yasna68
کاربر بیش فعال
سربه سرم نذار جوجو خان
گر نه میشم جزء بی اعصابان
این از سین
نديده خير جواني غم تو کرد مرا پير
برو که پير شوي اي جوان خير نديده......................
سربه سرم نذار جوجو خان
گر نه میشم جزء بی اعصابان
این از سین
خزه روی سنگ مثل عشق تو در قلب منه ناتاشا
دلم واست خیلی تنگه ناتاشا
عرفان خوبی؟؟!!؟!؟!؟!!؟!؟!؟!...................... نگرانتم رفیق!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یادش بخیر از اینجا کلی خاطره دارم....هیچ وقت اسپم توش نبود حالا پستهای مشاعره شدن اسپم!!!!
یادش بخیر از اینجا کلی خاطره دارم....هیچ وقت اسپم توش نبود حالا پستهای مشاعره شدن اسپم!!!!
یا رب ان نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش
بسم الله شین بدین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بشکنه این دست که نمک نداره
شب به شب همه شب در آرزویتاه و ناله نکن پسرررررررررررررررررر
شین بده............
شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـن
دلشکـستهام اگـر نـمیپـرم قــبول کـن
ایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمت
جـا نـمیشود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن
شب به شب همه شب در آرزویت
میکنم نگاهی در آینه به رویت
ترسم که در آیینه ببیند رخ خود را
گیرد نظر از عاشقو بر خویش کند ناز.......................
ز تو دورم چه غمگین و چه من زارم
فقط نام تو را من روی لب دارم
چه غم گر دیگران گویند من خوارم
كه عشق تو شد روز و شب كارم
بوي خوش تو هر كه زباد صبا شنيد
از يار اشنا سخن اشنا شنيد
من به زیر باران از غم و درد خودم می نالمدردم از یارست ودرمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
اینم ه از خماری در بیابچه ها یه ه بدین دیگه من از صب تو کفشمااااااااااااااا
ما طلسمی که قضا بسته ندانیم شکستهميشه هواي كوي تو را به سر دارم
نشسته در هواي دلت نفسي دارم
اینم ه از خماری در بیا
ما طلسمی که قضا بسته ندانیم شکست
کاسه و کوزه سر هم بشکانیم که چه
گر رهایی است برای همه خواهید از غرق
ورنه تنها خودی از لجه رهانیم که چه
ما که در خانه ایمان خدا ننشستیم
کفر ابلیس به کرسی بنشانیم که چه
مرگ یک بار مثل دیدم و شیون یک بار
این قدر پای تعلل بکشانیم که چه
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |