seyed*hamid
کاربر حرفه ای
در سر این سبزه من و تو به هم
رسم عاشق کشی و شیوه ی شهرآشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود
(حافظ)
خوش به هم آییم در این صبحدم
در سر این سبزه من و تو به هم
رسم عاشق کشی و شیوه ی شهرآشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود
(حافظ)
در سر این سبزه من و تو به هم
خوش به هم آییم در این صبحدم
دانی چرا چون ابر شد در عشق چشم عاشقان
زیرا که آن مه بیشتر در ابرها پنهان شود
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
دل بر گرفته بودم از ایام گل ولی
کاری بکرد همت پاکان روزه دار
روزها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
هر جا نشینم خرمم هر جا روم در گلشنم
تا عاشقان ببوی نسیمش دهند جانما به فلک بوده ایم یار ملک بوده ایم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
تا عاشقان ببوی نسیمش دهند جان
بگشود نافه ای و در آرزو ببست
ای دل از خویش و از اندیشه تهی شو زیرا
نی تهی گشت از آن یافت ز وی دمسازی
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
يا رب از ابر هدايت برسان باراني / پيش تر زانكه چو گردي ز ميان برخيزم
دل در جهان مبند و بمستی سوال کنولی تو تا لب معشوق و جام می خواهی
طمع مدار که کار دگر توانی کرد
دل در جهان مبند و بمستی سوال کن
از فیض جام و قصه ی جمشید کامکار
دل برگرفته بودم از ایام گل ولیروشنی بخش حریفان مه و خورشید نبود
آتشی بود که از باده ی مستانه دمید
دل برگرفته بودم از ایام گل ولی
کاری بکرد همت پاکان روزه دار
روی کشی های ایوان دست نور
سایه هامان را شتابان میکشید
فرخزاد
دل گفت فروکش کنم این شهر ببویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود
و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ . (سهراب سپهری )در خطوط چهره اش نا گه خزید
سایه های حسرت پنهان او
و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ . (سهراب سپهری )
تا توانی دلی بدست آورغلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحبدلان را پیشه این است
تا توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمیباشد
یاد من هر چه پروانه که می افتد در آبدارم امید که با گریه دلت نرم کنم
بهرطوفانزده؛سنگیست پناهی گاهی!
(رحیم معینی کرمانشاهی)
یاد من هر چه پروانه که می افتد در آب
زود از در آورم
یاد من باشد کاری نکنم که به قانون زمین برخورد
یاد من باشد تنها هستم .
من جلوه ی شباب ندیدم به عمر خویش
از دیگران حدیث جوانی شنیده ام
ما را بس است جلوه گه شاهدان قدس
دنیا برای مردم دنیا گذاشتیم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |