مشاعرۀ سنّتی

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یاد باد آنکه چو یاقوت قدح خنده زدی
در میان من و لعل تو حکایت‌ها بود
 

"eli"

عضو جدید
ت بده!

ت بده!

در جواني تا تواني صادق و يكرنگ باش

قالي از صد رنگ بودن زير پا افتاده است:gol:
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
تا در ره پيری به چه آيين روی ای دل
باری به غلط صرف شد ايام شبابت
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما ؟
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
 

خانومی

عضو جدید
دیده از روی جمال تو نتوان برداشت
کی‌ توان شکوه واو ناله به درگاهت داشت
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند
گرت ز دست برآید نگار من باشی
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
يا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم
با نعره‌های قلقلش اندر گلو ببست
 

russell

مدیر بازنشسته
تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست
 

russell

مدیر بازنشسته
تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلک شیوه او پرده دری بود
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهيست که در دست نسيم افتادست
 
آخرین ویرایش:

russell

مدیر بازنشسته
ترکیب طبایع چون بکام تو دمی است
رو شاد بزی اگرچه برتو ستمی است

با اهل خرد باش که اصل تن تو
گردی و نسیمی و غباری و دمی است
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست
دل سودازده از غصه دو نيم افتادست


در خم زلف تو آن خال سيه دانی چيست
نقطه دوده که در حلقه جيم افتادست
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا