بفهمم که بهش جواب بدم .

با سلام و احترام
به نظرم بهتره آدم‌هایی مثل خودتون رو پیدا کنین و از اونها راهنمایی بخواین
چون اگه دیگری بخواد حرفی بزنه، به شکیات دیگری هم خواهید رسید، البته تعریف شک هم خیلی مهمه!
اینم حرفیه ممنونم. تعریف شک مثلا جی؟

عزیزم این مشکلیه که الان خیلیا باهاش دست و پنجه نرم میکنن
باید خودتو قانع کنی و زندگیرو شل بگیری

در مورد باورها و اعتقاداتت یکم ایمانتو قوی کن همه چی حل میشه
در مورد دوس داشتنم انسان هیچ وقت نمی تونه ابهام داشته باشه دقت کنی حتما دوسش نداری
اخه من یعنی هیچیو دوس ندارم؟!
می ترسم انقدر شل بگیرم که عنان زندگی از کفم بره.

شک جایگاه خوبیه اما قرارگاه خوبی نیست
امام علی (ع)
تنها توصیه ای که می تونم اینه که صحبت های همه رو گوش کن بعد تصمیم بگیر
و البته پایه های اعتقادیتو قوی کن طوری که هر وقت گیر کردی و شل شدی به اون تکیه بدی
البته فکر کردن به خلقت هم خیلی کمک می کنه
یا حق
بیشتر با فکر کردن گیج میشم . وقتی میبینم هدف های خلقت انقدر مقدسه و اما الان کی به فکر این حرفاست دوست من . زمستان است!
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیزم این مشکلیه که الان خیلیا باهاش دست و پنجه نرم میکنن
باید خودتو قانع کنی و زندگیرو شل بگیری

در مورد باورها و اعتقاداتت یکم ایمانتو قوی کن همه چی حل میشه
در مورد دوس داشتنم انسان هیچ وقت نمی تونه ابهام داشته باشه دقت کنی حتما دوسش نداری

اتفاقا باید زندگی رو سخت بگیرید از این منظر
منظور از منظری که شما فقط یکبار فرصت وجود دارید و دیگر هیچ
پس اگر نیمی از عمر خود و یا تمام عمر خود را هم برای این کار بزترید بس نیست
.
.
.
همونطور که عرض کردم یقین به هر کسی نمی رسه
یقین به معنی که اگر تمام مردم دنیا همگی با استدلال ثابت کردند که الان روزه ولی شما یقین داری که شبه باید رخنه ای در دلتون ایجاد نشه
.
برای همین هر کسی به یقین واقعی نمی رسه
ولی همین که از نظر عقلی بتونید برای خود چیزهایی را ثابت کنید می تونید به درجه ای از یقین برسید
.
همونطور که عرض کردم فکر کردن به خلقت خیلی کمک می کنه
دوست عزیز
دنیا همیشه خوبی و بدی رو با هم داشت
درسته الان زمستونه ولی بدونید که بهاری هم در راه است و ان خیلی نزدیک
اما بهار فکری هم در راه است
و ما خودتون باید این بهار رو بوجود بیاورید
.
یه مطلبی الان یادم اومد اولا که اگر واقعا به دنبال حقیقت هستید مطمئن باشید بهش می رسید
دقت کنید حقیقتا بدنبال حقیقت باشید
نه مثل خیلی ها در جواب و سوال می گویند حوصله ندارم ویا حوصله فکر کردن ندارم
.
.راستی فکر کردن در مورد مرگ و اینکه تا ثانیه ای دیگر بعد از خوندن این پست باید از این دنیا بروید و چقدر کار عقب مونده دارید می تونه کمک کنه ادم کمی اروم بشه
 

پیر بابا

عضو جدید
چند وقتی هست که درگیرم در مورد همه چی .
هیچ انتخابی نمی تونم بکنم .
در مورد همه چی شک کردم . در مورد زندگی ، درسم ، باورهام ، اعتقاداتم .
هر کسی یه باوری داره ولی هیچ وقت نمی دونه باورهاش درشت هستن یا غلط اما من برام مهم شده بدونم چه باوری درسته چه باوری غلط .
اینکه بتونم تو تصمیم گیری موفق باشم تو انتخاب هام .
همیشه یه ابهامی دارم حتی برای دوست داشتن .
آدمایی که مثه من این لحظه ها رو داشتن می دونن چه برزخ سرگردانیه .
ممنون میشم کمکم کنید
تفاوت بین تردیدdoubt و منفی بودن negativity زیاد است. مثل هم به نظر می رسند؛
در سطح همرنگ هستند، ولی در ژرفا، تفاوتشان غیرقابل پل زدن است.تردید داشتن به معنی نفی کردن نیست، فقط می گوید، "من نمی دانم، و آماده هستم که بدانم. آماده هستم تاجای ممکن پیش بروم، ولی تازمانی که خودم به شناخت نرسم، چگونه می توانم آری بگویم؟"
منفی گرایی و مثبت گرایی هردو یکسان هستند. تردید با هردوی این ها تفاوت دارد. تردید تو را باخدا یا بی خدا نمی سازد. مثبت گرایی تو را یک مومن مذهبی می سازد، یک باخدا. منفی گرایی تو را ناباور، لامذهب و بی خدا می سازد. تردید، تو را هیچ چیز نمی سازد. فقط تو را یک سئوال کننده می سازد. و بیداری انسان در همین است.
تردید، تو را به فردیت خودت رهنمون می گردد. شروع می کنی به یافتن طریقت مخصوص خودت. نقشه هایی را که توسط دیگران به تو داده شده نمی پذیری.
باورآوردن ارزان است، باورنداشتن ارزان است. ولی راه شناخت، سفری خطرناک است.
اگر با شکیبایی ادامه بدهی و ادامه بدهی، یک روز ناگهان آن پرسش ازبین می رود و آنچه باقی می ماند واقعیت تو است. و لحظه ای که خودت را شناختی، هرآنچه را که ارزش شناختن را داشته باشد شناخته ای.
 

niloufary

کاربر فعال

تفاوت بین تردیدdoubt و منفی بودن negativity زیاد است. مثل هم به نظر می رسند؛
در سطح همرنگ هستند، ولی در ژرفا، تفاوتشان غیرقابل پل زدن است.تردید داشتن به معنی نفی کردن نیست، فقط می گوید، "من نمی دانم، و آماده هستم که بدانم. آماده هستم تاجای ممکن پیش بروم، ولی تازمانی که خودم به شناخت نرسم، چگونه می توانم آری بگویم؟"
منفی گرایی و مثبت گرایی هردو یکسان هستند. تردید با هردوی این ها تفاوت دارد. تردید تو را باخدا یا بی خدا نمی سازد. مثبت گرایی تو را یک مومن مذهبی می سازد، یک باخدا. منفی گرایی تو را ناباور، لامذهب و بی خدا می سازد. تردید، تو را هیچ چیز نمی سازد. فقط تو را یک سئوال کننده می سازد. و بیداری انسان در همین است.
تردید، تو را به فردیت خودت رهنمون می گردد. شروع می کنی به یافتن طریقت مخصوص خودت. نقشه هایی را که توسط دیگران به تو داده شده نمی پذیری.
باورآوردن ارزان است، باورنداشتن ارزان است. ولی راه شناخت، سفری خطرناک است.
اگر با شکیبایی ادامه بدهی و ادامه بدهی، یک روز ناگهان آن پرسش ازبین می رود و آنچه باقی می ماند واقعیت تو است. و لحظه ای که خودت را شناختی، هرآنچه را که ارزش شناختن را داشته باشد شناخته ای.

وای خدای من خیلی زیبا گفتید .
من حاضرم همه ی سختی ها رو به جون بخرم اما بفهمم . و این حس سرگردانی از بین بره .
کاش بتونم خودمو بشناسم که چی میخوام
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظر من راه از بین بردن شک، دو مرحله است
1) افزایش اطلاعات در مورد اون چیزی که بهش شک دارید و مشورت، اطلاعات همه جانبه و کامل و معتبر و مشورت با انسانهای متخصص اون موضوع

2)اگر بعد از دریافت اطلاعات، هنوز شکتون باقی مونده بود، اون چیزی رو قبول کنید که دلتون و قلبتون میگه درسته، قل و دل آدم هیچ وقت بهش دروغ نمیگه...


آیت الله بهجت حرف قشنگی میزدند
هر وقت ارشون میخواستن که نصیحتی بکنند بقیه رو، یا پندی موعظه ای نکته ای چیزی، همیشه میگفتن طبق اون چیزی که میدونید درسته و قلبا بهش اعتماد دارید عمل کنید. خوشبخت میشید.

مثلا ما همه مون میدونیم دروغ بده، ولی میگیم! اگر به دانسته هامون عمل کنیم دنیا گلستان میشه...
 

پیر بابا

عضو جدید
به نظر من راه از بین بردن شک، دو مرحله است
...
حرفهای شما بسیار زیبا و درست هست . فقط این حرف شما کمی مشکل دارد. اونم اینه که تردید را نباید از بین برد. باید تا انتها رفت . آنوقت خواهید دید که به حقیقتی که میتونید باور ش داشته باشید میرسید. تردید مثل یک دالان بزرگ است ولی انتهایی دارد. تا به انتهایش نرسی و نور حقیقت را نبینی دست از سرت بر نمیدارد. برای رفتن هم باید منفی گرایی را کنار گذاشت و با شکیبایی راه را ادامه داد.
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حرفهای شما بسیار زیبا و درست هست . فقط این حرف شما کمی مشکل دارد. اونم اینه که تردید را نباید از بین برد. باید تا انتها رفت . آنوقت خواهید دید که به حقیقتی که میتونید باور ش داشته باشید میرسید. تردید مثل یک دالان بزرگ است ولی انتهایی دارد. تا به انتهایش نرسی و نور حقیقت را نبینی دست از سرت بر نمیدارد. برای رفتن هم باید منفی گرایی را کنار گذاشت و با شکیبایی راه را ادامه داد.
خواهش میکنم، نظر لطفتونه، صحبت های شما هم زیبا بود...

خب منظور من از مرحله اول همین بود دیگه، نمیدونم چقدر منظورتون فهمیدم ولی کسب همه اطلاعات مورد نیاز خودش به نوعی رفتن تا ته خطه، تردید فقط با کسب اطلاعات برطرف میشه، آدم در مورد چیزی شک میکنه که نسبت بهش اطلاعات کافی نداره.
بعد از این مرحله هم اعتماد و اعتقاد قلبی مهمه...

من حتی خودم قبلا بعضی وقتها به خدا هم شک میکردم، ولی اطلاعاتی که داشتمو یادآوری میکردم به خودم و اون آرامش قلبی که با حضور خدا داشتم رو حس میکردم، و بهش ایمان می آوردم...
 

niloufary

کاربر فعال
خواهش میکنم، نظر لطفتونه، صحبت های شما هم زیبا بود...

خب منظور من از مرحله اول همین بود دیگه، نمیدونم چقدر منظورتون فهمیدم ولی کسب همه اطلاعات مورد نیاز خودش به نوعی رفتن تا ته خطه، تردید فقط با کسب اطلاعات برطرف میشه، آدم در مورد چیزی شک میکنه که نسبت بهش اطلاعات کافی نداره.
بعد از این مرحله هم اعتماد و اعتقاد قلبی مهمه...

من حتی خودم قبلا بعضی وقتها به خدا هم شک میکردم، ولی اطلاعاتی که داشتمو یادآوری میکردم به خودم و اون آرامش قلبی که با حضور خدا داشتم رو حس میکردم، و بهش ایمان می آوردم...

من به حرفهای هر دو معتقدم . انسان وقتی شک داشته باشه باید بره دنباله برطرف کردنش وگرنه تا آخر عمر این یه سد بزرگیه جلوی راه آدم .
من از آغاز خلقت شروع کردم به بررسی ولی هنوز به پیامبر و اسلام نرسیدم .
درس های قشنگی گرفتم از نوح از ابراهیم از موسی ولی هنوز به حضرت عیسی نرسیدم .
فک کنم اگه طاقت بیارم و مطالعاتم رو ادامه بدم بتونم به تردید هام پاسخ بدم اگه موافق باشید بیاین دانسته هامونو بذاریم وسط و با هم به یه نتیجه ای برسیم
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
من به حرفهای هر دو معتقدم . انسان وقتی شک داشته باشه باید بره دنباله برطرف کردنش وگرنه تا آخر عمر این یه سد بزرگیه جلوی راه آدم .
من از آغاز خلقت شروع کردم به بررسی ولی هنوز به پیامبر و اسلام نرسیدم .
درس های قشنگی گرفتم از نوح از ابراهیم از موسی ولی هنوز به حضرت عیسی نرسیدم .
فک کنم اگه طاقت بیارم و مطالعاتم رو ادامه بدم بتونم به تردید هام پاسخ بدم اگه موافق باشید بیاین دانسته هامونو بذاریم وسط و با هم به یه نتیجه ای برسیم

پس بیشتر شکهایتان درباره مسائل اعتقادی است.نه؟

من هم خیلی درگیر این شکها میشوم اما راهش مطالعه کردن و رفتن به سراغ افراد مطمئن است.
کسانی که کار تحقیقی کرده باشند و بتوانند بدون تعصب پاسخهای منطقی به سوالاتتان بدهند.
خیلی از اعتقادات هم با عمل کردن محکم میشوند.
یعنی وقتی ادم تا حدی منطق یک عمل را میفهمه درسته و بهش عمل میکنه ثمرات و نتایج مثبت دل ادم رو اروم میکنه .
اما این ایستادگی میخواد.

از شک کردن نترسید اما مواظب باشید که دچار وسواس هم نشوید .
بعضی وقتها ماها در مسائل دچار وسواس میشویم.
میخواهیم دقتمان را بالا ببریم و خیلی محتاط شویم اما انقدر محتاط میشویم که بدیهیات را هم برای خودمان سخت میکنیم.
این اصلا خوب نیست و بازدارنده هم هست.

 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من به حرفهای هر دو معتقدم . انسان وقتی شک داشته باشه باید بره دنباله برطرف کردنش وگرنه تا آخر عمر این یه سد بزرگیه جلوی راه آدم .
من از آغاز خلقت شروع کردم به بررسی ولی هنوز به پیامبر و اسلام نرسیدم .
درس های قشنگی گرفتم از نوح از ابراهیم از موسی ولی هنوز به حضرت عیسی نرسیدم .
فک کنم اگه طاقت بیارم و مطالعاتم رو ادامه بدم بتونم به تردید هام پاسخ بدم اگه موافق باشید بیاین دانسته هامونو بذاریم وسط و با هم به یه نتیجه ای برسیم
خواهش میکنم من در خدمتم تا جایی که بتونم و وقت بهم اجازه بده.
خوشحال میشم هم بتونم چیزی یاد بگیرم هم اطلاعاتم رو منتقل کنم...
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینم حرفیه ممنونم. تعریف شک مثلا جی؟

شک، بینش شک، شیوه شک، و هرچی که در این رابطه بهش مربوطه میشه، به خود شما مربوطه می‌شه، و برای هر شخص، متفاوت
با مطالعه کافی می‌تونید به جواب این تاپیک برسین، البته کتابای معتبر رو بخونین، حتا کتابای خودشناسی، دیگرشناسی، و امثالهم، این کتابا خیلی بهت کمک می‌کنه
فکر کردن در مورد هر چیزی، شایسته‌ست، پس به شکتون احترام بزارین
 

niloufary

کاربر فعال
پس بیشتر شکهایتان درباره مسائل اعتقادی است.نه؟

من هم خیلی درگیر این شکها میشوم اما راهش مطالعه کردن و رفتن به سراغ افراد مطمئن است.
کسانی که کار تحقیقی کرده باشند و بتوانند بدون تعصب پاسخهای منطقی به سوالاتتان بدهند.
خیلی از اعتقادات هم با عمل کردن محکم میشوند.
یعنی وقتی ادم تا حدی منطق یک عمل را میفهمه درسته و بهش عمل میکنه ثمرات و نتایج مثبت دل ادم رو اروم میکنه .
اما این ایستادگی میخواد.

از شک کردن نترسید اما مواظب باشید که دچار وسواس هم نشوید .
بعضی وقتها ماها در مسائل دچار وسواس میشویم.
میخواهیم دقتمان را بالا ببریم و خیلی محتاط شویم اما انقدر محتاط میشویم که بدیهیات را هم برای خودمان سخت میکنیم.
این اصلا خوب نیست و بازدارنده هم هست.


زندگی ما وابسته ست به مسائلی که بهش اعتقاد داریم . به باورهامون به اخلاقیاتمون.
من یه بار دیگه هم گفتم من آدم خشکه مذهب و متعصب نیستم .
یه موقعی تو زندگی هیچ چیز آرومم نکرد نه دوست نه مادر نه پدر نه برادر نه دوست داشتن های بچه بازی. اون موقع بود که گفتم اصلا چرا به دنیا اومدم زندگی مسخره ست اینکه به یه سنی برسی بری مدرسه بعد دانشگاه بعد همسر داری بعدم بعد نوه بعد نتیجه و آخرم مرگ!!!
قصه ی مسخره ایه مگه نه ؟
نمی خواستم مسخره زندگی کنم دنبال یه چیز با ارزش می گردم .
تازه شروع کردم ببینم این دینی که همه به اجبار پذیرفتن از خانواده هاشون بدون اینکه بدونن چی هست چی می گه . چرا انسان هایی هستند از مذاهب دیگه که وقتی به اسلام رو میارن انقدر حالشون خوبه اما ما که یعنی اسممون مسلمانه انقدر غیر انسانی برخورد می کنیم با همه چیز .
دلم نمی خواد غیر منطقی باشم پس تصمیم گرفتم واقعی درکش کنم . با مغز خودم با دل خودم .
اما حالا که می خوام باورهامو دگرگون کنم حال عجیبی دارم نمیدونم راهم درست هست یا غلط . فقط همین . می خوام زندگی کنم نه اینکه اسارت بکشم تویه این دنیا . نمیخوام یه طناب محکم ببافم و بندازم دور گردنم که مانع پروازو سبک بالی من بشه .
ببخشید اگه زیاد حرف زدم . :gol:
خواهش میکنم من در خدمتم تا جایی که بتونم و وقت بهم اجازه بده.
خوشحال میشم هم بتونم چیزی یاد بگیرم هم اطلاعاتم رو منتقل کنم...
مرسی همشهری!:gol:
شک، بینش شک، شیوه شک، و هرچی که در این رابطه بهش مربوطه میشه، به خود شما مربوطه می‌شه، و برای هر شخص، متفاوت
با مطالعه کافی می‌تونید به جواب این تاپیک برسین، البته کتابای معتبر رو بخونین، حتا کتابای خودشناسی، دیگرشناسی، و امثالهم، این کتابا خیلی بهت کمک می‌کنه
فکر کردن در مورد هر چیزی، شایسته‌ست، پس به شکتون احترام بزارین
ممنونم دوست خوبم . اگه احترام نمی ذاشتم این تاپیک رو نمی زدم با این همه مشغله ی درسی .
و از شما ممنونم که وقت گرانبهاتونو صرف میکنید تا دلی رو گرم کنید . :gol:
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
میشه یکم در مورد شک به اعتقاداتت توضیح بدی شاید بچه ها بتونند کمکت کنند


یه موقعی تو زندگی هیچ چیز آرومم نکرد نه دوست نه مادر نه پدر نه برادر نه دوست داشتن های بچه بازی. اون موقع بود که گفتم اصلا چرا به دنیا اومدم زندگی مسخره ست اینکه به یه سنی برسی بری مدرسه بعد دانشگاه بعد همسر داری بعدم بعد نوه بعد نتیجه و آخرم مرگ!!!

فکر کنم منشا مشکلاتتون پیدا شد.مرگ پایان نیست چون انسان فقط به این کالبد مادی خود معنا پیدا نمی کند
نمی خواستم مسخره زندگی کنم دنبال یه چیز با ارزش می گردم .
واقعا این طرز تفکر بسیار خوب است
تازه شروع کردم ببینم این دینی که همه به اجبار پذیرفتن از خانواده هاشون بدون اینکه بدونن چی هست چی می گه . چرا انسان هایی هستند از مذاهب دیگه که وقتی به اسلام رو میارن انقدر حالشون خوبه اما ما که یعنی اسممون مسلمانه انقدر غیر انسانی برخورد می کنیم با همه چیز .
دلم نمی خواد غیر منطقی باشم پس تصمیم گرفتم واقعی درکش کنم . با مغز خودم با دل خودم .
دمت گرم ما رو سرکار گذاشتی شما که از 90 درصد مسلمونا جلوتر هستید از جمله خود بنده
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
موافقم دوست عزیز یا علی
راستی در مورد مسلمونی طعنه زدید؟!

نه خانومی جدی گفتم چون اکثر ما اصول دینمون را هم تقلید می کنیم و به خاطر همین با کوچکترین وزش بادی تمام ایمان خود را از دست می دهیم
علی یارت
شروع از شما-بسم الله
 
آخرین ویرایش:

niloufary

کاربر فعال
نه خانومی جدی گفتم چون اکثر ما اصول دینمون را هم تقلید می کنیم و به خاطر همین با کوچکترین وزش بادی تمام ایمان خود را از دست می دهیم
علی یارت
شروع از شما-بسم الله
شما بگید این جوری بهتره از یه جا شروع کنید منم اگه در حدی باشم که بتونم جواب بدم اینکارو می کنم .
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
شما بگید این جوری بهتره از یه جا شروع کنید منم اگه در حدی باشم که بتونم جواب بدم اینکارو می کنم .

به روی چشم
بسم الله الرحمن الرحیم
رب شرح لي صدري و يسر لي امري وحلل عقدتا من لساني يفقهو قولي
شما به غیب ایمان دارید
 
آخرین ویرایش:

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند وقتی هست که درگیرم در مورد همه چی .
هیچ انتخابی نمی تونم بکنم .
در مورد همه چی شک کردم . در مورد زندگی ، درسم ، باورهام ، اعتقاداتم .
هر کسی یه باوری داره ولی هیچ وقت نمی دونه باورهاش درشت هستن یا غلط اما من برام مهم شده بدونم چه باوری درسته چه باوری غلط .
اینکه بتونم تو تصمیم گیری موفق باشم تو انتخاب هام .
همیشه یه ابهامی دارم حتی برای دوست داشتن .
آدمایی که مثه من این لحظه ها رو داشتن می دونن چه برزخ سرگردانیه .
ممنون میشم کمکم کنید
منم یه مدته نسبت به همه چی شک پیدا کردم.
این قدر مطالب متناقض می بینیم که آدم به خودش هم شک می کنه.........
 

Similar threads

بالا