مشاعرۀ سنّتی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرا از آن لب شیرین و زلف عارض تو
شکیب و طاقت و صبر و قرار ممکن نیست


دلا بکوش مگر دامنش به دست آری
که وصل بی‌طلب و انتظار ممکن نیست


#عبید_زاکانی
 

sar sia

کاربر بیش فعال
تنی الوده ی درد و دلی لبریز غم دارم
ز اسباب پریشانی ترا ای عشق کم دارم
بخلوت سوزدو کس روشنی از ما نمیبیند
دلی در تیره روزی چون چراغ صبحدم دارم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخواست، مشکل نشیند
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در هوای دیدنت یک عمر در چله نشستم

چله را در مقدم عشقم شکستن دوست دارم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من فقط دزد سر گردنه‌های غزلم
چه کنم یاغی‌ام و شغل شریف‌ام این است


#علی‌اکبر_یاغی_تبار
 

sar sia

کاربر بیش فعال
تو ای چشمان به خوابی سرد و سنگین مبتلا کرده
شبیخون خیالت هم شب از شب زنده داران پرس
تو کز چشم و دل مردم گریزانی چه میدانی
حدیث اشک و آه من برو از باد و باران پرس
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ســخـن بـا مـن نـمـی گـوئـی الـا ای هـمـزبـان دل
خــدایــا بــا کـه گـویـم شـکـوه بـی هـمـزبـانـی را

استاد شهریار
 

*محیا*

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
ســخـن بـا مـن نـمـی گـوئـی الـا ای هـمـزبـان دل
خــدایــا بــا کـه گـویـم شـکـوه بـی هـمـزبـانـی را

استاد شهریار
آخر به اسارت دل حسرت زده خو کرد
شادم که دگر یاد گریز از قفسم نیست
فریدون توللی
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تجلی گه خود کرد خدا دیده ی مارا
در این دیده در آیید و ببینید خدارا

صفای اصفهانی
 

sar sia

کاربر بیش فعال
از عشق خوب رویان من دست شسته بودم
پایم به گل فرو شد در کوی تو قضا را
از نیکوان عالم کس نیست همسر تو
بر انبیای دیگر فضل است مصطفا را
در دور خوبی تو بی‌قیمتند خوبان
گل در رسید و لابد رونق بشد گیا را
ای مدعی که کردی فرهاد را ملامت
باری ببین و تن زن شیرین خوش لقا را


سیف فرقانی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
از خدا عمری بجان وصل ترا میخواستم
شد میسر آنچه عمری از خدا میخواستم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست!


#محمدعلی_بهمنی
🌾
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را من دوست می دارم


چقدرش را نمی دانم ....

نمیمیرم برای تو

برایت زنده می مانم !

همین اندازه بی شیله

همین اندازه بی اغراق

نگاهت مثل میخی تیز

فرو رفته ست در جانم ..!
 

*محیا*

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جام باده صافی خطاب کن

کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا توانی مده از کف به بهار ای ساقی
لب جوی و لب جام و لب یار ای ساقی

سلمان ساوجی
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان

وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان

دل آزرده ما را به نسیمی بنواز

یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان
 

sar sia

کاربر بیش فعال
نوبهار آمد و از سبزه زمين زيبا شد
بوستان بار دگر دلکش و روح افزا شد
سبزه روييد و چمن سبز شد و غنچه شکفت
باغ يک پارچه آتشکده از گلها شد
بوی گل آورد از طرف چمن باد بهار
موسم گردش دشت و دمن و صحرا شد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یار اگر جلوه کند دادن جان این همه نیست
عشق اگر خیمه زند ملک جهان این همه نیست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا