من آخر سر با یخچال ازدواج میکنم....

maryam7f

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی خوشحالی میری در یخچالو وا میکنی!

وقتی ناراحتی میری در یخچالو وا میکنی!

وقتی کسلی میری در یخچالو وا میکنی!

داری با تلفن حرف میزنی میری در یخچالو وا میکنی!

... وقتی نمیدونی چته! میری در یخچال و وا میکنی!

و...

آخه موجود اینقدر سنگ صبور !!
اینقدر محرم؟ اینقدر با حوصله!!
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
آخ گفتی

عاشق باز کردن در یخچالم :redface:

واییییییی .. چقدر بعضی وقتا مدت سر یخچال بودن کمه (زمانش عین باد میگذره:()

و وقتی هم میخوام ببندمش دپرس میشم :cry:

و وقتی هم بسته میشه هیچ انگیزه ی برام نمیمونه :D
 

maryam7f

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخ گفتی

عاشق باز کردن در یخچالم :redface:

واییییییی .. چقدر بعضی وقتا مدت سر یخچال بودن کمه (زمانش عین باد میگذره:()

و وقتی هم میخوام ببندمش دپرس میشم :cry:

و وقتی هم بسته میشه هیچ انگیزه ی برام نمیمونه :D

:w15::w15::w15:
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
قدیما که کوچولو موچولو بودم .. یه بار رفتم سر یخچال یه چیزی بوخورم ..

چشمتون روز بد نبینه .. دَر رو که باز کردم .. دیدم دَر یخچال با جاش کند و اومد روم .. منو میگی .. مثل مرد نگه ش داشتم .. (ولی تا اونجا که توان داشتم داد زدمممممم کمکککککککک :D)

خلاصه یخچال رو بریدم کارخونه (آخه طرف سازنده یخچاله آشنامون بود .. بریدم بندازیم کلش:D)

طرف بهمون گفت چطور دَر یخچال رو نگه داشتین .. بابام گفت : امیر حسین در رو باز کرد افتاد و نگه ش داشت

طرف گفت .. ماشاالله .. این به این کوچیکی چطور دَر یخچالی که چند نفر باید بیارنش رو نگه داشت (یخچالمون از اون گنده ها بود .. البته چون من کوچیک بودم فکر کنم مدرسه هم نمیرفتم .. شاید بخاطر این بود بنظرم گنده بود:redface:)

خلاصه .. اونجا بود که عشق من به یخچال معلوم شد و با اینکه کوچیک بودم نزاشتم دَرش بیفته و خراب بشه :redface:

(اندر حکایتهایی داریم با این یخچال .. اگه خواستین بگین یکی دیگه بگم :D)
 

maryam7f

عضو جدید
کاربر ممتاز
قدیما که کوچولو موچولو بودم .. یه بار رفتم سر یخچال یه چیزی بوخورم ..

چشمتون روز بد نبینه .. دَر رو که باز کردم .. دیدم دَر یخچال با جاش کند و اومد روم .. منو میگی .. مثل مرد نگه ش داشتم .. (ولی تا اونجا که توان داشتم داد زدمممممم کمکککککککک :D)

خلاصه یخچال رو بریدم کارخونه (آخه طرف سازنده یخچاله آشنامون بود .. بریدم بندازیم کلش:D)

طرف بهمون گفت چطور دَر یخچال رو نگه داشتین .. بابام گفت : امیر حسین در رو باز کرد افتاد و نگه ش داشت

طرف گفت .. ماشاالله .. این به این کوچیکی چطور دَر یخچالی که چند نفر باید بیارنش رو نگه داشت (یخچالمون از اون گنده ها بود .. البته چون من کوچیک بودم فکر کنم مدرسه هم نمیرفتم .. شاید بخاطر این بود بنظرم گنده بود:redface:)

خلاصه .. اونجا بود که عشق من به یخچال معلوم شد و با اینکه کوچیک بودم نزاشتم دَرش بیفته و خراب بشه :redface:

(اندر حکایتهایی داریم با این یخچال .. اگه خواستین بگین یکی دیگه بگم :D)

خب یکی دیگم بگین...
مث اینکه امسال جشن عروسی ها داریم تو باشگاه...
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
خب یکی دیگم بگین...
مث اینکه امسال جشن عروسی ها داریم تو باشگاه...

نه اینطوریا هم نیست .. این خاطرم تلخه :(

7 یا 8 سالم بود .. یه ظرفهای سرکه ایی بود .. که برای خودم کرده بودمش ظرف آب و یه جای خاصی میزاشتمش توی یخچال

یه روز توی تابستون گرم مسابقه فوتبال داشتیم .. اینقدر بازی کرده بودیم که داشتم از تشنگی هلاک میشدم و گلوم خشک خشک شده بود

تا رسیدم خونه پریدم اون ظرف آب رو برداشتم که خنک شده بود و بوخورم ..

جاتون خالی ظرف رو تا ته کشیدم سرم .. ولی بعد چند ثانیه احساس کردم دارم میسوزم .. و اینطوری سرخ شدم :redface:

واییییییییییییییییییی نفسم در نمیومد .. فقط سرم رو کردم زیر شیر آب .. (بگو اومدن اون ظرفه رو جا به جا کردن و بجای آب من سرکه اون هم توی اون خشکی گلو خورده بودم:cry:)

به خودت بخند :D (بچه بودیم و شیطون:redface:)

بعد از اون ماجرا این یخچال کلی منتم رو کشید تا باهاش آشتی کردم :redface:
 
آخرین ویرایش:

maryam7f

عضو جدید
کاربر ممتاز
به خودت بخند :D (بچه بودیم و شیطون:redface:)

بعد از اون ماجرا این یخچال کلی منتم رو کشید تا باهاش آشتی کردم :redface:[/QUOTE]

از کجا فهمیدین دارم میخندم...:D
آخی الان اوضاتون روبه راه نه؟؟؟
ایشالله همیشه همه باهاش اشتی باشن
:cool:
 

"Coral"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی مریم جونم....عالی بود گلم....تو خونه ی ما همه عاشق یخچالن....منم میرم درشو باز میکنم میبینم تخم مرغ داریم درشو میبندم(فقط واسه چک کردن اینکه چند تا تخم داریم:دی)
 

maryam7f

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی مریم جونم....عالی بود گلم....تو خونه ی ما همه عاشق یخچالن....منم میرم درشو باز میکنم میبینم تخم مرغ داریم درشو میبندم(فقط واسه چک کردن اینکه چند تا تخم داریم:دی)

:eek:
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی خوشحالی میری در یخچالو وا میکنی!

وقتی ناراحتی میری در یخچالو وا میکنی!

وقتی کسلی میری در یخچالو وا میکنی!

داری با تلفن حرف میزنی میری در یخچالو وا میکنی!

... وقتی نمیدونی چته! میری در یخچال و وا میکنی!

و...

آخه موجود اینقدر سنگ صبور !!
اینقدر محرم؟ اینقدر با حوصله!!
خیلی حالب بود
همه ما دچاراین مرضیم
الان هوس کردم برم سریخچال
موجود خوشمزه ای به نام گوجه سبز توشه

اخ دهنم اب افتاد
 

Similar threads

بالا