... چه قدر بدم میاد ازاین حرکات! مخصوصا تو ختم و عزا و عاشورا و عروسی و ... واقعا چندش اوره! و از این بدتر (به خصوص تو مجالس ختم! چون حضور تو عروسی بلاخره خرج داره! و خیلیها نمیرن!) کسایی هستن که همیشه ابتدای مجلس مشکلی براشون پیش میاد و نمیتونن حاضر بشن! ولی موقع پذیرایی و رستوران و غذای مفت که میشه با خونواده و زن و بچه و برادر و خواهر! به هر قیمتی شده خودشونو میرسونن! و گاهی حتی غذای باقیمونده رو هم باخودشون تو ظرفهای یه بار مصرف میریزن و میبرن!!!!
خیلیهارو همینجوری ببینی معلوم نیست اومده مجلس عزا یا جشن! بس که خوشحاله که غذای مفت گیر اورده! و شاید فقط از رو رنگ لباسش بتونی بفهمی مجلس ختم بوده یا عروسی!
نمیدونم چه جوری این غذا از گلوشون پایین میره! تازه اونم چندین برابر ظرفیتشون!
بعضی وقتها تو مجالس ختم به این فکر میکنم که صاحب مجلس بیچاره از چند طرف داره عذاب میکشه! هم عزیزشو از دست داده و داره فکر میکنه بدون اون چه جوری باید سرکنه! هم باید کلی خرج کنه! هم به فکر پر کردن شکم بقیه باشه و مدام واسه اینکه مراسمش بد نباشه اینور و اونور بدوهه! هم باید جو مزخرف مجلس مثلا ختمو! تحمل کنه! مجلسی که مثلا قراره کسایی که حاضر میشن اونهارو (داغ دیده رو) دلداری بدن! و دوروربرشو بگیرن! اما ...