پیوند سر (به انگلیسی: Head transplant) یک عمل جراحی است که در آن سر یک اندامگان به بدن اندامگانی دیگر پیوند زده میشود. این نوع پیوند را نباید با پیوند مغز اشتباه گرفت. در این نوع جراحی، سر بیمار باید بریده شود. هرچند که این نوع عمل با موفقیت بر روی سگها، میمونها و موشها انجام گرفته است، تاکنون بر روی انسان انجام نشده است.
از آنجایی که تکنولوژی مورد نیاز برای بازمتصل کردن یک طناب نخاعی قطع شده هنوز توسعه داده نشده، شخصی که این عمل روی آن انجام میشود دچار فلچ چهاراندام میشود، مگر اینکه معالجه مناسب آن توسعه یابد. این تکنیک برای افرادی پیشهاد شده است که از قبل دچار فلج چهاراندام هستند و همچنین مبتلا به نقصان اندامی گسترده هستند که خود این نقصها هم نیاز به جراحیهای مجزا و سخت دارد.
پس از این عمل جراحی، سیستم دفاعی بدن بیمار ممکن است پیوند را پس بزند و سر را قبول نکند. نخستین عمل پیوند سر در سال ۱۹۷۰ در کلیولند آمریکا انجام شد که در آن سر یک میمون به سر میمون دیگر پیوند زده شد. سیستم دفاعی بدن میمون سر میمون بیگانه را تحمل نکرد و میمون ۹ روز بعد درگذشت.
«سرجیو کاناورو» دانشمند ایتالیایی از «گروه تلفیق عصب پیشرفته تورین» قصد دارد در نشست آکادمی جراحان اورتوپد و نورولوژی آمریکا در تابستان آینده، امکانپذیر بودن عمل پیوند سر با استفاده از تکنیکهای ابداعی خود را تا سال 2017 مورد بحث قرار دهد.
از لحاظ تئوریک، یک جوان مبتلا به نارسایی پیشرفته اندام مختلف بدن، مبتلا به دیستروفی عضلانی (تحلیل تدریجی عضلات بدن)، تتراپلژیک با نقص عضو یا مجروحی که در اثر یک سانحه بیشتر بدن خود را از دست داده و شانسی برای ادامه حیات ندارد، میتواند کاندیدای مناسب اهدای سر به یک بیمار با بدن سالم، اما دچار مشکل حاد مغزی باشد.
تاکنون هیچ تیم پزشکی در راستای پیوند سر به بدن اهدایی فرد مرده، تلاشی نکردهاند، زیرا غلبه بر پیچیدگیهای موجود در چنین فرآیندی تقریبا غیرممکن به نظر میرسند، اما «سرجیو کاناورو» معتقد است که بشر به نقطهای رسیده که انجام این عمل امکانپذیر است.وی معتقد است خنککردن بدن و سر پیش از جراحی، میتواند از مرگ سلولی جلوگیری کند؛ در طول بازه زمانی بسیار کوتاه مرگ سلولی، یکی از دو طرف پیوند (بدن یا سر) قادر به برقراری ارتباط با طرف دیگر نیست.
به گفته کاناورو، بزرگترین مشکل موجود یعنی متصلکردن نخاع را میتوان با قطع نخاع بدن فرد میزبان و بدن اهدایی و سپس اعمال ماده پلیاتیلن گلیکول به بخش پیوند انجام داد. تحقیقات قبلی نشان دادهاند این ماده به جوشدادن محل پیوند کمک میکند.این ماده شیمیایی سپس به مدت چندین ساعت پس از جراحی به همان ناحیه اعمال میشود. سپس باید بیمار را برای چندین هفته در حالت بیهوشی قرار داد تا از حرکتکردن وی جلوگیری شود. در عین حال، میتوان برای ارتقای فعالیت عصبی بیمار، به وی نیروی الکتریکی اعمال کرد. کاناورو بر این باور است هیچ دلیلی وجود ندارد که چنین بیماری ظرف یک سال قادر به راه رفتن نباشد.
متصلکردن سر به بدن فرد دیگر، پرسشهای اخلاقی، دینی و قانونی را در محافل علمی به دنبال خواهد داشت، اما کاناورو معتقد است چون علم پیوند به نقطهای رسیده که اجرای چنین فرآیندی ممکن است، وقت آن رسیده که این موضوع بیپرده بیان شود.فرآیند پیوند سر، پیشتر در دهه 1950 توسط روسها و بر روی سگها انجام شد و در دهه 1970، «رابرت وایت»، جراح اعصاب آمریکایی، این عمل را بر روی میمونها انجام داد. با این حال، در آن زمان داروهایی که مانع از پسزدن پیوند شوند، هنوز به طور کامل ارائه نشده بودند و همچنین تصور میشد اتصال دوباره عصبهای پارهشده ممکن نیست. جزئیات این ادعای علمی در مجله Surgical Neurology International ارائه شد.
از آنجایی که تکنولوژی مورد نیاز برای بازمتصل کردن یک طناب نخاعی قطع شده هنوز توسعه داده نشده، شخصی که این عمل روی آن انجام میشود دچار فلچ چهاراندام میشود، مگر اینکه معالجه مناسب آن توسعه یابد. این تکنیک برای افرادی پیشهاد شده است که از قبل دچار فلج چهاراندام هستند و همچنین مبتلا به نقصان اندامی گسترده هستند که خود این نقصها هم نیاز به جراحیهای مجزا و سخت دارد.
پس از این عمل جراحی، سیستم دفاعی بدن بیمار ممکن است پیوند را پس بزند و سر را قبول نکند. نخستین عمل پیوند سر در سال ۱۹۷۰ در کلیولند آمریکا انجام شد که در آن سر یک میمون به سر میمون دیگر پیوند زده شد. سیستم دفاعی بدن میمون سر میمون بیگانه را تحمل نکرد و میمون ۹ روز بعد درگذشت.
«سرجیو کاناورو» دانشمند ایتالیایی از «گروه تلفیق عصب پیشرفته تورین» قصد دارد در نشست آکادمی جراحان اورتوپد و نورولوژی آمریکا در تابستان آینده، امکانپذیر بودن عمل پیوند سر با استفاده از تکنیکهای ابداعی خود را تا سال 2017 مورد بحث قرار دهد.
از لحاظ تئوریک، یک جوان مبتلا به نارسایی پیشرفته اندام مختلف بدن، مبتلا به دیستروفی عضلانی (تحلیل تدریجی عضلات بدن)، تتراپلژیک با نقص عضو یا مجروحی که در اثر یک سانحه بیشتر بدن خود را از دست داده و شانسی برای ادامه حیات ندارد، میتواند کاندیدای مناسب اهدای سر به یک بیمار با بدن سالم، اما دچار مشکل حاد مغزی باشد.
تاکنون هیچ تیم پزشکی در راستای پیوند سر به بدن اهدایی فرد مرده، تلاشی نکردهاند، زیرا غلبه بر پیچیدگیهای موجود در چنین فرآیندی تقریبا غیرممکن به نظر میرسند، اما «سرجیو کاناورو» معتقد است که بشر به نقطهای رسیده که انجام این عمل امکانپذیر است.وی معتقد است خنککردن بدن و سر پیش از جراحی، میتواند از مرگ سلولی جلوگیری کند؛ در طول بازه زمانی بسیار کوتاه مرگ سلولی، یکی از دو طرف پیوند (بدن یا سر) قادر به برقراری ارتباط با طرف دیگر نیست.
به گفته کاناورو، بزرگترین مشکل موجود یعنی متصلکردن نخاع را میتوان با قطع نخاع بدن فرد میزبان و بدن اهدایی و سپس اعمال ماده پلیاتیلن گلیکول به بخش پیوند انجام داد. تحقیقات قبلی نشان دادهاند این ماده به جوشدادن محل پیوند کمک میکند.این ماده شیمیایی سپس به مدت چندین ساعت پس از جراحی به همان ناحیه اعمال میشود. سپس باید بیمار را برای چندین هفته در حالت بیهوشی قرار داد تا از حرکتکردن وی جلوگیری شود. در عین حال، میتوان برای ارتقای فعالیت عصبی بیمار، به وی نیروی الکتریکی اعمال کرد. کاناورو بر این باور است هیچ دلیلی وجود ندارد که چنین بیماری ظرف یک سال قادر به راه رفتن نباشد.
متصلکردن سر به بدن فرد دیگر، پرسشهای اخلاقی، دینی و قانونی را در محافل علمی به دنبال خواهد داشت، اما کاناورو معتقد است چون علم پیوند به نقطهای رسیده که اجرای چنین فرآیندی ممکن است، وقت آن رسیده که این موضوع بیپرده بیان شود.فرآیند پیوند سر، پیشتر در دهه 1950 توسط روسها و بر روی سگها انجام شد و در دهه 1970، «رابرت وایت»، جراح اعصاب آمریکایی، این عمل را بر روی میمونها انجام داد. با این حال، در آن زمان داروهایی که مانع از پسزدن پیوند شوند، هنوز به طور کامل ارائه نشده بودند و همچنین تصور میشد اتصال دوباره عصبهای پارهشده ممکن نیست. جزئیات این ادعای علمی در مجله Surgical Neurology International ارائه شد.