سلام بينندگان عزيز. من «كيارش ارسلان» هستم با ويژهبرنامه «نوبت ما». حماسه تلفني شما گراميان جان، هنوز ادامه داره. بروبچههاي پخش به من اطلاع دادن كه حجم پيامكهاي شما اينقدر زياد بوده كه در سيستم پيامك شهر تهران اختلال ايجاد كرده. سپاس خالصانه من و همكارانم در شبكه بينالمللي خبر را پذيرا باشيد.
و اما اولين تماس برقرار شده. بابك پشت خطه.
- سلام داداش كيارش. من بابك تارزانم از استاد معين تماس ميگيرم.
بابك جان منتظر شنيدن نظرت هستيم.
- من ميخواستم بگم اينكانديداهايي كه اين اغتشاشات رو دامن ميزنند، ميفهمند انسانيت يعني چي؟
چطور بابك عزيز؟
- آقا من يه پيكان فكسني دارم باهاش مسافركشي ميكنم، از وقتي اينا ريختند توي خيابونا كار ما هم كساد شده. روزي چند راه بيشتر نميريم. آخه اين انسانيته؟
آخي. پس خورد و خوراكتون رو چي كار ميكنيد؟ از كجا درمياريد ميخوريد؟
- خب من هميشه نشون دادم كه مرد روزهاي سختم. هر وقت جايي شلوغ ميشه، كساني كه ميخوان فرار كنند رو نفري 10، 15 هزار تومن ميگيرم و ميرسونم به مقصد.
ممنونم بابك جان. پشت خط بمون مهيار از مهرشهر كرج پشت خطه.
- آقا كيارش من بابكم. يه چيزي هم بايد به خودتون بگم. من از اول كارم مسافركشي نميكردم، توي كار صوتي تصويري بودم. يه توصيه داشتم. اين تلويزيونهاي ال.سي.دي حساسه. شما هي ناخونهات رو ميزني به صفحهاش خراب ميشه. از همونجا كه وايميسي توضيح بدي همه ميفهمن. لازم نيست تلويزيون رو هي انگشت مالي كني.
خب با بابك عزيز خداحافظي ميكنيم. مهيار از كرج برنامههاي ما رو خوب دريافت ميكني؟
- واي آقا كيارش باورتون نميشه، مثل آيينه. كيفيت دي.وي.دي!
خيلي خوبه. ميشنويم نظراتت رو.
- راستش خيلي ربطي به موضوع برنامه شما نداره. من توي يه شركت كار ميكنم. يه همكاري داريم به نام آقاي كميل. ايشون از زير كارهاي شركت در ميره و همه كارها رو مياندازه روي دوش من. جالب اينجاست كه ايشون به آقاي احمدي نژاد راي نداده و همين نكته خبر از ذات پليد اين همكار ما ميده.
البته طرفداران همه كانديداها در صورتي كه در اغتشاشات نقشي نداشته باشند، محترمند ولي خب چون شما زحمت كشيديد و با برنامه تماس گرفتيد، ميتونيد از همين جا به اين همكارتون و خصوصا كانديداي موردنظرشون فحش بديد.
- آي هِيت يو!
ممنونم. مثل برق و باد وقت برنامه امروزمون هم داره تموم ميشه. پارميدا اگه ميشه ايميلها و پيامكهاي بينندگان رو بخون.
- سلام. ايميل سروش از كرمانشاه رو ميخونم. سروش نوشته «لجني حيا كن، ايران رو رها كن»
توضيح هميشگي: اين مطلب حاصل خواب آشفته نويسنده است و هرگونه شباهتي با نمونههاي واقعي، تصادفي است. كسي لطفا بيجنبهبازي درنياورد و از ما شكايت نكند.
مسعود مرعشي ( روزنامه اعتماد ملی چهارشنبه سوم تیر 88 )
و اما اولين تماس برقرار شده. بابك پشت خطه.
- سلام داداش كيارش. من بابك تارزانم از استاد معين تماس ميگيرم.
بابك جان منتظر شنيدن نظرت هستيم.
- من ميخواستم بگم اينكانديداهايي كه اين اغتشاشات رو دامن ميزنند، ميفهمند انسانيت يعني چي؟
چطور بابك عزيز؟
- آقا من يه پيكان فكسني دارم باهاش مسافركشي ميكنم، از وقتي اينا ريختند توي خيابونا كار ما هم كساد شده. روزي چند راه بيشتر نميريم. آخه اين انسانيته؟
آخي. پس خورد و خوراكتون رو چي كار ميكنيد؟ از كجا درمياريد ميخوريد؟
- خب من هميشه نشون دادم كه مرد روزهاي سختم. هر وقت جايي شلوغ ميشه، كساني كه ميخوان فرار كنند رو نفري 10، 15 هزار تومن ميگيرم و ميرسونم به مقصد.
ممنونم بابك جان. پشت خط بمون مهيار از مهرشهر كرج پشت خطه.
- آقا كيارش من بابكم. يه چيزي هم بايد به خودتون بگم. من از اول كارم مسافركشي نميكردم، توي كار صوتي تصويري بودم. يه توصيه داشتم. اين تلويزيونهاي ال.سي.دي حساسه. شما هي ناخونهات رو ميزني به صفحهاش خراب ميشه. از همونجا كه وايميسي توضيح بدي همه ميفهمن. لازم نيست تلويزيون رو هي انگشت مالي كني.
خب با بابك عزيز خداحافظي ميكنيم. مهيار از كرج برنامههاي ما رو خوب دريافت ميكني؟
- واي آقا كيارش باورتون نميشه، مثل آيينه. كيفيت دي.وي.دي!
خيلي خوبه. ميشنويم نظراتت رو.
- راستش خيلي ربطي به موضوع برنامه شما نداره. من توي يه شركت كار ميكنم. يه همكاري داريم به نام آقاي كميل. ايشون از زير كارهاي شركت در ميره و همه كارها رو مياندازه روي دوش من. جالب اينجاست كه ايشون به آقاي احمدي نژاد راي نداده و همين نكته خبر از ذات پليد اين همكار ما ميده.
البته طرفداران همه كانديداها در صورتي كه در اغتشاشات نقشي نداشته باشند، محترمند ولي خب چون شما زحمت كشيديد و با برنامه تماس گرفتيد، ميتونيد از همين جا به اين همكارتون و خصوصا كانديداي موردنظرشون فحش بديد.
- آي هِيت يو!
ممنونم. مثل برق و باد وقت برنامه امروزمون هم داره تموم ميشه. پارميدا اگه ميشه ايميلها و پيامكهاي بينندگان رو بخون.
- سلام. ايميل سروش از كرمانشاه رو ميخونم. سروش نوشته «لجني حيا كن، ايران رو رها كن»
توضيح هميشگي: اين مطلب حاصل خواب آشفته نويسنده است و هرگونه شباهتي با نمونههاي واقعي، تصادفي است. كسي لطفا بيجنبهبازي درنياورد و از ما شكايت نكند.
مسعود مرعشي ( روزنامه اعتماد ملی چهارشنبه سوم تیر 88 )