وقتی خدا به زمین سفر کرد

quester

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]

سفر خدا به زمين[/FONT]
[FONT=&quot]


[/FONT][FONT=&quot]روزی خداوند تصمیم می گیرد که بیاید روی زمین تا ببیند بندگانش چه می گویند و چه می کنند[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]آمد بر زمین تا رسید به[/FONT][FONT=&quot]بیابانی که اسب سواری گله گاو بزرگی را به چرا برده بود و سخت در تلاش بود که مواظب تمام گاوهایش باشد[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]خداوند از آن سوار پرسید تو کیستی و اینجا کجاست؟[/FONT][FONT=&quot]سوار گفت اینجا امریکاست و من یک گله دار هستم که برای تامین زندگی ام این همه گاو را به تنهائی به چرا آورده ام[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]خداوند گفت بنده من؛ من خدای تو ام اگر آرزویی داری بگو تا برایت برآورده کنم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]تنها همین یک بار است که چنین فرصتی را به تو می دهم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]گله دار گفت ای خدای من، آرزو دارم که پول دار شوم،[/FONT][FONT=&quot]یک رنچ و مزرعه بزرگ داشته باشم با ده هزار راس گاو و گوسفند و هزاران اسب؛[/FONT][FONT=&quot]دلم می خواهد چند اتوموبیل لیموزین بزرگ داشته باشم،[/FONT][FONT=&quot]بتوانم کار کنم و هر روز زندگی ام را بزرگتر کنم و با خانواده ام خوشبخت زندگی کنم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]خداوند گفت می بینم که مرد زحمت کش و با انگیزه ای هستی بنابراین آرزویت را بر آورده می کنم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]خدواند آنچه را که گله دار در آرزویش بود به او داد و به سفر خود ادامه داد[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]رفت و رفت تا رسید به شهری بزرگ. در میخانه ای مردی مست با جامی شراب و غرق در خیال خود نشسته بود[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]خداوند به او گفت بنده من اینجا کجاست؟ تو چرا انقدر مغموم نشسته ای، تو را چه می شود؟[/FONT][FONT=&quot]او لبخندی زد و گفت خدای من اینجا عروس شهرهای جهان، پاریس است[/FONT][FONT=&quot]و من هم عاشقی هستم که مست و خراب عشق و شرابم و به تنهائی خود می گریم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]خداوند گفت ای عاشق دلخسته بگو چه آرزویی داری بلکه بر آورده اش کنم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]عاشق پاریسی گفت ای خداواندا مرا به وصال عشقم برسان اما در عین حال به من لذت زندگی اعطا کن[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]دلم می خواهد زندگی خوبی داشته باشم،[/FONT][FONT=&quot]خوش باشم و بهترین شراب را بنوشم و موسیقی را گوش دهم[/FONT][FONT=&quot]و بهترین غذاها را بخورم و خلاصه در کنار معشوقم از زندگی ام نهایت لذت را ببرم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]خداوند به بنده عاشق پیشه اش وصال عشق و زندگی خوشی را عطا کرد و رفت[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]رفت و رفت... تا رسید به بیابان برهوتی که تنها گاه به گاه کپری در آن به چشم می خورد که در آن ژنده پوشی نشسته و یا خوابیده بود[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]خداوند فرود آمد و از یکی از کپر نشینان پرسید بنده من اینجا کجاست تو چرا انقدر بدبختی؟[/FONT][FONT=&quot]کپر نشین نگاهی کرد و گفت اینجا ایرانه. در ضمن من اصلا هم بدبخت نیستم خیلی هم خوبم و هیچ ناراحتی هم ندارم[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT]
[FONT=&quot]خداوند گفت بنده من چه نشسته ای که نمی دانی که چقدر وضعت خراب است[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]دلم برایت سوخت بگو چه آرزویی داری تا آنرا برآورده کنم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]کپر نشین فکری کرد و با غرور گفت نه! من هیچ آرزویی ندارم. همین که هستم خوبم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]خداوند دوباره گفت این آخرین فرصت توست اگر خواسته ای داری بگو شاید کمکت کنم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]کپرنشین دوباره فکری کرد و ناگهان برقی در چشمانش درخشید و گفت[/FONT][FONT=&quot]می دانی در واقع برای خودم هیچ آرزویی ندارم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]اما یک خواسته دارم که اگرآنرا برآورده اش کنی خیلی خوشحال می شوم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]ببین آن طرف؛ چند فرسخی اینجا یک کپرنشین دیگری هست که در چادرش یک بز نگاه می دارد و با آن بزش خیلی خوش است اگر می خواهی برای من کاری کنی لطفا بز او را بکش[/FONT][FONT=&quot]![/FONT]
 

mehrshad53

اخراجی موقت
ایرانیها ممکنه حسود باشن ولی دیگه اینقدر هم خر نیستند که هیچ آرزویی برای خودشون نداشته باشن،اتفاقا بیشتر هم آرزو میکنن!
در کل مالی نبود،شرمندم!
 

quester

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا هدفت از این متن چیه؟

دوست عزیز هدفم خب معلومه........
دنیا رو هم اگه میخوای ، بخواه .........باکی نیست........خودت بعدا جواب پس میدی !!!
فقط یادت باشه توی زندگی و خوشی ها و آرزوهای افراد دیگه فضولی نکن........


سعی کردم خیلی ساده جواب بدم.......
 

quester

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایرانیها ممکنه حسود باشن ولی دیگه اینقدر هم خر نیستند که هیچ آرزویی برای خودشون نداشته باشن،اتفاقا بیشتر هم آرزو میکنن!
در کل مالی نبود،شرمندم!


مهرشاد عزیز.........مال بودنش مهم نیست.......... برداشت شما مهمه........که چی ازش گرفته باشی......
بحثم از این مطلب .........خیلی واضحه..........

و
موفق باشی دوست خوبم........:gol:
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایرانیها ممکنه حسود باشن ولی دیگه اینقدر هم خر نیستند که هیچ آرزویی برای خودشون نداشته باشن،اتفاقا بیشتر هم آرزو میکنن!
در کل مالی نبود،شرمندم!
خوب در جواب ای جمله شما باید بگم که:
به یک مرده میگن یک آرزو کن ولی حواست باشه هر آرزویی بکنی دو برابرش و میدن به... و اون تنها آرزویی که میکنه اینه:
یک سکته ناقص:w15::w15::w15:
ولی دوست عزیز منظور من این نبود که بگم آره نویسنده درست میگه بلکه کثیفی دنیای الانه وهیچ کاریش هم نمیشه کرد دیگه
چی خیلی فلسفی شد عذر میخوام
امید وارم ناراحت نشده باشی;)
 
بالا