وحدت باطل عددی حضرت حق

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آن که حق تعالی را از همه ی موجودات تنزیه می کند و جدا می پندارد ؛ حق را واحد عددي مي پندارد لذا تنزيه كردن او حق را؛ عين محدود كردن و مقيد دانستن حق مي باشد چرا كه او خدا را حقيقتي جداي از همه آسمان ها و زمين ؛ در گوشه اي مي پندارد در حالي كه اين در نزد اهل كشف و شهود به جهل يا سوء ادب او نسبت به حق ؛ راجع است كه : هو الذي في السماء اله و في الارض اله و هو الحكيم العليم


حق تعالي واحدي است كه وحدت او عين كثرت و كثرت او عين وحدت است و هيچ حقيقتي از حيطه وحدت او به در نيست و هيچ واحدي به پاي كثرت او نيست و همه موجودات وجوديه روابط محضه ي آن وحدتند و او را وحدت حقه حقيقيه است كه از اسماء مستاثره الهي است.
لذا آن يك حقيقت به تنهايي داراي تمامي اسماء و صفات و جاري تمامي متقابلات مي باشد و در مقام جمعي خود جامع بين تمامي آنها است ؛ اگر چه در مقام تفصيل هريك از آنها در نهايت از هم گسيختگي قرار دارند و به ظاهر هيچ وجه مشتركي بين آنها نيست .

(منبع : رساله ای در سلام الهی مصنف : آیت الله صمدی آملی )
 

علّامه

عضو جدید

آن که حق تعالی را از همه ی موجودات تنزیه می کند و جدا می پندارد ؛ حق را واحد عددي مي پندارد لذا تنزيه كردن او حق را؛ عين محدود كردن و مقيد دانستن حق مي باشد چرا كه او خدا را حقيقتي جداي از همه آسمان ها و زمين ؛ در گوشه اي مي پندارد در حالي كه اين در نزد اهل كشف و شهود به جهل يا سوء ادب او نسبت به حق ؛ راجع است كه : هو الذي في السماء اله و في الارض اله و هو الحكيم العليم


حق تعالي واحدي است كه وحدت او عين كثرت و كثرت او عين وحدت است و هيچ حقيقتي از حيطه وحدت او به در نيست و هيچ واحدي به پاي كثرت او نيست و همه موجودات وجوديه روابط محضه ي آن وحدتند و او را وحدت حقه حقيقيه است كه از اسماء مستاثره الهي است.
لذا آن يك حقيقت به تنهايي داراي تمامي اسماء و صفات و جاري تمامي متقابلات مي باشد و در مقام جمعي خود جامع بين تمامي آنها است ؛ اگر چه در مقام تفصيل هريك از آنها در نهايت از هم گسيختگي قرار دارند و به ظاهر هيچ وجه مشتركي بين آنها نيست .

(منبع : رساله ای در سلام الهی مصنف : آیت الله صمدی آملی )
سلام
با تشکر از دوست عزیزم به خاطر این بحث خوبی که مطرح نمودند. به نظرم اومد که در مورد این مطلب کمی بیشتر توضیح بدم چون که در این بحث خیلی به دلیل اینکه چرا خدا نمیشود که وحدتش عددی باشد پرداخته نشد به همین خاطر از تفسیر المیزان نوشته ارزشمند حضرت استاد علامه طباطبایی(رحمه الله) مطالبی رو براتون میارم که بحث بهتر مقبول بیفته.
وحدت عدديه از پروردگار (جل ذكره) نفى مي شودو جهتش اين است كه لازمه وحدت عدديه محدوديت و مقدوريت است، و واحدى كه وحدتش عددى است جز به اينكه محدود به حدود مكانى و زمانى و هزاران حدود ديگر باشد و جز به اينكه مقدور و محاط ما واقع شود تشخيص داده نمى‏شود، و قرآن خداى تعالى را منزه از اين مى‏داند كه محاط و مقدور چيزى واقع شود، و كسى بر او احاطه و تسلط بيابد، مثالى كه بتواند قدرى مطلب را به ذهن خواننده نزديك كند اينست كه: اگر شما از آب حوض منزل خود كه آب واحدى است دويست ظرف را پر كرده و به اين وسيله آبى را كه تا كنون تماميش يك واحد بود بصورت دويست واحدش در آوريد، در اين صورت خواهيد ديد كه آب هر يك از ظرفها به تنهايى واحد و جدا از آبهاى ديگر است. و اگر كسى از شما سؤال كند اين ظرف معين وحدتش را از كجا آورد؟ و چطور شد كه از آبى كه همه آن يك واحد بود دويست واحد پيدا شد؟! در جواب خواهيد گفت: جهت اين كثرت اين است كه هر يك از ظرفها را كه انگشت بگذاريد مى‏بينيد آب ساير ظرفها در آن نيست، و همين نبودن آبهاى صد و نود و نه ظرف ديگر در اين ظرف حد اين ظرفست و همچنين يك انسان از اين جهت يكى است كه خصوصيات ساير انسانها را فاقد است، همچنين نداشتن و نبودن‏ها عبارتست از حدى كه اگر نبود ممكن نبود انسان را كه هم صادق بر اين فرد و هم بر ساير افراد است متصف به وحدت و كثرت نمود

پس از اين مثال بخوبى روشن شد كه تنها و تنها محدوديت يك وجود به هزاران هزار امر عدمى باعث شده است كه واحد عددى واحد شود، و اگر به جهتى آن وحدت از ميان رفته و صفت و كيفيت اجتماع عارض شود از تركيب همان واحد كثرت عددى بوجود آيد. و چون خداى متعال منزه از مقهوريت است بلكه قاهرى است كه هيچگاه مقهور نمى‏شود از اين جهت نه وحدت عددى و نه كثرت عددى در حق او تصور ندارد.
ترجمه تفسیر المیزان.ج6. ص128.ذیل آیه 86 سوره مائده
یا علی
.

 

محمدرضا514

عضو جدید

آن که حق تعالی را از همه ی موجودات تنزیه می کند و جدا می پندارد ؛ حق را واحد عددي مي پندارد لذا تنزيه كردن او حق را؛ عين محدود كردن و مقيد دانستن حق مي باشد چرا كه او خدا را حقيقتي جداي از همه آسمان ها و زمين ؛ در گوشه اي مي پندارد در حالي كه اين در نزد اهل كشف و شهود به جهل يا سوء ادب او نسبت به حق ؛ راجع است كه : هو الذي في السماء اله و في الارض اله و هو الحكيم العليم


حق تعالي واحدي است كه وحدت او عين كثرت و كثرت او عين وحدت است و هيچ حقيقتي از حيطه وحدت او به در نيست و هيچ واحدي به پاي كثرت او نيست و همه موجودات وجوديه روابط محضه ي آن وحدتند و او را وحدت حقه حقيقيه است كه از اسماء مستاثره الهي است.
لذا آن يك حقيقت به تنهايي داراي تمامي اسماء و صفات و جاري تمامي متقابلات مي باشد و در مقام جمعي خود جامع بين تمامي آنها است ؛ اگر چه در مقام تفصيل هريك از آنها در نهايت از هم گسيختگي قرار دارند و به ظاهر هيچ وجه مشتركي بين آنها نيست .

(منبع : رساله ای در سلام الهی مصنف : آیت الله صمدی آملی )
سلام
این که وگفتی یعنی چه
بنظر شما اگر مسائل را با کلماتی نا مانوس و ثقیل بنویسیم آنگاه خیلی با سوادیم ؟
مجموعه ای در نظر بگیرید و هرچه از ماده و انرژی وشعور و هوش و توانائی ها و ....... در دنیا وجود دارد را در آن قرار دهید . آن می شود خدا .
 

محمدرضا514

عضو جدید
مجموعه بالا را در نظر بگیرید
یک مجموعه است ولی نمی توانید مجموعه ای بسازید که عضوی داشته باشد و زیر مجموعه این مجموعه نباشد . پس نمی توان غیر از خدا پیدا کرد . هرچه بیابی در این مجموعه جای میگیرد .
تنها مجموعه ای که یکی است و دو ندارد .
کثرت و وحدت و تنزیه و .... بی خیال
داستان مولوی که فیلی را در تاریکی گذاشته بودند و هر کس جائی از فیل را لمس می کند . داستان ما با خداست . هر کس جلوه ای میبیند و فکر می کند آن تمام خداست و سپس به جدل بر می خیزد .
 
بالا