یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش!
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را ...
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش!
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را ...
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
دل در پی عشق دلبران است هنوز ..................... وز عمر گذشته در گمان است هنوز
گفتیم که ما و دل به هم پیر شویم ..................... ما پیر شدیم و دل جوان است هنوز
زخم آنچنان بزن که به رستم، شغاد زد
زخمی که حیله بر جگر اعتماد زد
باور نمی کنم به من این زخم بسته را
با چشم باز، آن نگه خانه زاد زد...
در پشت چهار چرخه ي فرسوده اي
كسي خطي نوشته بود:
"من گشته ام نبود!
تو ديگر نگرد نيست!!"
گر خسته اي بمان و اگر خواستي بدان:
ما را تمام لذت هستي به جسجوست
پويندگي تمامي معني زندگيست!
هرگز
"نگرد نيست!"
سزاوار مرد نيست!!!
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
میبینمت عیان و دعا میفرستمت
هر صبح و شام قافلهای از دعای خیر
در صحبت شمال و صبا میفرستمت
امشب دلم هواي كمي خواب كرده است
اما خيال تو مرا بي تاب كرده است
شايد نمي شود خيال تو را زخاطر ربود
انگار ذهن من، نبود تو را ، باب كرده است
تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد
نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من
که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد
دل از سنگ باید که از درد عشق
ننالد... خدایا! دلم سنگ نیست!
دلم دل از هوس یار بر نمیگیردترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
دلم دل از هوس یار بر نمیگیرد
طریق مردم هشیار بر نمیگیرد
بلای عشق خدایا ز جان ما برگیر
که جان من دل از این کار بر نمیگیرد
قيامت مي كند حسرت، مپرس از طبع ناشادمدر مسیر خود هزاران پیچ و خم دارم رفیق
دردهایی تلخ اما تازه دَم دارم رفیق
در مسیر خود هزاران پیچ و خم دارم رفیق
دردهایی تلخ اما تازه دَم دارم رفیق
مرگ هم عرصه بایسته ای از زندگی است
کاش شایسته این خاکسپاری باشم...
مست عشقم ، مست شوقم، مست دوست
مست معشوقی که دنیا دست اوست
اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشمتو از دریچه دل می روی و می آیی
ولی نمی شنود کس صدای پای تو را
اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشم
چند وقت است كه هر شب به تو مي انديشم!
مردن چه فرقی می کند با بی تو سر کردن
این را نمی داند خدای تو، خدای من!
یک شب خیالِ چشمِ تو دیدیم ما به خواب
زان شب دگر به چشم، ندیدیم خواب را !!
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که زخم خورده ام از یار خسته ام
مثل آن لحظه که حفظ غم ظاهر سخت است
ماندن چشم به دنبال مسافر سخت است...
پ.ن: اون دوستانی که میان می خونن و تشکر میکنن،
کی آخه برا تشکر میاد مشاعره می کنه؟
دقیقا رو به روی ابزار تشکر یه ابزار هم است برای پاسخ!
استفاده کنید که نخوام با خودم مشاعره کنم...
در شب توفان غم، آرام بودن مشکل است
من لبالب آهم اما، لب گشودن مشکل است
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
مي يابم از خود حسرتي باز از فراق كيست اين؟!آهِ دلِ تنگم، به دلِ سنگ اثر داشت
آه از دلِ سنگش که نمیسوخت به حالم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |