مشاعرۀ سنّتی

pak

عضو جدید
یاد باد آنکه چو یاقوت قدح خنده زدی
در میان من و لعل تو حکایتها بود
 

maryam bano

عضو جدید
یوسف گمگشده باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
 

Mehran Aalto

عضو جدید
کاربر ممتاز
روم به خواب که شاید تو را به خواب بینم
کجاست خواب مگر خواب را به خواب بین
م
 

GHASEM201

عضو جدید
در عصری که حق و شرم حسابش از هم جداست و عشق سوء تفاهمی است که با متاسفم گفتنی فراموش می شود...
 

GHASEM201

عضو جدید
دردیست در دل که گر از پیش پای چشم

بردارم آستین برود تا به دامنم​

سعدی​
 

elnaz66

عضو جدید
من درد ترا ز دست آسان ندهم

دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

از دوست به یادگار دردی دارم

کان درد به صد هزار درمان ندهم
مولوی
 

faezeh-j

عضو جدید
من از براي مصلحت در حبس دنيا مانده ام
حبس از كجا من از كجا مال كه را دزديده ام
 

VRWH

عضو جدید
کاربر ممتاز
هردوعالم یک فروغ روی اوست

گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
 

elnaz66

عضو جدید
مهتاب به نور ، دامن شب بشکافت

می خور که دمی بهتر از این نتوان یافت

خوش باش و بیاندیش که مهتاب شبی

خوش بر سر خاک یک به یک خواهد تافت
عطار
 

بشارت

عضو جدید
تا دهان را به گفته وا میکرد
شور وحالی دگر به پا میکرد
او همان آفتاب تابان بود
یا که چشمان من خطا میکرد
مولوی هم اگر در آنجا بود
دامن شمس را رها میکرد
 

elnaz66

عضو جدید
در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است

به امید آنکه شاید تو به چشم من در آیی

سر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشن

که شنیده ام ز گلها همه بوی بی وفایی

عراقی
 

maryam bano

عضو جدید
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به پشت پر ملال ما پرنده سر نمی زند
 

hamid_61

عضو جدید
اي يوسف خوشنام ما خوش ميروي بر بام ما
اي در شكسته جام ما اي بر دريده دام ما

اي رستخيز ناگهان وي رحمت بي منتها
اي آتشي افروخته در بيشه انديشه ها
 

elnaz66

عضو جدید
ای همه هستی ز تو پیدا شده

خاک ضعیف از تو توانا شده

زیر نشین علمت کاینات

ما به تو قایم چو تو قایم به ذات

نظامی
 

بشارت

عضو جدید
تلخ است دهان عیشم از صبر
ای تنگ شکر بیار قندی
ای سرو به قامتش چه مانی؟
زیباست ولی نه هر بلندی
 

farhadi1980s

عضو جدید
تا چند زمین نهاد بودن
سیلی خور خاک و باد بودن
چون باد دویدن از پی خاک
مشغول شدن به خار و خاشاک
بادی که وکیل خرج خاکست
فراش گریوهء مغاکست
بستاند ازین بدان سپارد
گه مایه برد گهی بیارد
چندانکه زمیست مرز بر مرز
خاکیست نهاده درز بر درز
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا