چرا محیط‌های کاری انعطاف‌پذیر برای کسب‌وکارها مناسب ترند؟

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
نکات مدیریتی
چرا محیط‌های کاری انعطاف‌پذیر برای کسب‌وکارها مناسب ترند؟

مترجم: مریم رضایی
منبع: Inc
خبرهایی که در مورد تصمیم مدیر عامل شرکت یاهو مبنی بر لزوم حاضر شدن کارمندان در دفاتر کاری این شرکت منتشر شده، بحث‌های داغی را در مورد انعطاف‌پذیری محیط کار به راه انداخته است. اکنون شرکت Best Buy نیز وارد میدان شده و اعلام کرده که برنامه انعطاف‌پذیری محیط کار خود را که با عنوان «محیط کاری نتیجه محور» شناخته می‌شد، خاتمه می‌دهد.




جودی تامسون و کالی رسلر در سال 2004، زمانی که جزو مدیران منابع انسانی شرکت Best Buy بودند، این سیستم را ایجاد کردند. در سال 2008 این دو نفر شرکت مشاوره خودشان را تاسیس کردند و در زمینه ایجاد محیط کاری نتیجه محور به 50 شرکت دیگر آموزش داده‌اند.
تامسون در رابطه با تصمیم اخیر Best Buy و اینکه چرا او معتقد است محیط کاری انعطاف‌پذیر برای شرکت‌ها یک مزیت محسوب می‌شود، مصاحبه‌ای انجام داده است:
• محیط کاری نتیجه محور چه تفاوتی با دورکاری دارد؟
دورکاری و هر برنامه مشابه آن، جزوی از برنامه کاری انعطاف‌پذیر است. کسانی که قرار است 6 روز در هفته از ساعت 8 صبح تا 5 بعدازظهر سر کار باشند، اگر بخواهند اندکی از این برنامه تخطی کنند، باید از رییس خود اجازه بگیرند. اما در یک محیط کاری نتیجه محور، مهم انجام کار و به سرانجام رساندن آن است و بنابراین افراد آزادند هر کاری را در هر زمانی انجام دهند.
• آیا مواردی را دیده اید که مدل نتیجه محور داشته‌اند، اما به مشکل برخورده اند و مثل شرکت‌های یاهو و Best Buy مجبور شده‌اند آن را تعدیل یا تعلیق کنند؟
محیط کاری نتیجه محور، شرایط را برای رسیدن به نتیجه نهایی کار تسهیل می‌کند، چون هدف آن همین است. البته سازمان‌هایی مانند Best Buy و یاهو مشکل عمیق‌تری دارند. کاری که آنها باید انجام دهند این است که گفت‌وگوهای عینی در مورد کار داشته باشند، نه گفت‌وگوهای ذهنی در مورد اینکه افراد باید در چه مکانی کار کنند. در محیط کار نتیجه محور، تنها به این دلیل می‌توانید کارمندی را کنار بگذارید که کارشان را به خوبی تحویل ندهند.
• آیا این رویکرد برای همه شرکت‌ها کارآیی دارد؟
این رویکرد برای تک‌تک افراد روی کره زمین کارآیی دارد. این برنامه شامل تفکر در مورد کار شما و نحوه انجام آن است و در مرحله بعد باید در محیط قرار بگیرید تا آن را اجرا کنید. ممکن است بگویید کاربرد آن مثلا برای یک راننده اتوبوس چگونه است؟
اگر راننده مسیرش را به شما اعلام نکند و مسافرین از او راضی نباشند، در واقع او به نتیجه مطلوبی دست نیافته است. برای نتیجه کار همیشه معیاری وجود دارد و افرادی مسوول تضمین این نتیجه هستند. من با شرکت‌هایی در حوزه‌های مختلف بهداشت، تولید، خدمات منزل و آموزشی کار کرده ام و به این نتیجه رسیده‌ام که این دیدگاه در همه جا کاربرد دارد.
• نظرتان در مورد این ایده چیست که وقتی کارمندان در یک فضای کاری قرار دارند، ارتباط آنها بین هم ساده‌تر و بی‌اختیار صورت می‌گیرد؟
همه آنچه می‌توانم بگویم این است: استفاده از اسکایپ، پیام‌های فوری، پیامک، فیس‌بوک و Hangout گوگل. اگر در دنیای امروز کسی بگوید که تنها راه ممکن برای ارتباط خودبه‌خودی افراد، حضور فیزیکی در محیط کار است، فردی بی‌خرد به نظر می‌رسد؛ به خصوص از نظر نسل
آینده.
• مقاله‌ای در روزنامه نیویورک تایمز اشاره کرده بود که دور کاری فرهنگ اداری یاهو را راکد و سنگین کرده است. آیا کارمندان شرکت‌های نتیجه محور، با کمبود تعاملات اجتماعی روبه رو نمی‌شوند؟
افراد عادت می‌کنند که در دفتر کاری حضور داشته باشند و هر روز افرادی را ببینند. اما ناگهان به نوعی آزادی دست می‌یابند و در عوض به خانواده خود بیشتر نزدیک می‌شوند. البته همچنان با همکاران تان هم رابطه دارید، اما به جای رابطه دوستانه، با آنها فقط رابطه کاری خواهید داشت که این بد نیست.
• این رابطه کمی قراردادی به نظر نمی‌رسد؟
همین طور است. اما انسان اجتماعی است. اتفاقا وقتی هر روز در کنار هم نباشید، روابط همکاری حتی بهتر هم می‌شود. وقتی من خودم هر روز در دفتر کار حاضر می‌شدم، همکارانی بودند که به آنها علاقه داشتم، اما گاهی باعث عصبانیت من می‌شدند، چون در کارم وقفه ایجاد می‌کردند. اما دورکاری این قابلیت را به وجود می‌آورد که با دیگران طبق شرایط خودتان تعامل داشته باشید.
• آیا شرکت‌ها همچنان از محیط کاری انعطاف‌پذیر استقبال خواهند کرد؟
ما اکنون مشاوره به سازمان‌ها در آمریکا، کانادا و انگلستان را ادامه می‌دهیم. همچنین در سراسر دنیا سازمان‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که آینده کسب وکار ساختن فضای کاری نیست، بلکه ایجاد نیروی کار مناسب است. همچنین مدیریت افراد مهم نیست، بلکه مهم مدیریت کار است. شرکت Best Buy اشتباه بزرگی را مرتکب می‌شود، چون با کارمندانش مثل کودکانی رفتار می‌کند که برای هر چیزی باید اجازه بگیرند، اما مشخص نیست چه نتایجی به دست می‌آورند.
 
بالا