آن که حق تعالی را از همه ی موجودات تنزیه می کند و جدا می پندارد ؛ حق را واحد عددي مي پندارد لذا تنزيه كردن او حق را؛ عين محدود كردن و مقيد دانستن حق مي باشد چرا كه او خدا را حقيقتي جداي از همه آسمان ها و زمين ؛ در گوشه اي مي پندارد در حالي كه اين در نزد اهل كشف و شهود به جهل يا سوء ادب او نسبت به حق ؛ راجع است كه : هو الذي في السماء اله و في الارض اله و هو الحكيم العليم
حق تعالي واحدي است كه وحدت او عين كثرت و كثرت او عين وحدت است و هيچ حقيقتي از حيطه وحدت او به در نيست و هيچ واحدي به پاي كثرت او نيست و همه موجودات وجوديه روابط محضه ي آن وحدتند و او را وحدت حقه حقيقيه است كه از اسماء مستاثره الهي است.
لذا آن يك حقيقت به تنهايي داراي تمامي اسماء و صفات و جاري تمامي متقابلات مي باشد و در مقام جمعي خود جامع بين تمامي آنها است ؛ اگر چه در مقام تفصيل هريك از آنها در نهايت از هم گسيختگي قرار دارند و به ظاهر هيچ وجه مشتركي بين آنها نيست .
(منبع : رساله ای در سلام الهی مصنف : آیت الله صمدی آملی )