وقتي يك دختر عروس مي شود.....

neda angel

کاربر بیش فعال
.
.
همه اولش نمیخان ازدواج کنن ... یه خواستگار جنتلمن و پولدار که بیاد ... !!!!!

یک دونه؟؟؟؟من هر بار سر اینکه نمی خوام باهاشون ازدواج کنم و کسی رو به خاطر پولش قبول کنم با مادر پدرم مشکل دارم و جرو بحث.....چون حتی به زور اجازه اومدنشون رو میدم....شاید صحیح نیست همه ی اینارو دارماینجا میگم ولی می خوام بدونی که
این اشتباه تو هست عزیزم که فکر می کنی ملاک همه ی دختر ها یک چیزه....من خدارو شکر همیشه هرچی خواستم داشتم و هیچ وقت اینقدر خودم رو پایین و پست نمی بینم که به خاطر پول کسی رو بپسندم.....
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک دونه؟؟؟؟من هر بار سر اینکه نمی خوام باهاشون ازدواج کنم و کسی رو به خاطر پولش قبول کنم با مادر پدرم مشکل دارم و جرو بحث.....چون حتی به زور اجازه اومدنشون رو میدم....شاید صحیح نیست همه ی اینارو دارماینجا میگم ولی می خوام بدونی که
این اشتباه تو هست عزیزم که فکر می کنی ملاک همه ی دختر ها یک چیزه....من خدارو شکر همیشه هرچی خواستم داشتم و هیچ وقت اینقدر خودم رو پایین و پست نمی بینم که به خاطر پول کسی رو بپسندم.....
صحیح !!!:)
 

b_xxxxxxeman

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دختر احساساتي كه ميگن همينه
البته ديدم پسرايي كه وقتي سربازي ميرن همين دخترا را ميذارن تو جيبشون;)
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همون دیگه
ای دستش بشکنه:دی

حاجی؟؟؟؟؟پول چیه؟؟؟؟؟؟پول ملاک یه عمر زندگیه واقعا؟؟؟؟؟
نه ..پول نیس ... ولی ملاک خیلی ها اینه ...
نگین نه که شعاره همش ...
.
.
.
من پسر خوب آقا ... متین- تحصیلکرده دیدم رفته خواستگاری ..چون سطح زندگیش پایین تر از دختره بوده ... منفی ...
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
دختری که به دیوانگی رسید تو این دوروزمونه ازدواج میکنه
عشق دنیاتوتنهایی وراحتی
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
وقتي يك دختر عروس مي شود بيچاره مي شود
دلش شور دورترين فاميلش را هم مي زند.
فكر مي كند انفصالش از خانواده و اتصالش به خانواده اي ديگر مجموعه ي بزرگي از بركتها را از خانواده اش مي گيراند و به خانواده ي متصل شده مي دهد...


شبها فكر مي كند مادرش در خانه ي خودش از دست درد خوابش نمي برد...
پدرش دارد خوابهاي بد مي بيند...و صلوات مي فرستد پدرش توي خواب سكته نكند بميرد....
بعد فكر مي كند كه اگر پدرش مرد بايد لباس سياه داشته باشد... توي قبرستان بايد آرام گريه كند...
بعد به خودش ميگويد نمي توانم... و به هق هق گريه اش مي گيرد...

شوهرش كمي آنورتر دارد خر خر مي كند...
شب است...مي دانم كه يك عالمه زن در خانه هاشان دارند گريه مي كنند. يك عالمه ي ديگر دارند به روي خودشان نمي آورند... و يك عالمه ي ديگرشان با ماتيك خوابيده اند.

وقتی یه دختر عروس میشه با کلی امید و آرزو و عشق میره خونه شوهرش...همیشه از وقتی خیلی کوچیکتر بود از هرچی که خوشش میومد میگفت که وقتی رفتم خونه ی خودم حتما اینکارو میکنم،کلی برای زندگی مشترکش آرزوهایی خوشگل داره،دلش میخواد که خواستگاریش خیلی خوب برگزار بشه،مراسم ازدواجش خیلی گرم و خوب باشه،لباس عروسی همیشه براش خیلی قشنگ و تاثیرگذار بوده،همیشه خودش رو توی یه لباس خیلی سفید و خوشگل تصور کرده،دلش میخواد که بهترین لباس رو بپوشه،بعدشم با عزت و افتخار بره خونه ی خودش و شوهرش... دلش برای خونه ی پدر و مادر و خاطرات اونجا تنگ میشه،دلش برای ناز و نوازش و حتی دعوا کردنهای بابا و مامان تنگ میشه،دلش برای برادر و خواهرهاش تنگ میشه،موقع شام و ناهار که میشه ،فکر میکنه که الان مامان اینا دارن چیکار میکنن،شبها موقع خواب میگه هنوز بیدارن یا خوابیدن؟ ولی با همه ی این دلتنگی ها شوهرش رو دوست داره،زندگیش رو دوست داره،بخاطر همین عشقشه که همه ی خاطرات گذشته رو توی ذهنش مرور میکنه فقط و به آینده ش نگاه میکنه،به زندگی خودش و شوهرش،به بچه هایی که خواهند داشت،به اینکه چقدر شوهرش،بچه های خوشگلش و زندگیه با اونها قشنگ و دلچسبه،به اینکه این گذر عمره و منم یه روز جای پدر و مادر خودم هستم و بچه های من از پیشم میرم و این یعنی همون زندگی...
 

F.H

عضو جدید
وقتی یه دختر عروس میشه با کلی امید و آرزو و عشق میره خونه شوهرش...همیشه از وقتی خیلی کوچیکتر بود از هرچی که خوشش میومد میگفت که وقتی رفتم خونه ی خودم حتما اینکارو میکنم،کلی برای زندگی مشترکش آرزوهایی خوشگل داره،دلش میخواد که خواستگاریش خیلی خوب برگزار بشه،مراسم ازدواجش خیلی گرم و خوب باشه،لباس عروسی همیشه براش خیلی قشنگ و تاثیرگذار بوده،همیشه خودش رو توی یه لباس خیلی سفید و خوشگل تصور کرده،دلش میخواد که بهترین لباس رو بپوشه،بعدشم با عزت و افتخار بره خونه ی خودش و شوهرش... دلش برای خونه ی پدر و مادر و خاطرات اونجا تنگ میشه،دلش برای ناز و نوازش و حتی دعوا کردنهای بابا و مامان تنگ میشه،دلش برای برادر و خواهرهاش تنگ میشه،موقع شام و ناهار که میشه ،فکر میکنه که الان مامان اینا دارن چیکار میکنن،شبها موقع خواب میگه هنوز بیدارن یا خوابیدن؟ ولی با همه ی این دلتنگی ها شوهرش رو دوست داره،زندگیش رو دوست داره،بخاطر همین عشقشه که همه ی خاطرات گذشته رو توی ذهنش مرور میکنه فقط و به آینده ش نگاه میکنه،به زندگی خودش و شوهرش،به بچه هایی که خواهند داشت،به اینکه چقدر شوهرش،بچه های خوشگلش و زندگیه با اونها قشنگ و دلچسبه،به اینکه این گذر عمره و منم یه روز جای پدر و مادر خودم هستم و بچه های من از پیشم میرم و این یعنی همون زندگی...
دلم گرفت ازین متن
اه من دلم نمیخواد زندگی اینقدر خنک هی درجریان باشه
ای خدااا
 

تارا پارسا

عضو جدید
اما من هيچوقت به لباس عروس فكر نكردم خوشم نمياد...
اصلا از مراسم عروسي خوشم نمياد...
اما همه يروزي به زندگي خودشون فكر ميكنن...
تشكر از تاپيكتون حاج حسين
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اما من هيچوقت به لباس عروس فكر نكردم خوشم نمياد...
اصلا از مراسم عروسي خوشم نمياد...
اما همه يروزي به زندگي خودشون فكر ميكنن...
تشكر از تاپيكتون حاج حسين
تشکر از شرکاء فراموش نشود !!!:)
 

kolaqermezi

عضو جدید
دير يا زود عروس ميشه...
كاش از روي احساس تصميم نگيرن تا هم زندگي خودشون هم ديگريو خراب نكنن
 

neda angel

کاربر بیش فعال
نه ..پول نیس ... ولی ملاک خیلی ها اینه ...
نگین نه که شعاره همش ...
.
.
.
من پسر خوب آقا ... متین- تحصیلکرده دیدم رفته خواستگاری ..چون سطح زندگیش پایین تر از دختره بوده ... منفی ...
خودش نه داد یا خانواده اش؟؟؟؟؟ که البته اون هم باز بر میگرده به ملاک دختره....پس همون بهتر که نه داد و نشون داد که واسه چی میخواسته انتخابش کنه.....واسه خود پسر نبوده...واسه شخصیت و پاکی و تحصیلاتش نبوده.....پس بهتر که رد شده....!و سراغ کسی باید بره که واسه خودش و ارزش هاش بخوادش....
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
.
.
خودش نه داد یا خانواده اش؟؟؟؟؟ که البته اون هم باز بر میگرده به ملاک دختره....پس همون بهتر که نه داد و نشون داد که واسه چی میخواسته انتخابش کنه.....واسه خود پسر نبوده...واسه شخصیت و پاکی و تحصیلاتش نبوده.....پس بهتر که رد شده....!و سراغ کسی باید بره که واسه خودش و ارزش هاش بخوادش....
.
.
بحث ما رو ترجیح دادن مادیات بر معنویات بود که بعضی دخترا پازل فکریشون اینجوریه ....
 

neda angel

کاربر بیش فعال
.
.

.
.
بحث ما رو ترجیح دادن مادیات بر معنویات بود که بعضی دخترا پازل فکریشون اینجوریه ....
افرین....منم میگم بعضی ها نه همشون....
همونطور که تو پسرا خوب و بد و عقاید مختلف هست توی دخترا هم هست...
موفق باشی عزیزم...;)
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
دلم گرفت ازین متن
اه من دلم نمیخواد زندگی اینقدر خنک هی درجریان باشه
ای خدااا
اتفاقا قشنگیه زندگی به همینه مه تکرار توش باشه...من امروز توی یه جمعی یه حرفی زدم،گفتم که ما تعیین میکنیم که هر کاری چجوری انجام بشه و هیچ وقت توی نفش انجام کار دخالتی نداریم...ما زندگی میکنیم و با نوع زندگی و طرز فکر و عمل خودمون اون تکراریات رو انجام میدیدم...

اما من هيچوقت به لباس عروس فكر نكردم خوشم نمياد...
اصلا از مراسم عروسي خوشم نمياد...
اما همه يروزي به زندگي خودشون فكر ميكنن...
تشكر از تاپيكتون حاج حسين

من به لباس عروس فکر میکنم،دلم میخواد که یه مراسم بگیرم که حتما لباس عروس رو بپوشم ولی دیگه نوع مراسم و جاش و تجملش برام اهمیتی نداره،اتفاقا دلم میخواد که زیادی بریز و بپاش نباشه،جاش پولش رو بدن ما بریم مسافرت:D
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


من به لباس عروس فکر میکنم،دلم میخواد که یه مراسم بگیرم که حتما لباس عروس رو بپوشم ولی دیگه نوع مراسم و جاش و تجملش برام اهمیتی نداره،اتفاقا دلم میخواد که زیادی بریز و بپاش نباشه،جاش پولش رو بدن ما بریم مسافرت:D
.
.
.
.
.
.
.
.
.
:surprised:
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
حاجی الان زمونه عوض شده.....
شب عروسی بیا ببین عروس چی گریه ای میکنه مخصوصا اون جا که شعر .......عروستون رو بردیم رو میخونند زار زار گریه میکنند عروسا...ولی فرداش نه پس فرداش نه یه هفته بعدش دوباره دو نفری برمیگردند:biggrin:
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حاجی الان زمونه عوض شده.....
شب عروسی بیا ببین عروس چی گریه ای میکنه مخصوصا اون جا که شعر .......عروستون رو بردیم رو میخونند زار زار گریه میکنند عروسا...ولی فرداش نه پس فرداش نه یه هفته بعدش دوباره دو نفری برمیگردند:biggrin:
.
.
من منظورم مراسم ازدواج اینا نیست ...
.
.
دلسوزی و لطافت احساس زنانه دخترا ..وقتی از خونه پدری دور میشن خیلی دراماتیکه !!!
 

Similar threads

بالا